پاورپوینت کامل امامت و افضلیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امامت و افضلیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امامت و افضلیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امامت و افضلیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint :
۵۲
اشاره
بحث افضلیت در باب امامت در دو مورد مطرح می شود؛ یکی در باب امامت عامّه و دیگری در باب
امامت خاصّه. در امامت عامّه آن جا که از صفات و ویژگی های امام بحث می شود، از افضلیت به عنوان یکی
از بایستگی های امام سخن به میان می آید و در امامت خاصّه سخن در این باره است که پس از پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله چه کسی بر دیگران افضلیت داشته و خلیفه پیامبر و پیشوای مسلمانان بوده است؟
در این نوشتار به بررسی افضلیت به عنوان یکی از شرط های امامت و بایستگی های امام خواهیم
پرداخت و افضلیت در امامت خاصّه را در نوشتاری دیگر به پژوهش خواهیم گذاشت.
اقوال متکلمان
درباره افضلیت به عنوان یکی از صفات و بایستگی های امام دیدگاه های گوناگونی مطرح شده است.
۱ـ متکلمان شیعه امامیه افضلیت را یکی از شرایط مهم امام می دانند و در این باره هیچ استثنایی را
نمی پذیرند.
۲ـ برخی از متکلمان اسلامی چون قاضی ابوبکر باقلانی افضلیت را از شرایط امام می دانند، ولی بر این
باورند که هرگاه انتخاب امامت افضل میان مسلمانان اختلاف و نزاع پدید آورد، از آن صرف نظر می شود، و
امامت مفضول مشروع و لازم خواهد بود.
۳ـ عده ای از متکلمان معتزله، امامت افضل را ارجح و اولی می دانند؛ نه واجب و لازم. آن ها بر این باورند
که ممکن است این اولویت با موانعی روبرو شود؛ مانند آن که انتخاب افضل به امامت درگیری و اختلاف
میان مسلمانان را باعث شود. در چنین شرایطی امامت غیر افضل اولویت خواهد داشت.
۴ـ گروهی از متکلمان اسلامی چون برخی از معتزله، اشاعره و دیگران، امامت افضل را نه لازم می دانند
و نه اولی. یعنی افضلیت از نظر آنان نه شرط مشروعیت امامت است و نه شرط کمال آن.
نظریه پذیرفته شده در این نوشتار همان نظریه نخست است که با تبیین و اثبات آن نادرستی نظریه های
دیگر روشن خواهد شد. با این حال ما پس از بررسی دلیل های نظریه نخست و پاسخ گویی به ایرادهایی که
بر آن وارد شده است، دیدگاه دوم را نیز بررسی خواهیم کرد.
شیعه امامیه و افضلیت مطلق امام
همان گونه که اشاره شد شیعه امامیه به افضلیت مطلق در باب امامت معتقد است. افضلیت در سخنان
متکلمان امامیه در دو معنا به کار رفته است: یکی افضلیت در صفات کمال انسانی، مانند: علم، عدالت،
شجاعت، پارسایی و مانند آن ـ یعنی امام باید در ویژگی هایی که از شرایط امامت به شمار می رود بر دیگران
برتری داشته باشد ـ و دیگری افضلیت در عبادت و بهره مندی از پاداش الهی.
اینک نمونه هایی از سخنان متکلمان امامیه را درباره لزوم افضلیت امام یادآور می شویم، آن گاه سخن
برخی از آنان را که دو معنای یاد شده را را به صورت آشکار بیان کرده اند، از نظر می گذرانیم.
۱ـ ابواسحاق نوبختی (قرن چهارم هجری) در این باره گفته است: «و واجب فی الامام انّه افضل بالعلم
والشجاعه والزهد لقبح تقدیم المفضول علی الفاضل؛ امام باید در علم، شجاعت و زهد بر دیگران برتری داشته
باشد؛ زیرا تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است».(۱)
پیشگاه خداوند بیشتر از همگان است؛ «ان یکون افضلهم و اکثرهم ثوابا.»
گفتنی است که وی اعلم بودن امام به احکام شریعت، روش رهبری، تدبیر سیاسی و شجاع تر بودن را نیز
از بایستگی های امام دانسته و گفته است:
«و من صفاته ان یکون اعلم الأمه باحکام الشریعه و بوجوه السیاسه والتدبیر، و منها ان یکون
أشجعهم.»(۲)
ابوالصلاح حلبی نیز چنین گفته است:
«پیشوای امت اسلامی باید آگاه ترین افراد به آیین سیاست و رهبری باشد، زیرا تقدیم مفضول بر فاضل
در آن چه که فاضل بر مفضول برتری دارد، قبیح است. به همین دلیل باید به حسب ظاهر بر آنان برتری
داشته باشد و از ثواب بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا بزرگداشت وی بر امت واجب است و بزرگداشت
گونه ای از پاداش است. پس برخوردار شدن از چنین بزرگداشت ویژه ای مستلزم آن است که وی در پاداش
بر همگان برتری داشته باشد.(۳)
(۴)
صفات پیشوای دیگران است».
