پاورپوینت کامل نقش و جایگاه توقیعات در عصر غیبت صغری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش و جایگاه توقیعات در عصر غیبت صغری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش و جایگاه توقیعات در عصر غیبت صغری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش و جایگاه توقیعات در عصر غیبت صغری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

۱

از مهم ترین وظایف و مسؤولیت های «نائبان چهارگانه » در عصر «غیبت صغری » ،
دریافت و تحویل نامه های شیعیان، به امام عصر علیه السلام و متقابلا پاسخ
آنها به شیعیان بود . البته در عصرهای پیش از «غیبت صغری » نیز یکی از مهم ترین
راه ها برای ارتباط شیعیان با امامان معصوم علیهم السلام، نامه ها و
مکتوبات بود . به عنوان نمونه، «عبدالرحمان بن حجاج » ، وکیل امام صادق
علیه السلام و امام کاظم علیه السلام در عراق، به علت رفت و آمدی که بین عراق
و مدینه داشت، گاهی به عنوان رابط، بین برخی از وکیلان – همچون «علی بن یقطین » –
با امام کاظم علیه السلام ایفای نقش می کرد .

در یک مورد، علی بن یقطین ضمن دادن نامه ای، از وی خواست که آن را به امام
کاظم علیه السلام در مدینه برساند . (۱) در موردی دیگر، علی بن یقطین از دوتن به
نام های «اسماعیل بن سلام » و «ابن حمید» ، برای رساندن نامه های شیعیان عراق به
امام کاظم علیه السلام بهره برد . (۲) البته شیوه «ارتباط مکاتبه ای » ، در
موارد بسیاری به عنوان ابزاری مطمئن، برای ارتباط ائمه علیهم السلام با
نمایندگان شان و بالعکس، پیش از عصر غیبت صغری مورد بهره برداری بود . نمونه
یادشده درباره «علی بن یقطین » ، نامه «عبدالله بن جندب » ، به امام رضا علیه
السلام و پاسخ آن حضرت (۳) و . . . از این مقوله است . (۴) این روش ارتباطی، در
مواقعی که ائمه هدی علیهم السلام در حبس یا تحت نظر بودند، بیشتر کارآیی داشت
.

امام کاظم علیه السلام از زندان، با یکی از وکیلانش به نام «خالد بن نجیح »
به طریق مکاتبه، تماس گرفته، او را از نزدیکی تاریخ وفاتش مطلع ساخت; هم
چنین فرمود که امور خود را جمع بندی کرده و دیگر از کسی چیزی قبول نکند . (۵)
در موردی دیگر، شخصی به نام «علی بن سوید» به امام کاظم علیه السلام – که در حبس
بود – نامه ای نگاشته، مسائلی را پرسید و حضرت نیز پاسخ آن را به طور مخفی، از
حبس به وی ارسال فرمود . (۶) البته حاصل بررسی تعداد مکاتبه های امامان علیهم
السلام، این است که مکاتبات امام هادی و امام عسکری علیهما السلام – که
در پادگان نظامی، تحت نظارت و کنترل بودند – از تعداد بیشتری برخوردار است .
در تایید این مطلب می توان به آمار نامه ها و توقیعات ائمه علیهم السلام، در
کتاب «معادن الحکمه فی مکاتیب الائمه علیهم السلام » اثر فرزند مرحوم فیض
کاشانی (محمد بن محسن، معروف به علم الهدی) به ترتیب زیر توجه نمود:

نامه های امام علی علیه السلام، متعدد است; و جلد اول این کتاب بدان اختصاص
دارد . این ناشی از وضعیت و شرایط خاص حضرت بود . اما نامه های دیگر ائمه
علیهم السلام، به ترتیب ۷، ۸، ۳، ۲، ۱۸، ۹، ۱۵، ۵، ۱۹، ۲۱ و ۲۲ است . بدین ترتیب تعداد
نامه های عسکریین علیهما السلام در این کتاب، ۱۹ و ۲۱ عدد است . البته موارد
متعدد دیگری نیز – غیر از آنچه در این کتاب آمده – در منابع مختلف به چشم
می خورد . گفتنی است تعداد نامه های امام رضا علیه السلام (۱۵ عدد) نیز ناشی از
وضعیت خاص آن حضرت است که به تبع انتقال به مرو و مساله ولایتعهدی پیش آمد .
تعداد نامه های امام کاظم علیه السلام (۹ عدد) نیز به علت محبوس بودن آن حضرت
و شرایط سخت زندان است . البته با این وجود، همان گونه که اشاره شد، آن
حضرت مکاتباتی از زندان، با برخی از اصحاب و وکیلانش داشته است .

