پاورپوینت کامل شبی که خورشید طلوع کرد !;نگاهی به رمان ملاقات در شب آفتابی ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شبی که خورشید طلوع کرد !;نگاهی به رمان ملاقات در شب آفتابی ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شبی که خورشید طلوع کرد !;نگاهی به رمان ملاقات در شب آفتابی ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شبی که خورشید طلوع کرد !;نگاهی به رمان ملاقات در شب آفتابی ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اثر : علی موذنی

خلاصه داستان :

«کریم صفایی»، دفتر دار مدرسه ای است که به علت نداشتن در آمد کافی همواره با همسرش بگو مگو دارد . او توسط دوستی به «بنیاد جانبازان» معرفی می شود تا خاطرات ضبط شده جانبازان را از نوار روی کاغذ پیاده کند . برای این کار ابتدا مبلغ اندکی دریافت می کند ، اما چون در حین کار به اصلاح متن نیز می پردازد کم کم وارد بازنویسی شده و در آمدش بیشتر می شود و اوضاع مادی زندگی، بهبود می یابد . در کار باز نویسی خاطرات ، او به دو مورد عجیب و جالب بر می خورد که با گردآوری آن تلاش می کند کتابی بنویسد . ماجرا از این قرار است که روزی خاطرات جانباز «کیانی» برای باز نویسی به دست او می رسد . «حجت کیانی» ماجرای مجروح شدن خود را این گونه نقل می کند :

«وقتی در سال دوم یا سوم راهنمایی درس می خواند، یکی از همکلاسی هایش به نام «حسام» به جبهه می رود. او در ایام عید به شهر باز می گردد در حالی که کمی می لنگد و از نظر رفتار و اخلاق بسیار تغییر کرده است . دوستی حجت با او بیشتر می شود و در درس ها به حسام کمک می کند . حسام نیز برای حجت از جبهه می گوید و به این ترتیب میل به جبهه رفتن و شور دفاع از دین را در دل حجت نوجوان بیدار می کند . در اعزام بعد ، حسام به شهادت می رسد و عزم حجت برای رفتن به جبهه جزم تر می شود. سرانجام او در تابستان ۶۵ از طریق بسیج «مقداد» به جبهه اعزام می شود . حجت در چندین عملیات شرکت می کند تا این که در یکی از عملیاتها دو ترکش ریز به چشم های او اصابت میکند؛ بعد از آن که به هوش می آید ، متوجه می شود که نیروها رفته اند و جز ناله گهگاه مجروحین، صدایی نمی شنود . چون جایی را نمی بیند ، شروع به صدا کردن هم رزم هایش میکند، اما پاسخی نمی شنود . در همین موقع رزمنده دیگری او را به طرف خودش راهنمائی می کند . حجت متوجه می شود که او نیز زخمی است و قطع نخاع شده و قادر به راه رفتن نیست . آن دو تصمیم می گیرند با کمک هم به سمت جبهه خودی حرکت کنند ؛ به این ترتیب که حجت، رزمنده فلج را بر دوش خود حمل کند و خودش وظیفه پاها را به عهده می گیرد و آن رزمنده وظیفه چشم ها را . آن ها به این ترتیب عمل می کنند و با مشقت فراوان موفق می شوند خود را به نیروهای ایرانی برسانند . آن دو بیآن که نام یکدیگر را بپرسند از هم جدا می شوند . سال ها می گذرد و حجت همواره دراندیشه مردی است که نقش چشم هایش را در آن روز برایش ایفا کرد و او را از مهلکه نجات داد و همواره در آرزوی یافتن اوست .

پس از مدتی به طور اتفاقی خاطرات «اکبر حسینی» که یک جانیاز بسیجی قطع نخاع است ، به دست کریم صفایی می رسد تا آن را باز نویسی کند . اکبر حسینی که اهل «شوشتر» است خاطرات خود را در باره رزمنده نابینائی که او را بردوش خود حمل کرد و از اسارت دشمن نجات داد و به جبهه خودی رساند ، بازگو می کند . او نیز در آرزوی یافتن یاری است که با وجود زخمی شدن چشم هایش او را مسافت زیادی حمل کرد . کریم صفایی با در یافتن شباهت هایی در خاطرات این دو رزمنده ، متوجه می شود که آن دو یار گم شده، همین دو نفرند . بنابر این تصمیم می گیرد این دو دوست را پس از سال ها به یکدیگر برساند اما ………

داستان ملاقات در شب آفتابی ، پیش از آن که قصه ای در باره جنگ باشد ، داستان شیرینی از فرهنگ رفتار بسیجی است . درابتدای داستان ، مخاطب با مشکل زندگی کریم صفایی آشنا می شود؛ که او دفتر دار ساده ای در یک مدرسه است و حقوقش کفاف مخارج خانواده اش را نمی دهد. او دو دختر به نام «لیلا» و «سهیلا» دارد که از بر آوردن آرزوهای کوچکشان عاجز است و همسری که همواره فقر او را به رخ می کشد. با توصیفاتی که کریم صفایی از همسرش می کند ، بد بینی خود نسبت به همسرش را به خواننده نیز انتقال می دهد . طنز و کنایه نهفته در تشریح رفتار همسر کریم ، با آن که نشان از قضاوت یک جانبه کریم دارد ، اما در واقع از عدم تفاهمی می گوید که در اثر هم عقیده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.