خواجه نصیرالدین طوسی گفته است: امام باید از هر یک از افراد تحت فرمان خود برتر، سخاوتمندتر
و شجاع تر باشد. حاصل آن که وی باید در آنچه از کمالات انسانی به شمار می رود کامل تر از دیگران باشد،
زیرا او بر همگان مقدم است و از نظر عقل مقدم داشتن فردی بر کسانی که کامل تر از اویند، قبیح است.(۵) وی
در عبارتی دیگر افضلیت در معنای مقرّب تر بودن در پیشگاه خداوند و برخورداری از پیشترین پاداش را
نیز از اوصاف و شرایط امام دانسته است و همان دلیلی که در وصف پیشین آورده است را در این باره نیز
یادآور شده است.(۶)
داشته باشد، زیرا عقل پیش انداختن کسی را بر افرادی که بر او برتری دارند، قبیح می شمارد.(۷)
(۸)
بیان وجوب افضلیت امام گفته است:
و یدخل تحت هذا الحکم کون الامام افضل فی العلم والدین والکرم و الشجاعه و
جمیع الفضائل النفسانیه والبدنیه.(۹)
افضلیت امام داخل است.
قلمرو افضلیت
از عبارت های یاد شده به دست می آید که از نظر شیعه امامیه افضلیت لازم برای امام دامنه ای گسترده
دارد و همه فضیلت های انسانی که در راستای اهداف امامت و مسئولیت های امام قرار دارد را شامل
می شود.
برخی از متکلمان برای افضلیت دو معنا یا دو کاربرد نام برده اند: یکی افضلیت به معنای برتری در
نزدیکی به خداوند و برخورداری از پاداش الهی بیشتر و دیگری به معنای برتری در کمالات انسانی،
به ویژه کمالاتی که با فلسفه و هدف های امامت هم سو است. شیخ سدیدالدین حمصی در این باره گفته
است: افضلیت در دو معنا به کار می رود:
۱ـ مقرب تر بودن در پیشگاه خداوند و برخورداری از پاداش الهی بیشتر؛ اکثرهم ثوابا عنداللّه.
۲ـ برتری در دارابودن شرایط کمال، مانند علم، شجاعت، بخشندگی و دیگر ویژگی هایی که امام در آن ها
پیشوای مردم به شمار می رود؛ کونه افضل منهم فی الظاهر و فیما هو متقدم علیهم فیه.(۱۰)
محقق حلّی نیز گفته است:
افضلیت دو معنا دارد: یکی برخورداری از پاداش اخروی بیشتر و دیگری برتری در ویژگی های آن چه
که امام در آن امور پیشوایی مردم را بر عهده دارد. مانند دانایی و شجاعت.(۱۱)
از آنان معنای اول را نیز مطرح کرده اند.
دلایل افضلیت
متکلمان امامیه از طریق عقل و وحی لزوم افضلیت امام را استدلال کرده اند که ما در این جا دلایل آنان و
ایرادهایی که بر آن وارد شده است را ارزیابی می کنیم.
یادآور می شویم که برخی از این دلایل افضلیت به معنای برتری در کمالات انسانی را در بر می گیرند و
برخی دیگر از افضلیت به معنای استحقاق بیشتر در برخورداری از پاداش های الهی و مقرب تر بودن نزد
خداوند سخن می گویند. نخست دلایل افضلیت به معنای برتری در کمالات را بررسی می کنیم، آن گاه به
بررسی افضلیت به معنای برتری در برخورداری از پاداش الهی خواهیم پرداخت.
امامت مفضول قبیح است
مشهورترین دلیل عقلی متکلمان امامیه بر لزوم برتری امام بر افراد تحت رهبری این است که از نظر
عقل، امامت مفضول بر افضل قبیح است. اکنون اگر نصب امام را فعل خداوند بدانیم، خداوند از انجام فعل
قبیح منزه است. بنابراین، مفضول را به امامت نصب نمی کند. و اگر تعیین امام را فعل مکلفان بدانیم آنان نیز
بر گزینش مفضول به امامت مجاز نیستند؛ زیرا مجاز بودن آنان در گرو آن است که خداوند چنین گزینشی
را مجاز بشمارد، در حالی که مجاز شمردن امر قبیح بر خداوند روا نیست.
