پاورپوینت کامل مرد پنج میلیون دلاری، اسطوره ای که اسطوره شد ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مرد پنج میلیون دلاری، اسطوره ای که اسطوره شد ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرد پنج میلیون دلاری، اسطوره ای که اسطوره شد ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مرد پنج میلیون دلاری، اسطوره ای که اسطوره شد ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
۴۲
قابله با پشت دست، عرق پیشانی اش را پاک کرد. لبخند به لب، با صدایی کوتاه گفت: «زن! نوزاد آرامی داری؛ مثل خودت…»
این را که گفت و بلند شد. به سمت در خانه حرکت کرد و به پدر که چند ساعتی می شد در حیاط خانه منتظر نشسته بود، اجازه داد تا مادر و نوزاد را ملاقات کند. «فائز» بی قرار وارد خانه شد. نگاهش که به همسر افتاد، قطرات اشک از گوشه چشمانش جاری شد. نوزاد خوابیده بود و بی صدا نفس می کشید…
اشعه مستقیم آفتاب می گداختش. می دانست که پدر هم در زیر همین گرمای طاقت فرسا مشغول به کار است. عماد با ارّه ای به جان درختان خشک و بر زمین ریخته باغ افتاده بود. صاحب باغ که آمد، از کار دست کشید و به تنه کوچک درخت پرتقال تکیه زد و نگاهش را به سمت او روانه ساخت.
با این که هوا گرم است، امّا خوب کار کرده ای. آفرین! در این دو ماه، چهره باغ عوض شده. می دانم کم است، می دانم. امّا چه می شود کرد؟ بیا بگیر، این هم دست مزد این مدّت.
عماد به آرامی جلو رفت و از صاحب باغ تشکر کرد. از باغ که بازگشت، مستقیم رفت پیش روحانی روستا.
می دانم کم است، امّا با خودم عهد بسته بودم که همه دست مزدم را بدهم به شما تا برای ساخت مسجد روستا خرج کنید.
اهل جنوبی؟
بله.
کدام شهر؟
صور.
روستایی هستی؟
به چشمان استاد خیره شد و با صدایی محکم گفت: طیردبا.
استاد از پشت عینک نیم نگاهی به او انداخت و باز پرسید: فرانسه را کجا آموختی؟
کلاس ساکت ساکت بود. دانشجویی با شیطنت از آخر جواب داد: استاد ببخشید، انگلیسی هم می داند!
عماد می دانست دروس دانشگاهی راضیش نمی کند. در این یک سال هم که در بهترین دانشگاه بیروت درس خوانده بود، چندان راضی نبود. برای آخرین بار نگاهی به سر در دانشگاهی انداخت که خیلی از جوانان لبنانی آرزوی درس خواندن در آن را داشتند. رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد…
فرمان ده نظامی جنبش فتحِ فلسطین، نام چند نفر از اعضای جدید یگان نظامی ۱۷ که مسئولیت حفاظت از رهبران این جنبش را به عهده دارند، معرفی می کند. نامش اول لیست است، اما مثل بقیه خوشحال نیست؛ حتّی پس از گذشت چند ماه که حسابی فرمان ده هانش را شگفت زده کرده و مرد اول آن ها شده است. فکرش جای دیگری است. این گونه نمی شود…
ساعت چهار بعد از نیمه شب است. یک ساعتی از جلسه شان می گذرد. نشسته اند و با دقت به نقشه عماد گوش می کنند.
امروز روز بزرگی برای بقا است. ساعاتی دیگر مردم این شهر به شما افتخار خواهند کرد. کافی است آن چه گفته ام را مو به مو اجرا کنید.
در بعدازظهر همان روز، نیروهای صهیونیست هر چه می زنند، به در بسته می خورند. پشت این نقشه کیست؟
شهر «نبطیه» پس از مدّت ها، طعم آزادی را می چشد.
اول جوانی اش است؛ فوقش بیست وسه سال. خشم رئیس جمهور وقت آمریکا درآمده است. انفجار مقر نیروهای «مارینزِ» آمریکایی و چتربازان فرانسوی، نیروهای امنیتی جهان را انگشت به دهان کرده است. رئیس جمهور می گوید: «صد سال هم طول بکشد، طراح نقشه این دو عملیات را مجازات می کنیم.»
خوب می دانند هر دو عملیات از یک جا آب می خورد. رئیس سیا، کلافه شده است. برای فرار از انتقادها می گوید: «کار عماد است، شک نداریم. برای دست گیری اش پنج میلیون دلار می دهیم.»
پیرمردی لبنانی که گوشه بازار نشسته است، سرش را بالا می گیرد، دود قلیانش را به آرامی بیرون می دهد و زیر لب می گوید:
گمان می کنند کشک است. لبنان حاله فریده!
هر عملیاتی علیه اشغالگران در لبنان و منطقه رخ می دهد، یک گروه و یک فرد را بیش تر مقصر نمی دانند؛ «سازمان جهاد اسلامی لبنان»، «عماد فائز مغنیه».
استاد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آمریکایی بیروت چند روزی است که به فکر فرو رفته است: این نامِ عماد چه قدر برایم آشناست.
چند صباحی می شود که رضوان صدایش می کنند. از اسمی که برای خودش انتخاب کرده خوشحال است. دوستانش هم نمی دانند مرد آرامی که گاهی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 