پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱
گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
چون نیک بدیدم، به حقیقت، به از آنی
حافظ
مقدمه
یکی از ویژگی های روانی آدمی این است که هماره در رویارویی با امر تازه و بدیع،
حالت دفاعی به خود می گیرد و کم تر به پذیرش آن گردن می نهد . این امر به ویژه آن
گاه تشدید می شود که پدیده ی جدید حالت رمزگونه داشته باشد و اعتقاد به آن، زمینه ساز
تحولی بنیادین در باورها، اندیشه، منش و روش زندگی او شود . برعکس، در برابر
موضوعی که پیشینه داشته یا در زمان های پیش، یک یا چند بار رخ داده است، مقاومت
چندانی از خود نشان نمی دهد و به سادگی، آن را می پذیرد .
یکی از شیوه های چیره شدن بر این وضعیت، عادی جلوه دادن آن مساله است . یعنی باید
این نکته را به جامعه تبیین کرد که موضوع مورد نظر، مسبوق به سابقه بوده و برای
دیگران نیز رخ داده است . قرآن کریم نیز همین شیوه را به کار گرفته است . در صدر
اسلام، روزه، حکمی جدید و همراه با اندکی مشقت بود; زیرا روزه دار می بایست از
بسیاری از امور مباح چشم بپوشد و از ارتکاب آن ها خودداری کند . شاید برخی
مسلمانان در برابر چنین حکم بی سابقه ای، واکنش نشان می دادند و آن را به سختی
می پذیرفتند . از این رو، قرآن کریم، ابتدا مسلمانان را از نظر روانی برای پذیرش
آن آماده می کند . خداوند متعال می فرماید:
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم . (۱)
ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان
شما، نوشته شد .
یعنی مپندارید که این تکلیف، مساله ای بی سابقه و فراتر از توانایی شما است .
هرگز چنین نیست; زیرا وجوب روزه، حکم متداولی است که گذشتگان نیز موظف بوده اند
آن را انجام دهند .
مسایلی مانند اعتقاد به حضرت مهدی (عج) و غیبت و ظهور ایشان نیز به ظاهر بدیع و
بی سابقه بوده و طول عمر ایشان با هاله ای از رمز و راز و شگفتی همراه است .
افزون بر آن، این باور بر همه ی شؤون حیات آدمی تاثیری بنیادین بر جا
می گذارد . از این رو، برخی افراد از پذیرش آن سرباز می زنند و آن را انکار می کنند .
امامان معصوم علیهم السلام در برابر این اندیشه، کوشیده اند با بیان موارد
مشابهی که در تاریخ گذشته – بویژه تاریخ پیامبران الهی علیهم السلام – رخ داده
است، مساله ی غیبت امام عصر (عج) و دیگر مفاهیم مربوط به آن را عادی جلوه دهند،
تا مردم به گمان بی سابقه بودن، در آن به دیده ی شک و تردید ننگرند . برای نمونه، به
کلام نورانی حضرت مهدی (عج) به شیخ صدوق می توان اشاره کرد . اصل ماجرا را از
زبان شیخ صدوق می شنویم:
شبی در عالم رؤیا دیدم که در مکه ام و گرد خانه ی خدا طواف می کنم . در دور هفتم
نزد حجرالاسود آمدم و آن را لمس کردم و بوسیدم . در این هنگام، دعاهایی را که
برای زمان بوسیدن حجرالاسود است، می خواندم . در این حال، مولای خود حضرت مهدی
(عج) را دیدم که بر در خانه ی کعبه ایستاده اند . با خاطری پریشان به حضرت نزدیک
شدم . حضرت با نگاهی به رخساره ام به فراست خود، راز دلم را دانست . به او
سلام کردم . حضرت پس از جواب سلام، فرمود: چرا درباره ی غیبت، کتابی
نمی نویسی، تا اندوه دلت را بزداید؟ عرض کردم: یابن رسول الله! در این باره
کتاب نوشته ام . حضرت پاسخ دادند: منظورمان این نیست که همانند گذشته بنویسی .
کتابی درباره ی موضوع غیبت بنگار و در آن، غیبت های پیامبران علیهما السلام
را بیان کن .
