پاورپوینت کامل از شیخی گری تا بابی گری ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از شیخی گری تا بابی گری ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از شیخی گری تا بابی گری ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از شیخی گری تا بابی گری ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :
۱
اشاره:
پیروان فرقه ی شیخیه، پس از مرگ شیخ احمد احسایی، پیرامون سید کاظم رشتی گرد آمدند . با مرگ سید کاظم رشتی، بر سر
جانشینی او، اختلاف شد و این فرقه به گروه هایی مانند کریمخانیه، باقریه، . . . تقسیم شد .
نوشتار حاضر، انشعاب این گروه ها و پیدایش فرقه ی بابیه از این میان را بررسی می کند و به زوایایی از زندگی علی محمد باب
می پردازد .
یادآوری
مطالبی در شناسه ی فرقه ی شیخیه – از شیخ احمد احسایی به عنوان رهبر و مؤسس، و شاگرد و جانشینش سید کاظم رشتی –
در دو قسمت از مقاله ی «شیخیه، بستر پیدایش بابیت و بهائیت » آمده بود . تعریف فرقه ی شیخیه، شرح حال، اعتقادات و افکار
شیخ احمد احسایی، موضع گیری عالمان و فقیهان در برابر انحرافات عقیدتی وی و نیز شخصیت ابهام آمیز سید کاظم رشتی و
مساله ی بدعت رکن رابع را ملاحظه کردیم . وعده داده بودیم که به انشعابات فرقه ی شیخیه و سپس ادعاهای دروغین میرزا علی
محمد شیرازی ملقب به «باب » – یکی از مدعیان جانشینی سید کاظم رشتی – پرداخته شود که اینک، این موضوعات را پی
می گیریم .
فرقه های شیخیه
گرچه پس از در گذشت شیخ احمد احسایی، پیروان او گرد سید کاظم رشتی حلقه زدند و جانشینی وی را پذیرفتند، ولی پس از
وفات سید کاظم، بر سر جانشینی وی اختلافات چندی میان پیروان او به وجود آمد . اینک، با معرفی مهم ترین مدعیان جانشینی
او، به انشعابات فرقه ی شیخیه، اشاره می کنیم . در ضمن این بحث، به بعضی از فرقه های معروف یا منسوب به شیخیه – که از
انحرافات عقیدتی، تبری جسته اند – اشاره می شود و کیفیت بستر سازی شیخیه برای پیدایش «بابیه » ، روشن می گردد . در حقیقت،
سیری اجمالی «از شیخیگری تا بابیگری » صورت می گیرد .
الف) شیخیه ی کریمخانیه
پس از مرگ سید کاظم رشتی، مدت کمی بر سر جانشینی او اختلاف بود . دراین میان، یکی از شاگردان وی به نام «محمد کریم
خان کرمانی » (۱۲۲۵- ۱۲۸۸ ق) با توجه به موقعیت ویژه ای که داشت، مدعی رهبری این فرقه شد و برخی نیز دور او جمع شدند .
از ویژگی های برجسته ی او در میان شاگردان سید کاظم، یکی، نزدیکی او به استادش و دیگری، نزدیکی به دربار قاجار بوده است;
زیرا، پدر او، حاج ابراهیم خان، مشهور به ظهیرالدوله، پسر عمو و داماد فتحعلی شاه و حاکم خراسان و کرمان بوده است . وی، از
دوستداران شیخ احمد احسایی بود و در ترغیب شاه برای ملاقات با شیخ احمد، نقش مهمی داشته است . از این رو، محمد کریم
خان، با عنایت به این موقعیت ویژه، توانست برای این فرقه، جایگاه محکم تری فراهم کند و به تبلیغ آن بپردازد .
طرفداران محمد کریم خان به «شیخیه ی کرمانیه » معروف اند و به فرقه ی «کریمخانیه » نیز خوانده می شوند . مرکز شیخیه، در
زمان محمد کریم خان، کرمان بود، اما وی، مبلغانی را برای مرام شیخیه به شهرهای مختلف فرستاد .
