پاورپوینت کامل عملیات آژاکس ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عملیات آژاکس ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عملیات آژاکس ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل عملیات آژاکس ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

۲۸مرداد یادآور کودتای ننگین و سیاهی است که شیرینی نهضت ملی شدن صنعت نفت را در
کام ملت ایران تلخ کرد.پرداختن به علل ین واقعه ومشخص نمودن نقش و جیگاه هر کدام
از عوامل وقوع آن، هنوز هم از مهمترین و مناقشه انگیزترین رخدادهی کشور ماست.

مبارزه پیگیر مردم یران در برابر نفوذ دیر پی دولت انگلستان در نظام سیاسی و
اداری کشور ما، پس از تجاوز نظامی متفقین به خاک یران در جنگ جهانی دوم و نقض
بیطرفی کشور ما شتاب بیشتری گرفت. ین مبارزات به پیدیش نهضت ملی یران منتهی شد و
در پی یک دهه تلاش خستگی ناپذیر به پیروزی رسید. قانون ملیکردن صنعت نفت مصوب اسفند
۱۳۲۹ یکی از ثمرات ین نهضت بزرگ و مردمی در یران بود. دولت انگلستان با تجاوز
نظامی به کشور ما در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و با بهره گرفتن از عوامل داخلی خود که در
سطوح گوناگون جاسازی کرده بود، در مقام تثبیت سلطه انحصاری خود بر منابع نفت جنوب
بود ودر ین راستا دست به اقداماتی زد. دولت انگلستان و عوامل داخلی آن در مقام
برگزار کردن یک انتخابات فرمیشی بری مجلس دوره شانزدهم بودند تا بتوانند کار نفت
را بر پیه خواستههی خود سامان دهند. ولی انتخابات مجلس شانزدهم به ناکامی رسید.
دولت انگلستان که خود را در برابر امواج خروشان نهضت مردمی در یران ناتوان یافت،
استراتژی تازهی در پیش گرفت. نخست شخص دکتر مصدق که خود را پیش از ین بازنشسته
سیاسی معرفی میکرد به صحنه آورده و او را بر موج نهضت سوار کردند. وی که در زمان
نبرد سرنوشت ساز تعدادی ازنمیندگان بری جلوگیری از تصویب لیحه الحاقی «گس ـ
گلشائیان» که راه را بری سیطره هر چه بیشتر انگلیسیها بر منابع نفتی یران هموار
میکرد، زندگی آرامی داشت و کمترین نقشی در مقابله با اهدافدولت انگلستان یفاء
نمیکرد و با شگفتی فراوان به گونه ضمنی آن را تیید کرد. مصدق به مجلس دوره شانزدهم
که سپس انتخابات مجدد آن برگزار شد راه یافت و با خواندن پیامهی یتالله کاشانی در
ین مجلس هر چه بیشتر خود را به کانون قدرت در نهضت ملی یران نزدیک و اعتماد سران
آن را به خود جلب کرد. انگلیسها از ین پس گروه قابل توجهی از مهرههی وابسته خود
را در دولت و مجلس و دیگر پستهی کلیدی بسیج کرده و به تدریج بری نخست وزیری مصدق
زمینه چینی کردند و او هم توانست نقش خود را با مهارت و هنرمندی فراوان به مورد
اجرا گذارد. پس از پیروزی قیام سی تیر به رهبری «آیتالله کاشانی» که باعث روی کار
آمدن مجدد دکتر «محمد مصدق» شد، مصدق در صدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن
اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیتالله کاشانی را گذاشت. بدین
ترتیب او بدون توجه به نقش و رهبری آیتالله کاشانی در قیام سی تیر که منجر به روی
کار آمدن مجدد او شد، به پیاده نمودن شعار «جدایی دین از سیاست» پرداخت و برخی
روحانیون و نزدیکان آیتالله کاشانی را دستگیر کرد. عوامل داخلی و خارجی نیز آنچنان
شخصیت این مرد روحانی بزرگ و شریف را لکهدار کردند که شاید بتوان آن را در تاریخ
ایران بیسابقه دانست.

هنگامی که دکتر مصدق توانست با جلب موافقت یتالله کاشانی و نمیندگان مجلس شانزدهم
در اردیبهشت ۱۳۳۰ به نخست وزیری برسد ، نخستین بند برنامه دولت خود را اجری قانون
ملی شدن صنعت نفت و به کارگیری درآمدهی حاصله در جهت تقویت بنیه اقتصادی کشور و
یجاد موجبات رفاه و آسیش عمومی اعلام کرد. ین همان خواستهی بود که یتالله
کاشانی نیز بری آن مبارزه کرده و آنرا از هدفهی خود قرار داده بودند. ولی مسئله
مهم ین است که در زمینه ین برنامه در خلال دو سال و سه ماه ین حکومت چه اقداماتی
انجام شد؟ سیاست انگلستان ین بود که با قطع درآمدهی نفتی یران، کشور ما در
تنگنی اقتصادی قرارگیرد و از بهرهبرداری از صنعت نفت ملی شده، محروم گردیده و
سرانجام تسلیم افزون طلبیهی ین دولت گردد. دولت انگلستان تصویب قانون ملی شدن نفت
را در حکم الغی یک سویه قرارداد سال ۱۳۱۲ و بی اعتبار میدانست ولی ناگزیر اصل ملی
شدن نفت در یران را که از حقوق پذیرفته شده دولتها بود به رسمیت شناخت و در همین
حال با طرح شکیتی در دیوان بینالمللی دادگستری خواستار توقیف صدور نفت یران و
پرداخت غرامت ناشی از ملی شدن نفت در یران شد.