چون سخن حضرت به پایان رسید، از دیدگانم پنهان شدند . من از خواب بیدار شدم و تا
طلوع فجر به دعا و گریه و مناجات پرداختم . چون صبح دمید، نگارش این کتاب را
آغاز کردم . (۲)
حضرت یوسف یکی از پیامبرانی است که حضرت مهدی در روایت ها به ایشان تشبیه
شده اند . البته در این روایت ها، حضرت مهدی (عج) از جهت های گوناگون به حضرت
یوسف علیه السلام تشبیه شده اند . امام باقر علیه السلام در روایتی تنها به
شباهت در غیبت اشاره کرده اند . (۳) هم چنین ایشان در جایی دیگر، به شباهت های
دیگری اشاره فرموده اند . (۴) حال آن که امام صادق علیه السلام بدون اشاره به
شباهت های پیشین، شباهت دیگری بر شباهت های یاد شده می افزایند . (۵) این ها نشان
می دهد که منظور، حصر شباهت ها در موارد یاد شده نبوده، بلکه تنها برای نمونه به
برخی از آن ها اشاره شده است . با توجه به این نکته و با الهام از فرمایش
حضرت مهدی (عج) به شیخ صدوق، این نوشتار می کوشد با تامل در قرآن و روایت ها، شباهت
و همانندی های موجود میان پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint و یوسف یعقوب علیه السلام را
بازگو کند، تا از این رهگذر، فهم و پذیرش امر حضرت مهدی، آسان تر گردد .
۱- غیبت
برجسته ترین همانندی میان پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint و یوسف یعقوب علیه السلام،
همانندی در غیبت است . امام باقر علیه السلام به محمدبن مسلم می فرماید:
یا محمد بن مسلم ان فی القائم من اهل بیت محمد علیهم السلام شبه من خمسه من
الرسل یونس بن متی و یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلوات الله علیهم . . .
واما شبهه من یوسف بن یعقوب علیه السلام فالغیبه من خاصته و عامته و
اختفائه من اخوته . . . . (۶)
ای محمد بن مسلم! قائم آل محمد (عج) با پنج تن از پیامبران شباهت دارد: یونس بن
متی و یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلوات الله علیهم . . . و اما شباهت او
به یوسف در غیبت اوست از اقوام دور و نزدیک و از برادران خود . . . .
نخستین سؤال درباره ی این شباهت، آن است که میان غیبت امام عصر (عج) و
یبت یوسف علیه السلام تفاوت فراوانی وجود دارد; زیرا غیبت یوسف علیه
السلام، غیبتی است نسبی; یعنی هرچند او از کنعان، برادران و پدر و مادر خود غایب
بود، ولی از دیدگان مصریان غایب نبود . او با مصریان، گفت و گو و رفت و آمد
داشت، در حالی که غیبت حضرت مهدی (عج) غیبتی است مطلق و آن حضرت از دیدگان
همگان غایب اند . از این رو، قیاس آن دو با یکدیگر قیاس مع الفارق است . پاسخ به
این نکته، در شباهت دوم خواهد آمد .
۲- حضور
برادران یوسف برای خرید آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه یوسف وارد شدند . وی در
نخستین نگاه و گفت و گو، آنان را شناخت، ولی آنان یوسف را نشناختند . آنان بی آن
که به هویت یوسف پی برند، با وی سخن گفتند و داد و ستد کردند .
فدخلوا علیه فعرفهم وهم له منکرون . (۷)
(برادران یوسف) بر او وارد شدند . او، آنان را شناخت، ولی آنان او را نشناختند .
یوسف زهرا نیز در میان مردم حضور دارد . در کنار آنان راه می رود و بر فرش های
آنان پا می نهد و . . . ولی مردم، او را نمی شناسند . بسیاری بر این باورند که غیبت
امام عصر (عج) به این معنی است که آن حضرت، در آسمان ها یا عوالم دیگری زندگی
می کنند . بنابراین، حضرت مهدی (عج) از دیدگان همه ی انسان ها پنهان هستند و کسی،
ایشان را نمی بیند . براساس این باور، نکته ای که پیش از این گذشت، به ذهن می رسد
که مقایسه ی حضرت مهدی (عج) با حضرت یوسف علیه السلام، مقایسه ای ناتمام است .
اما حقیقت، این است که تصویر یاد شده، خطا و به دور از واقعیت است . او در میان
مردم رفت و آمد می کند و در کوچه و بازارها قدم می گذارد . مردم، آن حضرت را
می بینند، گرچه او را نمی شناسند .
