پاورپوینت کامل الگویی که النگو نداشت ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الگویی که النگو نداشت ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگویی که النگو نداشت ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الگویی که النگو نداشت ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
«نوشین» به حق و به تمام معنا انقلابی بود؛ انقلابی مبارز، نه از انقلابی های گذرا. رفت که همه را به راه بیاورد.
خانواده «امیدی» با تقدیم دو شهید در راه اسلام و آرمان های انقلاب اسلامی ایران یکی از نمادهای مقاومت اسلامی در جامعه کنونی ما می باشند. در این گفتار می کوشیم که به معرفی یکی از این ستارگان آسمان الهی بپردازیم تا الگویی برای زن مسلمان ایرانی و هر زن آزاده ای در جهان ارائه کنیم. بی شک شهدا راه درازی را که هر سالک الی الله در سال های طولانی طی می کنند، یک شبه طی کردند و به لقای الهی نائل آمدند.
شهید نوشین امیدی در اول آذر سال ۱۳۴۱ در نهاوند چشم به جهان گشود و در هفتم تیر سال ۱۳۶۰ به فیض شهادت دست یافت. این نوشتار برداشتی است از خاطرات سرکارخانم «طیبه ذکایی» مادر، و سرکار خانم «مهوش امیدی» خواهر شهید نوشین امیدی.
طیبه ذکایی:
نوشین دختر بااستعداد، فعال، مظلوم و ساکتی بود. دبستان و راهنمایی را که به پایان رساند، رفت دبیرستان. مبارزه اش را از همان جا آغاز کرد.
نوشین به حق و به تمام معنا انقلابی بود؛ انقلابی مبارز، نه از انقلابی های گذرا. رفت که همه را به راه بیاورد تا مثل خودش رهروی معصومین باشند، مبارز باشند و در برابر دشمنان اسلام و ضد انقلاب بجنگند. وی این راه را در پرتوی مطالعه کتاب های مذهبی، شرکت در جلسه های تفسیر قرآن و نهج البلاغه پیمود؛ با عمل کردن به آیات، روایات، سیره معصومین و ائمه اطهار(ع) سیر تهذیب را به سرعت سپری کرد؛ با تعلیم در کلاس های بحث شهید مطهری و به گفته برخی از دوستانش شهید بهشتی، بنیه علمی خویش را تقویت کرد و با الهام گرفتن از شخصیت مبارزان انقلابی به ویژه برادرش، سردار شهید حاج «محسن امیدی»، رئیس ستاد لشکر انصار، مبارزه را از اواخر دوران راهنمایی آغاز کرد و تا شهادتش ادامه داد.
برای هم کلاسی هایش الگو بود، برای همه. پس از انقلاب که خیلی ها برگشتند و انقلابی شدند، نوشین برایشان الگو شد. همه کاری می کرد تا همه را به راه آورد. برای ما هم الگو بود. واقعاً برای خود من هم الگو بود. در فامیل مثل نوشین نداشتیم. برخی هم بودند مثل منافقان و گروهک های دیگر که با او مخالف بودند.
مهوش امیدی:
من با نوشین سیزده سال اختلاف سنی داشتم و معاون دبیرستانی بودم که نوشین در آن تحصیل می کرد. نوشین فعالیت های زیادی داشت. به طور کلی می توان فعالیت های نوشین را به سه دسته تقسیم کرد: فعالیت های مذهبی، سیاسی و اجتماعی.
نوشین به همراه چند تن از دوستانش در بسیج خواهران سپاه نهاوند، کمیته امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی این شهرستان فعالیت می کرد. بیش تر اطلاعات فعالیت های اجتماعی نوشین را هم دوستانش برای ما نقل کرده اند. بیش تر به سرکشی و کمک رسانی به خانواده های بی بضاعت می پرداختند. هم چنین به امور زندگی خانواده های شهدا و رزمندگان رسیدگی می کردند؛ حتی به درس و مشق فرزندان آن ها.
