پاورپوینت کامل گروهک فرقان و سازمان منافقین، دو لبه قیچی ۴۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گروهک فرقان و سازمان منافقین، دو لبه قیچی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گروهک فرقان و سازمان منافقین، دو لبه قیچی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گروهک فرقان و سازمان منافقین، دو لبه قیچی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

روایت قاتلان و شاهدان دو گروهک تروریسی در سال های نخست انقلاب

تبارشناسی یک فاجعه

در هنگامه های اقتدار اسلام، همواره دو گروه، عامل وارد آمدن ضربه هایی بر آن بوده اند. از یک سو جهل، تحجر و برداشت های سطحی از دین و از دیگر سو، دنیاطلبی و زیرکی دشمنان، هم چون دو تیغه، درصدد قطع نمودن ریشه های ایمان بوده اند. خوب که بنگری، در صف دشمنان علی(ع) «قاسطین» (معاویه و اصحاب زر و زور) و «ناکثین» (خوارج حافظ قرآن) را در کنار هم می یابی. تابلوی زیبای عاشورا هم پر است از کوفیانِ از برایِ بهشت آمده و سوداگران عمارت و وزارت که در یک لشکر، دوش به دوش یک دیگر شمشیر می زنند و شاید به همین سبب است که مکرر از ائمه معصوم روایت شده است که دو دسته کمر ما را شکستند: جاهل لجوج و عالم بی پروا.

قَطَعَ ظَهْرِی اثْنَانِ عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ هَذَا یصُدُّ النَّاسَ عَنْ عِلْمِهِ بِتَهَتُّکِهِ وَ هَذَا یصُدُّ النَّاسَ عَنْ نُسُکِهِ بِجَهْلِه . ۱

آن گاه که پس از قرن ها، حکومتی با داعیه دین، پای به عرصه وجود نهاد و نهال نورس انقلاب، تازه قامت راست نموده بود، عالمان بی پروا و جاهلان لجوج، سلاح خویش را برای مقابله آماده نمودند. از یک سو جوانان احساسی در گروهی به نام «فرقان»، براساس تعریف هایی جاهلانه از دین به ترور چهره های تأثیر گذار انقلاب پرداختند و از سوی دیگر، تئوریسین های هوشیار «مجاهدین خلق»، با هدف فلج نمودن نهضت، اسلحه را به سوی آینده سازان انقلاب، نشان رفتند و نتیجه هم راهی دیگر بار «جهل و بی پروایی» ترور صدها نفر از بهترین های انقلاب بود.

در ادامه، به بررسی کوتاه گروه فرقان و سازمان مجاهدین خلق، دو تیغه برّان ترور در روزهای نخست انقلاب می پردازیم و سپس یادی از برخی شهدای شاخص آن روزها می نماییم.

فرقانی های بی فرقان

گروه فرقان به رهبری طلبه ای به نام «اکبر گودرزی »، یکی از شاخص ترین گروه های نه تنها منفصل از روحانیت، که مخالف صریح با روحانیت بود. اکبر گودرزی، اهل لرستان روستای دوزان در نزدیکی الیگودرز، جایی میان خمین و الیگودرز بوده و از آن جا که پدرش چوپان بود، فرقانی ها از وی با عنوان «چوپان زاده آزاده» یاد می کردند.

با شگفتی باید گفت ، تشکیلات فرقان در اختیار یک جوان بیست وپنج ساله (گودرزی متولد ۱۳۳۸) بود، که در همین فاصله سنی ، برای بیش از بیست جزء قرآن ، حدود بیست جلد تفسیر نوشته بود و علاوه بر آن ، برای صحیفه سجادیه نیز شرحی دو جلدی داشت . وی هم چنین کتابی در شرح دعای عرفه، جزوه ای در شرح خطبه امر به معروف امام حسین(ع ) و کتاب پرحجمی با عنوان «توحید و ابعاد گوناگون آن» نوشته است . بیش تر آثار فرقانی ها و نشریات آن ها، تا پیش از دستگیری خود او نوشته شده است.

«محمدمهدی جعفری» در رابطه با تفاسیر گروه فرقان از قرآن می گوید: «این تفاسیر، انقلابی و امروزی است و مضمون آن با روح قرآن مطابق نیست . برای نمونه در داستان یوسف (ع)، گرگ به معنای ضد انقلاب گرفته شده که حضرت یعقوب (ع)، یوسف را برای به دام انداختن ضد انقلاب به سوی آن ها فرستاده است . یا برای مثال، محراب را به معنای سنگر گرفته و امام را رهبر انقلابی می گرفتند.»

