پاورپوینت کامل با انتظار در خیمه اش درآییم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل با انتظار در خیمه اش درآییم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل با انتظار در خیمه اش درآییم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل با انتظار در خیمه اش درآییم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱
اشاره:
انتظار آمادگی است در معرفت و احساس و رفتار آدمی . معرفت به امام عشق به او را در دل می آورد و زمینه ساز تحول در رفتار و
عمل آدمی می شود و او را لایق درآمدن به خیمه ی امام می کند .
مهدی باوران و مهدی یاوران، بر اساس فرهنگ انتظار، مهندسی اجتماعی خود، و هندسه فکری مهدویت را در سه محور «رغبت
اجتماعی » ، «شکایت اجتماعی » ، و «استعانت اجتماعی » پایه ریزی و پی گیری می کنند تا در زمره ی زمینه سازان ظهور آن حضرت
قرار گیرند .
دوستان اهل بیت، گاهی در تصور خویش می پندارند که ما از دیدار امام خود محروم هستیم و توفیق، ما را یار و یاور نگشته است و
باخود، نجوا کنان، می گویند: ای کاش، محضر امام را درک می کردیم و با درک حضور او و کسب بی واسطه معارف از آن جناب،
سعادت دنیا و آخرت را به آغوش می کشیدیم .
آه و ناله ی آنان، به گونه ای بلند است که تمامی مشکلات را در همین می دیده و می دانند و از همین روست که اوج همت آنان،
«رؤیت » جمال دل آرای او گشته و در طلب او هستند و برای «دیدن » او، حاضرند جان خود را تقدیم کنند .
تب و تاب آنان; توان را از آنها ربوده است و با خلوت ها و اشک ها و اشعار جان سوز، همراه ساخته است .
آنان، این گونه، با خود، «فرهنگ انتظار» را مشق می کنند و چشم به راه آن یوسف سفر کرده هستند .
بحث در آن است که «انتظار» ی که این همه از آن داد سخن رفته است، آیا تمامی کار کردش به همین میزان است و به همین قلمرو
ختم می شود؟ یا آن که فراتر از این هاست؟
مفهوم انتظار
انتظار، حالتی است نفسانی که آمادگی برای آن چه انتظارش را می کشیم، از آن بر می آید . ضد انتظار، یاس و نا امیدی است . هر
قدر که انتظار، شدیدتر باشد، آمادگی و مهیا شدن قوی تر خواهد بود . نمی بینی اگر مسافری داشته باشی که در انتظار مقدمش
به سر می بری; هر چه هنگام آمدنش نزدیک تر شود، مهیا شدن ات، فزونی می یابد، بلکه از شدت انتظار چه بسا خواب از دیدگان
ات ربوده می شود .
همان طور که «مراتب انتظار» ، از این جهت، متفاوت است، «از جهت محبت » نسبت به کسی که در انتظارش هستی نیز، مراتب،
متفاوت دارد . پس هر چه محبت، شدیدتر و دوستی بیش تر باشد، مهیا شدن برای محبوب، زیادتر می شود . (۱)
انتظار، آماده باش و تحصیل آمادگی های لازم است برای آن چه که مورد نظر است، انتظار، آماده باشی در سایه صبر و مقاومت
است . امام صادق علیه السلام فرموده است:
من دین الائمه انتظار الفرج بالصبر (۲)
یکی از نشانه های دین امامان انتظار فرجی است که به صبر حاصل آید .
عن الرضا، عن آبائه علیهم السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
«افضل اعمال امتی انتظار فرج الله عزوجل » (۳) و «افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزوجل » (۴)
امام رضا علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند که برترین اعمال امت من، انتظار فرج از ناحیه ی خداوند
عزوجل است .
«انه سال عنه رجل: ای الاعمال احب الی الله عزوجل . قال: انتظار الفرج .» (۵)
مردی از امیر المؤمنین علیه السلام پرسید: «کدامین اعمال، نزد خداوند عزوجل، محبوب تر است؟ حضرت فرمودند: «انتظار
فرج »
«قال امیر المؤمنین علیه السلام: انتظروا الفرج ولا تیاسوا من روح الله; فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج » (۶)
در همین باره، حضرت امیر علیه السلام فرموده اند: خود را آماده ی فرج سازید و منتظر فرج باشید و در این مسیر از روح و
حمت خدا، نا امید و مایوس نگردید; زیرا که محبوب ترین «اعمال » نزد خداوند عزوجل، انتظار فرج و کسب آمادگی برای فرج و
حکومت مهدی علیه السلام است .»
