پاورپوینت کامل گلوله سوم ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلوله سوم ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلوله سوم ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گلوله سوم ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

۲۰ شهریور ۵۹

پاسی از شب گذشته. هر کاری می کنم، نمی توانم فکر و خیال او را از ذهنم بیرون کنم . اصلاً نمی دانم چرا همیشه به فکر مجتبی هستم و لحظه ای او از مقابل چشمانم دور نمی شود .

امروز او را در مسجد جامع خرمشهر دیدم . گوشه ای نشسته بود و نماز می خواند . چه آرامشی داشت . با این که فرمانده اش هستم اما هروقت با او روبه رو می شوم یا کاری را می خواهد انجام بدهد، دچاردلواپسی و تشویش می شوم. پانزده سال دارد و دو ماهی است که همراه پدرش که مأمور به ایستگاه راه آهن شده، به خرمشهرآمده است. همان روز اول هم به سپاه آمد و تقاضای عضویت در بسیج کرد.

۲۵ شهریور۵۹

طبق گزارش هایی که رسیده ، عده ای از عناصر عراقی وارد شهر شده اند. این اواخر در چند نقطه شهر انفجارهایی رخ داده و لوله های نفت دچار آسیب شده اند . باید با هماهنگی تمامی گروه ها ، آنها را شناسایی و دستگیر کنیم . فردا جلسه نهایی هماهنگی عملیات است . می خواهم در این کار از وجود مجتبی که شایستگی اش را در این دو ماه به خوبی نشان داده ، استفاده کنم .

۲۶ شهریور ۵۹

جلسه صبح ، چهار ساعت طول کشید. این یادداشت را بعد از این جلسه می نویسم. دیگر فرصت به خانه برگشتن نیست. باید بعد از استراحتی کوتاه کار را آغاز کنیم. قرار چند کمین را گذاشته ایم. گشتی ها باید ارتباط کمین ها را برقرارکنند. مسئولیت را به عرفان دادم و خودم با مرتضی ، علی و مجتبی در اولین گروه قرار گرفتم . بعد از پایان جلسه ، عرفان درمورد مجتبی نگرانی داشت که به او گفتم ، در وجود این جوان من چیزهایی دیده ام که مسلماً به دردمان خواهد خورد. عرفان خیالش راحت شد ؛ موضوع رابه مجتبی گفتم ؛ از خوشحالی در پوستش نمی گنجید . می گفت من مطمئن بودم که مرا به این مأموریت می برید؛ چون دیشب درخواب دیدم که همراه شما عازم این مأموریت هستم و در پیچ مرگ ، سه گلوله سرخ به طرف مان شلیک شد. من جلورفتم تا گلوله ها به من بخورد …

خدایا! یعنی سرنوشت این جوان چه می شود ؟

همان روز داخل هلی کوپتر

(این یادداشت را علی از جانب من می نویسد .)

بعد از هماهنگی با بقیه گروه ها ، غروب از پیچ شهادت گذشتیم . خبری نبود . نماز مغرب و عشاء را در پمپ بنزین با مصطفی و گروهش به جماعت خواندیم و بعد از گشت زنی در منطقه ، مسیر را برگشتیم . نرسیده به پیچ ، مرتضی گفت : م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.