پاورپوینت کامل ماجرای چشم سوم;مصاحبه با رضا برجی (بخش پایانی) ۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماجرای چشم سوم;مصاحبه با رضا برجی (بخش پایانی) ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماجرای چشم سوم;مصاحبه با رضا برجی (بخش پایانی) ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ماجرای چشم سوم;مصاحبه با رضا برجی (بخش پایانی) ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

رضا برجی مستندساز دفاع مقدس در ادامه سخنان خود فصل جدیدی از روایت خاطرات گشود. او با اشاره به سیر فعالیت خویش در جبهه گفت: من ابتدا از تک تیراندزای آغاز کردم. بعد آر.پی.چی زن شدم. پس از آن به گردان تخریب رفتم. مدتی هم در واحد اطلاعات عملیات خدمت کردم که بیشتر برای شناسایی مواضع دشمن و راهکارهای حمله فعالیت میکردم. پس از آن مدتی کار روی لودر را تجربه کردم. شنیده بودم که کاربرد لودر آن هم به هنگام عملیات و آتشبازی دشمن، جرأت و جربزه میخواهد. من هم گفتم خوب است هم خودم را محک بزنم و هم کمک کاری در شرایط سخت باشم.

وی در پاسخ به انگیزه و زمان پرداختن جدی ایشان به تصویربرداری در جبهه گفت: من از سال ۶۵ با شرکت در دورهای که سپاه برای آموزش تصویربرداری در جبهه برای عدهای از داوطلبان برگزار کرد به طور جدی و حرفهای کار با روایت فتح را آغاز کردم. ابتدا سید شهیدان اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی مصاحبهای با من کرد و با دیدن شوق و ذوق و برخی نوشتههایم در خصوص جنگ، مرا دعوت به شرکت در آن دوره و بعد همکاری در روایت فتح کرد. خود سید در آن دوره کیهان، روزی سه ساعت درس تصویربرداری میداد. ما در تصویربرداری از جبهه از سه پایه استفاده نمیکردیم. شهید آوینی میگفت: باید در اثر تمرین زیاد، دوربین یکی از چشمهای شما بشود.

در هفتاد برنامهای که آقا مرتضی ساخت، شما حتی یک صحنه غذا خوردن یک نفر از عزیزان رزمنده را نمیبینید. سید معتقد بود: غذا خوردن، فصل مشترک بین رفتار انسان و حیوان است و باید جنبههای انسانی رزمندگان پرداخت و فرهنگ بسیجی را گسترش داد.

ما با این چشم سوم چه صحنههای ناگفتنی، رقت بار و فجیع که ندیدم البته برخی قابل نمایش برای عموم نیست. در منطقه غرب راننده لودر به جهت خوردن غذای مسموم به وضعیت نامناسب گوارشی دچار شده بودند و امکان پر کردن شیاری حساس و برپا کردن جان پناه که میبایست در زمان کوتاه انجام شد را نداشت. دوربین را کنار گذاشتم و بر پشت لودر نشستم. بعد از مدتی تلاش، من هم به وضعیت رانندگان دیگر دچار شدم. به هم ریختگی معده و بیرون روی پیدا کردم، اجازه کارکردن با لودر را نمیداد. کار حساس و زمان تنگ بود. تدبیر دوستان استفاده از ملحفه و کیسههای پلاستیکی بود تا رانندهها به نوبت با پیچیدن آنها به خود، بتوانند وقت بیشتری را پشت خودروها دوام بیاورند. شرمندگی طبیعی بعد از پیاده شدن از لودر در وضعیت سوزش و آسیب دیدگی دست و بدن پنهان کردنی نبود. ولی تبسم و رضایت بچهها از پیشرفت کار و آب گرم و لباسی که آماده کرده بودند هر مشکلی را آسان میکرد. به شوخی به هم میگفتیم: نمردیم و به دوران نوزادی هم برگشتیم!

برجی در ادامه روایت خاطراتش بعد از حضور در جبهههای غرب و جنوب کشور، فصل حضور در بوسنی و افغانستان را گشود. وی گفت: نیمه مرداد ماه ۱۳۷۱، با دعوت مسئول حوزه هنری به اتفاق آقایان طالب زاده و صدری به همراه هیئت اعزامی ایران که از طرف مقام معظم رهبری و به ریاست آیت الله جنتی به بوسنی میرفت، راهی بوسنی شدیم. حدود دو ماه بود که جنگ شروع شده بود. و میبایست هیئت مزبور گزارش وضعیت مسلمانان بوسنی را برای مقام معظم ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.