علاوه بر کتاب یاد شده، منابع دیگری نیز به نقل و معرفی توقیعات
پرداخته اند; همچون: کمال الدین و تمام النعمه از شیخ صدوق; کتاب الغیبه از
شیخ طوسی; الاحتجاج از طبرسی; کلمه الامام المهدی علیه السلام از شهید سید حسن
شیرازی; الزام الناصب از علی یزدی حائری; توقیعات مقدسه از جعفر وجدانی;
مجموعه سخنان و توقیعات و ادعیه حضرت بقیه الله، از خادمی شیرازی; توقیعات
خارج شده از سوی ناحیه مقدسه از مولی محمدباقر مجلسی و «توقیع الامام العسکری
علیه السلام که همراه با وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه
السلام، به وسیله سید حسن نیاز طباطبایی منتشر شده است . گذشته از آن که،
منابع و جوامع روایی همچون بحارالانوار، وسائل الشیعه، وافی و مستدرک
الوسائل نیز مشتمل بر توقیعات و مکاتیب امامان معصوم علیهم السلام می باشند .

بیشترین تعداد مکاتبه ها و توقیعات، مربوط به عصر، غیبت صغری است . دلیل کثرت
توقیعات و مکاتبه ها در این عصر، آن است که به علت غیبت امام علیه السلام،
روش ذکر شده، بهترین روش ارتباط شیعیان با امام علیه السلام به واسطه
وکیلان و سفیران آن جناب بود . عنوان رایجی که درباره مکاتبه های امام
دوازدهم علیه السلام و همین طور، مواردی از مکاتبه های امامان اخیر شیعه، در
منابع روایی به کار رفته است; عنوان «توقیع » و «توقیعات » است . با توجه به
اهمیت مساله توقیعات در عصر غیبت صغری، و نقش مهم و اساسی نائبان
چهارگانه و دیگر نمایندگان حضرت حجت علیه السلام در انتقال توقیعات از
ساحت قدس امام علیه السلام به دست شیعیان، در این نوشتار به بررسی ابعاد مختلف
این مقوله، خواهیم پرداخت .

تعریف لغوی و اصطلاحی واژه «توقیع »

«توقیع » از ریشه «وقع » و به معنای اثر نهادن بر چیزی است; چنان که تعبیر «وقع
الوبر ظهر البعیر; یعنی، اثر نهاد پشم شتر بر پشت او . (۷) از این رو، به کتابت و
نامه نگاری نیز توقیع اطلاق شده است; زیرا که در نتیجه این عمل، قلم بر روی
کاغذ اثر گذار می شود . گاه این واژه (توقیع)، علاوه بر اصل کتابت نامه،
به عمل کاتب در حذف زواید نامه نیز اطلاق می شود; چرا که با این کار، هدف
اصلی از کتابت، به شخص مکتوب الیه، انتقال داده شده و او تحت تاثیر واقع
می شود . (۸) آنچه که بیشتر از موارد دیگر، از واژه توقیع، به اذهان متبادر
می شود و مورد استعمال بوده; الحاقاتی است که در پاسخ به یک نامه، از سوی
شخصیت برتری – همچون امام یا حاکم و سلطان – ضمیمه یک نامه می شود . این
الحاقات ممکن است به چند صورت باشد:

۱ . امضا و مهر وی در آن باشد;

۲ . شخص کاتب به یک صاحب منصب، برای رسیدگی به کارش ارجاع داده باشد;

۳ . عباراتی نظیر «ینظر فی امر هذا» ، در آن باشد که امروزه با جملاتی نظیر
«بررسی شود» ، «پیگیری شود» ، «اقدام شود» و . . . بیان می گردد;

۴ . یا پاسخ مجمل و کوتاه یا تفصیلی به سؤال یا درخواست موجود در نامه
داده شود . معمولا موارد یاد شده، در ذیل، حاشیه، لابه لای سطور و یا پشت نامه ها
نوشته می شد .

