پاورپوینت کامل عکس هایی که در قلب، قاب شدند ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عکس هایی که در قلب، قاب شدند ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عکس هایی که در قلب، قاب شدند ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عکس هایی که در قلب، قاب شدند ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
«من هنوز هم پس از گذشت سال ها نتوانسته ام روزهای جنگ و آدم های رشک برانگیز آن را فراموش کنم، هنوز هم دلتنگ آن آدم ها می شوم و یادشان محزونم می کند، هنوز هم آن روزها و آن خاطرات جزو بهترین لحظات عمرم محسوب می شوند. حالا که بیش از بیست سال از آن روزها می گذرد، متفاوت بودن آن فضا و آن آدم ها را بیش تر احساس می کنم. گاهی به فکر فرو می روم و از خودم می پرسم: آیا سهم من و ما از آن سال ها و از حضور در کنار آن آدم ها فقط همین نگاه هنرمندانه و عکاسانه ی ما بود و حسرتی که در طول این سال های پس از جنگ، همیشه همراهمان است؟»
دکتر «امیرعلی جوادیان» استاد پنجاه ودو ساله ی دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او عکس های فراوانی از سال های دفاع مقدس؛ به ویژه از عملیات آزادسازی خرمشهر دارد و در اکثر عملیات های دوران دفاع مقدس حضور داشته است. جوادیان، آثار ماندگاری را از آن سال ها به ثبت رسانده و به واسطه ی این عکس ها، جوایز متعددی را از جشنواره های معتبر داخلی و خارجی کسب کرده است.
در عصر یک روز بارانی بهاری، درست دو روز قبل از سفر دو ساله ی جوادیان به یوگسلاوی، با او درباره ی عکاسی جنگی به گفت وگو نشستیم.
به نظر می رسد عکاسی جنگی ما، در جهان بی نظیر یا حداقل کم نظیر است و عکاسان ما صاحب جایگاه و سبک ویژه ای در عکاسی جنگی دنیا هستند. شما این جایگاه را چه طور ارزیابی می کنید؟
به اعتراف خیلی از عکاسان جنگی دنیا، ایران صاحب جایگاه برجسته ای در عکاسی جنگی دنیاست و به نوعی ما در این نوع عکاسی دارای سبک خاصی هستیم، اما متأسفانه یکی از آسیب های جدی عکاسی جنگی ما، عدم تئوری پردازی این سبک ویژه است. هر کدام از عکاسان ما که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند، تجربه های ارزنده و منحصر به فردی از آن سال ها دارند که هنوز این تجربه ها مکتوب نشده است. هر کدام از ما سر کلاس ها، جلسات، مصاحبه ها و… چیزهایی گفتیم، ولی همه ی این تجربه ها یک جا جمع نشده و من نگرانم که خدای ناکرده ممکن است با از دست رفتن هر کدام از عکاسان جنگی ما، این تجربه های ارزنده و استثنایی هم برای همیشه از بین برود و هیچ جا هم مکتوب نشود.
به نظر من یک نفر غیر از ما که البته احاطه ی کافی هم بر عکاسی دارد باید این کار را انجام دهد. مطمئن باشید اگر این تجربه ی عکاسی در یک کشور اروپایی اتفاق می افتاد، شما حتی نمی توانید حدس بزنید که چه قدر آن ها این مسأله را بزرگ می کردند، در سطح دنیا مطرحش می کردند و در موردش کتاب ها می نوشتند، تحلیل و بررسی می کردند و… اصلاً بعضی از عکاسان جنگی ما در گذر زمان به سراغ ژانرهای دیگر عکاسی رفته اند و ممکن است آن تجربه ها را فراموش کنند. مثلاً من خودم الآن عکاسی طبیعت انجام می دهم. به هرحال عکس های جنگی ما اسناد بسیار گران سنگی هستند. حتی عکس های غیرحرفه ای که خود بچه های رزمنده برای مثلاً یادگاری گرفته اند؛ هم جنبه ی تاریخی و هم آموزشی و تحقیقاتی دارند. گاهی شما عکسی ساده از یک رزمنده را می بینید که عکاسی غیرحرفه ای آن را گرفته است، اما خیلی جذاب است، آن قدر معنا دارد که آدم متحیر می شود که مثلاً این رزمنده ی نوجوان با چه اقتداری ایستاده است.
