پاورپوینت کامل تنها راه مروری بر زیارت حضرت صاحب الامر (۳) ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تنها راه مروری بر زیارت حضرت صاحب الامر (۳) ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تنها راه مروری بر زیارت حضرت صاحب الامر (۳) ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تنها راه مروری بر زیارت حضرت صاحب الامر (۳) ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

۴۲۷

اشاره

با گذر از مفهوم «حجت » به جایگاه بلند آن در گستره ی هستی راه می یابیم و در سایه سار هدایت آن، زاویه ی دید خود را فراسوی
شناسه های «آفاق » و «انفس » ، «سیر و نظر» می دهیم; تا با گشودن پنجره ی دل و جان، نسیم هدایت الهی را با تمام وجود لمس
کرده و از بینش اعتقادی – سیاسی شیعه توشه گیریم بنگریم که چگونه قامت بلند امامت، پهنای هستی را پوشش می دهد و باران
رحمت خویش را نازل می کند و سبب اتصال آسمان و زمین می گردد . و این گونه در سایه سار فرهنگ ولایت، نسل سلمانیان را
سامان دهیم و با دست یابی به «علم و ایمان، تا افق ثریای هویت سلمان گونه خود را بازخوانی کرده و خیل عظیم زمینه سازان ظهور
را شکل دهیم .

چکیده بر عربی

سلام بر حجت خدا، که هیچ گاه پوشیده نبوده و همچون خورشید در پس ابرها از وجودش نور می بارد و حیات می بخشد، با گذر از
مفهوم «حجت » مسئله امامت جایگاه و خاستگاه بلندی در هستی می یابد و زاویه ی می دید از قامت بلند امامت، به گستره هستی
توسعه می یابد . آنگاه این گستره بی هستی است که نیاز و عطش خود را فریاد می کند: «این السبب المتصل بین الارض والسماء» و
خود را وجود حجت خدا وابسته می داند و آن را سبب و علت اتصال آسمان و زمین می یابد از این روست که وجود حجت و امام را
منشا جهات می داند و در نبود حجت، عدم و نیستی را تفسیر می نماید . با همین نگاه است که سلام و درود خود را روانه ی محضر
شریف حجت خدا بر «من فی الارض و السماء» می نماییم و در نهایت، با دست یابی و بازخوانی هویت سلمان گونه خویش «علم و ایمان،
تا افق ثریا» خیل عظیم زمینه سازان و موطئان ظهور را راه اندازی می نماییم .

در نوشتار پیشین، سخن از «جنبش نرم افزاری علم و ایمان، تا افق ثریا» گفتیم; که در جای خود توانایی و پتانسیل تئوری شدن را
دارا می باشد . برای تولید فکر و اندیشه و ایجاد نهضت و جنبش نرم افرازی و حرکت به سمت تمدن اسلامی و فتح قله های بلند «علم
و ایمان » نیازمند مبنایی تئوریک و رویکردی قابل می باشیم; تا آن را سکوی جهش ساخته و فراسوی شکل گیری روحیه ی
تعالی طلبی . گام برداریم; همان گونه که امام صادق ( علیه السلام) به آن اشاره فرموده اند: سه چیز است که آدمیان را از
«تعالی طلبی » و دست یافتن به افق های بلند باز می دارد: کوتاهی همت و «انگیزش » ، کمی چاره جویی و «پژوهش » و ضعف در رنی و
«نگرش » بنابراین اگر بتوانیم ساز و کارهای لازم را به گونه ای فراهم آوریم که ما را از این گردنه ها به سلامت عبود دهد، بسیار مفید
و ضروری خواهد بود . از این رو هر چه زودتر باید سامانه تئوری راهیاب را به دست آورد و حرکت تولید فکر و اندیشه را بر اساس
آن آغاز نمود . ما درصددد دست یابی به سازه های «انگیزش » ، «پژوهش » و «نگرش » هستیم; تا با گذار از آن، سامانه ی تئوریک خود
را نشانه گریم . تاانگیزش شکل نگیرد، حرکتی خواهد بود; از طرف دیگر، میزان شتاب در پژوهش – به لحاظ کمی و کیفی – در
گرو میزان و اندازه ی انگیزش ها خواهد بود; به این معنا که مقدار پژوهش ما به قواره ی انگیزش ما بستگی خواهد داشت و
نتیجه ی پژوهش ما در قوت و ضعف نگرش ما اثر خواهد گذاشت .