مراجعه به منابع ادبی، مؤید موارد یاد شده است . در موارد زیر، توقیع به معنای
«امضای سلطان بر یک نامه » به کار رفته است . بنا به نقل لغت نامه دهخدا در
تاریخ بیهقی چنین آمده است: «و «مواضعه » نویسم تا فردا بر رای عالی عرضه کنند
و آن را جواب ها باشد به خط خداوند سلطان و به توقیع مؤکد گردد . . . و بونصر
مشکان منشورش بنویسد و به توقیع آراسته گردد» . چنان که در دو بیت زیر نیز
همین معنا، از لفظ توقیع، اراده شده است:

توقیع باد نامت بر نامه ظفر
تاریخ یادگارت بر روزگار تیغ (مسعود سعد)

هر که از درگاه عزت یافت توقیع قبول
پیش درگاهش کمربندد به خدمت روزگار (سنایی)

و در موارد متعددی، واژه توقیع به معنی آنچه سلطان و رئیس، بر سر نامه یا پشت
آن، در جواب نویسنده نویسند، یا دهند; و یا جواب حکمت آمیز حاکم یا
پادشاه به پرسش یا جواب دادخواهی کسی، به کار رفته است; که از این جمله
است «توقیعات انوشیروان » ، که کتابی است شامل ۱۷۳ بند، از مرقوع و توقیع یا
پرسش و پاسخ که دستوران و مؤبدان در امور مهم کشوری و اجرای عدل بین مردم،
از وی به امر خود او سؤال کرده اند و جواب داده است . فردوسی نیز اشاراتی به
آن دارد:

چه بیمار زار است و ما چون پزشک
زدارو گریزان و ریزان سرشک

به توقیع پاسخ چنین داد باز
که هستیم از لشکری بی نیاز

به توقیع گفت آنچه هستند خرد
زدست اسیران نباید شمرد

چه آن نامه نزدیک قیصر رسید
نگه کرد و توقیع پرویز دید». (۹)

و نقل شده که کاتبی ضمن نامه ای به «صاحب بن عباد» ، نوشت: «ان انسانا
هلک و ترک یتیما و اموالا جلیله لاتصلح للیتیم » ; و مقصود کاتب آن بود که
«صاحب بن عباد» را بر تصرف این اموال تحریک کند; ولی صاحب، در پاسخ چنین
«توقیع » نمود: «الهالک رحمه الله والیتیم اصلحه الله والمال اثمره الله والساعی
لعنه الله »! (۱۰)

چنان که در مقدمه گذشت، استعمال واژه توقیع، غالبا مربوط به مکاتبات
«ناحیه مقدسه » در عصر غیبت صغری است; ولی پیش از آن نیز – به خصوص در عصر امام
عسکری علیه السلام – این واژه درباره نامه های امامان علیهم السلام استعمال
شده است . (۱۱) شیعیان معمولا سؤالات فقهی، کلامی، دینی و یا مسائل و مشکلات شخصی را،
در نامه هایی نگاشته و به وکیلان و سفیران ائمه علیهم السلام تحویل می دادند .
آنان نیز گاه خود این نامه ها را به امام علیه السلام تحویل می دادند . و
گاهی مجموع چند نامه و چندین سؤال و درخواست را یک جا نگاشته، به محضر
امام علیه السلام می رساندند . امام علیه السلام نیز پاسخ را در ذیل، حاشیه، پشت و
یا لابه لای خطوط سؤال کتابت می فرمود . از این رو، اصطلاح «توقیع » درباره این
گونه مکتوبات ائمه علیهم السلام رایج شده است . البته اطلاق این واژه،
منحصر به مواردی نیست که امام علیه السلام در پاسخ به سؤال یا درخواستی، چیزی
بنگارد; بلکه چه بسا توقیعاتی – به خصوص از سوی ناحیه مقدسه – صادر شده و
مسبوق به سؤال یا درخواستی نیز نبود; مثلا امام دوازدهم علیه السلام به
عنوان تعزیت رحلت سفیر اول، توقیعی خطاب به فرزند وی (سفیر دوم) صادر فرمود که
مسبوق به سؤالی نیز نبود . همین طور، آخرین توقیعی که خطاب به سفیر چهارم
صادر شد و ضمن آن، پایان دوره غیبت صغری اعلام گردید، از این قبیل توقیعات
است . (۱۲)