هرچند وی، پسر خود، حاج محمد خان (۱۲۶۳- ۱۳۲۴ ق) را به جانشینی نصب کرد، اما بر سر جانشینی وی، پس از مرگ اش در
سال ۱۲۸۸ ه . ق از دو جهت، اختلاف روی داد:
اولا، میان پسران اش، حاج رحیم خان و حاج زین العابدین خان و حاج محمد خان، بر سر جانشینی پدر اختلاف افتاد و علاوه بر
محمد خان، رحیم خان هم مدعی نیابت پدر بود و طرفدارانی هم پیدا کرد .
ثانیا، درمیان پیروان اش که شاید از موروثی شدن رهبری فرقه، ناخرسند بودند، اختلاف شد .
از این رو، انشعابات دیگری پس از مرگ حاج محمد کریم خان، در فرقه ی شیخیه رخ داد . فرقه ی «باقریه » از جمله ی آن ها است .
اکثریت شیخیه ی کرمانیه، پس از مرگ محمد خان، برادرش زین العابدین خان (۱۲۶۰- ۱۳۷۶ ق) . را به رهبری خویش برگزیدند .
پس از او، ابوالقاسم خان، و سپس عبدالرضا خان به ریاست شیخیه ی کرمانیه برگزیده شدند .
عبدالرضا خان، در سال ۱۳۵۸ ش ترور شد . (۱)
ب) شیخیه ی «باقریه »
فرقه ی «باقریه » از فرق «شیخیه » ، پیرو میرزا محمد باقر خندق آبادی درچه ای هستند که بعدا به میرزا باقر همدانی معروف شد .
وی، نماینده ی حاج محمد کریم خان کرمانی در همدان بود و پس از وی، دعوی جانشینی او را کرد و جنگ میان «شیخی » و
«بالاسری » را در همدان به راه انداخت .
میرزا محمد باقر، دارای تالیفات چندی است . وی، از کرمان، با میرزا ابوتراب – از مجتهدان «شیخیه » از طایفه ی نفیسی های
کرمان – و عده ای دیگر مهاجرت کردند و در نایین و اصفهان و جندق و بیابانک و همدان، پیروانی یافتند و سلسله ی «باقریه » را در
همدان تشکیل دادند . (۲)
ج) شیخیه ی «آذربایجان »
در آذربایجان (ایران)، عالمان چندی به تبلیغ و ترویج آرای شیخ احمد احسایی پرداختند . سه طایفه ی مهم از آنان، قابل ذکرند
که عبارت اند از:
۱- خانواده ی «حجه الاسلام »
بزرگ این خاندان، میرزا محمد مامقانی، معروف به حجه الاسلام (م ۱۲۶۹ ق) . است . او، نخستین عالم و مجتهد شیخی آذربایجان
است . وی، مدتی شاگرد شیخ احمد احسایی بود و از او اجازه ی روایت و اجتهاد دریافت کرد و نماینده ی وی در تبریز گشت .
او، همان شخصی است که حکم تکفیر و اعدام «علی محمد باب » را در تبریز صادر کرد و بدین وسیله، ضمن باطل خواندن ادعاهای
یکی از شاگردان سید کاظم، برائت فرقه ی شیخیه ی آذربایجان از بدعت ایجاد شده به دست علی محمد باب را اعلام کرده است .
«حجه الاسلام » ، سه فرزند دانشمند داشت که هر سه، از مجتهدان شیخی تبریز به شمار می رفتند و به لقب «حجه الاسلام » معروف
بودند .
فرزند ارشد او، میرزا محمد حسین حجه الاسلام (م ۱۳۱۳ ق) نام داشت و نزد سید کاظم رشتی تلمذ کرده بود .
وی، پس از وفات پدرش در سال ۱۲۶۹ ه ق، ریاست طایفه ی شیخیه را به دست گرفت و به جای پدر در کرسی تعلیم و تربیت
پیروان طریقه ی شیخ احمد احسایی مستقر گردید .
