پاورپوینت کامل افسانه گل مهتاب;گزیده ای از زندگی نیما و نواندیشی در شعر پارسی ۲۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل افسانه گل مهتاب;گزیده ای از زندگی نیما و نواندیشی در شعر پارسی ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل افسانه گل مهتاب;گزیده ای از زندگی نیما و نواندیشی در شعر پارسی ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل افسانه گل مهتاب;گزیده ای از زندگی نیما و نواندیشی در شعر پارسی ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

«من پرنده ی عجیبی هستم که در شهرها به صدای اول همه

دور من جمع شده و کم کم وقتی که نمی توانند فرا و اسرارفرا

بشناسند از من دور می شوند …»

آبان، ماه تولد علی کوهستان های مه آلود یوش است. با تولد او شعر نو ایران متولد می شود. شعرهای رازآلود و غمناکی که از رنج مردمان و رنج شاعری می گوید که در تنهایی و شب حاکم بر زمان خویش، فلوت شعر را می نوازد تا آن هنگام که خورشید از پشت کوه های سر به فلک کشیده خودنمایی کند.

نام اصلی اش علی اسفندیاری بود و نیما یوشیج نام شاعرانه ای که خود برای خویش برگزیده بود. نیما نام یکی از اسپهبدان طبرستان است و یوشیج منسوب به یوش، روستای کوهستانی زادگاه وی. در آبان ۱۲۷۶ هجری شمسی در دهکده یوش در منطقه کوهستانی دورافتاده مازندران به دنیا آمد. پدرش ابراهیم خان عظام السلطنه، از یک دودمان قدیمی بود و کارش کشاورزی و گله داری. کودکی علی یوش در دامان طبیعت و در میان شبانان و ایلخی با نان گذشت که کارشان گله داری است و به دنبال چراگاه کوچ می کنند.

نیما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود، نزد آخوند ده آموخت. خودش می گوید: «آخوند مرا در کوچه باغ ها دنبال می کرد و به باد شکنجه می گرفت. پاهای نازک مرا به درخت های ریشه و گزنه دار می بست و با ترکه های بلند می زد و مرامجبور می کرد به از بر کردن نامه هایی که معمولاً اهل خانواده دهاتی به هم می نویسند و خودش آنها را به هم جسبانده برای من طومار درست کرده بود.»

دوازده ساله بود که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوره دبستان برای فرا گرفتن زبان فرانسه به مدرسه ی سن لویی رفت. در مدرسه شاگرد خوبی نبود ونمره های نقاشی و ورزش به دادش می رسید. با بچه ها کتک کاری می کرد و هنرش خوب پریدن و فرار از مدرسه بود. اما مهربانی و تشویق یک دبیر خوش رفتار به نام نظام وفا که شاعر به نامی هم بود او را به خط شعر گفتن انداخت. در آغاز به سبک رایج روزگار و به ویژه سبک خراسانی شعر می سرود. اما آشنایی با زبان فرانسه و ادبیات آن راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت. نیما تابستان ها را در زادگاه خود می گذراند و این کاری بود که تا پایان عمر ادامه داد. همین پیوند ناگسستنی با زادگاهش سبب شد که طبیعت سرسبز و وحشی مازندران، با جلوه های خاصش، با نام های گیاهان و پرندگانش، برای نخستین بار به شعر فارسی راه یابد.

در جوانی با یک دختر روستایی آشنا شد و عاشق او شد. اما دختر از ازدواج با او سرباز زد. زیرا نمی خواست به تهران بیاید. و خاطره ی این عشق شاعر را دیری پریشان کرد. نیما در تهران در محفل ادبی معروف آن زمان در حجره چای فروشی حیدر علی کمالی که خودش شاعر بود راه یافت و پای گفت گوی ملک الشعرای بهار، علی اصغر حکمت، احمد اشتری و دیگر گویندگان و ادیبان روزگار می نشست.

برداشت های دقیق اواز محیط اطراف، او را در سرودن اشعار تأثیرگذار یاری می کرده است. به قلم خودش می خوانیم: «صبح است در سایه قرار گرفته می خواهم از سربرگ ها در اطراف آسمان آبی رنگ مثل این که در خود آسمان روئیده، لذت ببرم …»

«… من مدت هاست که از عقب سر به یک گدا نگاه می کنم، یا فلان کوره آهنگر را تماشا می ک م. نه برای اینکه فوراً آن را وصف کنم. بلکه هر نگاه من می تواند جزئی از نکات را به من اهدا کند. بالمجموع این نکات یک وقت می توانند به من کمک کنند تا این که در موقع نوشتن، آنچه می نویسم تکرار مشاهدات دیگران به نظر نیاید.»

نخستین اثری که از او منتشر شد به نام «قصه رنگ پریده» در سال ۱۳۰۰ شمسی بود. این منظومه