پاورپوینت کامل اگر تدبیر او نبود؟!… ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اگر تدبیر او نبود؟!… ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اگر تدبیر او نبود؟!… ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اگر تدبیر او نبود؟!… ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه:

سال ها بود که از مطرح کردن واژه شبیخون فرهنگی توسط مقام معظم رهبری می گذشت و فکر می کردیم که منظور نظر ایشان تنها شبیخون به افکار و فرهنگ نسل های بعد از سال ۶۸ است و گاهاً این نسل را نسل سومی می خواندیم.

لکن امروز که به برکت تدبیر معظم له چهره های منافقین جدید بر همگان آشکار گردید فهمیدیم که یکی از عرصه های مورد غفلت ما نسل های به اصطلاح انقلابی بودند که هر چند به زعم بسیاری از ابتدا نیز سهمی جز سهم خواهی از انقلاب نداشتند اما در نظر بسیاری از امت اسلامی جزو شاخص های انقلاب بودند.

این مقاله سعی دارد به برخی از بیانات معظم له و مصادیق عینی آن بپردازد.

رواج سرمایه داری

گذری بر سال های دوران سازندگی نشان می دهد که این دوران زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی سیاسی و فرهنگی است. دورانی که در آن حاکمیت دارندگان به اصطلاح تکنیک یا تکنوکراسی رواج یافته و شیفتگان صاحبان سرمایه و سرمایه گذاری خارجی به نقطه اوج سروری در جامعه رسیدند. سال هایی که شروع تغییر فرهنگ جبهه و شهادت بود. سال هایی که به دلیل شکل گیری قله های ثروت و زراندوزی، شکاف طبقاتی بیشتر و بیشتر می شد و دیگر پیش روی نه برای فتح قدس بلکه مسابقه برای کسب قدرت و ثروت بود آن هم با تعریف لیبرالی آن که «هر چه بیشتر از هر راهی و با هر روشی» تا جایی که یکی از مسئولین دوران سازندگی گفته بود: «ملت ایران باید بفهمد که سرمایه دار و سرمایه داری احترام دارد».

گذشته از بخش های اقتصادی که در آن بیع متقابل و ورود شرکت های خارجی و چند ملیتی به بهانه سرمایه گذاری رواج یافت این نکته حائز اهمیت است که این شرکت ها غالباً در بخش فرهنگی نیز وارد میدان شدند تا جایی که به طور مثال یکی از روزنامه های رسمی طبقه ای از ساختمان خود را به یک شرکت نفتی خارجی برای فعالیت های فرهنگی اجاره داده بود!

شبیخون فرهنگی

فراتر از موضوعات یاد شده مسئله شبیخون فرهنگی بود که توسط رهبر معظم انقلاب اعلام شد.

در اواخر سال ۶۸ سران جریان ضد انقلاب مقیم آمریکا، اجلاسی را برگزار کردند. هماهنگ کننده و برگزارکننده اجلاس “کنت تیمرمن” بود. او مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا بود و بعد هم همین سمت را در سازمان سیا عهده دار شد. علی امینی هم در برپایی این نشست نقش داشت و پس از آن نشستی در هامبورگ آلمان برگزار گردید که شخصی به نام «صدرالدین الهی» بعدها در مصاحبه ای محورهای این نشست را فاش کرد. در این نشست ها سران جریان معاند مقیم اروپا و آمریکا حضور داشتند. و از ایران نیز افرادی شرکت کرده بودند. جدای از مسائل پیرامونی فاش گردید که تمامی گروه های معاند در طی این نشست ها به این نتیجه رسیدند که برخورد نظامی و اقدامات تروریستی و خرابکارانه با ایران بی نتیجه بوده و حتی باعث اعتماد بیشتر مردم به نظام و بی اعتمادی به اپوزیسیون می شود.

صدرالدین الهی می گوید: «فقط با کار فرهنگی می توان نظام ولایت فقیه را دست بسته تسلیم مردان سیاست کرد.»

از آن به بعد حرکتی خزنده و نامحسوس آغاز می شود که در همان ابتدا توسط مقام معظم رهبری به عنوان شبیخون فرهنگی اعلام گردید و معظم له بر لزوم هوشیاری نسبت به آن بارها سفارش و تاکید فرمود.

بنیادهای به ظاهر فرهنگی در خارج از کشور شکل گرفت و همچنین در داخل کشور به اشکال مختلف همچون نشریه کیان و یا پایگاه هایی که به شکل NGOها تأسیس شدند، شروع به فعالیت کردند و گروه های تروریستی که تجربه ای در کار فرهنگی نداشتند جای خود را به گروه های فرهنگی دادند.

این دوران، دوران جنینی جریان فرهنگی به شمار می رود.

دوران اصلاحات

با روی کار آمدن جریان اصلاحات که با ترفندی کارآمد خود را از پیروان راستین خط امام(ره) معرفی کرده بودند مردم برای تغییر در وضعیت سیاسی و اقتصادی جامعه با این گروه تا مدتی همراهی و هماهنگی کردند.

به عقیده بسیاری از صاحب نظران دلیل این همراهی این بود که مردم مقابله ی طیف اصلاحات با آقای هاشمی را به معنای تغییر روند اقتصادی و سیاسی دانستند زیرا از عملکرد دوران سازندگی رضایت نداشتند.

یلتسین ایران

در همین دوران در دانشگاه استنفورد آمریکا کنفرانسی با نام «آینده ایران و اصلاحات» برگزار می گردد که یکی از شرکت کنندگان خارجی جلسه خانمی به نام «گیل لاپیداس» بود. این شخص می گوید:

«شاید خیلی ها از شرکت من در این کنفرانس تعجب کنند، چون متخصص مسائل شوروی هستم.»

لاپیداس در توضیحات خود می گوید: «ما به این نتیجه رسیدیم که آقای خاتمی نقشی شبیه گورباچف دارد و باید با شخصی نظیر یلتسین جایگزین شود.» (روزنامه کیهان ۲۶/۳/۸۹ – فتنه سبز با فرمول ائتلاف سفید.)

گورباچف قصد داشت با حفظ برخی ارزش های کمونیستی، اصلاحات را پیش ببرد حال آن که یلتسین برای روسیه ی جدید کسی بود که بدون پایبندی به ارزش های روسیه و کمونیسم می خواست به اصلاحات بپردازد.

جالب است بدانیم روزنامه صبح امروز وابسته به سعید حجاریان د