چگونگی خط و کتابت نامه ها و توقیعات

پس از بحث درباره معنای واژه توقیع، این سؤال تداعی می شود که آیا توقیعات
امام دوازدهم علیه السلام و همین طور برخی از امامان پیشین علیهم السلام، به
قلم و خط مبارک خود ایشان، کتابت می شده و یا آن که همچون روش معمول نزد
حاکمان و سلاطین، اصل مطلب از آنان و کتابت از منشیان، سفیران و یا
خادمان بوده است؟ بررسی روایات تاریخی، این معنا را به دست می دهد که به طور
یقین، در موارد متعددی، خود ائمه علیهم السلام به قلم و خط شریفشان، نامه ها و
توقیعات را کتابت فرموده و گاه تصریح به این نکته نیز می کردند . به
عنوان نمونه، امام هادی علیه السلام در ذیل نامه اش به «علی بن بلال » – پس از
پایان سخن درباره نصب «ابوعلی بن راشد» به وکالت – چنین مرقوم فرمود:
«وکتبت بخطی » . (۱۳) چنان که در موارد دیگر، تعابیر «کتب » یا «فوقع بخط اعرفه »
به کار رفته، که صراحت در مباشرت امامان علیهم السلام در کتابت
نامه ها و توقیعات دارد . (۱۴)

مؤید دیگر آن که، امام عسکری علیه السلام، در پاسخ «احمدبن اسحاق اشعری » – که
دست خطی از آن جناب طلب نمود تا بدان وسیله، معیاری برای تشخیص صحت و اصالت
نامه های منسوب به حضرت داشته باشد – دست خطی نگاشت و به وی عطا فرمود .
سپس قلم مبارک را پاک کرده و به «احمد بن اسحاق » داد; بدون آن که وی
یت باطنی اش مبنی بر طلب قلم را اظهار کرده باشد! (۱۵) این نقل، حکایت از آن
دارد که نامه ها و توقیعات آن حضرت، معمولا به خط شریف خود ایشان بوده
است; چنان که روایت «ابوالادیان » نیز نشانگر آن است که امام عسکری علیه
السلام به هنگام رحلت، نامه های زیادی مرقوم فرموده و به وسیله وی، به
مدائن ارسال نمود . (۱۶)

با توجه به آنچه در بعضی از منابع کهن، درباره امام دوازدهم علیه السلام
می خوانیم – که خط نامه ها و توقیعات ایشان، عینا شبیه خط پدر گرامی شان بوده
است – (۱۷) می توان استنتاج کرد که توقیعات «ناحیه مقدسه » نیز غالبا به خط
شریف امام علیه السلام بوده است . (۱۸) شباهت خط شریف امام دوازدهم علیه السلام
به خط پدر گرامی شان، موجب آن می شد که تشکیکات مربوط به صحت انتساب
توقیعات به حضرت، کمتر به ذهن بیاید . (۱۹) گرچه گاهی، وجود زمینه هایی، موجب
بروز چنین تشکیکاتی می شد; به عنوان نمونه، می توان به جریان صدور توقیع ناحیه
مقدسه در لعن «احمد بن هلال » وکیل امام عسکری علیه السلام وصوفی معروف نزد شیعه،
اشاره کرد . جایگاه وی موجب شده بود برخی از شیعیان، در این باره تشکیک
روا دارند; لذا مکتوب مفصل دیگری، در تایید مکتوب اول صادر شد که این تعبیر
در آن وجود داشت: «فانه لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما روی عنا
ثقاتنا» . (۲۰) پس شناخته بودن خط حضرت، شاید یکی از اسباب نفی معذوریت در
تشکیک بوده است .

از دیگر زمینه های تشکیک در صدور توقیعات ائمه علیهم السلام، اقدام خائنانه
برخی از وکیلان ائمه علیهم السلام بود . این افراد پس از مدتی وکالت، راه
خیانت پیشه کرده و گاه به دروغ، توقیعی را به امام علیه السلام نسبت می دادند!
و یا خود را واسطه صدور توقیع امام علیه السلام معرفی می کردند! برای مورد اول،
می توان به توقیع دروغین «فارس بن حاتم » اشاره کرد که مشتمل بر اعلام
دریافت وجوه شرعی شیعیان منطقه «جبال » از سوی امام هادی علیه السلام بود .
امام علیه السلام طی مکتوبی، به تکذیب این امر پرداخت . (۲۱) برای مورد دوم نیز
می توان به اقدام «شلمغانی » در انتساب توقیع صادر شده از سوی ناحیه مقدسه در
جواب مسائل قمی ها، به خودش اشاره کرد! این نیز طی مکتوبی، از سوی
«ناحیه مقدسه » تکذیب شد . (۲۲)