از این رو به نظر می رسد که بتوانیم با تئوری جنبش نرم افزاری علم و ایمان، از گردنه ها و موانع «تعالی طلبی » گذر کنیم و به
جایگاه بلندی که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم) به آن اشاره فرموده اند، دست یابیم .

سه گروه از روایات است که فراوان ذکر کرده اند: الف) پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده اند: «والذی نفسی بیده، لو کان
الایمان منوطا بالثریا، لتناوله رجال من فارس (۱) ; قسم به ساحت آن کسی که جان من در دست قدرت او است; اگر ایمان در
ستاره ی ثریا هم باشد، مردانی از فارسیان آن را به دست خواهند آورد .»

همچین ابوبصیر از امام باقر ( علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمودند: «ان تتوا یا معشر العرب، یستبدل قوما غیرکم; یعنی
المولی (۲) ; ای گروه عرب! اگر از دین روی برگردانید; خداوند گروهی غیر از شما را جایگزین خواهد کرد; که مراد از آن افراد (که
جایگزین شما می شوند) مردمان موالی و فارسیان هستند .»

امام صادق ( علیه السلام) فرمودند: «لقد والله ابدل بهم خیرا منهم; الموالی (۳) ; قسم به خدا که خداوند به جای گروه عرب،
افرادی که بهتر از آنها هستند جایگزین خواهد نمود; یعنی موالی و فارسیان .»

ب) رسول گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «لوکان العلم منوطا بالثریا، لتناوله رجال من فارس (۴) ; اگر علم در
ستاره ی ثریا هم باش، مردانی از فارسیان آن را به دست خواهند آورد .»

ج) رسول گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «لوکان الدین متعلقا بالثری، لتناوله قوم من ابناء فارس (۵) ; اگر دین
در ستاره ی ثریا هم باشد، گروهی از فرزندان فارسیان آن را به جنگ آورند .» .

بنابراین «علم، ایمان و دین » گر چه در ستاره ی ثریا آشیانه گزیند، به شکار تیزپروازان و بلند همتان فارس درخواهد آمد . آن
حضرات در سخنان گهوبار خویش، اشاره به «هویت » بالنده ی نسل فارس و سلمانیان می فرمایند .

داستان هویت انسانها، داستان «فوز و خوص » آنها می باشد; که اگر در مدار هویت خویش تلاش و کوشش کنند، به فوز و سرفرازی
خواهند رسید و اگر خارج از مدار هویت خویش پرسه زنند، خوض نموده و در زمین خواهند رفت و دچار بحران هویت خواهند شد .

از این رو به نکاتی چند پیرامون «هویت » اشاره می کنیم:

مفهوم شناسی هویت:

در فرهنگ لغت «معین » آمده است: «هویت » یعنی آنچه باعث تشخص فرد می شود . در این صورت، هویت، حقیقت و چیستی و
هستی را می رساند . هویت یک شی ء، نشانگر هیئت و ماهیت وجودی آن ذات است; به عبارت دیگر، چیستی و حقیقت پدیده ی
مورد نظر، هویت آن را می رساند; که می تواند به صورت فردی یا جمعی باشد . و جنبه ها، جلوه ها و ابعاد متفاوت و متنوعی دارد .
بعد فلسفی، بعد روانی، بعد فرهنگی، بعد فردی و اجتماعی و . . . از ابعاد هویت محسوب می شوند . هویت فردی ناظر به افراد امت
و هویت جمعی ناظر به جامعه می باشد . هویت فردی بر تفاوت ها و هویت جمعی بر شباهت ها توجه بیشتری دارند . انسان ها آنچه
را از جامعه می گیرند، در درون خود پردازش کرده و درونی می کنند; آنگاه می پذیرند . همین مسئله، هویت فردی آنها را تشکیل
می دهد .

اما هویت گروهی را این گونه می توان تعریف نمود: «هویت مجموعه ای خصوصیات و مشخصات اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی،
زیستی و تاریخی اجتماع همسان است; که بر یکانیگ یا همانندی اعضای آن دلالت می کند و آن را در یک ظرف زمانی و مکانی
معین، به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه، از سایر گروه ها و افراد متعلق به آنها متمایز می سازد .» .