سدیر می گوید:
سمعت اباعبدالله علیه السلام یقول: ان فی القائم شبه من یوسف علیه السلام . قلت:
کانک تذکر حیره و غیبته فقال لی: ما تنکر هذه الامه اشباه الخنازیر ان اخوه
یوسف کانوا سباطا اولاد انبیاء تاجروا یوسف وبایعوه وهم اخوته وهو اخوهم
فلم یعرفوه حتی قال لهم انا یوسف . . . فما تنکر هذه الامه ان یکون الله عزوجل یفعل
بحجته ما فعل بیوسف ان یکون یسیر فی اسواقهم ویطا بسطهم وهم لایعرفونه حتی
یاذن الله عزوجل ان یعرفهم بنفسه کما اذن لیوسف حتی قال لهم هل علمتم ما فعلتم
بیوسف واخیه اذ انتم تجهلون قالوا اءنک لانت یوسف قال انا یوسف وهذا اخی . (۸)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
قائم (عج) شباهتی با یوسف دارد . عرض کردم: گویا حیرت و غیبت او را
می فرمایید؟ حضرت فرمودند: چرا این امت، قضیه ی حضرت یوسف را انکار نمی کنند؟
برادران یوسف با این که پیغمبر زاده و برادر یوسف بودند و او نیز برادرشان
بود، با او تجارت و خرید و فروش کردند و او را نشناختند، تا این که یوسف، خودش
را معرفی کرد و گفت: من یوسفم . . . با این حال چرا آنان منکرند که خداوند عزوجل با
حجت خود، همان کاری را بکند که با یوسف کرد؟ او در بازارهای شان راه می رود و بر
فرش های آنان گام می نهد، ولی مردم او را نمی شناسند، تا هنگامی که خداوند به او
اجازه دهد که خودش را معرفی کند . همان گونه که به یوسف اجازه داد و یوسف گفت
آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید آن گاه که جاهل بودید؟ گفتند: آیا تو
همان یوسفی؟ گفت: (آری) من یوسفم و این، برادر من است .
و باز امام صادق علیه السلام فرمود:
ان فی صاحب هذا الامر سنن من الانبیاء علیهم السلام . . . واما سنه من یوسف
فالسنه یجعل الله بینه وبین الخلق حجابا یرونه ولا یعرفونه . . . . (۹)
صاحب این امر امام مهدی (عج) با برخی از پیامبران، شباهت هایی دارد . . .
اما شباهت او به یوسف، در پرده بودن او است; یعنی خداوند کاری می کند که هر چند او
را می بینند، ولی نمی شناسند .
۳- کودکی
غیبت یوسف از دوران کودکی آغاز شد .
و جاءت سیاره فارسلوا واردهم فادلی دلوه قال یا بشری هذا غلام . (۱۰)
و (در همین حال) کاروانی فرا رسید و مامور آب را (در پی آب) فرستادند . او دلو
را در چاه افکند. (ناگهان) صدا زد: مژده باد این کودکی است (زیبا و دوست داشتنی) !
غیبت پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز از دوران کودکی آغاز شد .
قال ابوعبدالله علیه السلام:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله لابد للغلام من غیبته فقیل له ولم یا رسول الله؟
قال یخاف القتل . (۱۱)
امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند که حضرت
فرمودند:
ناچار برای آن کودک (امام مهدی (عج)) غیبتی خواهد بود . پرسیده شد: برای چه؟
فرمودند: از ترس کشته شدن .
حضرت مهدی (عج) در سال ۲۵۵ هجری به دنیا آمد . آغاز غیبت صغرا نیز در سال ۲۶۰
هجری است . بنابراین، ایشان در آغاز غیبت صغری، ۵ ساله بوده اند .
۴- زیبایی و بخشندگی
همان گونه که یوسف در زیبایی و بخشندگی، شهره ی آفاق بود، پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
نیز به بالاترین درجه ی این دو ویژگی آراسته است .
عن ابی نصر قال سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول:
فی صاحب هذا الامر اربع سنن من اربعه انبیاء . . . وسنه من یوسف من جماله و سخائه .
. . . (۱۲)
ابی نصر می گوید امام باقر علیه السلام فرمودند:
صاحب این امر (حضرت مهدی (عج)) با چهار پیامبر شباهت هایی دارد . . . شباهت او
با یوسف، در زیبایی و بخشندگی اوست . . . .
رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:
لیبعثن الله عزوجل فی هذه الامه خلیفه یحثی المال حثیا و لا یعده عدا . (۱۳)
به زودی خداوند عزوجل در این امت، خلیفه ای را بر می انگیزد که مال را بی آن که
بشمارد، به دیگران می بخشد .
۵- هراس
یوسف در عالم رؤیا دید که یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرش سجده می کنند، ولی
به سفارش پدر از ترس مکر برادران، رؤیای خویش را پنهان کرد .
اذ قال یوسف لابیه یا ابت انی رایت احد عشر کوکبا والشمس والقمر رایتهم لی
ساجدین قال یا بنی لاتتقصص رؤیاک علی اخوتک فیکیدوا لک کیدا . (۱۴)
(به یاد آور) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: پدر! من در خواب دیدم که یازده
ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده می کنند. (یعقوب) گفت: فرزندم! خواب خود را
برای برادرانت بازگو مکن; زیرا برای تو نقشه ی (خطرناکی) می کشند .
پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز همین گونه است; یعنی به دلیل هراس از دشمنان، باید
نام مبارکش پنهان باشد .
عن ابی خالد الکابلی قلت لمحمد بن علی الباقر علیه السلام:
ارید ان تسمیه لی حتی اعرفه باسمه فقال: سالتنی والله یا ابا خالد عن سؤال
مجهد ولقد سالتنی عن امر لوکنت محدثا به احدا لحدثتک ولقد سالتنی عن امر لو ان
بنی فاطمه عرفوه حرصوا علی ان یقطعوه بضعه بضعه . (۱۵)
ابوخالد کابلی می گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم:
نام مبارک او (حضرت حجت علیه السلام) را برای من بگویید تا او را به نام
بشناسم . حضرت فرمودند: ای اباخالد! به خدا سوگند! پرسش زحمت انگیز و مشقت آوری از
من پرسیدی و درباره ی مساله ای از من پرسیدی که اگر گفتنی بود، به یقین به تو
می گفتم . تو درباره ی چیزی از من پرسش کردی که اگر بنی فاطمه او را بشناسند، حرص
ورزند که او را تکه تکه کنند .
۶- ظلم
دلیل غیبت یوسف، ستم برادران در حق او بود، یعنی حسادت ورزیدن و به چاه افکندن او .
و اجمعوا ان یجعلوه فی غیابت الجب . (۱۶)
وتصمیم گرفتند وی را در نهان گاه چاه قرار دهند .
یکی از حکمت های غیبت پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز ستم حاکمان و طاغوت های خون
آشام در حق آن حضرت است .
عن زراره بن اعین قال:
سمعت الصادق جعفربن محمد علیه السلام یقول: ان للقائم غیبه قبل ان یقوم قلت ولم ذلک
جعلت فداک؟ قال یخاف و اشار بیده الی بطنه وعنقه . (۱۷)
زراره می گوید:
از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: قائم (عج) پیش از قیامش غیبتی دارد .
عرض کردم: فدایت شوم چرا؟ حضرت با اشاره به شکم و گردن مبارکشان فرمود (از
کشته شدن) می ترسد .
طاغوتیان عصر ما در شمار، از طاغوتیان عصر تولد حضرت، کمتر و از نظر ابزار
نظامی، ضعیف تر نیستند . خون آشامی و جنایت پیشه گی شان نیز به مراتب از آنان
بیشتر است . پس آن ترس هنوز وجود دارد . به امید آن روزی که یاوران کارآمدی پرورش
یابند تا بتوانند سپر بلای حضرت باشند و او را از گزند حوادث در امان دارند; زیرا
که فراهم آمدن چنین افرادی، پیش زمینه ی فرا رسیدن روز موعود است .
۷- ریزش و رویش
برادران یوسف، او را به چاه افکندند; زیرا دل های شان از حسد آکنده بود . بنابراین،
خوبی های او را نمی دیدند، ولی غریبه ها از دیدن او مسرور گشتند و اظهار شادمانی
کردند .
وجاءت سیاره فارسلوا واردهم فادلی دلوه قال یا بشری هذا غلام . (۱۸)
و (در همین حال) کاروانی فرا رسید و مامور آب را (در پی آب) فرستادند . او، دلو
خود را در چاه افکند. (ناگهان) صدا زد: مژده باد این کودکی است (زیبا و دوست
داشتنی) !
هنگام رو به رو شدن با یوسف زهرا نیز برخی مسلمانان، بر وی شمشیر می کشند; زیرا
سینه هایی آکنده از کینه دارند یا خود را از او بیشتر دوست دارند یا این که خود را
زمام دار امور خویش می دانند و در برابر رای و نظر او، رای و نظری جداگانه برای
خود قایل اند و یا . . . .
امام صادق علیه السلام فرمود:
القائم (عج) یلقی فی حربه مالم یلق رسول الله صلی الله علیه و آله . ان رسول الله
صلی الله علیه و آله اتاهم وهم یعبدون الحجاره منقوره وخشبا منحوته وان القائم
یخرجون علیه فیتاولون علیه کتاب الله و یقاتلونه علیه . (۱۹)
قائم (عج) در پیکار خود با چنان چیزی رو به رو خواهد شد که رسول خدا صلی الله علیه و
آله با آن رو به رو نگردید . همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی به سوی
مردم آمد که آنان، بت های سنگی و چوب های تراشیده را می پرستیدند . ولی قائم (عج)
چنان است که بر او می شورند و کتاب خدا را بر ضد او تاویل می کنند . آن گاه به
استناد همان تاویل، با او به جنگ برمی خیزند .
