پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب غیبت نعمانی (۱) ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب غیبت نعمانی (۱) ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب غیبت نعمانی (۱) ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب غیبت نعمانی (۱) ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
۱
پیش گفتار
آگاهی از معارف ناب ائمه ی معصومین علیهم السلام تنها با دست یابی به
روایت های صحیح و معتبر امکان پذیر است که آن نیز به شناسایی منابع معتبر و موثق
بستگی دارد . از این رو، شایسته است، پیش از پرداختن به مباحث مهدویت و
بررسی حدیث های موجود در این باره، منابع موجود در این زمینه را بشناسیم در
نخستین گام، به کتاب غیبت نعمانی می پردازیم; زیرا یکی از منابع کهن و بسیار
معتبر در زمینه ی مهدویت و امام زمان (عج) است .
در آغاز این بحث، درباره ی شخصیت نگارنده ی کتاب، سخن می گوییم . سپس انگیزه ی وی
از نگارش کتاب و سرفصلهای آن را می آوریم . در ادامه، ثقه بودن سه تن از مشایخ
وی را از نظر علم رجال بررسی می کنیم .
در پایان نیز به بررسی شخصیت رشته پیوند ما با کتاب; یعنی «ابوالحسین محمد بن
علی شجاعی » و دلایل معتبر بودن کتاب و صحت انتساب آن به نعمانی می پردازیم .
۱- شخصیت نگارنده
نام ایشان، محمد بن ابراهیم بن جعفر الکاتب معروف به ابن ابی زینب (۲) است . در
علم رجال، چند نفر به «کاتب » شهرت یافته اند، که وی، یکی از آنهاست . او، کاتب محدث
بزرگ; شیخ کلینی بوده و بخش بسیاری از کافی را نوشته است . وی اهل منطقه ی نعمانیه ی
عراق بین واسط و بغداد و عراقی اصل بود و در سال ۳۶۰ ه . ق . درگذشت .
نجاشی درباره ی او می نویسد: شیخ من اصحابنا، عظیم القدر، شریف المنزله، صحیح
العقیده (۳) یعنی هیچ انحرافی در عقیده اش نیست و شیعه ی دوازده امامی است . آقابزرگ
طهرانی در کتاب الذریعه (۴) ، پس از ستودن نعمانی می نگارد: کتاب الغیبه للحجه،
للشیخ ابی عبدلله الکاتب النعمانی المعروف بابن زینب تلمیذ ثقه الاسلام «الکلینی »
یظهر من بعض المواضع ان الکتاب کان موسوما «او معروفا» ب «ملاء العیبه فی طول
الغیبه » . از گفته ی آقابزرگ طهرانی چنین بر می آید نعمانی دست پرورده ی کلینی است و
شهرت کتاب به نام غیبت و نیز وضعش تعینی است نه تعیینی; زیرا نام تعیینی آن
«ملاء العیبه فی طول الغیبه » است . نعمانی، نگاشته های دیگری نیز مانند «الفرائض
الرد علی الاسماعیلیه، التفسیر و التسلی » دارد که همه آن ها جز همین کتاب غیبت
از بین رفته اند . علامه حر عاملی می گوید که بخشی از تفسیر نعمانی را دیده است .
شاید بخش مورد نظر حر عاملی، همان روایت هایی است که از امام صادق (ع) نقل کرده و
مقدمه ی تفسیر خویش را به نام «محکم و متشابه » قرار داده است . البته باید دانست
که برخی از نویسندگان، «تفسیر محکم و متشابه » را به سید مرتضی نسبت می دهند .
نعمانی برای دست یابی به منابع ناب حدیث، سفرهای فراوانی به مناطق گوناگون
داشته است . وی به شیراز، بغداد، اردن و حلب و سفر کرده است . سفر او به حلب، سفر
پرباری بود; زیرا در آن جا توانست کتاب «غیبت » خود را منتشر کند .
۲- دلیل نگارش
نگارنده گفته است که با دیدن پراکندگی فکری شیعیان و شک کردن برخی از آنان در
مساله ی غیبت امام زمان (عج) به گردآوری روایت های ائمه ی معصومین علیهم
السلام درباره ی غیبت همت گماشته است . او با استناد به این سخن امام صادق،
من دخل فی هذا الدین بالرجال اخرجه الرجال کما ادخلوه فیه و من دخل فیه
بالکتاب و السنه، زالت الجبال قبل ان یزول ناآگاهی از روایت را دلیل مردم
می داند . البته او اذعان دارد که گردآوری همه ی سخنان ائمه ی معصومین علیهم
السلام درباره ی غیبت به مجموعه ای فراتر از این کتاب نیاز دارد .