بحران هویت:

بحران به معنی تنش و تضاد یا خروج از حالت تعادل و انحراف از حقیقت است . افراد در وضعیت بحران هویت اجتماعی، نقش خود
را در گروه نمی دانند; در نتیجه جامعه کارکرد خود را از دست می دهد و دچار سردرگمی می گردد، نهادهای اجتماعی از حالت
تعادل خارج می شوند و منزلت اجتماعی افراد لطمه می بینند; از این رو، افراد جامعه ناتوان از ایفای نقش خود خواهند بود . (۶)

انبیا و اوصیای الهی با توجه دادن به قانون مند بودن هستی و معنا بخشی به ان و ترسیم جایگاه بلند انسان در آن، از
ویت بالنده ی خبر می دهند . در طرف مقابل آن، شیطان ها و پیروان آنان آدمیان را تا سطح اشیاء و حیوانات تنزل می دهند و بر آن
هستند که آنها را از منظومه ی «حق » خارج ساخته و در مدار باطل سرگردان سازند .

قرآن به خوبی بیان می کند که چگونه فرعون مردم را از هویت فطری و اصیل خود بیرون می برد و آنها را خوار و ذلیل می ساخت
«ونادی فرعون فی فومه قال یا قوم الیس لی ملک مصر وهذه الانهار تجری من تحتی افلا تبصون × ام انا خیر من هذا الذی هو
مهین ولا یکاد یبین × فلو لا القی علیه اسوره من ذهب او جاء معه الملئکه مقترنین × فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوما
فاسقین (۷) »

«و فرعون در میان قومش (بر علیه موسی) ندا سر داد که ای مردم! آیا کشور با عظمت مصر از من نیست و چنین نهرهایی از یر
قصر من جاری نیست؟ آیا عزت و جلال مرا در عالم به چشم مشاهده نمی کنید؟ آیا من (به ریاست و سلطنت) بهترم یا این مرد
فقیر خواری که هیچ منطق و بیان روشنی ندارد؟ (و اگر موسی رسول خدا است) پس چرا (او را دستگاهی نیست و دستبند و
طوق زرین بر دست ندارد یا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟ پس با این تبلیغات دروغ و باطل . قومش را ذلیل و زبون داشت، تا
همه مطیع فرمان وی نشدند; همانا آنان مردمی فاسق و نابکار هستند .»

در این آیات می بینینم که قرآن چگونه نحوه ی کار فرعون را در جهت بی هویت ساختن قومش آشکار می کند اشکار می کند «از
ونادی فرعون فی قومه . . . تا فا ستخف قومه فاطاعوه » .

فرعون ماشین تبلیغاتی خود را به جریان می اندازد و فریاد می کشد – خودش یا از طریق بخشنامه ها و . . . و تمامی قدرت و توانش
را در چشم و گوش مردم جلوه می دهد و در مقایسه ای بین آنها و ضعف هایی که برای موسی ( علیه السلام) نشان داده و جا انداخته،
دل ربایی و زه زنی می کند . او با تمامی این ساز و کارها بر آن است که قوم خود را «استخفاف » کند و سبک و توخالی نماید و
«هویت » انسانی و الهی آنان را بزداید; چرا که فقط و فقط با تهی کردن و بی هویت ساختن است که می توان اینان را به اطاعت و
تبعیت خویش در آورد «فاستخف قومه فاطاعوه » . فرعون برای رسیدن به این هدف، باید از امپراتوری تبلیغاتی و ساز و کارهای آن
کمک بگیرد; تا بتواند گوش آفاق و انفس را پرکند «ونادی فرعون فی قومه . . .» . فریاد می کشد که من قدرت برترم و تکنولوژی
برتر را در اختیار دارم و غیر خود را در دید دیگران حقیر می سازد و این گونه خواص و عوام و نخبگان و روشنفکران و کوته اندیشان
را یکپارچه به دام تبلیغات سحرگونه ی خود می کشد .

آری این گونه با بی هویت نمودن مردم، آنان را به زنجیر می کشند، و البته مردمان باید خود به هوش باشند و بی راهه نروند و
ندانند که خود مسؤولند . در قرآن چنین می خوانیم: (شیطان می گوید: خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف
حقیقت; برای وعده های دروغ خود هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم (و تنها شما را به وعده های دروغ قریب دادم) ; پس امروز
(شما ابلهان، که سخن بی دلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت نکنید; بلکه نفس پرطمع خود را ملامت کنید . . . (۸)

«رحمان » و «شیطان » هر دو دعوت دارند; ولی دعوت «رحمان » حق است و سامانه ی هویت انسان را پاس می دارد و دعوت
«شیطان » خلافت است و بی هویتی او را در بر دارد . باید توجه داشت که «شیطان » سلطنت و حکومت بی مانع ندارد و جز دعوت به
باطل کاری از او بر نمی آید; و این خود انسانها هستند که این دعوت را اجابت می کنند یا روی بر می گردانند .