در این میان، برخی بیگانگان هستند که از دیدنش خشنود می شوند و به او می پیوندند;
زیرا با فطرت هایی پاک به سوی او می روند و با چشمانی بی غرض به او می نگرند .
امام صادق علیه السلام می فرماید:
اذا خرج القائم (عج) خرج من هذا الامر من کان یری انه من اهله و دخل فیه شبه
عبده الشمس والقمر . (۲۰)
چون قائم (عج) قیام کند، کسی که خود را اهل این امر می پنداشته است، از این امر
بیرون می روند . در مقابل، افرادی مانند خورشید پرستان و ماه پرستان، به آن
می پیوندند .
۸- بهای اندک
کاروانیانی که یوسف را یافتند، او را به بهای اندکی فروختند; زیرا از ارزش
آن در یگانه، آگاهی نداشتند .
و شروه بثمن بخس دراهم معدود وکانوا فیه من الزاهدین . (۲۱)
و (سرانجام) او را به بهای اندکی – چند درهم – فروختند و نسبت به (فروختن) او
بی رغبت بودند .
برخی شیعیان نیز به دلیل نا آگاهی از مقام و منزلت حضرت مهدی (عج) و از سر
هواپرستی و دنیاخواهی، افتخار محبت و خدمت به آستان او را، به بهای اندکی
فروخته و رشته ی پیوند خود را گسسته اند . تاریخ، نمونه های فراوانی از این
مردمان را به یاد دارد . برای مثال، از ابوطاهر محمد بن علی بن بلال می توان
نام برد . وی به طمع اموالی که از حضرت مهدی (عج) نزد او بود، آن را به محمد بن
عثمان عمری – سفیر دوم – نسپرد و ادعا کرد که خود وکیل حضرت مهدی (عج) است .
حضرت مهدی (عج) نیز توفیقی در لعن او صادر کرد . (۲۲)
۹- بردباری
نخستین واکنش یعقوب هنگام غیبت یوسف، در پیش گرفتن صبر نیکو و یاری جستن از
پروردگار است .
جاءوا علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل والله
المستعان علی ما تصفون . (۲۳)
و هنگامی که پیراهن او را با خونی دروغین (آغشته ساختند و نزد پدر) آوردند، گفت:
هوس های نفسانی شما، این کار را برای تان آراسته است . من بردباری نیکو (و
شکیبایی بدون ناسپاسی) خواهم داشت و در برابر آن چه می گویید، از خداوند، یاری
می جویم .
شیعیان نیز هنگام رو به رو شدن با غیبت پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، باید در برابر
بلاها و آزمایش های الهی، بردبار باشند .
امام رضا علیه السلام فرمود:
والله ما یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی تمحصوا وتمیزوا وحتی لایبقی منکم الا
الاندر فالاندر (۲۴) ;
به خدا سوگند! آن چه چشمان تان را به سویش می دارید و منتظرش هستید، رخ نخواهد داد،
تا این که پاک سازی و جداسازی شوید و از شما نماند مگر هرچه کم تر و کم تر .
هم چنین باید در برابر به درازا کشیدن غیبت، شکیبایی ورزند; یعنی در ظهور پیش از
موعد مقرر آن، شتاب نکنند .
مهزم می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم:
جعلنی الله فداک متی هذاالامر؟ فقد طال . فقال: کذب المتمنون وهلک المستعجلون و
نجا المسلمون و الینا یصیرون . (۲۵)
فدایت شوم این امر – قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله – چه زمانی رخ خواهد
داد؟ این امر به درازا کشید . حضرت فرمود: آرزومندان خطا کردند، شتاب جویان
هلاک شدند و آنان که تسلیم اند، نجات یافتند و به سوی ما باز خواهند گشت .
۱۰- امید و نا امیدی
چون خورشید یوسف در پس ابرهای غیبت فرو رفت، یعقوب هرگز امید خود را از دست نداد
و از رحمت الهی و بازگشت یوسف ناامید نشد . و از خداوند درخواست می کرد که به زودی
یوسف را ببیند .
عسی الله ان یاتینی بهم جمیعا . (۲۶)
امیدوارم خداوند، همه ی آنان را به من باز گرداند .
ولی در مقابل، برادران با این که او را نکشتند و در چاه انداختند به امید این که
قافله ای، او را بیابد و با خود ببرد .