در این حدیث، حضرت، از یاس و نا امیدی، پرهیز می دهند تا طولانی بودن غیبت و مشکلات آن دوران، توان را از منتظران نرباید
و آنان را در صف منتظران پابرجا بدارد .
با توجه به این روایات، معلوم می شود که انتظار، تنها، یک «حالت روحی » نیست، بلکه احوال روحی جریان یافته و شکل گرفته ای
است که به اقدام و عمل می انجامد . از همین رو است که «افضل الاعمال » و «احب الاعمال » فرموده اند و آن، در سایه ی صبر و
استقامت باید باشد و به دور از هر گونه یاس و نا امیدی .
آری، این گونه انتظار و آمادگی را در دوران غیبت، مشق یاوران مهدی دانسته اند و آن را نصیب مهدی یاوران شمرده اند . پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
یا علی: آگاه باش که بالاترین مردم، به لحاظ یقین; گروهی هستند که در آخر الزمان خواهند بود و با توجه به این که پیامبر را درک
نکرده اند و با او نبوده اند و حجت و امام هم، از آنان غایب بوده است، در عین حال، از روی نوشته بر کاغذ سفید ایمان آورده اند . (۷)
در حدیث دیگر می فرمایند:
«افضل العباده انتظار الفرج » (۸) برترین عبادت، انتظار فرج است . امیر المؤمنین می فرمایند: «افضل عباده المؤمن انتظار فرج الله »
(۹)
این سان است که مهدی یاوران عصر غیبت، در شب دیجور و سختی ها، ایمان گران سنگ خویش را پایه گذاری می کنند و ثابت
قدم می مانند و از برترین اعمال، با وجود سخت تر بودن اش، بهره می یابند; زیرا، «افضل الاعمال احمزها» (۱۰) در زمان غیبت،
دشمنان، تمامی نقشه ها و طراری های شیطانی خود را به میدان می آورند تا ره زنی کنند و ایمان پیروان آن عزیز را نشانه روند .
تنها، کسانی می توانند به دام آنان گرفتار نیایند که در سه ی حیطه ی «شناخت » ، «عاطفه » و «رفتار» ، آماده باشند; زیرا، این ها، سه
حوزه ی وجودی انسان را در بینش، و گرایش و عمل، شکل می دهند .
امام صادق علیه السلام در ذیل آیه ی شریفه صد و پنجاه و هشتم سوره ی مبارکه انعام «آیات پروردگارت ظاهر گردد، برای کسی
که از پیش ایمان نیاورده باشد، یا با ایمان اش، خیری حاصل نکرده باشد، ایمان آوردن اش سودی ندارد» فرمود: «منظور از آن روز،
هنگام خروج قائم منتظر از ما خاندان است » (۱۱)
از این گونه روایات به دست می آید که وظایف دوران غیبت، باید با ایمان و عمل خیر، رقم بخورد و در غیر این صورت، هیچ
فایده ای نخواهد داشت .
در دوران غیبت، «ایمان و عمل » به کار آید و آمادگی می آفریند و منتظران را در حال آماده باش نگه می دارد . اگر این آمادگی ها، در
سه محور شناخت و عاطفه و رفتار نباشد، در وقت خروج و قیام حضرت، نه تنها سودی به همراه نخواهد داشت، بلکه از بعض
روایات چنین به دست می آید که چه بسا این گونه افراد، پس از ظهور، در گروه مخالفان و دشمنان قرار گیرند و عده ای که شبیه به
خورشید پرستان و ماه پرستان بوده اند، از پیروان آن نازنین باشند . (۱۲)
آمادگی در حیطه شناخت
از این رو است که در روایات، تاکید فراوان دارد که معرفت امام را جدی باید گرفت . در حدیثی است که دعای عرفان را بخوانید:
«اللهم عرفنی نفسک . . . اللهم عرفنی حجتک; فانک ان لم تعرفنی حجتک ظلمت عن دینی »
در فراز آخر این دعا، از خداوند می خواهیم که «حجت » خودش را برای ما معرفی کند و بیان می کنیم که اگر چنین نشود، به وادی
گمراهی دینی خواهیم غلتید .