۳- محتویات کتاب
این کتاب از ۲۶ باب به شرح زیر تشکیل شده است:
۱) در نگه داری سر آل محمد علیهم السلام از نااهلش . ۲) اخبار اعتصام به حبل
الله . ۳) بحث امامت . ۴) ائمه ی اثنا عشر از قرآن و تورات و انجیل و روایاتی که
از طریق سنی و شیعه رسیده است . ۵) درباره ی کسانی که مدعی امامت شوند و برداشتن
علم قیام و امامت قبل از قیام قائم . ۶) احادیثی حول امامت از طریق عامه . ۷)
کسی که درباره ائمه شک کند . ۸) لزوم حجت در زمین . ۹) چنان چه دو تن روی زمین
باشند، یکی امام است . ۱۰) آنچه درباره ی غیبت از جمیع ائمه رسیده است . ۱۱) تحمل
مشقات و انتظار فرج . ۱۲) سختی ها و ناملایمات شیعه در غیبت . ۱۳) صفات و سیرت
حضرت . ۱۴) علایم پیش از ظهور . ۱۵) اوضاع نابسامان جامعه قبل از ظهور . ۱۶) نهی
از تعیین وقت برای ظهور . ۱۷) سختی ها و مشکلات حضرت از جانب جهال هنگام قیام .
۱۸) خروج سفیانی . ۱۹) پرچم صاحب، پرچم رسول خداست . ۲۰) جیش الغیب . ۲۱) وضع شیعه
هنگام خروج قائم . ۲۲) دعوت جدید . ۲۳) سن حضرت هنگام امامت و زمان امامتش . ۲۴)
روایاتی درباره اسماعیل پسر امام صادق علیه السلام . ۲۵) هرکس، امام خود
را شناخت، تقدیم و تاخر امر ظهور، زیانی به او نخواهد داشت . ۲۶) مدت حکومت قائم پس
از قیام .
۴- مشایخ نعمانی:
نعمانی در این کتاب، از هفده تن از مشایخ خود، نقل کرده است . آنان عبارتند از:
ابن عقده، ابن هوذه، ابوعلی کوفی، باوری، ارزنی، عبدالعزیز موصلی، ابوالحارث
طبرانی، عبدالواحد موصلی، بندنیجی، علی ابن الحسین، (۵) ابن جمهور قمی، حمیری،
محمد بن عبدالله طبرانی، (۶) ابن علان دهنی، اسکافی، (۷) کلینی و موسی بن محمد قمی .
از میان هفده نفر به جز چند تن مانند کلینی و ابن عقده، دیگران برای ما ناشناخته
هستند . چون پرداختن به پیشینه ی هر یک از این هفده نفر و جایگاه آنان در
کتاب های رجالی شیعه و سنی در این مجال اندک ممکن نیست، تنها به چند تن از آنان
اشاره خواهیم کرد .
نکته
به فرض، اگر توثیقی برای این هفده نفر، یافت نشود، آیا اصلی وجود دارد که
براساس آن، مشایخ ثقات را ثقه بدانیم؟ یعنی اکنون که در ثقه بودن نعمانی، بحثی
نیست، پس افرادی نیز که وی از آن ها حدیث، نقل کرده است باید ثقه باشند . در پاسخ باید
گفت چنین اصلی وجود ندارد . به عبارت دیگر، شیخوخه و مشایخ اجازه ثقات بودن،
دلیلی بر ثقه بودن نیست و به وسیله ی وثاقت مستجیز، نمی توانیم وثاقت مجیز را
احراز کنیم . البته به نظر مامقانی، دلیل بر حسن بودن آن مشخص می شود . با این
حال، به نظر برخی از معاصران، فراوانی روایت ثقه از شخصی، دلیل وثاقت آن شخص است .
برای مثال، کلینی از سهل بن زیاد، روایت های بسیاری نقل می کند برخی تا دو هزار
مورد گفته اند و ممکن نیست که کلینی در دو هزار مورد، از فردی ضعیف، حدیث نقل کند .
اکنون اگر نتوانسته باشیم توثیقی برای آنان بیابیم، می توانیم این اصل را
با این هفده نفر، هم آهنگ سازیم .