فرزند دوم او، میرزا محمد تقی حجه الاسلام (۱۲۴۷- ۱۳۱۲ ق) نام داشت . وی، از طبع شعر برخوردار بود . تخلص او «نیر» است و
«دیوان اشعار» او هم نشر یافت . (۳)
فرزند سوم او، میرزا اسماعیل حجه الاسلام (م ۱۳۱۷ ق) نام داشت . وی، از شاگردان میرزا محمد باقر اسکویی بود . او، پس از
برادرش حجه الاسلام میرزا محمد تقی، در تبریز از مراجع بزرگ شیخیه بود .
فرزند میرزا محمد حسین حجه الاسلام، میرزا ابوالقاسم حجه الاسلام (م ۱۳۶۲ ق) آخرین فرد روحانی (و عالم دینی از) خانواده ی
حجه الاسلام است . (۴)
۲- خاندان «ثقه الاسلام »
دومین طایفه ی شیخیه ی آذربایجان، خانواده ی «ثقه الاسلام » اند . میرزاشفیع تبریزی، معروف به «ثقه الاسلام » ، بزرگ این خاندان
است . وی، از شاگردان شیخ احمد احسایی بود .
فرزند او، میرزا موسی ثقه الاسلام نیز از علمای شیخیه ی تبریز بود . وی، در سال ۱۳۳۰ ق، به جرم مشروطه خواهی و مبارزه با
روس ها، به دست روس های تزاری، در تبریز به دار آویخته شد .
برادر او، میرزا محمد نیز از علمای شیخیه ی تبریز به شمار می رفت .
۳- خاندان «احقاقی »
سومین طایفه ی شیخیه ی آذربایجان، خاندان «احقاقی » اند . بزرگ این خانواده، میرزا محمد باقر اسکویی (۱۲۳۰- ۱۳۰۱ ق) از
مراجع تقلید و دارای رساله ی عملیه، بود . او، شاگرد میرزا حسن، مشهور به «گوهر» (م ۱۲۶۶ ق)، از شاگردان شیخ احمد احسایی و
سید کاظم رشتی، بود .
پسران سید کاظم رشتی، در کربلا، نزد او درس می خواندند . او، پس از درگذشت سید، دعوی جانشینی او را کرد . (۵)
فرزند میرزا محمدباقر، میرزا موسی احقاقی (۱۲۷۹- ۱۳۶۴ ق) نیز از علما و مراجع شیخیه است . او، کتابی به نام «احقاق الحق و
ابطال الباطل » نگاشت و در آن، عقاید شیخیه را به تفصیل، بیان کرد . پس از این تاریخ، او و خاندان اش به احقاقی مشهور شدند .
در این کتاب، برخی از آرای شیخیه ی کرمان و محمد کریم خان، مورد انتقاد و ابطال قرار گرفته است . (۶)
از جمله فرزندان میرزا موسی احقاقی، میرزا علی، میرزا حسن، میرزا محمد باقر هستند که از علمای بزرگ شیخیه ی احقاقیه
بودند . هم اینک، مرکز این گروه، کشور کویت است و ریاست آن را تا چندی قبل، میرزا حسن احقاقی بر عهده داشت که مرجع
فقهی شیخیه ی آذربایجان و اسکو به شمار می رفت و پس از درگذشت وی، فرزندش عهده دار مسایل شرعی پیروان پدرش گردید . (۷)
یادآوری
یکی از عالمان و نویسندگان شیخیه ی احقاقیه، در کتابی به نام «حقایق شیعیان » به تعریف و تمجید شیخ احمد احسایی پرداخته،
اعتقادات باطلی که بدو منسوب است، را انکار کرده، و بر این عقیده است که دشمنان شیخ، به وی نسبت های ناروایی داده اند و
ساحت شیخ از هر گونه عقیده ی خلاف مشهور بزرگان شیعه مبرا است . وی، انحراف فکری به وجود آمده پس از سید کاظم رشتی
را به برخی از شاگردان فرومایه ی سید نسبت می دهد و مدعی است که شیخ و سید و طرفداران حقیقی آنان، از این نوع ادعاها،
بیزارند و در حقیقت، خود علمای شیخیه بودند که به جنگ مدعیان «رکنیت » یا «ناطقیت » و «بابیت » رفته اند . (۸)
تفاوت آرا میان شیخیه ی کرمان و آذربایجان
شیخیه ی کرمان و آذربایجان، در اعتقادات، خود را پیرو آرای شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی می دانند، اما در فروع دین و
اعمال، با هم اختلاف نظر دارند . کرمانی ها، از شیوه ی اخباریگری پیروی می کنند و به تقلید از مراجع اعتقاد ندارند، اما شیخیه ی
آذربایجان، به اجتهاد و تقلید معتقدند و از مراجع تقلید خودشان پیروی می کنند .
