پاورپوینت کامل به کجا چنین شتابان … (قسمت اول) ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به کجا چنین شتابان … (قسمت اول) ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به کجا چنین شتابان … (قسمت اول) ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل به کجا چنین شتابان … (قسمت اول) ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۸

پسرک بیش از ۱۰ سال ندارد. اما قدی بلند و شانه هایی کشیده با موهایی پرپشت و چشمانی میشی بسیار خوش ترکیب به نظر می رسد.

از یک خانواده اصیل ایرانی اهل نراق؛ یکی از شهرهای کوچک اما بسیار خوش آب و هوا از استان مرکزی می باشد. پسری از یک خانواده ۱۲ نفره.

خانه ای بسیار بزرگ با درختان کهنسال با شاخ و برگ های سر به فلک کشیده. مادرش زنی است با چهره ای گندمگون و خالی بر گوشه لب سمت راست با قدی بلند مثل سرو و موهای مشکی و مجعد. اما پدر، مردی حدود ۲ متر قد و یک سالار بی همتا با گام های نستوه و دست هایی سخاوتمند. مهربانی مادر زبان زد عام و خاص است. مادر صبح های زود با آرامش بیدار می شود. درست بعد از نماز صبح که پدر برای امرار معاش از خانه بیرون می زند مادر برای تهیه ناهار به آشپزخانه می رود. بوی مطبوع غذای مادر تمام فضای خانه را آکنده از خود می کند. بوی غذای مادر همیشه تا چند خانه آن طرف تر نیز به مشام می رسد. مادر خورشید خانه است.

* * *

بچه ها هر روز صبح آماده رفتن به مدرسه می شوند، البته چهارتا از برادر و خواهرها مدتی است ازدواج کرده و به سراغ زندگی خودشان رفته اند و علی مانده است و چند برادر و خواهر کوچکتر.

علی در مدرسه به خوبی از پس درس ها برمی آید. هم در اخلاق و رفتار و هم در درس ها جزو بهترتین های مدرسه شان است و همه دوستش دارند. مادر علاقه خاصی به علی دارد. بچه ها شب ها با قصه های مادر به خواب ناز می روند و هر روز صبح با نوازش گرم و با حرارت مادر از خواب برمی خیزند.

اغلب محیط خانه با وجود مادری صبور و مهربان محیطی است آرام؛ حتی زمانی که پدر عصبانی می شود و فریاد می زند یا بعضی وقت ها از خستگی کار بیرون از خانه در و به دیوار و دیوار را به در می زند، مادر باز هم صبوری می کند و بجای غر و لند برای پدر کاسه ای آب می آورد و دست ها و پاهای پدر را در آن می شوید.

سماور ذغالی روشن است. عطر چای دم کشیده فضای خانه را مطبوع می سازد. خورشید همیشه در این خانه می درخشد. حتی اگر باران ببارد و طوفان بیاید. خانه سرشار از اشعه های خورشید منور می باشد. همه تلاش و استقامت مادر را می بینند. ولی علی مادر را مانند یک کوه تصور می کند که حتی طوفان سهمگین او را از پا در نمی آورد.

با وجود این که علی در تحصیل علم و دانش موفق است اما به یکباره تصمیم می گیرد درس را رها کرده و به کار مشغول شود. پدر چندان مخالفتی ندارد، می گوید چه عیبی دارد علی هم می تواند کار کند هم می تواند درس بخواند. ولی مادر نگران است. آرزوهای زیادی برای پسرک دارد. اما پسرک تصمیم خود را گرفته است. بعد از چند روز گفت وگو پیرامون این موضوع خانواده را راضی نموده و در یک روز گرم تابستان عازم تهران می شود. علی به تهران می رود؛ به شهر پرازدحام و به شهر …

بعد از خدا همه امید او به برادر بزرگش ناصر است. در خیال خود این گونه می اندیشد؛ روزها کار می کنم، عصرها درس می خوانم و شب ها می روم خانه داداش ناصر استراحت می کنم، من باید مستقل شوم باید سریع روی پاهای خودم بایستم باید … .

* * *

علی برای مشغول شدن به کار در ابتدا به سراغ برادر می رود و به او می گوید: داداش ناصر من می خواهم در بازار به همراه شما کار کنم دلم می خواهد کمکتان کنم. دوست ندارم تا شما هستید بروم و منت غریبه ها را بکشم. دادش ناصر اجازه می ده