۱) ابن هوذه
نخستین فرد مورد بحث از شمار مشایخ نعمانی، «احمد بن نصر بن هوذه ابوسلیمان
باهلی » است که ایشان را احمد بن نصر و یا ابن نصیر نامیده اند . آیت الله خویی قدس
سره می گوید: «احمد بن نصره همان احمد بن هوذه است .» (۸) این نکته برای ما سودمند
است، زیرا ممکن است «احمد بن نصر» توثیق نداشته باشد، ولی «احمد بن هوذه » توثیق
شده باشد، که در این صورت مشکل ما حل خواهد شد .
آیت الله خویی قدس سره در ادامه می گوید: «نام برده، ۸۷ مورد در سند احادیث واقع شده
است » ، اما از وثاقتش هیچ سخنی نمی گوید .
مامقانی نیز درباره ی او از شیخ نقل می کند که وی در سال ۳۳۱ ه . ق . از تلعکبری حدیث نقل
کرده و تلعبکری، شیخ اجازه ی اوست و در ۸ ذی الحجه ۳۳۲ ه . ق . نزدیک پل نهروان
درگذشته و نام او در کتاب رجال شیخ طوسی نیز آمده است . روش رجال شیخ، این گونه
است که نام همه ی اصحاب و معاصران ائمه معصومین علیهم السلام را به ترتیب
معاصر بودن بیان می کند، ولی هیچ تضمینی نمی دهد که اینان ثقه اند یا نه . مامقانی
می گوید: «من بیشتر از این، چیزی نیافتم، ولی از همین مطلب بر می آید که ایشان
از امامیه است; زیرا شیخ طوسی در رجال خویش، نام ایشان را آورده، ولی از
مذهبش، سخنی نرانده است، اگر انحرافی داشت – برای نمونه، اگر زیدی بود – شیخ
می گفت که مشکل دارد . مطلب دیگر این که این شخص، شیخ اجازه ی شماری از موثقان است و
این سبب حسن بودن وی می شود .» (۹)
همان گونه که می دانید روایت حسنه، روایتی است که راوی آن امامی است، ولی
توثیق نشده است . برای مثال می گویند «حسنه ی علی بن ابراهیم عن ابیه » ; یعنی این
روایت از ابراهیم بن هاشم است . چون پدر، امامی بوده و توثیقی ندارد، می گویند
روایت حسنه است، البته باید گفت که بعضی افراد، فراتر از توقثیق هستند و اگر
توثیق نشده اند، به دلیل بزرگی مقامشان بوده است مانند: حضرت زینب علیها السلام،
حضرت عباس علیه السلام، حضرت معصومه علیها السلام، حضرت عبدالعظیم علیه
السلام . (۱۰) استادمان، آیت الله اشتهاردی نقل می کردند که آیت الله سید احمد
خوانساری در درس خود فرموده بودند: «اگر بعضی ها توثیق نشده اند، برای این نیست
که مجهول الحالند، بلکه اجل از توثیقند و ابراهیم بن هاشم از این قبیل است »
مرحوم میرداماد در «الرواشح » (راشحه ی ۳۳) درباره ی شیخ اجازه چند حالت اجازه را
نقل می کنند که ما به دو صورت آن اشاره می کنیم . برای مثال، یک وقت این آقای زید که
به من اجازه ی روایت داده، اجازه روایت کتاب خودش را داده است . در این صورت،
نقل شخصی حتی مثل نعمانی از اوسبب وثاقتش نمی شود و باید وثاقت او برای ما محرز
شود . ولی گاهی این شخص، اجازه ی روایت از کتاب معروفی مانند کافی را می دهد . در
این صورت، وثاقتش لازم نیست; یعنی اگر ثقه هم نباشد، ما می توانیم از او روایت
نقل کنیم . این در سلسله قرار گرفتن، برای تشریفات است . و کاری است که مرحوم
نمازی در «مستدرکات رجال الحدیث » به آن پرداخته است . . ایشان، همه ی افرادی را
که در سلسله ی احادیث بوده و دیگران نیاورده اند، گردآوری کرده است . اگر هم
دیگران بیان کرده اند، ایشان مطالب بیشتری درباره ی آن شخص بیان می کند . کسانی
را که دیگران از «ممن لم یرو عنهم » شمرده اند، ایشان با دلیل جزء «ممن روی عنهم »
می آورد یا این که معاصر بودن آن را ثابت می کند . بنابراین، اگر بخواهیم
درباره ی راویان تحقیق کنیم، پیش از این که خود را به زحمت اندازیم و کتاب های
متعددی را ببینیم، ابتدا باید این کتاب را ببینیم . در بیشتر موارد اگر گفته
شده است: «لم یذکره » یعنی این که دیگر به خودتان زحمت ندهید; زیرا در کتاب های دیگر،
درباره ی ایشان، چیزی نیامده است .