البته، در عقاید نیز شیخیه ی آذربایجان بر خلاف شیخیه ی کرمان، خود نیز به اجتهاد می پردازند و آرای شیخ احمد و سید کاظم
را بر اساس تلقی خویش از احادیث تفسیر می کنند .
از دیگر اختلافات کرمانی ها و آذربایجانی ها، مسئله ی «رکن رابع » است . شیخیه ی کرمان، اصول دین را چهار اصل توحید و نبوت و
امامت و رکن رابع می دانند، اما شیخیه ی آذربایجان، به شدت، منکر اعتقاد به رکن رابع هستند (۹) و اصول دین را پنج اصل توحید
و نبوت و معاد و عدل و امامت می دانند . آنان، چنین استدلال می کنند که شیخ احمد احسایی، در ابتدای رساله ی حیاه النفس، و
سید کاظم رشتی در اصول عقاید، اصول دین را پنج اصل مذکور می دانند و در هیچ یک از کتب و رسائل این دو نفر، نامی از رکن
رابع برده نشده است . (۱۰)
د) شیخیه ی «بابیه »
از رویدادهای مهم در فرقه ی شیخیه پس از درگذشت سید کاظم رشتی، ادعای جانشینی وی از سوی میرزا علی محمد شیرازی و
اعلام حمایت برخی از عالمان شیخی و شاگردان سید از او بوده است . آن ادعا و این اعلام حمایت نا میمون، منشا بسیاری از
انحرافات عقیدتی و کفر و ارتداد رییس گروه و سایر طرفداران وی گردیده است .
چنان که اشارت رفت، ادعای «شیعه ی کامل » یا «رکن رابع » و «ناطقیت » در میان فرقه ی شیخیه، زمینه ساز ادعای «بابیت » و
پذیرش آن از سوی جمعی از طرفداران این فرقه شد که خود، فرقه ی مستقلی دیگری را تشکیل دادند و به نام «بابیت » شناخته
شده اند .
ادعای دروغین «بابیت » ، هر از چند گاهی، از زمان ائمه علیهم السلام تا قرن حاضر، کم و بیش رواج داشته است، اما هیچ یک از
مدعیان دروغین آن، به اندازه ی میرزا علی محمد باب، جامعه ی اسلامی را به انحراف نکشاند . علاوه بر آن – چنان که خواهد آمد
– میرزا علی محمد باب، غیر از ادعای دروغین بابیت، ادعای دیگری را مطرح کرد که زمینه ساز فرقه ی دیگری به نام «بهائیت » شد
.
به توفیق الهی، در ادامه ی این سلسله مقاله ها، جوانب موضوع را پیگیری می کنیم . اینک به معرفی فرقه ی «بابیه » می پردازیم .
