پاورپوینت کامل عشق علم ۴۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عشق علم ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عشق علم ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل عشق علم ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

در میان بزرگان علم و دانش ایران بسیاری بودهاند که به همراه علم بیبدیل خود، با
مشقتها و رنجهای فراوان به هدفهای بزرگ رسیدهاند، از جمله آنان «پروفسور محمود
حسابی» بوده است.

پنجم اسفند سال ۱۲۸۱ خدا پسری را به «معزالسلطنه» هدیه کرد که اسمش را «محمود»
گذاشتند. مادر نوزاد «گوهرشاد» که از زنان باایمان بود با تولد محمود و با داشتن
محمدش سجده شکر بر جای آورد.

«معزالسلطنه» بهعنوان سفیر ایران در شامات منتخب شد و به همراه خانوادهاش به آن
دیار سفر کردند و ابتدا به بغداد، سپس به دمشق و بعد عازم بیروت میشوند. یکسال بعد
از اقامت آنها در بیروت، پدر خانواده خود را در آن دیار غرب رها کرد و به ایران
بازگشت. از این لحظه به بعد دوران سراسر مشقت و تنگدسی آنان شروع شد. هوش سرشار
محمود، مادر را بر آن داشت که به پرورش آن اهتمام بورزد. بهدلیل تنگدستی، دوران
ابتدایی محمود دز مدرسه شبانهروزی کشیشان فرانسوی در بیروت که مدرسهای رایگان بود
طی میشود. بیروت در آن موقع مهد علم و دانش بود؛ به همین علت آدم در میان آنهمه
دانشگاه و مدرسه طبعاً بهسوی دانش کشیده میشد. چون ایشان قبل از شروع دبستان نزد
مادر با درایت خود به آموختن دروس مذهبی و فارسی پرداخته بودند و نیز از کودکی قرآن
را حفظ نموده بودند به آن اعتقاد عمیقی داشتند، بهگونهای که قرآن بر روح کودک ریشه
دوانده بود.

دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدی را ورد زبانش نموده و به شاهنامه فردوسی، مثنوی
معنوی و منشآت قائممقام تسلط بینظیری داشتند.

در این مقطع، جنگ جهانی اول شروع شده بود و سبب شد که مدرسه آنها تعطیل گردد. پس از
دو سال تعطیلی، درس خود را در کالج آمریکایی بیروت از سرگرفت و بعد در کالج
پروتستان لبنان ادامه تحصیل داد.

در همه مقاطع تحصیل مرتباً نفر اول میان همکلاسیهای خود بود و با نمرات بسیار عالی
خبر از هوش و ذکاوت فوقالعادهای را میداد.

به همت مادر فاضله خود که توانستهبود چشمههای جوشان اعتقادات مذهبی را در وجود
محمود بجوشاند. دنیایی از حسن زیبایی خدا در روح کودک دمیده بود که او را وادار به
مباحث مستند به گفتار قرآن و روایات بهعنوان شواهد محکم مینمود. او اعتقاد داشت که
«طبیعت تحت آهنگ موزون و عرفانی خود در حال نیایش است» و نیز «تئوری بینهایت بودن
ذرّات» را با وحدت مرتبط میدانستند.

او همواره بر این باور بود که شاید بیست شاگرد ممتاز درس بخوانند و فارغالتحصیل
شوند اما کسی که دید و نظر جدیدی دارد باید تقوا نیز داشته باشد. چنین افرادی نسبت
به دیگران برتری دارند.