قال قائل منهم لا تقتلوا یوسف و القوه فی غیابت الجب یلتقطه بعض السیاره ان
کنتم فاعلین . (۲۷)
یکی از آنان گفت: یوسف را نکشید . اگر می خواهید کاری انجام دهید، او را در
نهان گاه چاه بیافکنید تا قافله هایی، او را برگیرند (و با خود به مکان دوری
ببرند .)
با این حال، برادران، یوسف را فراموش کرده بودند . چون یعقوب، از یوسف یاد
می کرد، وی را سرزنش می کردند .
قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتی تکون حرضا او تکون من الهالکین . (۲۸)
گفتند: به خدا سوگند! تو آن قدر از یوسف یاد می کنی که ممکن است بیمار شوی یا هلاک
گردی .
و لما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون قالوا تالله انک
لفی ضلالک القدیم . (۲۹)
هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) بیرون آمد، پدرشان (یعقوب) گفت: اگر مرا به
نادانی و کم خردی، متهم نکنید، (باید بگویم که) بوی یوسف را احساس می کنم . گفتند:
به خدا سوگند! تو در همان گمراهی پیشین ات هستی .
در مساله ی غیبت پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز برخی که از هدایت الهی برخوردارند،
پیوسته با امید به فضل خداوندی، ظهور او را انتظار می کشند و هرگز از رحمت الهی
ناامید نمی شوند . در دعای عصر غیبت که از ناحیه ی مقدسه رسیده است، چنین می خوانیم:
. . . و لا تنسناد ذکره و انتظاره و الایمان به و قوه الیقین فی ظهوره و الدعاء له و
الصلاه علیه . (۳۰)
(خدایا!) یاد او، انتظارش، ایمان به او، باور شدید به ظهور او، دعا برای او و
توجه به او را در مابه فراموشی مسپار .
در مقابل، گروهی دیگر که خداوند بر دل های شان قفل زده است و از درک حقایق ناتوان اند،
امیدی به آمدنش ندارند . حتی گاهی وجودش را انکار می کنند .
امام صادق علیه السلام به زراره فرمود:
یا زراره و هو المنتظر و هو الذی یشک الناس فی ولادته منهم من یقول مات ابوه
فلا خلف له . . . و منهم من یقول ماولد . . . (۳۱)
ای زراره! او – حضرت مهدی (عج) – کسی است که آمدنش را انتظار می کشند . اوست که
مردم در تولدش شک می کنند . برخی می گویند: پدرش از دنیا رفت و فرزندی نداشت . . . و
برخی می گویند: هنوز به دنیا نیامده است . . . .
۱۱- نشانه
پس از آن که زلیخا به یوسف، تهمت ناپاکی زد، عزیز مصر به کمک نشانه ی الهی، پاکی
و بی گناهی او را دریافت .
و شهد شاهد من اهلها ان کان قمیصه قد من قبل فصدقت وهو من الکاذبین وان کان قمیصه
قدمن دبر فکذبت وهو من الصادقین فلما رءا قمیصه قد من دبر قال انه من کید کن ان
کید کن عظیم . (۳۲)
و در این هنگام، شاهدی از خانواده ی آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش
رو پاره شده است، آن زن راست می گوید و او از دروغ گویان است و اگر پیراهنش از پشت
پاره شده است، آن زن دروغ می گوید و او از راست گویان است . هنگامی که (عزیز مصر) دید
پیراهن او (یوسف) از پشت پاره شده است، گفت: این از مکر و حیله ی شما زنان است .
همانا مکر و حیله ی شما زنان عظیم است .
با این حال، عزیز مصر به سبب وسوسه ی زلیخا، یوسف را به زندان افکند .
ثم بدا لهم من بعدما راوا الآیات لیسجننه حتی حین . (۳۳)
و پس از آن که نشانه های (پاکی یوسف) را دیدند، بر آن شدند که او را تا مدتی زندانی
کنند .
ستم پیشه گان عصر پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز با این که اعجازها و نشانه هایی
از حقانیت او را دیدند، اما باز به خود نیامدند و به قتل او کمر همت بستند .
رشیق می گوید: معتضد عباسی، مرا به همراه دو نفر دیگر فراخواند و به ما دستور
داد هر یک بر اسبی سوار شویم و تنها زیر انداز سبکی با خود برداریم و از
برداشتن هر وسیله ی دیگری پرهیز کنیم . آن گاه افزود: به سامرا و فلان محله و فلان
خانه می روید . بر در خانه، خادم سیاهی ایستاده است . به خانه هجوم برید و هر
کس را در آن جا یافتید، بکشید و سرش را برای من بیاورید .