در خلال ین سالها کشورهی اروپیی و ژاپن نیاز فراوان به نفت یران داشته و پارهی
از کشورهی اروپی شرقی چون لهستان ، چک اسلواکی ، مجارستان و کشور چین با داشتن
امکانات حمل نفت درخواستهی جدی بری خرید نفت یران داشتند. بانک جهانی پیشنهاداتی
به دولت ایران ارایه داد که میتوانست مشکل نفت را موقتاً حل کند و کشور ما را از بن
بست مالی برهاند ولی دولت مصدق، هیچگاه پاسخ روشنی به آنها نداد.

در سال ۱۳۳۱ پس از صدور حکم دیوان جهانی دادگستری و اعلام عدم صلاحیت ین دیوان در
رسیدگی به دعوی انگلستان ، زمینههی لازم بری حل و فصل مسئله نفت از هر سو فراهم
بود. ولی دولت مصدق با استفاده ابزاری و سیاسی از مسئله نفت همچنان از پیمودن هر
راهی بری تعیین یک چارچوب قراردادی بری حل مسئله نفت خودداری میکرد. بدین ترتیب
اجرا نشدن قانون ملی شدن صنعت نفت که یکی از دو برنامه مورد تعهد دولت مصدق بود،
آنهم در شریطی که ملت یران از اتحاد سیاسی و اقتدار ملی برخوردار بود زیانهی
جبران ناپذیری را به ملت یران وارد ساخت.

از دیگر علل ناکامی نهضت ملی یران، سیاست حادثهآفرینی و یجاد تنش در مسائل سیاسی
و اجتماعی در کشور و کاشتن بذر اختلاف و رویارویی با مجلس بود که مصدق در پیش گرفت.
کشوری که درگیر مبارزهی توانفرسا با دولت انگلستان در مسئله نفت بود. به ویژه پس
از پیروزی قیام تیر ماه سال ۱۳۳۱ گام به گام با چالشهی درونی و فلج کنندهی روبرو
شد:

مصدق هیچ اقدامی در زمینه اصلاح قانون انتخابات که برنامهکار اعلام شده دولت او بود
انجام نداد و انتخابات دوره هفدهم برپیه همان قانون سابق و با اعمال نفوذ گسترده
دستگاه دولتی انجام شد.

در روند برگزاری انتخابات، با صدور یک تصویب نامه غیر قانونی در تاریخ ۲۹ اردیبهشت
۱۳۳۱ دستور توقف انتخابات را در ۳۳ حوزه انتخاباتی صادر و از برگزیده شدن ۵۶
نمینده از ۱۳۶ نمینده مجلس جلوگیری کرد و همین امر باعث شد که کشور ما از وجود یک
مجلس نیرومند محروم و در بحرانهی سیاسی ینده آسیبپذیر گردد.

مصدق در ۲۰ مرداد ۱۳۳۱ لیحهی به مجلس تقدیم کرد و با بهرهگرفتن از وضعیت سیاسی
کشور، اختیار قانونگذاری را بری شش ماه از مجلس گرفت و اصول قانون اساسی به ویژه
تفکیک قوا را زیر پا گزارد.

مصدق در آذرماه ۱۳۳۱ با بهرهگرفتن از اختیارات قانونگذاری، لیحهی را بری اصلاح
قانون انتخابات امضاء کرد که بر پیه یکی از بندهی آن، تعداد نمیندگان را از ۱۳۶
تن که در قانون پیشبینی شده بود به ۱۷۲ نمینده افزیش میداد. در صورت اجری ین
لیحه، مجلس هفدهم که تنها با ۷۹ نمینده به کار خود ادامه میداد به حالت تعطیل در
میآمد. با تلاش تعدادی از نمیندگان اقلیت، مصدق ناگزیر شد لیحه خود را دنبال نکند
و طرح مزبور مسکوت گذارده شد.

در ۱۸ دیماه سال ۱۳۳۱، مصدق لیحه تمدید اختیارات قانونگذاری را بری یک سال دیگر
به مجلس تقدیم کرد و با ین دستاویز که بری انجام اصلاحات بید اختیارات داشته
باشد و اصلاح قوانین سابق به طریق عادی فرصت بسیار زیادی میخواهد، با زور ، فشار و
جنگ روانی علیه مجلس در صدد تصویب آن برآمد. یتالله کاشانی وعده ی دیگر از
نمیندگان با ارسال نامه و با نطقهی تفصیلی در مجلس به سختی در برابر ین لیحه
یستادگی و از حق قانونگذاری مجلس و اصل تفکیک قوا دفاع کردند. ولی مصدق توانست با
جوسازی و بهرهبرداری از حربه نفت و ینکه در صورت تصویب ین لیحه، ظرف ۴۸ ساعت
مسئله نفت را حل خواهد کرد و با کمک شبکه حزب توده و به راه انداختن اعتصاب در
شهرهی گوناگون، ین لیحه را از تصویب مجلس بگذارند.

بدین ترتیب حکومت دموکراسی و قانون اساسی در کشور ما عملاً برچیده شد و نظام
خودکامه و استبدادی برقرار گردید. با ین حال بر پیه ین اختیارات، هیچ لیحه مهم
و یا غیرعادی تصویب نشد. پارهی از لویحی که به امضی شخص نخست