در روایات فراوانی آمده است که اگر امام زمان خویش را نشناسیم، همانند مردم دوران جاهلیت، از دنیا خواهیم رفت .
همه ی این ها نشان از آن دارد که مسئله ی معرفت و شناخت امام، از اهمیت زیادی برخوردار است . (۱۳)
زراره از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
«امام خودت را بشناس، زیرا، هر گاه، امام خود را شناختی، تقدم یا تاخر این «امر» ، زیانی به تو نرساند .»
یعنی، چه آن که دولت حق، زود ظاهر شود و یا دیر، برای تو مساوی خواهد بود و زیانی نکرده ای; زیرا، زیان، برای کسی است که
امام اش را نشناخته است .
«اعرف امامک فانک اذا عرفته لم یضرک، تقدم هذا الامر او تاخر» (۱۴)
«کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد، مانند مردم جاهلیت مرده است و هر کس بمیرد و امام اش را شناخته باشد، تقدم و تاخر
این «امر» حکومت مهدی آل محمد او را زیان ندهد . اگر کسی بمیرد و امام خود را شناخته باشد، مانند کسی است که در خیمه ی
امام قائم همراه او باشد .» (۱۵)
این دسته روایات، به خوبی، گزارش از آن دارند که شیعه، همواره «جریان پیوسته ی انتظار» بوده است .
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا امام عسکری علیه السلام همه، از «انتظار» سخن رانده اند و فرهنگ سازی فرموده اند و نشان
از کوهسار حکومت مهدی آل محمد داده اند، و مشتاقان حکومت مهدی را بشارت و نوید داده اند که با شناخت و معرفت از امام و
خط امامت معصومان علیهم السلام در خیمه ی امام قائم در آمده اند، هر چند که قبل از خروج و قیام آن حضرت، به چنگ مرگ
در آیند و فرصت تشرف به محضر آن عصاره ی هستی را در نیابند . (۱۶)
آمادگی در حیطه عاطفی
برای انتظار، باید پیمانه ی مودت خویش را از نور موالات خاندان پاکی ها (معصومان علیه السلام) سرشار کرد .
«و ان تملا . . . مودتی نور الموالاه لمحمد و اله: (۱۷) »
زیرا در سایه سار فرهنگ «موالات » پاکان و پاکی ها همه ی مفاسد دنیوی ما در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی، اصلاح می گردد:
«بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ماکان فسد من دنیانا» (۱۸)
واژه ی «موالات » دارای دو مفهوم است . این دو معنا، مانند دو رکن همراه با هم، معنا بخش ماده ی «موالات » اند . واژگان «دوستی »
و «پیروی » با هم، «موالات » را در ذهن ها به تفسیر تصویر می کشند .
«موالات » به حکم باب «مفاعله » ، امری است متقابل، یعنی، ما شیعیان، خاندان اهل بیت را دوست می داریم و از آنان اطاعت
می کنیم، و آنان نیز ما را دوست داشته و توسلات و تقاضاهای ما را اجابت کرده و ما را شفاعت می کنند .
سید ابن طاووس رحمه الله می گوید: سحرگاهی، در سرداب مقدس حضرت در سامره، نوای آن عزیز را شنیدم که می نالید و
می فرمود: «اللهم! ان شیعتنا خلقت من شعاع انوارنا، و بقیه طینتنا; پروردگارا! شیعیان ما، از پرتو انوار ما خلق شدند و از زیاده ی
گل ما سرشته گردیدند . (۱۹)
ابو ربیع شامی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: از عمر و بن اسحاق، حدیثی نقل شده که:
دخل علی امیر المؤمنین علیه السلام فرای صفره فی وجهه . قال: ما هذه الصفره؟ فذکر وجعا به . فقال له علی علیه السلام، انا
لنفرح لفرحکم و نحزن لحزنکم، و نمرض لمرضکم، و ندعو لکم، فتدعون فنؤمن . قال عمرو: «قد عرفت ما قلت، و لکن کیف ندعو
فتؤمن؟» فقال: «انا سواء علینا البادی و الحاضر» . فقال ابو عبدالله علیه السلام: «صدق عمرو .» (۲۰)
وارد بر امیر مؤمنان شد و حضرت، در صورت او، زردی مشاهده کرد . فرمود:
این زردی چیست؟ گفت که دردی دارد . حضرت فرمود: «ما، با شادی شما، شاد می شویم، و از غم شما اندوهناک، و از مریضی شما
مریض می گردیم، و برای شما دعا می کنیم، پس شما هم دعا می کنید .