مادر:
نوشین خیلی منظم بود. از خانواده هایی که زیر پوشش داشتند، پرونده هایی تهیه کرده بود و اطلاعات آن ها را نگهداری می کرد. به این وسیله می دانست که کی و کجا باید بروند و سرکشی کنند؛ همین طور بی نظم و بدون برنامه به سرکشی خانواده ها نمی رفتند.
رسیدگی به محرومان برای نوشین زمستان و تابستان نداشت؛ همه اوقات به آن ها سرکشی می کرد. حتی به خانواده هایی کمک می کردند که بضاعت گرفتن کارگر برای برداشت محصول گندم خود را نداشتند. نوشین به همراه برادرش حاج محسن با زبان روزه به کمک آن ها می رفت و شب که می آمد، دست های لطیف زنانه اش زخمی بود. کمک به خلق را وظیفه خود می دانست.
بیش تر روزها را روزه می گرفت. خواب و خوراکش به قدر ضرورت بود؛ یعنی به اندازه ای بود که توان فعالیت داشته باشد. خیلی ساده پوش بود. با این که لوازم آسایش و رفاه برایش فراهم بود، اما او چیزی برای خودش نمی خواست؛ آن را برای دیگران می خواست و به خانواده های زیر پوشش می داد. تقوا را در حدی رعایت می کرد که وقت خواب از رخت خواب مناسب استفاده نمی کرد. وقتی مادرم و دیگران اعتراض می کردند، می گفت: خانواده هایی که به آن ها سر می زنم، به جز چادرشب چیزی ندارند؛ چیزی که حتی زیر پاهایشان پهن کنند. تنوری در وسط اتاق دارند و در آن هیزم می ریزند، گرم می شوند، روی زمین می خوابند و چادر شبی رویشان می کشند. شما توقع دارید من چه طور الآن راحت در رخت خواب بخوابم؟ تازه! من روی فرش می خوابم و درد آن ها را حس نمی کنم. اگر من در رخت خواب بخوابم، حرفم در آن ها تأثیر ندارد که بگویم عیب ندارد شما این جور زندگی می کنید؛ به خدا فکر کنید، به قیامت فکر کنید. چه طور کلام من روی آن ها تأثیر بگذارد؟
تا این حد سعی می کرد نفسش را تربیت کند.
دختران جوان معمولاً به زر و زیور علاقه دارند. یک بار مادرم برای او سه النگوی طلا، هدیه خرید. نوشین آن ها را دستش کرد و وقتی داشت آن ها را نگاه می کرد، از پدر و مادرم اجازه گرفت تا آن ها را بفروشد یا عوض کند. می گفت: جاهایی که من می روم، نمی توانم با این چیزها بروم؛ حتی نمی توانم به خودم اجازه بدهم که آن ها را در خانه داشته باشم.
معتقد بود که داشتن این چیزها نمی گذارد حرفش روی دیگران تأثیر بگذارد.
در مورد اعتقاداتش بسیار قاطع بود و با ادب از آن ها دفاع می کرد. کسی نمی توانست به نوشین بگوید که اعتقاداتش اشتباه است؛ مگر با آوردن دلایلی از قرآن، نهج البلاغه و احادیث ائمه اطهار(ع) که بتواند نوشین را قانع کند و نوشین آن را بپذیرد. در این بحث ها اختلاف سنی برایش مهم نبود؛ با رعایت کمال احترام و ادب حرف خودش را می زد. در مورد حجاب خیلی مقید بود. یکی از دوستانش تعریف می کرد: وقتی برای تمرین تیراندازی و آمادگی برای اعزام به جبهه به میدان تیر رفته بودیم، خانمی ماری را دید و فریاد بلندی کشید. نوشین از او علت را جویا شد. او گفت، مار دیدم و ترسیدم و فریاد زدم. نوشین به او گفت، اگر آن مار نیشت می زد، بهتر بود تا صدایت را این همه نامحرم بشنوند.
اگر الآن این حرف ها را بزنی، خیلی ها مسخره ات
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 