بنیانگذار فرقه ی «بابیه »
فرقه ی «بابیه » به دست میرزا علی محمد شیرازی، ملقب به «باب » تاسیس شد . بابیه، او را «حضرت اعلی » و «نقطه ی اولی » هم لقب
داده اند . وی، فرزند سید رضای بزاز است . (۱۱) او، در یکم محرم سال ۱۲۳۵ هجری، مطابق با ۱۳ اکتبر ۱۸۱۹ میلادی، در شیراز به
دنیا آمد . (۱۲) مادر او، فاطمه بیگم نام داشت . در طفولیت، پدرش وفات کرد و او تحت حمایت عموی خود حاجی سید علی
ربیت یافت .
وی، تحصیلات ابتدایی اش را در شیراز آغاز کرد و در نوجوانی به بوشهر رفت و نزد شخصی به نام شیخ محمد که به «شیخ عابد»
شهرت داشت، به تحصیل پرداخت . (۱۳)
شیخ عابد که از شاگردان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بود (۱۴) در بوشهر (ایران) به تعلیم و تربیت و تدریس اشتغال
داشت . سید علی محمد، نزد او، به خواندن و نوشتن پرداخت و قسمتی از ادبیات فارسی و عربی و کلیات مطالب و آموزه های
شیخیه را آموخت و بدین ترتیب از همان دوران، با نام رؤسای شیخیه (احسایی و رشتی) آشنا شد .
تحصیل و تجارت «باب »
تحصیلات سید علی محمد، اندک بود . او، در نوشتن مطالب به زبان فارسی و بویژه عربی، دچار اشتباهات فاحش شده که نشانه ی
عدم اطلاع کافی وی از ادبیات زبان عربی و فارسی است . او، پس از مدتی کوتاه که به تحصیل پرداخته بود، دست از آن کشید و در
هفده سالگی، همراه دایی خویش، میرزا سید علی تاجر، شغل پدر را پیشه ی خویش ساخت . (۱۵) وی، حدود پنج سال در «بوشهر» که
دارای هوایی گرم است، اقامت گزید و با داد و ستد در بندر بوشهر، زندگی خویش را می گذراند .
برخی آورده اند، چون وی، مجذوب مسایل مذهبی بود، در پناه قیافه ی محجوب و چهره ی زیبا و حسن خلق و سلوک با مردم،
توانست عده ای را به سوی خود جلب کند . (۱۶)
حضور در مجلس درس سید کاظم رشتی
سید علی محمد، پس از توقف پنج ساله در بوشهر، با رها کردن تحصیل و تجارت، به شیراز بازگشت و از آن جا به مکه سفر کرد،
سپس برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام و تحصیل علم، به کربلا رفت و در آن جا، به جهت سنخیت فکری و شنیدن آوازه ی
سید کاظم رشتی – شاگرد و جانشین و مفسر آرای شیخ احمد احسائی – به وی گرایش پیدا کرد .
چنان که پیش از این آورده ایم، شیخ احمد احسایی، معتقدات باطل اش را به بعضی از شاگردان اش، از جمله سید کاظم رشتی
انتقال داد . از مهم ترین آن افکار، در ارتباط با بحث ما، ترکیب معجونی از افکار غلوآمیز درباره ی ائمه ی اطهار علیهم السلام و این
که آنان «مظاهر تجسم یافته ی خدا» یا «خدایان مجسم »اند و این که لازم است در هر زمان، یک نفر میان مردم و امام زمان، «باب » و
«واسطه ی فیض روحانی » باشد، می توان یاد کرد.