و ما آمین می گوییم .» عمر و گوید: گفتم: «آن چه فرمودی، فهمیدم، اما چه گونه بر دعای ما آمین می گویید؟
فرمود: «برای ما، مسافت دور و نزدیک فرقی ندارد .» امام صادق فرموند: «عمرو، راست گفت .»
به خوبی مشاهده می شود که موالات، دو طرفی است و از روایات به دست آمد که آن عزیز، با محبت خروشان خود، به شعیان خود
نظر دارد . مگر نه آن است که یوسف گمشده، «رحمت موصوله » (۲۱) و مهر بی کران و رحمت پیوسته ی الهی است .
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«خداوند، رحمت کند بنده ای که ما را نزد مردم محبوب کند و ما را در معرض دشمنی و کینه توزی آنان قرار ندهد . همانا، به خدا
سوگند، اگر سخنان زیبای ما را برای مردم روایت می کردند، به سبب آن، عزیزتر می شدند و هیچ کس نمی توانست بر آنان وصله ای
بچسباند، ولی یکی از آنان کلمه ای را می شنود، پس ده کلمه از پیش خود بر آن می افزاید .» (۲۲)
آری پیمانه ی مودت و دوستی را باید از نور موالات محمد و آل محمد مودتی سرشار و سرریز کرده که اجر زحمات رسول و پاداش
رسالت آن سترگ است همچنان که در آیه چنین آمده است «لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی » . (۲۳) برای رسالتم هیچ اجر و
مزدی از شما نمی خواهم مگر دوستی اهل بیتم و در آیه دیگر چنین آمده که: «و مااسالکم من اجر فهولکم » (۲۴) سود و ثمره ی این
محبت و علاقه، به خود ما باز می گردد و ما را به پاکان و پاکی ها وصل می کند و به اوج و رفعت می کشاند و این گونه است که «فائز»
می شویم: «فاز الفائزون » بولایتکم (۲۵) در سایه ی ولایت پاکان است که رستگاران، به رستگاری دست یافته اند و از «ذلت خوض و فرو
رفتن » به «عزت فوز و سر بر کشیدن » نائل گشته اند . در آیه ای دیگر می خوانیم:
«ما اسالکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا» ; (۲۶)
فقط، از کسانی که بخواهند راه را بیابند و حرکت کنند، رسول، مزد رسالت را می خواهد . در دعای ندبه نیز آمده است:
«فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک (۲۷) » ;
همانا تنها، این خاندان راه به سوی خدا هستند و طریقه ی کسب رضوان اویند
در سه آیه یاد شده سخن از آن است که اجر و پاداش رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله;
الف) مودت امت;
ب) آن اجر، برای خودتان است;
ج) آن اجر، فقط از آن کسی است که خواسته باشد راه یابد .
این عاطفه ی سرشار است که می تواند به گام های ما، توان دهد و آن را در «سبیل » و راه خدا همراه با ثبات و استواری، به حرکت و
جریان بیندازد، و با این محبت به حجت خدا است که با تمام وجود، نجوا می کنیم:
«السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک » (۲۸)
تو ای حجت خدا! – تنها راه هستی و من، سرشار از عشق تو هستم و با تو آغاز می کنم و با تو ادامه می دهم و تنها، تو، شفیع و همراه
من، در آغاز و در ادامه هستی . (۲۹) راستی، کبوتر دل من، در کدامین آسمان باید پرواز کند و در کدامین آستان باید آشیانه گزیند؟
جز آسمان پاکی ها که راه نجات و سعادت و رشد مرا به همراه دارد و آستان پاکان، که پناهی مهربان و دل سوز، راهی هست؟
تو، آگاه به تمامی راه هستی و آزاد از تمامی جاذبه ها; تو، خلق را برای خدا می خواهی و در جهت او به حرکت می داری و آنان را به
قله های «قرب » و «رضوان » رهنمون می سازی . (۳۰)
آمادگی در حیطه رفتاری
در حدیثی که از امام صادق علیه السلام روایت شده است، معلوم می شود که از وظایف زمان غیبت، آن است که باید ایمان داشته
باشند و کارهای خیر، انجام دهند نه که دست روی دست بگذارند، و صرفا بالقلقه ی زبان بگویند، ما منتظریم که در این صورت،
ایمان شخص، هیچ سودی نخواهد داشت .
