پاورپوینت کامل خوش آمدی قهرمان ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خوش آمدی قهرمان ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوش آمدی قهرمان ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خوش آمدی قهرمان ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۵

دایی جواد پلک هم نمی زد، همین طور سیخ به پشتی تکیه داده بود و چشمش روی عکس احمد که بالای تاقچه در بین تنها و شعارها گم شده بود، خیره مانده بود.

سید آقا جان، پدر بزرگ احمد هم روی تشکجه نمدی که کمی بالاتر از در انداخته بودند، نشسته بود و در حالی که به عصایش تکیه داده بود، روی مقوای بزرگ خم شده بود و به محمد که مشغول خط کشی آن بود، دستور می داد که کلمه «شهادت» را با رنگ قرمز بنویسد و سایه بزند.

عمو اکبر هم ساعتی بود که به سراغ آقاصادق، پدر احمد رفته بود و خبری از او نبود، کوچک ترها هم سینی چای و گلاب و خرما را در بین جمعیتی که مرتب در رفت و آمد بودند، می گردانیدند؛ با تمام شلوغی، مجلس به یک مجلس ترحیم معمولی با تمام سوز و گدازهایش شبیه بود تا به مجلس بزرگداشت شهید!

کاش آن اتفاق نمی افتاد! یا لااقل به این صورت جانگداز از واقع نمی شد، بر و بچه های مسجد، بالاخره بعد از آن همه رفت وآمد و سیم کشی و بند وبست، صدای بلندگو را درآوردند و جمعیت صلوات بلندی فرستادند.

آقاصادق چه نقشه هایی که برای احمد نکشید بود، چه آرزوهایی که در دل نداشت، سر پیری بدش نمی امد که حتی هر دو پسرش نیز در جبهه شهید شوند، اما حالا با وضعی که پیش آمده بود و او اصلاً نمی توانست آن را در زوایای ذهن خسته اش حلاجی کند.

پاک طاقتش را از دست داده بود؛ نه اینکه بیفتد روی تخت بیماری، بلکه به قول دایی جواد، پاک قاطی کرده بود و حق هم داشت که دیوانه شود و قصد جان خودش را بکند.

از وقتی که اولین نامه احمد از اسارتگاه دشمن به دستش رسیده بود، به تقلا افتاده بود و مرتب به کمیته اسرا و مفقودین سر می زد، دم به ساعت هم منتظر رسیدن نامه از احمد بود، با اینکه آرزویش این بود که احمد در راه خدا قربانی شود و جنازه غرق به خونش برگردد، اما با رسیدن خبر اسارت احمد خوشحال شده و به دایی جواد گفته بود که: «فوز اسارت کم از شهادت نیست»، حالا دیگر روزشماری می کرد که احمد برگردد، گاهی وقت ها که نیمه های شب با خود خلوت می کرد، تصویر احمد در مقابل چشمانش جان می گرفت و با آن سیمای ملکوتی اش روح و جان پیرمرد را به بازی می گرفت و لحظاتی پر از اشک و شوق سپری می شد و لحظه شماری لذت بخش و در عین حال جانکاهی برای رسیدن نامه احمد شروع می شد، نُه سال به همین صورت گذشته بود؛ عکس هایی که هر از گاهی، احمد از اسارت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.