همان گونه که اکنون «شیطان بزرگ » با هجوم تبلیغاتی خود، آخرین تحفه ی شیطان; یعنی «لیبرالیسم دموکراسی » را به بازار
اندیشه آورده است و با طراری ها و استخفاف دیگران بر آن است که «هویت » زدایی کند و سپس «هویت » گذاری نماید . او در پی ان
است که جهان را آن گونه که می خواهد بسازد و پروژه ی جهانی کردن را در دستور کار خود دارد; و در این پروژه هیچ هویتی را به
رسمیت نمی شناسد جز آنچه در جهت مفافع او باشد . از طرفی شیطان در جهت تولید فکر و اندیشه به آخر خط رسیده است و
آخرین تیر خود را جله ی کمال نهاده و به پایان تاریخ پرتاب کرده است; و آن «لیبراسیم دموکراسی » است; با تمام تضاد و
تناقض های نظری و عملی که با خود دارد نمودار گشته است .

و این نسل سلمان است که در دل شب دیجور، با سامان دهی «هویت » خویش، «علم و ایمان، تا افق ثریا» را نشانه می رود و
قله های طلبی را در می نوردد .

سلمانیان با مشوری شگرف براین باورند که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم) امید به آینده را در آنان زنده کرده و راه را باز
نموده است . این نسل با انگیزشی دو چندان، در کار و تلاش خواهند بود; تا تولید فرک و اندیشه را به جنبشی دوباره در آورده و
نهضتی نوین بیافریتند وافق دی خود را به ستاره ی «ثریا» بدوزند و با همتی این سان، روانه ی میدان شوند; تا هر چه بیشتر و پیشتر
قله های پژوهش را در نوردند و به عروج «نگرش » های قوی بار یابند .

این سلمانیان هستند که از الگوی تمام عیاری چون سلمان فارسی برخوردارند .

سلمانی که با ذوب شدن در اسلام و خاندان عصمت و طهارت ( علیهم السلام) به افتخار بلند «سلمان منا اهل البیت » شرفیاب شد;
و این گونه بود که از سلمان فارسی بودن به اوج خود یعنی «سلمان محمدی » شدن، رسید . از این روست که دیگر تئوری جنبش
نرم افزاری «علم و ایمان، تا افق ثریا» ، رنگ و بوی ناسیونالیستی نخواهد داشت; زیرا سلمان و قوم سلمان، در بستر دین اسلام و
تشیع به این اوج و بالندگی رسیده اند . و باز این سلمانیانند که با دست یابی به «هویت » آسمانی و ثریایی خود، می روند تا
زمینه سازان و موطئان ظهور گردند . مگر نه آن است که «مشرقیون » ، «موالیان » و «خداسانیان » در زبان و لسان روایات، نقش
زمینه سازان ظهور را به دوش خواهند کشید . همه ی اینها شناسه هایی از ایرانیان و سلمانیان است .

در زبان روایات از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کرده اند: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه (۹)
مردمی از شرق زمین – ایران – قیام می کنند و برای حکومت (جهانی) حضرت مهدی ( علیه السلام) زمینه چینی می کنند .»

گویا ایرانیان با دست یابی به «هویت » خود و بازخوانی آن، می توانند توان و قدرت زمینه سازی ظهور را بیابند و پیشانی این حرکت
جهانی گردند .

«السلام علیک یا حجد الله التی لاتخفی » .

سلام بر تو ای حجت خدا، که هیچ گاه پوشیده نبوده ای .»

سلام و درود بیکران خود را منشار آستان حجت آشکار خدا می کنیم; آن حجتی که راه و طریق وسط و استوارترین راهها به سوی
رشد و قرب حق می باشد ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم (۱۰) ; همانا این قرآن به آنچه استوارتر است، راهنمایی می کند .

امام صادق ( علیه السلام) در مورد این آیه می فرمایند: «یهدی الی الامام (۱۱) به سوی امام راهنمایی می کند .» یعنی قرآن مردم را به
حجت خدا و طریق وسط و استوار رهنمون می گردد .

روشن ساختن حوزه و مدار مفهومی «حجت » امری مفید به نظر می رسد; از این رو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.