پاورپوینت کامل روایت سپهبد مبصر از ۱۵ خرداد ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روایت سپهبد مبصر از ۱۵ خرداد ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روایت سپهبد مبصر از ۱۵ خرداد ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روایت سپهبد مبصر از ۱۵ خرداد ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
۳۶
با وجود گذشت ۴۲ سال از واقعه قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و به رغم نگارش کتاب ها و مقالات چندی درباره این خیزش مردمی، همچنان ابعاد گوناگون این رخداد به طور شایسته واکاوی نشده است. در این نوشته برخلاف تحلیل های مرسوم، از منظر یکی از عوامل سرکوب قیام به این رویداد نگریسته میشود.
چند سال پیش انتشارات کتاب ایران بخش هایی از خاطرات سپهبد محسن مبصر را منتشر کرد. در این میان مطالعه و بررسی گزیدهای از یادمانده های مبصر که به اتفاقات و ماجرای ۱۵ خرداد اختصاص دارد، جالب است؛ به ویژه آن که توجه داشته باشیم مبصر در آن هنگامه از سوی نصیری، رئیس شهربانی، عهدهدار سرکوب قیام شد. به عبارت دیگر مسئولیت حفظ نظم و پیشگیری از شورش در قم به او محول گردید. مبصر در آن ایام معاون انتظامی شهربانی بود.
به هر روی، با آغاز نخستوزیری اسدالله عَلم، زمزمههای اعتراض و مخالفت مردمی به خصوص در قشر دیندار جامعه رو به فزونی نهاد. آن عصیان همگانی از همان روزهای نخست فروردین ۴۲ شدت گرفت. مدرسه فیضیه قم، کانون پرالتهاب مبارزه به شمار میآمد. رژیم پهلوی متأثر از تصمیم نابخردانه ای تصمیم به اعزام نیروی نظامی به قم گرفت. به نوشته مبصر « شماری از سربازان گارد شاهنشاهی (گارد جاویدان) را با پوشاک غیرنظامی در روزی که قرار بود در مدرسه فیضیه تظاهرات برپا شود به آنجا فرستادند و آن سربازان روز دوم فروردین [۱۳۴۲ ] به مدرسه فیضیه ریختند و با طلبهها کتک کاری کردند و میگویند دو یا سه نفر هم از طلبهها کشته شدند.»
برای احدی کمترین تردیدی باقی نمانده بود که این نیروهای لباس شخصی همانا سربازان گارد شاه بودند، نظامیانی که فراموش کرده بودند ‹‹کفش یک شکل سربازی›› به پا نکنند و «به صف نایستند» و به یک باره شعار « جاوید شاه» سر ندهند، آنان با این اقدام ناشیانه علائم و ردپای روشنی از خود به جای گذاردند؛ ردپایی که به کاخ شاه امتداد مییافت.
به اظهار مبصر ‹‹این طرح را تیمسار نصیری پیشنهاد کرده و آقای عَلم آن را پسندیده و معلوم نیست چگونه به تصویب اعلیحضرت رسانیده و دستور اجرای آن را از سوی ایشان صادر کرده بود›› اجرای چنین عملیات ناپخته و کودکانهای تنها این پیام را در برداشت که اینک شاه مستقیماً به صحنه کارزار با روحانیان آمده است و به هر قیمتی قصد سرکوب آنان را دارد. شاه برگ برنده خود را که همانا توسل به قوه قهریه و سرکوب و ارعاب و قتل بود، رو کرد. در مقابل وی رهبر میانسال نهضت نوین اسلامی قرار داشت که دشمنان و مخالفانش نیز شجاعت و شهامت او را تحسین میکردند. به نوشته مبصر‹‹ [ایتالله] خمینی در آن روزها مدرس فقه و شخصی بسیار نترس و با جربزه و بی گذشت و مخالف سازش، شناخته میشد.»
سیزدهم خرداد ۱۳۴۲ مقارن با دهم محرم شد. روحانیان فرصت را مغتنم شمرده و به منظور تبلیغ گسترده رهسپار اقصی نقاط کشور شدند. بر اساس خبرهای نگران کننده ای که به زمامداران حاکمیت پهلوی رسیده بود، عوامل رژیم در آماده باش به سر میبردند. مبصر در یادماندههایش میگوید: « بامداد روز ۱۲/۳/۴۲ تیمسار نصیری، رئیس شهربانی کل کشور مرا که معاونت انتظامی شهربانی را به عهده داشتم به دفترش خواند و گفت: امروز قرار است یکی از روحانیون به نام [ایتالله] روحالله خمینی در قم به منبر برود، از دولت و اصلاحاتی که در دست اجرا هستند انتقاد و به آنها اعتراض کند، چون آگاهی داریم که او در سخنرانی خود قصد تحریک مردم را دارد شما مأموریت دارید که هر چه زودتر خود را به قم برسانید و ترتیب کار را به گونهای بدهید که مردم پس از شنیدن سخنان تحریکآمیز وی دست به اغتشاش نزنند.» از این رو، به دستور نصیری، یگانی از لشکر گارد که در پادگان علیآباد مستقر بود، برای حسن انجام مأموریت، در اختیار مبصر قرار گرفت. خواست نصیری از مبصر نیز روشن بود؛ جلوگیری از شورش مردم پس از سخنرانی امام.
روز عاشورا فرارسید. سیل جمعیت از منزل ایتالله العظمی خمینی تا صحن و تا مدرسه فیضیه، خط سیر شکوهمندی پدید آورده بود و همه دیدهها به یک نفر دوخته شده بود. در چنین اوضاعی، مبصر به قم میرسد و به شهربانی میرود و تصمیم میگیرد تا شاید مانع ایراد سخنرانی ایت الله شود.
با خود اندیشیدم که بلکه بتوانم [ایتالله] خمینی را از رفتن به منبر منصرف کنم. به آگاهی شهربانی قم دستور دادم که کوشش کند گفت و گوی تلفنی مستقیم مرا نخست با [ایتالله] خمینی و سپس با شخصی به نام آقاحسن طباطبایی قمی فراهم نماید. آقاحسن طباطبایی اهل قم و زمانی نماینده قم در مجلس شورای ملی بوده و در قم و به ویژه در میان روحانیان نفوذ داشته است. او از دوستان سپهبد تیمور بختیار بود و اغلب به دیدن او
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 