طبق شواهدی که گذشت، گرچه کتابت نامه ها و توقیعات، غالبا به وسیله خود
امامان علیهم السلام صورت می گرفت; ولی شواهدی نیز نشانگر آن است که این امر،
گاهی به وسیله پیشکاران، خادمان و سفیران ائمه علیهم السلام انجام می گرفت .
از شواهد دال بر این مدعا، روایت شیخ طوسی از «ابوغالب زراری » است . وی نامه ای
مشتمل بر درخواست دعا از ناحیه مقدسه، برای رفع مشکل خانوادگی اش، به واسطه
«شلمغانی » به «حسین بن روح » تحویل داد . او هنگامی که از تاخیر در پاسخ، به
شلمغانی شکوه کرد; وی در جواب گفت: «غم مخور که این تاخیر به نفع تو است;
چرا که اگر پاسخ زودتر داده شود، از ناحیه حسین بن روح است و اگر با تاخیر
همراه باشد، از ناحیه صاحب علیه السلام است » . (۲۳)

چگونگی صدور و تحویل توقیعات

چنان که در پیش اشاره شد، مکتوبات حاوی سؤالات و درخواست های شیعیان، از
طریق وکیلان و سفرای امامان علیهم السلام، به دست ائمه علیهم السلام می رسید .
در زمان حضور امام معصوم علیه السلام، پس از تحویل این مکتوبات، امام علیه
السلام اقدام به پاسخ گویی کرده، از طریق وکیلان یا پیک هایی مخصوص، آن را به
شیعیان می رساندند . در مواردی، امام علیه السلام به طریق خرق عادت، عمل کرده
و به جهت رعایت جهات امنیتی، یا مصالح دیگر – با توجه به علم امامت – پاسخ
سؤالات را قبل از آن که به امام برسد، مکتوب فرموده و به محض تقدیم سؤال،
پاسخ را تحویل می دادند; نظیر آنچه که درباره امام کاظم علیه السلام نقل شده
است: آن حضرت، پاسخ های از قبل آماده شده برای نامه های ارسالی از عراق
توسط «علی بن یقطین » را، به محض دریافت نامه ها، به آورندگان آنها تحویل
داد . (۲۴) امام عسکری علیه السلام نیز نامه های دربسته اهالی نیشابور را، بدون
رؤیت آنها پاسخ دادند . (۲۵)

در عصر غیبت صغری، مهم ترین واسطه تحویل نامه های شیعیان به امام عصر علیه
السلام، سفیران ناحیه مقدسه بودند . البته در مواردی نیز نامه های سؤال یا
درخواست، به واسطه برخی از خادمان یا کسانی که به خانه حضرت رفت و آمد
می کردند، به محضرش رسانده می شد . به عنوان نمونه، «محمدبن یوسف شاشی » ،
نامه ای را به وسیله زنی که به بیت امام علیه السلام رفت و آمد می کرد; به نزد
آن حضرت فرستاد و پاسخ گرفت که بشارت به شفای بیماری اش بود . (۲۶)

مدت زمان صدور توقیعات

پس از آن که سفیران، نامه های شیعیان را به امام علیه السلام تحویل می دادند;
به طور طبیعی، مدتی می بایست سپری شود تا سفیر این مکتوبات را بر امام علیه
السلام عرضه کرده، پاسخ آنها را دریافت دارد . این مدت، در برخی نقل ها چند
ساعت (مثلا از صبح تا بعد از نماز ظهر) (۲۷) و در بعضی نقل ها سه روز، (۲۸) و در برخی
دیگر به طور مجمل، تعبیر «بعد ایام » (۲۹) به کار رفته که حداقل آن، سه روز
است . این مدت، مدت معقول و طبیعی برای عرضه سؤال به وسیله سفیر و دریافت جواب
بوده است . (۳۰)

خرق عادت در صدور توقیعات

البته در مواردی نیز، ابزار خرق عادت، به میان آمده و پاسخ ها در مدت بسیار
کوتاهی عرضه می شد . به عنوان نمون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.