ما بر اساس دستور، به سامرا و همان خانه رفتیم . مرد سیاهی بر در خانه نشسته
بود . پرسیدم: چه کسی در خانه است؟ با بی اعتنایی گفت: صاحبش . به خانه هجوم
بردیم . در خانه، اتاقی بود که بر در آن، پرده ای زیبا آویخته بود . چون پرده را
بالا زدیم، گویا در اتاق، دریایی از آب بود . در انتهای اتاق، مردی با بهترین
شمایل بر روی حصیری بر آب ایستاده و مشغول نماز بود . او به ما هیچ توجهی نکرد .
یکی از همراهانم به نام احمد بن عبدالله، برای وارسی، وارد آب ها شد، اما نزدیک
بود غرق شود . من دستش را گرفتم و او را نجات دادم، ولی وی از ترس بی هوش شد و
ساعتی در همان حال ماند . همراه دیگرم نیز همان کار را کرد و به همان بلا
گرفتار شد .
من از صاحب خانه عذرخواهی کردم و گفتم: به خدا سوگند! من از ماجرا آگاه
نبودم و نمی دانستم برای قتل چه کسی اعزام شده ایم و من از این کار توبه
می کنم . ولی او به ما اعتنایی نکرد .
ما به سوی معتضد برگشتیم . او منتظر ما بود و به دربانان سپرده بود که هر وقت به
کاخ رسیدیم، اجازه ی ورود بدهند . ما نیز در همان شب بر او وارد شدیم و ماجرا را
برایش بازگو کردیم . با عصبانیت پرسید: آیا این ماجرا را برای کسی بازگو
کرده اید؟ گفتیم: نه . او سوگند یاد کرد که اگر این ماجرا را با کسی در میان
بگذاریم، گردن ما را خواهد زد . ما نیز تا او زنده بود، توان بازگو کردن آن را
نداشتیم . (۳۴)
۱۲- توطئه
یوسف با توطئه های گوناگونی رو به رو گشت; به چاه افکندن، به بردگی رفتن، تهمت
ناپاکی شنیدن و زندان . با این حال، مشیت الهی بر آن بود که همه ی توطئه ها و
نقشه ها ناکام گردد . دشمنان برای پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز توطئه های فراوان
و نقشه های شومی برنامه ریزی کرده بودند، ولی اراده ی الهی بر رهایی او از همه ی
فتنه ها و تجلی نور خداوندی تعلق گرفته است .
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
کذلک بنوامیه و بنو العباس لما ان وقفوا علی ان به زوال مملکه الامراء
الجبابره منهم علی یری القائم منا ناصبونا للعداوه و وضعوا سیوفهم فی قتل اهل
بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و اباره نسله طمعا منهم فی الوصول الی قتل
القائم علیه السلام فابی الله ان یکشف امره لواحد من الظلمه الا ان یتم نوره و
لو کره المشرکون . (۳۵)
بنی امیه و بنی عباس چون دریافتند که گردن کشان آنان به دست مهدی ما از میان
می روند، با ما بنای دشمنی نهادند . آنان برای کشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه
و آله و نابودی نسل او، شمشیرهای خود را از نیام در آوردند تا مهدی (عج) را بکشند،
ولی خداوند، امر او را از ستم کاران، پنهان کرد و نورش را گستراند، هرچند مشرکان
از آن بیزار بودند .
۱۳- هدایت
یوسف، هنگام غیبت – زندان – نیز از رسالتی که در برابر مردم بر عهده داشت، غافل
نشد . هنگامی که دو یار زندانی یوسف، خواب خود را برای او بیان کردند و تعبیر آن
را از او خواستند، یوسف از فرصت به دست آمده استفاده کرد و پیش از بیان تعبیر
چنین گفت:
یا صاحبی السجن ءارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ما تعبدون من
دونه الا اسماء سمیتموها انتم و اباؤکم ما انزل الله بها من سلطان ان الحکم
الا الله امر الا تعبدوا الا ایاه ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون . (۳۶)
ای همراهان زندانی من! آیا خدایان پراکنده بهترند یا خداوند یکتای پیروز؟ این
معبودهایی که غیر از خدا می پرستید، چیزی جز اسم هایی (بی مسما) که شما و پدران تان
آن ها را (خدا) نامیده اید، نیست . خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده است . حکم تنها
از آن خداست . او فرمان داده است که جز او را نپرستید . این است آیین پابرجا،
ولی بیشتر مردم نمی دانند .
هر چند پاورپوینت کامل یوسف زهرا علیه السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نیز در پس پرده ی غیبت است، اما لحظه ای از انجام
رسالت خود (هدایت مردم) غفلت نمی ورزد و مردم از فیض او بهره مند می شوند .