آن حضرت، در معنای آیه ی شریف:
«وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات یستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی
ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا» (۳۱)
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند وعده فرموده که آنان را در زمین خلیفه گرداند چنانچه پیشینیان
را خلیفه کرد و دین پسندیده ی آنان را بر همه ادیان مسلط گرداند و آنان را پس از آن که ترسناک بودند ایمنی عطا کند تا تنها مرا
پرستش کنند و چیزی را شریک من قرار ندهند .
فرمود: درباره ی قائم و یاران اش، نازل شده است . (۳۲)
دوران دولت مهدی، به تعبیر قرآن، دوران عباد صالح است، یعنی، آنان که صالح اند، وارث زمین می شوند . آیا انتظار این دوران،
بدون گرایش به صلاح و زمینه سازی برای شایستگی، درست است، یا انتظاری است کاذب؟ مگر نه این است که ما به انتظار
وعده ی «زمین را بندگان صالح به ارث می برند» (۳۳) نشسته ایم؟ اگر منتظر این معنا هستیم و انتظاری راستین داریم، باید نخست،
در زمره ی عباد صالح در آییم، آن گاه طالب نویدی که به آنان داده اند، باشیم; زیرا، که این نوید را به هر کسی نداده اند، بلکه از آن
گروهی است که اهل صلاح اند . اگر جز این باشد، آن روزگار هم، باز روزگار فساد و ناشایستگی ها است، نه شایستگی ها! این است
که نخست، باید صالح باشیم و این است که خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد، باید خود صالح باشد . (۳۴)
ابوبصیر، از امام صادق علیه السلام نقل می کند که روزی، آن حضرت فرمود: آیا شما را خبر ندهم از چیزی که خداوند هیچ عملی
را از بندگان، بدون آن نمی پذیرد؟ عرض کردم: بله; بفرمایید .
فرمود: «گواهی دادن بر این که معبودی به جز الله نیست، و این که، محمد «ص » بنده ی او و فرستاده ی او است و اقرار کردن به هر
آن چه خداوند به آن فرمان داده است، و دوستی از برای ما; و بیزاری از دشمنان، و تسلیم شدن به آنان و پرهیز و کوشش و
اطمینان داشتن، و چشم به راه قائم بودن . سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت خدا بخواهد، آن را پیش خواهد
آورد . سپس فرمود:
«هرکس که از بودن اش در شمار یاران امام قائم، شادمان است، باید به انتظار باشد و با همین حال انتظار، به پرهیز و اخلاق نیکو
رفتار کند . پس اگر اجل اش فرا رسید و امام قائم، پس از مرگ او قیام کرد، پاداش او، همانند پاداش کسی است که امام قائم را
درک کرده باشد . پس کوشا باشید و به انتظار بنشینید . گوارا باد بر شما ای گروهی که مشمول رحمت خدایید!» (۳۵)
«فرهنگ انتظار» ، به گونه ای در حیطه ی عمل و رفتار منتظر اثر می گذارد که آمادگی او، به رفتار پیوسته و همیشگی تبدیل
می شود . از همین رو است که با انگیزه ای قوی، هر صبح و در آغاز کارهای روزانه ی خود، اصول آماده باشی و اساس آمادگی ها را با
خود باز خوانی می کند و میثاق و پیمان اش را تجدید کرده و نشاطی دیگر می بخشد:
«اللهم: انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا و ماعشت من ایامی عهدا و عقدا و بیعه له فی عنقی لا احول عنها ولا ازول ابدا» (۳۶)