وی در ۱۷ سالگی در بیروت، لیسانس ادبیات را اخذ نمود، سپس دو سال بعد لیسانس علوم
را گرفت. سپس بهدلیل وجود گروههای مقاطعهکار فرانسوی که مقاطعه راههای سوریه را
قبول میکردند و دنبال مهندسان مقیم بودند. وی با تحصیل در دانشکده فرانسوی بیروت
موفق به دریافت مهندسی راه و ساختمان میشود. این امر نشان میدهد که وی چقدر حضور
ذهن داشتهکه به فواصل کوتاه در دروس مختلف به موفقیت دست مییافته است. لذا شروع به
مهندسی عملی در کار راهسازی میکند که بسیار مفید واقع میشود. در این حین پیمیبرد که
مهندسی راه، به رشته مهندسی معدن بسیار مرتبط است. تصمیم میگیرد که دنبال علم معدن
برود. این کار را میکند و در سن ۲۳ سالگی از مدرسه معدن پاریس مهندسی میگیرد و در
این بین فرصتی پیش میآید که خانوادهاش را از بیروت به پاریس ببرد. در پاریس برادرش
در رشته پزشکی مشغول میشود، او نیز در این رشته ادامه تحصیل میدهد و ۳ سال پزشکی
میخواند و در کنار آن با زحمات زیاد و کم خوابی، دوره ریاضیات و ستارهشناسی را پشت
سر میگذارند. سپس در رصدخانه پاریس فعالیت میکند، اما بعد از دو سال کار به بیماری
سینوزیت دچار میشود و مجبور میشود رصدخانه را ترک کند. در رشته برق ادامه مسیر
میدهد تا اینکه در شرکت راهآهن برق فرانسه استخدام میگردد. عملکرد وی در آن شرکت
بهحدی مفید واقع میشود که بعد از ۳ سال به سرپرستی قسمتی از آنجا انتخاب میشود. اما
او خود را تشنه یادگیری بیشتری مییابد. با استادان به مباحثه میپردازد و آنها را
راضی میکند که برای دوره دکترای «فیزیک» امتحان بدهد.

زمانی که امتحان ورودی دکترای فیزیک را میدهد در کابین بغلی «پروفسور ژانه» که
مشغول امتحان کردن از یک خانم بوده ناگهان فریادش بلند میشود که: تو بیسوادی و همان
بهتر که بروی و مهندس شوی. تو حق نداری دکترای فیزیک بگیری. این حرفها را میشنود. و
فکر میکند که باید منتظر شنیدن آن حرفها از زبان «ژانه» باشد چون وی نیز مثل آن
خانم مهندسی خوانده بود. اما وقتی که پرفسور وارد اطاق میشود و میبیند طرحی که
محمود داده بسیار موفق بوده است، میگوید که شما میتوانید در دوره دکترای فیزیک
ادامه تحصیل بدهید. از این نظر استاد خرسند میشود و مصممتر از قبل خود را برای
رازهای دنیای فیزیک آماده میکند. محمود در طی سه سال دوره دکترای فیزیک را در
دانشگاه «سوربن» تمام میکند.

برای مصاحبهای که جهت انتخاب شاگردان «انیشتین» برگزار میشود و چند داوطلب حاضر
بودند، وی برای تحقیق روی تئوری نسبیت انتخاب میشود، دوره فوق را نزد انیشتن
میگذراند. در این دوره که تئوری «بینهایت بودن ذرات» را ارائه میدهد و مشغول دفاع
از تئوری خود در حضور انیشتین بودند، انیشتین به وی میگوید: «این تئوری خوب است ولی
اینقدر جدید است که ممکن است علم فیزیک را عوض بکند» استاد ادامه میدهد «باید روی
این تئوری کار شود».

بررسی این هدف آزمایشگاهی در دانشگاه شیکاگو در اختیار محمود قرار میگیزد که حدود
دو سال با دستیار انیشتین در آنجا روی تئوری کار میکند. بعد که برمیگردد. و دوباره
تئوری خود را ارائه میدهد، انیشتین میگوید: «حالا این تئوری زیبا شد» و خود انیشتین
آن را به آکادمی علوم معرفی میکند و این تئوری نشان «کماندولژیندونور» بزرگترین
نشان علمی اروپا را به خود اختصاص میدهد.

وقتی استاد محمود حسابی ازدواج میکنند، مثل همیشه به ریشههایش مینگرد و به حسب
اعتقادات خود با آنکه پیشنهادات بسیاری از خانوادههای سرشناس و به اصطلاح متجدد آن
ایام داشتند، با یکی از خانوادههای روحانی و مذهبی (حائری) فایل میشوند. وی فرزندان
خود را با آئین عمیق اسلام