۲) ابوعلی کوفی
نام وی «احمد بن محمد بن یعقوب بن عمار ابوعلی کوفی » است . وی به قرینه نزدیک
بودن سال وفاتش با نعمانی و رواج داشتن نسبت دادن نام شخص به جدش، ظاهرا
همان احمد بن محمد بن عمار است (۱۱) که نامش در کتاب «الفهرست » شیخ طوسی نیز آمده و
ثقه و جلیل القدر است . (۱۲) نجاشی درباره ی ایشان می گوید: «شیخ من اصحابنا، ثقه جلیل،
کثیر الحدیث الاصول، صنف کتب منها کتاب اخبار آل النبی و فضائله و توفی سنه
مرحوم نمازی نیز می نویسد: «ثقه جلیل بالاتفاق » (۱۴) وی کوفی است . بد
یست بدانید که ابن عدی در «الکامل » می گوید: «هر جا من گفتم فلانی کوفی است; یعنی
ضعیف است .» این مساله به این دلیل بوده است که بیشتر مردم کوفه، شیعه بوده اند،
چه به معنای شیعه دوازده امامی و چه به معنای دوست دار علی بن ابی طالب علیه
السلام به هرحال، این کار ضد ارزش شمرده می شده است . همین گونه یکی از معاصران
به نام «محمد بن ابوزهو» در کتابش می نویسد که دو چیز از نشانه های ساختگی
بودن حدیث است: یکی این که راوی آن، شیعه باشد . دوم این که در فضیلت اهل بیت
علیهم السلام باشد .
۳) ابن عقده
«احمد بن محمد بن سعید ابوالعباس کوفی » معروف به «ابن عقده » از مشایخ مهم «نعمانی »
است که حدیث فراوانی از او نقل کرده است . درباره ی ایشان به کتاب های اهل سنت و
شیعه، نظری خواهیم افکند .
خود «نعمانی » در مقدمه اش می گوید: «در وثاقت و اطلاع از حدیث وی، جای هیچ بحث و
تاملی وجود ندارد .» (۱۵) افرادی مانند آیت الله خویی قدس سره در موضوعات توثیق یک
نفر را کافی می دانند، مگر این که معارض داشته باشد، چنان که خواهیم دید، ایشان
هیچ معارضی ندارد . پس اگر ایشان، توثیق دیگری جز همین توثیق نعمانی را نداشته
باشد، برای ما کفایت می کند . با این حال خواهید دید که افزون بر توثیق های وارده،
تعریف و تمجید فراوانی نیز از ایشان شده است . البته منظور از نبود معارض، اهل
سنت نیستند; چون بیشتر کسانی را که سنی ها ضعیف می کنند، به دلیل عقایدشان است . این
مساله را جوزجانی بنیان نهاده است . وی در کتاب «احوال الرجال » هر کس را که
به علی بن علی طالب علیه السلام عنایتی دارد، منحرف می نامد، برای نمونه، «حریض
بن عثمان » کسی است که پس از نماز صبح و نماز مغرب، هفتاد مرتبه علی را لعن
می کرد . یکی از همراهانش نقل می کند که از مصر تا مکه با وی همراه بودم . سوار بر
شتر نمی شد و پیاده نمی شد مگر این که علی را لعن می کرد و من هفت سال پشت سر او نماز
خواندم و این کارش ترک نشد . جوزجانی درباره ی چنین فردی می گوید: «ثقه الا انه
کان یسب علی » . هم چنین درباره ی عمر سعد می گوید: «ثقه الا انه قتل الحسین » . قتل
امام حسین و اهل بیت علیهم السلام برای آنان، هیچ اهمیتی ندارد . با این
حال، هنگامی که به بعضی صحابه می رسند، اگر کسی به آن ها حرفی بزند از اعتبار
ساقط می شود . برای مثال ذهبی هنگامی که به ابن عقده می رسد، ایشان را به عرش می برد،
اما می گوید: «من از این شخ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 