پاورپوینت کامل مهدی، عکسی از عکاس آسمان;شهید ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهدی، عکسی از عکاس آسمان;شهید ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدی، عکسی از عکاس آسمان;شهید ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدی، عکسی از عکاس آسمان;شهید ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۷
جنگ که تمام شد، پدرش ماند و خاطراتی از جنس شهادت و نشانه هایی از رنگ روزهای آتش و خون بر پیکر و بر صورت. پدر ماند و طعم تلخ کاسه زهری که امام نوشید و جامعه ای که می رفت رخت عافیت بر تن کند.
*
پدر دعا می کرد تا خدا به او پسر دهد تا در رکاب امام و رهبر زمان خود بجنگد، همان گونه که خود در رکاب امام و رهبر زمانش جنگیده بود. خدا دعای پدر را مستجاب کرد، دوم دی ماه سال ۱۳۶۹، نزدیکی اذان صبح، مهدی دیده به جهان گشود.
*
مهدی از همان آغاز در آغوش پدر جانباز و مادر فداکارش با مسجد و محراب انس گرفت، هنوز به کلاس اول دبستان نرفته بود که مکبر مسجد محله شد و صوت دل نشین قدقامت الصلاه او فریادگر ایستادن در برابر قله توحید شد.
*
پدر به مهدی می نازید و مهدی به پدر می بالید. به پدری که در قاب نگاهش مالک اشتری می ماند که بر سیمایش زخم عمروعاص های زمانه نشسته بود. به پدرش می بالید که هرگز فریب قرآن های برنیزه رفته، او را از علیِ زمانه جدا نکرده بود.
*
مهدی فرزند مسجد بود، با هیأت قامت راست کرده بود. با علم ها آسمانی شده بود، مادر دوست داشت رخت دامادی بر تن تنها فرزند پسرش ببیند، اما سواران فتنه بر اسب هایشان نعل تازه زده بودند، مهدی شور شده بود، اشک شده بود، خود را در ظهر عاشورا می دید.
*
مهدی در مکتب پدر در دامان مادر آموخته بود که کجا باید سکوت کند و کجا باید فریاد بزند. چهارساله بود که با پدرش راهی نمازجمعه بود، در ازدحام خط واحد فردی شروع به هتکای علیه نظام کرد، پدر در برابرش ایستاد، فریادها بالا گرفت. مهدی با تمام وجود، مردانه به یاری پدر شتافت، بهت و شگفتی از شجاعت مهدی، اتوبوس را در خود فرو برد، مهدی تنها عصای پدر بود، اما پدر، مهدی را برای «ولایت» می خواست.
*
هنوز کودک بود که علمدار شد، علمدار کاروآن های راهیان نور، در کنار پدری که راوی بود، را
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 