اولیای الهی از کوشش برای تحقق اهداف آسمانی خود هرگز دست نمی کشند; زیرا
وظیفه ی حرکت به سوی خداوند و تکامل، هیچ گاه از دوش مردمان برداشته نمی شود . اگر
در زمانی و جایی، وظیفه ی حرکت به سوی کمال از دوش کسی برداشته شود، آن گاه به
همان میزان، رسالت هدایت نیز از عهده ی متولیان هدایت برداشته شده است . البته
هرگز چنین چیزی رخ نمی دهد; زیرا در این صورت، آفرینش آدمی بیهوده می شود . از
این رو، ممکن است ولی خدا ساکت باشد، اما هرگز ساکن نمی ماند . هم چنان که ممکن است
غایب باشد، اما هیچ گاه قاعد نمی ماند . امام همیشه در حال هدایت، سازندگی و پرورش
است; گاه مخفیانه و گاه آشکارا . در کتاب های روایی، نمونه های فراوانی از
هدایت های ویژه ی حضرت مهدی (عج) آمده است . برای نمونه به یکی از آن ها اشاره
می کنیم .
در عصر سفارت محمد بن عثمان، گروهی از شیعه درباره ی این مساله اختلاف کردند
که آیا خداوند، آفرینش موجودات و روزی دادن به آن ها را به ائمه ی معصومین علیهم
السلام واگذار کرده است یا نه؟ گروهی، آن را محال می دانستند و گروهی دیگر بر
این باور بودند که ائمه ی معصومین علیهم السلام از جانب خداوند، موجودات را
می آفرینند و روزی می دهند . اختلاف این دو گروه پایان نیافت تا این که به محضر
محمد بن عثمان آمدند و پاسخ درست را از او جویا شدند . به سفارش او، نامه ای به
امام عصر (عج) نوشته شد . حضرت نیز در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:
ان الله تعالی هو الذی خلق الاجسام . . . اما الائمه علیهم السلام فانهم
یسالون الله تعالی فیخلق و یسالونه فیرزق ایجابا لمسئلتهم و اعظاما لحقهم . (۳۷)
خداوند، آفریننده ی اجسام است . . . ولی ائمه علیهم السلام از خداوند درخواست
می کنند . او نیز می آفریند و روزی می دهد . این به دلیل اجابت دعای آنان و تکریم
مقام ایشان است .
۱۴- گواه
هنگامی که پادشاه مصر، تعبیر خوابش را خواست، هم بند پیشین یوسف، او را برای
این مهم معرفی کرد; زیرا در زندان، محاسن اخلاق و دانش تعبیر خواب او را که
نوعی از علم غیب است، دیده بود .
ما نیز در برابر مدعیان مهدویت یا مدعیان ارتباط با حضرت مهدی (عج) باید
هوشیار باشیم و بی دلیل به افراد اعتماد نکنیم . ادعای افراد را باید تنها پس
از دیدن دلیل قطعی بپذیریم . سیره ی عملی حضرت مهدی (عج) و سفیران ایشان نشان می دهد
که آنان همیشه دیگران را تشویق می کردند تا از مدعیان، دلیل بخواهند . نمونه های
فراوانی از این حقیقت در کتاب های حدیثی به چشم می خورد . از جمله، حسین بن علی
بن محمد معروف به ابن علی بغدادی می گوید: در بغداد، زنی از من پرسید: مولای ما
کیست؟ یکی از اهالی قم پاسخ داد: ابوالقاسم بن روح، وکیل حضرت است . پس نشانی او
را به زن داد . وی نزد ابوالقاسم آمد و به او گفت: ای شیخ! همراه من چیست؟ شیخ
فرمود: هرچه با خود داری، در دجله بیانداز . آن گاه نزد من بیا تا به تو باز
گویم . زن رفت و آن چه با خود داشت، در دجله انداخت و بازگشت . ابوالقاسم به
خدمت کار خود دستور داد که آن جعبه را بیاورد . سپس به آن زن گفت: این همان
جعبه ای است که با تو بود و تو در دجله انداختی . من به تو بگویم در آن چیست یا
تو می گویی؟ زن گفت: شما بگویید . شیخ گفت: یک جفت دست بند طلا، یک حلقه ی بزرگ گوهردار،
دو حلقه ی کوچک که هر کدام یک گوهر دارد و دو انگشتر فیروزه و عقیق در این جعبه
هست . سپس جعبه را گشود و هر چه را در آن بود، نشان داد، زن به آن ها نگریست و گفت:
این همان است که من آوردم و در دجله انداختم . آن گاه از تعجب بی هوش شد!
این که ابوالقاسم بن روح، پ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 