در هر صبح و بامداد، این سان، روح خود را در باغ واژه های دل نشین، سیر می دهد و از عزمی راسخ و خلل ناپذیر، سخن می راند و
این گونه اساس نامه خود را که برگردن داشته است تجدید می کند پیمانی را که با امام خود بسته ومتعهد گشته بود دوباره تجدید
می سازد و میثاق خود را با امام خود گره زده و منعقد می نماید تا عهد او از عقد و استحکام برخوردار شود و در نهایت، با پیمان
مستحکم خود، تمامیت هستی خود را برای خریدن یوسف گمشده، به بازار می برد تا در گروه خریداران آن نازنین، به صف دراید و
«بیع و شراء» کند و بیعت را تجدید، و این سان است که نفی می کند هر گونه بیعت با دیگران را . آمادگی برای او، رفتاری استوار و
بدون برگشت و زوال ناپذیر گشته است . از این رو، آرمان پاک و مقدسی در بوستان وجودش، جوانه می زند و شوق شکفتن، او را بی
قرار می سازد، و فریاد بر می کشد که «بار خدایا: مرا از نصرت دهندگان و یاوران او قرار بده .» و با این «یاری و یاوری » ، می خواهد . با
سرعت و بدون فرصت سوزی، در جهت برآورده شدن حاجت های مولایش کوشا باشد، و همه ی زحمات اش نشان از فرمان و دستور
او داشته باشد . دغدغه ی او فقط، حمایت از دلدارش است، نه آن که دل مشغول خود و یا دیگری باشد . از این رو، در
ریافت خواسته ها و اراده اش و بر آوردن آن ها، سبقت گیرنده است، و در این مسیر، آماده است تا مستانه جام شهادت را در پیش گاه
او و یا پیشاپیش، سر کشد و خود را فدای او سازد . (۳۷)
رفتار منتظر، نشان از «تجدید عهد و عقد و بیعت » و بازخوانی مستمر و زوال ناپذیر آن ها و نشان از شکفتن جوانه های آرمانی این
گونه دارد:
«اللهم اجعلنی من انصاره » (نصرت و یاری او)
«و اعوانه » (اعانت و یاوری او)
«والذابین عنه » (از دفاع کنندگان و حامیان او)
«والمسارعین الیه فی قضاء حوائجه » (از سرعت گیرندگان به سوی او در بر آوردن حاجات اش .)
«و الممتثلین لاوامره » (و از اطاعت کنندگان دستور هایش)
«و المحامین عنه » (و از طرفداران او)
«و السابقین الی ارادته » (و از سبقت گیرندگان به خواست و اراده اش)
«و المتشهدین بین یدیه » (طالب آن هستند که جام شهادت را لاجرعه در پیش گاه و پیشاپیش او، سر کشند) (۳۸)
اثر انتظار
انتظار و آماده باش، «صبر» در برابر مشکلات و برخوردها و «ذکر» در برابر فتنه های غفلت زا و «بصیرت » در برابر «شبهات » مهاجم
را فراهم می آورد .» (۳۹)
صبر
کسی که برای مشکل، جایی را در نظر گرفته و آن را در طرح محاسبه کرده، غافل گیر نمی شود و صبرش را از دست نمی دهد . این،
طبیعی است که اهداف، به نسبت عظمت و اهمیت شان، مقدمات بخواهند و مشکلات داشته باشند، ولی این طبیعی نیست که
به خاطر این مشکلات، به جزع و فریاد و یا ذلت و ضعف روی بیاوریم، که آدمی، با ترس ها، به قدرت رسیده و با عشق ها، کوه ها را بر
دوش کشیده است .
آدمی، آموخته است که چه گونه ترس و عشق رابه قدرت و عمل تبدیل کند و چه گونه برای مشکلات، راه حل هایی بیابد . و
طبیعی است که راه حل های دوره ی انتظار، از بحران های هجوم مشکلات بکاهند و صبر را مغلوب حوادث نسازند . (۴۰) پیامبر اکرم
صلی الله علیه و آله می فرماید:
«طوبی للصابرین فی غیبته . . .» (۴۱) ;
خوشا به حال صابران و شکیبایان دوران غیبت آن حضرت . . .
