پاورپوینت کامل استعمار نرم و رسانهای;تأملی بر مفهوم استعمار فرانوین ۳۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل استعمار نرم و رسانهای;تأملی بر مفهوم استعمار فرانوین ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استعمار نرم و رسانهای;تأملی بر مفهوم استعمار فرانوین ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل استعمار نرم و رسانهای;تأملی بر مفهوم استعمار فرانوین ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۲

از اوایل قرن پانزدهم میلادی و هم زمان با شکلگیری آرایش سیاسی جهان غرب مدرن، رویکردهای استیلاجویانه و استعماری آنان نیز صورت خاص خود را یافت. در واقع این رویکرد استعماری با جوهر و ذات تمدن اومانیستی در آمیخته و در پیوند بوده و از آن جدایی ناپذیر است. نخستین دولتهای مدرن (پرتغال، اسپانیا و …) نخستین استعمارکنندگان نیز بودهاند. در فاز اول استعمار مدرن، دولتهای برتری خواه از ضرورت «تجارت آزاد» و «انقلاب تجاری» و «تجارت برده» سخن میگفتند. کشف آمریکا و به مستعمره بدل ساختن آن قاره و نیز هجوم استیلا جویان پرتغالی و اسپانیایی و هلندی به سواحل آفریقا و شرق دور، از محصولات دوران استعمار بورژوایی مدرن بوده است. قرن شانزدهم عصر سلطه اسپانیا بود و از سده هفدهم میلادی، انگلستان بدل به اصلیترین دولت استعماری گردید. در فاصله قرن هفدهم تا پایان سده نوزدهم دولتهای استعمارگر تحت لوای «متمدن کردن وحشیها و ملل غیر غربی» یکی از دورانهای سیاه و تاریک عصر جدید را پدید آوردند. در این دوره سرزمینها و تمدنهای مشرق زمین لگدکوب هجوم ویرانگر ارتشهای استعمار مدرن قرار گرفت. تاریخ تک تک جوامع ملل آسیایی برگهای غم بار و خونینی از خشونتهای ظالمانه دولتهای استیلا جو و استعمارگر در خاطر دارد.

فیلسوفان و نظریه پردازان غربی این پروسه ویرانگر و بهره کشانه را تحت عنوان «متمدن سازی ملل غیر متمدن» مشروع اعلام میکردند و به دنبال تئوری سازی و مبنا سازی برای این اقدام حقیرانه بودند. در تاریخ غرب مدرن فقط لیبرالهایی نظیر «جان لاک» یا «جان استوارت میل» و یا «ماکیاولی» نبودهاند که استعمار را توجیه میکردهاند بلکه کسانی چون «مارکس» و «انگلس» که داعیه مبارزه با استثمار سرمایه دارانه را داشتند نیز از این که استیلای غرب به اصطلاح موجب متمدن سازی میشود، اظهار خرسندی و رضایت کردهاند. این دوره را میتوان به عنوان استعمار کلاسیک نام نهاد.

از اواسط قرن بیستم و با گسترش خیزشهای مردمی و ضد امپریالیستی در میان ملل محروم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، استعمار با عوض کردن چهره و نقاب، روند حرکتهای سلطهگرانه مستقیم خود را تغییر داده و جهان غرب وارد «عصر استعمار نو» یا استعمار نوین میگردد.

در این دوره دولتهای سلطهگر انگلیس، فرانسه، شوروی و آلمان و بعدها، آمریکا به جای هجوم استیلاجویانه مستقیم، به استعمار غیر مستقیم دست زده و با روی کارآوردن دولتهای دست نشانده و بومی اهداف خود را دنبال میکردند. در این مقطع، قدرتهای استکباری ماسک بیطرفی بر چهره زده و در پشت پرده و از طریق فعال کردن عوامل خود، سیاستها و خواستههای خود را دنبال نمودند. روی کارآمدن رژیمهایی چون پهلوی در ایران، آتاتورک در ترکیه و شکلگیری حرکتهایی در مسیر توسعه غرب زدگی و مدرنیزاسیون سطحی در جوامع آسیایی و آفریقایی، نمونههای استعمار این دوران است.

با فروپاشی شوروی و هجوم اول آمریکا به عراق در پی اشغال کویت در سال ۱۹۹۱ میلادی و طرح مجدد ایده «نظم نوین جهانی» توسط دولت بوش پدر، عصر جدیدی در رویکردهای استعماری جوامع غربی و به ویژه دولت آمریکا آغاز میگردد این دوره را که به ویژه با روی کارآمدن جرج بوش دوم و پس از حادثه مشکوک ۱۱ سپتامبر بر وجه غالب روی کرد سلطه گرانه آمریکا بدل گردیده است میتوان عصر «استعمار فرانوین» نامید، در این مقطع با تغییر چهره امپریالیزم روبرو شده ایم. غرب و در رأس آن آمریکا در این مقطع آشکارا رویکرد جنگ طلبانه و یکه تازانه در پیش گرفته و میراث خشونتهای نظامی مستقیم و اشغال سرزمینهای کشورهای دیگر را به طور رسمی و علنی در دستور کار خود قرار میدهد. یعنی به احیاء سنت استعمار کلاسیک میپردازد و در عین حال هدف سلطه طلبانه خود را «بسط آزادی در جهان» و «صدور دموکراسی» عنوان میکند. بدین سان دورانی جدید در تاریخ استعمار غرب علیه جهان غیر غربی آغاز گردیده است که در آن استعمارگران پرچم آزادی لیبرالی را برافراشتهاند.

برخی شاخصههای استعمار فرا نوین در آرایش جدید جهان عبارتند از:

۱. به کار گماشتن افراد و عناصر وابسته و دست نشانده به جای اینکه یک فرد از اعضا دولت خویش را مورد استفاده قرار دهند. ۲. استفاده تام و تمام از رسانههای متعدد در قالب خبر، فیلم، سریال و به طور کلی هنر؛ رسانهها ابزار نرم تهاجم هستند که قبل از حمله و بعد از حمله برای توجیه افکار عمومی جهانی و تحمیق و تحمیر اذهان عمومی از آن بهرهمند میشوند. ۳. اقدامات خشونت بار و تهاجمات گسترده و وسیع که به نام صدور دموکراسی و ایجاد آزادی انجام میشوند. از آنجائیکه دموکراسی و آزادی قداست دارند، لازم است که هر کس و هر چیز که در مقابل آن قرار میگیرد، ترور و منهدم شوند. کسی حق ندارد علیه ولایت مطلقه دموکراسی و آزادی حرفی بزند و یا اقدامی نماید. ۴. به کارگیری نظریه پردازان و تئوری سازان برای تنظیم نظریه و توجیه افکار نخبگان جهانی و تدوین حقوق بین الملل و فراملی در جهت منافع نظام سلطه، همانند طرحهای نظمنوین جهانی، طرح خاورمیانه بزرگ و … ۵ به خدمت گرفتن کمپانیهای سرمایهداری جهانی برای بزک و رنگ و لعاب دادن به دموک