سید علی محمد، در مدت توقف خود در کربلا – که ظاهرا، دو یا سه سال طول کشید – در سلک شاگردان و مریدان سید کاظم
رشتی در آمد و مورد توجه استادش قرار گرفت . (۱۷)
وی، در مدتی که نزد سید کاظم رشتی شاگردی می کرد، با مسائل عرفانی، و تفسیر و تاویل آیات قرآن و احادیث و مسائل فقهی به
روش شیخیه، آشنا شد و از آرای شیخ احسایی هم آگاهی یافت . (۱۸) علاوه، هنگام اقامت در کربلا، از درس ملا صادق خراسانی که او
نیز مذهب شیخی داشت، بهره گرفت و چندی نزد وی بعضی از کتب ادبی متداول آن ایام را فرا گرفت . (۱۹)
سید علی محمد، در سال ۱۲۵۷ هجری قمری به شیراز بازگشت و هرگاه فرصت می یافت، کتاب های دینی را مطالعه می کرد . به
گفته ی خودش:
و لقد طالعت سنا برق جعفر العلوی و شاهدت بواطن آیاتها (۲۰) ;
همانا، کتاب «سنابرق » اثر سید جعفر علوی [مشهور به کشفی] را خواندم و باطن آیات اش را مشاهده کردم » .
ریاضت غیرشرعی، گام نخست انحراف
سید علی محمد شیرازی، پیش از ابراز ادعاهای دروغین خویش، به ریاضت های سخت و بی فایده مشغول گردید . وی، در ایامی که
به تجارت پرداخته بود، کم کم، دست از آن کشید و در آن ایام، ذوق ریاضت و ذکر و فکر و مراقبه ی غیر شرعی که شیوه ی دراویش
و صوفیه بود، در سرش افتاد و لذا به ریاضت های غیر شرعی و غیر معمول و طاقت فرسا پرداخت . شاید از همین رو باشد که بعضی
گفته اند، انجام دادن ریاضت های سخت، اعتدال مزاج و حواس او را بر هم زد و اختلالی در افکارش پدیدار گردید . در این باره
آورده اند:
روزها، در آن آفتاب گرم که حدتی به شدت دارد، سر برهنه ایستاده به دعوت عزائم، عزیمت تسخیر شمس داشتن، تا تاثیر حرارت
شمس، رطوبت دماغ اش را به کلیه، زایل، به روز شمسات اش نایل ساخت . (۲۱)
از همان سنین نوجوانی، علامات عدم تعادل روحی در او آشکار بود . به کارهای غیر متعارف دست می زد، و طبیعتا، خرافه گرا بود .
به «اوراد» و «طلسمات » – که رمالان و افسونگران نادان و حرفه ای، جهت ارتزاق و گول زدن ساده لوحان به کار می بردند – سخت
علاقه مند و پا بند بود و گاه با همین طلسمات بی اساس و اوراد – به زعم خود – به تسخیر جن و یا تسخیر «قوای فلکی » و «روح
خورشیدی » می پرداخت! چنان که در هوای گرم تابستان بوشهر، هنگام بلندی آفتاب، بر بالای بام می ایستاد و برای تسخیر آفتاب،
اوراد مجعوله می خواند و حرکات ریاضت کشان قدیم هندی را تقلید می نمود» . (۲۲)
پس وی، گذشته از دل بستگی به اندیشه های شیخی و باطنی، به «ریاضت کشی » نیز مایل بود و به هنگام اقامت در بوشهر، در
هوای گرم تابستان، از سپیده دم تا طلوع آفتاب و از ظهر تا عصر، بر بام خانه رو به خورشید، اورادی می خواند . (۲۳)
این وضعیت، تاثیر زیادی در روحیه ی او باقی گذاشت و زمینه ی انحراف اعتقادی را فراهم ساخت .
ماجرای پیدایش فرقه ی «بابیه »
ادعای «بابیت » زمانی آغاز شد که سید کاظم رشتی از دنیا رفت و سید علی محمد شیرازی جانشین وی شد . همان گونه که در
قسمت پیشین مقاله گفته شد، «شیخیه » ، در معارف دینی، فقط به چهار رکن اعتقاد دارند: ۱- توحید; ۲- نبوت; ۳- امامت; ۴-
اعتقاد به شیعه ی کامل (رکن رابع) که نیابت خاصه ی امام زمان علیه السلام مخصوص او است .
آنان معتقدند که طریق نیابت خاصه، پس از نواب چهارگانه (۱- عثمان بن سعید عمروی; ۲- ابوجعفر مح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 