ذکر
همان طور که مشکلات و مصایب و حوادث در میان هست، همینطور فتنه ها و جلوه ها و وسوسه ها و زینت ها هم در میان هست و
ناچار، هر کدام از این فتنه ها و جلوه ها و وسوسه ها و زینت ها، دل را می لرزاند و غفلت را می پروراند .
در نتیجه، مردانی که از دریاها گذشته بودند، در استکانی غرق می شوند و با جرعه ای گلوگیر، از پای می افتد . آن چه باعث امن و
رضایت می شود و آن چه که از غفلت ها و چنبره ی فتنه ها و جلوه ها و زینت ها و وسوسه ها می رهاند، همین «ذکر» است که از هجوم و
وساوس و فتنه ها، پی به ارزش ها ببری و به جای «غفلت » ، به «بصیرت » برسی .
در سوره ی اعراف، آیه ی دویست و یک آمده است
«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون .»
کسانی که به مرحله ی تقوا رسیده اند و در کلاس اطاعت نشسته اند، آن جا که گردبادی از شیاطین بر آن ها حلقه را تنگ کند و
شیاطین، آنان را محاصره کنند، در این هنگام، «متذکر» می شوند و از «هجوم شیاطین » به خود می آیند و به «بصیرت » می رسند و
راه را در میان «شبهات » می یابند .
راستی که خدا، چه گونه هدایت می کند و از هجوم شیاطین، به جای غفلت، ذکر و بصیرت را به اهل طاعت عنایت می فرماید و
آنان را در میان «شبهات » راهنمایی می کند . این، بهره ی کسانی است که آمادگی داشته اند و «انتظار» می کشیده اند . (۴۲)
بصیرت
فتنه ها، همان طور که در دل، «غفلت و تعلق » می آورند، در ذهن هم «شبهه » سبز می کنند و تو می مانی که با این همه قدرت، چه
گونه می توان بر خورد کرد و با این همه ضعف و تشتت، چه گونه می توان بر پا ایستاد و نظم نوین جهانی را، به زیر پا گرفت . ولی
نکته، همین است که اگر منتظران، اقدامی نکردند و تقدیر و تدبیر و تشکل و تربیتی را نیاوردند و باری بر نداشتند، آن وقت، ظلم
مملو، خود، زمینه ساز قسط کامل است، که سیاهی، زمینه ساز نور است و در دل تاریکی، چراغ ها بارور می شوند . (۴۳) در سوره ی
یوسف می خوانیم:
«قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی » (۴۴) ;
بگو راه من این است که دعوت به سوی خدا می کنم، بر اساس بصیرت، من و پیروان من، چنین هستند .
با بصیرت بخشی است که می توان شیعیان منتظر را از طوفان فتنه ها و شبهه ها رهایی بخشید و تواصی به حق کرد و توضیح داد
که از مدار حق و صاحب زمان غفلت نورزند و جدا نشوند .
این جا است که امام هادی علیه السلام می فرماید:
اگر پس از غیبت قائم شما، از دانشمدان کسانی نباشند که مردم را به سوی امام زمان علیه السلام بخوانند و به جانب او راهنمایی
کنند و با برهان های خدایی، از دین اش پاسداری کنند و بندگان ضعیف خدا را از شبکه های ابلیس و یاران او، و از دام های دشمنان
اهل بیت علیه السلام که زمام دل ضعیفان شیعه را گرفته اند، همچون که سکان کشتی را رهایی بخشند، کسی به جای نمی ماند،
مگر این که از دین خدا بر گردد . چنین دانشمندانی، نزد خداوند، از گروه برتران به شمار می آیند . (۴۵)
و این گونه باید دانشمندان، مهندسی اجتماعی خود را در جهت حفظ و بقای شیعه و زمینه سازی ظهور به جریان اندازند و راه را بر
شیاطین ببندند و از بصیرتی برتر و جلوتر از آنان بهره مند باشند:
«و بصرنا علی ما نکائده به » (۴۶) ;
خدایا بصیرتی بر ما عنایت کن که شیطان را کید و نیرنگ کنیم .
انتظار راهبردی است برای دوران
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 