عکاسی در جنگ ما، چه تفاوت هایی با عکاسی در جنگ های رایج دنیا داشت؟
ببینید عکاسی در جنگ هشت ساله ی ما را باید به دو دسته تقسیم کرد: یکی عکاسی فیزیکی که اتفاقات فیزیکی و رویدادهای نظامی جنگ را ثبت می کند که در همه جنگ های دنیا این نوع عکاسی رواج دارد، اما مهم تر از آن عکاسی تأویلی است که می توان گفت در دفاع مقدس ما متولد شد. پشت این نوع عکاسی، تفکرات عمیق هنرمند عکاس قرار دارد و او تفکرات، اعتقادات و باورهایش را از طریق عکس هایش منتقل می کند. این نوع نگاه متفات به عکاسی، کاملا متناسب با جنگ ما بود که مبانی دینی و معنوی و نگاه انسانی و معناگرایانه ی هنرمند در آن غلبه داشت. توضیح دادنش کار سختی است و به خصوص کسی که آن شرایط را درک نکرده باشد، به راحتی متوجه تعریف و تبیین عکاسی تأویلی نمی شود. از طرفی جنگ ما ویژگی هایی داشت که در جنگ های معمول دنیا به چشم نمی خورد، ما حالاتی از رزمنده ها را می دیدیم که در فضای جنگ های معمول نمی گنجید. معمولاً در میدان جنگ، استرس، افسردگی، التهاب و نگرانی حاکم است؛ ولی در جنگ ما عمیقاً آرامش حاکم بود. آدم بین بچه های رزمنده که قرار می گرفت، به آرامش عجیبی می رسید. حتی دیدن آن آدم ها به آدم احساس آرامش می داد که به نظر من این آرامش نشأت گرفته از روح خدایی و دعا و نیایش آن بچه ها بود. من این آرامش را بعد جنگ، خیلی کم تجربه کردم و دیدم؛ چون به نظر من پس از جنگ، خیلی از ماها از دعا، نیایش و خلوت با خدا فاصله گرفتیم. نتیجه ی این آرامش این است که شما در عکس های جنگی ما می بینید که رزمنده مجروح یا شهید شده، ولی چهره اش آرام است، حالت ملکوتی دارد.
عدم تناسب سنی آدم های جنگ هم خیلی جالب بود. در همه ی جنگ های دنیا ارتش حضور دارد، ولی این جا فقط افراد نظامی نیامده بودند. از بچه ی چهارده ساله ما دیدیم تا پیرمرد هشتاد ساله و جالب این که این آدم ها خیلی راحت در کنار هم زندگی می کردند، هم دیگر را دوست داشتند، به هم عشق می ورزیدند و یک دیگر را درک می کردند که این برای ما به عنوان عکاس خیلی جذاب بود.
اعتقادات و نگاه خود ما هم به عنوان یک عکاس که بالاخره مسلمان و شیعه و به وطن مان علاقه مند بودیم، خیلی مهم و تأثیرگذار بود. اغلب ما بچه ی انقلاب بودیم، به رزمنده ها علاقه داشتیم، مثل آن ها زندگی می کردیم، اعتقادات مان به آن ها نزدیک بود. خب، این روی نحوه ی عکاسی کردن ما تأثیر می گذاشت. مثلاً یادم است، وقتی می خواستم از جنازه ی یک شهید عکاسی کنم، طوری عکس می گرفتم، از زاویه ای عکاسی می کردم که به مخاطب القا شود که این یک شهید است. یعنی سعی می کردم آن حالت ملکوتی و عرفانی شهید را نشان دهم در حالی که اگر این اعتقادات اسلامی و شیعی را نداشتیم، جنازه ی آن شهید، جسد کسی بود که در جنگ کشته شده است، ولی ما به عنوان عکاس، تلاش می کردیم آن تعالی شهید و راهی که او رفته را نشان دهیم. گرچه اعتراف می کنم خیلی از جاها در انعکاس این چیزها که گفتم، موفق نبودیم.
همین طور که شما هم مطلعید، از عکس های جنگی ما در دنیا خیلی استقبال می شود. به نظرتان آیا مخاطبان غیرایرانی و غیرمسلمان هم می توانند این تفاوت ها و تمایزهایی که شما به آن اشاره کردید را دریابند، با توجه به این که بخش مهمی از این تفاوت ها ناشی از اعتقادات دینی و شیعی هنرمند عکاس بوده است؟
بله! به نظر من این عکس ها برای آن ها هم تا حدی قابل فهم است؛ چون فطرت آدم ها یکسان است. این عکس ها هم عمدتاً با فطرت آدم ها ارتباط برقرار می کند. همه ی انسان ها صرف نظر از ملیت، دین و مذهب شان، ایثار، فداکاری و مظلومیت را می فهمند. ما از طریق این عکس ها و فیلم های مستند؛ مثل کارهای شهید «آوینی» در روایت فتح، توانستیم مظلومیت مان در جنگ را به دنیا نشان دهیم؛ این که ما جنگ طلب نیستیم و آغاز کننده ی جنگ نبوده ایم. هنوز هم این عکس ها سند حقانیت ما در جنگ محسوب می شوند و خیلی گویا هستند؛ چون ببینید، در لفظ و کلام ممکن است دخل و تصرف هایی صورت گیرد چون یک نویسنده یا شاعر ممکن است احساسات شخصی خود را مطرح کند ولی عکس بی پیرایه است، بدون هیچ دخل و تصرفی و صرفاً انعکاس دهنده ی واقعیت است، عکاس واقعیت را بازآفرینی نکرده است به خاطر همین
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 