«مرتضی الویری» که با رخنه در گروهشان آن ها را لو داد، درباره گودرزی می گوید: «زندگی زاهدانه ای داشت. او را در حالی دستگیر کردند که در خانه اش روی گلیم پاره و مندرسی زندگی می کرد؛ با وجودی که حدود دویست تا سیصدهزار تومان پول در خانه اش بود و آن را برای کار گروهی نگه داشته بود.»

«عزت شاهی» که از بازجویان اعضای فرقان پس از دستگیری بود، در رابطه با روحیات آن ها می گوید: «رهبران این گروه، تحلیل و کار خود را به نام دین صورت می دادند و بچه های مذهبی را که جذب روحانیت نمی شدند، به سوی خود می کشیدند. افراد سطوح پایین، کارهایی را که صورت می دادند، از روی ایمان بود. حتی آن کسی که آمد و آقای مطهری را شهید کرد، معتقد بود در روز قیامت اجر و پاداش این جهادش را خواهد گرفت! ایشان مصداق عینی خوارج بودند و مانند آن ها فکر می کردند. افراد گروه به اکبر گودرزی می گفتند: امام!»

در این مجال به بیان یادی از دو شهید بزرگوار مطهری و مفتح اکتفا می نماییم.

شهید مطهری

قاتل استاد شهید، «محمدعلی بصیری» بود. وی در این باره می گوید: «من اصلاً استاد مطهری را نمی شناختم، ولی از آن جا که نسبت به روحانیت، کینه ای عمیق داشتم، بعد از این که در بین افراد گروه مطرح شد که می خواهیم یکی از روحانیان مهم شورای انقلاب را ترور کنیم، من داوطلب این کار شدم؛ ولی بعد فهمیدم چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده ام.»

در محل ترور استاد مطهری، برگه ای زرد رنگ گذاشته بودند که با خط قرمز روی آن نوشته بود: «فرقان» و در زیر آن با خط سیاه و تایپ شده نوشته بود: «خیانت شخص مرتضی مطهری در به انحراف کشاندن انقلاب توده های خلق، بر همه روشن بود. لذا اعدام انقلابیِ نام برده، انجام پذیرفت.»

شهید مفتح

حضور مرحوم «آیت الله مفتح» در تهران خاصه در محیط دانشگاهی ، موجی را ایجاد کرد که یکی از اثرات پایدار آن، پیوند میان روحانیت مقتدر شیعه و دانشجویان حقیقت طلب بود. دکتر پس از حضور فعال خود در دانشگاه، سنگر مسجد را مهم ترین پایگاه برای مبارزه با طاغوت پیدا کرد و خاطرات مسجد الجواد(ع)، مسجد جاوید و مسجد قبا، یاد تلاش های بی وقفه دکتر و یارانش را تداعی می کند.

او و تمام هم قطارانش، تمام سختی و ناملایمت های رژیم شاهنشاهی را برای برافراشته شدن پرچم اسلام تحمل کردند و در آرزوی تشکیل حکومت اسلامی، هر شب دست به دعا برمی داشتند.

وقتی به صفحات آخر زندگی شهید مفتح نزدیک می شویم، به صفحه ای برمی خوریم که روی آن نوشته شده است: «کمیته تدارک استقبال از امام خمینی(ره) با مسئولیت مرتضی مطهری، دکتر مفتح و حجت الاسلام محلاتی برگزار شد.»

آن روزها به یقین بهترین روزهای زندگی دکتر بود. آخرین صفحه زندگی او در روز ۲۷ آذر ۵۸ به نگارش درآمد.

البته آگاهی و توبه، درمان جهل است. «جمال اصفهانی»، رئیس اطلاعات کمیته و یکی از مسئولان پرونده فرقان، در رابطه با عاقبت برخی از اعضای فرقان می گوید: «تواب شدن آن ها به حدی رسید که شروع به معرفی افرادی کردند که هنوز بازداشت نشده بودند. جالب است که حدود دوازده نفر از بچه های فرقان از زندان به جبهه رفتند و پنج نفر آن ها هم شهید شدند؛ از جمله شهید «نورمحمدی.»»

در لیست ترورهای فرقان، نام های ارزشمند زیادی دیده می شود: «شهید مطهری، شهید مفتح ،حاج مهدی عراقی و فرزندش حسام، سپهبد قرنی، سید محمدعلی قاضی طباطبائی و…»

مجاهدینی که منافق شدند

سازمان مجاهدین خلق ایران، با استراتژزی مبارزه مسلحانه، در شهریور ۱۳۴۴ به وسیله سه تن از دانشجویان پیشین دانشگاه تهران، به نام های «م