بنابراین، خواه تعیین امام را فعل خداوند بدانیم خواه فعل مکلّفان، امامت مفضول مردود است؛ زیرا این
کار از نظر عقل ناپسند است و خداوند از هر گونه فعل ناروایی پیراسته است. بنابراین، اگر امام را منصوب
از جانب خداوند بدانیم، به طور قطع خداوند فرد افضل را به امامت بر خواهد گزید و اگر امام را برگزیده
مکلفان بدانیم، خداوند گزینش غیر افضل را که قبیح است مشروع نمی داند؛ زیرا خداوند به فعل قبیح
فرمان نمی دهد؛ انّ اللّه لایأمر بالفحشاء.(۱۲)
بر مردم برتر باشد: «ولابد من کونه أفضلهم ظاهرا لهذا الوجه بعینه»(۱۳)
خواجه نصیرالدین طوسی در رساله امامت در این باره گفته است:
«امام باید بر یکایک افراد تحت رهبری خود برتری داشته باشد (یعنی) باید شجاع تر و سخاوتمندتر
باشد و در یک کلام باید در آن چه که از کمالات انسانی به شمار می آید، کامل تر از دیگران باشد؛ زیرا وی
پیشوای آنان است، و پیشوایی فرد بر کسی که کامل تر از او است، قبیح است».(۱۴)
(۱۵)
دیگری وجود ندارد».
توضیح این استدلال این است که در سنجش میان امام و مردم در باره فضایل و کمالات انسانی به سه
دیدگاه می توان رسید:
۱ـ امام در کمالات و فضایل بر مردم برتری دارد.
۲ـ امام در فضایل و کمالات نسبت به دیگران مفضول است.
۳ـ امام با مردم در فضایل و کمالات مساوی است.
از فرض های یاد شده، فرض دوم و سوم باطل است؛ زیرا لازمه فرض دوم تقدیم مرجوح بر راجح است
که قبیح است، و لازمه فرض سوم ترجیح بلامرجح است که آن هم قبیح می باشد. بنابراین فرض نخست
متعین خواهد بود.
ابن میثم بحرانی درباره لزوم برتری امام بر دیگران در کمالات نفسانی گفته است: «لانّ تقدیم الناقص
علی من هو اکمل منه قبیح عقلا»(۱۶) زیرا مقدم داشتن فردی که در کمالات نفسانی ناقص است بر کسی که
کامل تر از او است از نظر عقل قبیح است».
حکیم لاهیجی استدلال یاد شده را در قالب قیاس استثنایی ریخته و این گونه آورده است:
هرگاه تقدیم مفضول واحدالمتساویین قبیح باشد افضلیت امام واجب است؛ چه امامت مستلزم است مر
تقدیم را، لیکن مقدم حق است. پس تالی حق باشد و هوالمطلوب.(۱۷)
می شود، تالی نیز حق است؛ یعنی افضلیت امام واجب است.
مطلب دیگری که در قیاس استثنایی باید اثبات شود ملازمه میان مقدم و تالی است، عبارت «چه امامت
مستلزم است مر تقدیم را» در کلام حکیم لاهیجی بیانگر ملازمه است؛ یعنی در باب امامت، امام بر مردم
مقدم می گردد. بنابراین، چون تقدیم مفضول بر افضل و تقدیم یکی از دو فرد مساوی بر دیگری قبیح است
و از طرفی امام بر مردم مقدم می گردد، پس امام باید افضل باشد.
بررسی اشکالات
منکران لزوم افضلیت امام بر این استدلال ایرادهایی وارد کرده اند. این اشکال ها را قاضی عبدالجبار
معتزلی در کتاب «المغنی» شرح داده است. متکلمان اشعری نیز همه یا برخی از آن ها را در کتاب های
کلامی خود آورده اند.
در این جا به نقل و بررسی این ایرادها می پردازیم.
۱ـ افضلیت شرط عقلی نیست
نخستین ایرادی که عبدالجبار بر این استدلال وارد کرده این است که شرط افضلیت از شرایطی نیست که
از طریق عقل بر آن استدلال شود. به باور وی شرط عقلی آن است که امامت بر آن استوار است مانند عالم
بودن امام به احکام شریعت و آیین رهبری. هرگاه شرطی از این گونه نباشد باید از طریق دلیل نقلی اثبات
شود.(۱۸)
مالایطاق را قبیح می شمارد، مقدم داشتن مفضول بر افضل را نیز ناروا می داند.
۲ـ قبح عقلی مستلزم قبح شرعی نیست
سعدالدین تفتازانی در نقد این استدلال گفته است اگر مقصود از قبح تقدیم مفضول بر افضل این است
که ارتکاب آن سبب استحقاق مذمت و کیفر نزد خداوند است، قبح به این معنا ثابت نیست و اگر مقصود
این است که این کار با روش عقلا هم آهنگی ندارد، این معنا مدعای شما را اثبات نمی کند (زیرا مسأله
امامت از مسایل دینی است نه یک امر عادی و عقلانی صرف).(۱۹)
اخروی نیز جز این نیست.
در این که آیا نزاع در مسئله حسن و قبح عقلی پاداش و کیفر اخروی را در بر می گیرد یا نه اختلاف نظر
است. اشاعره برای آن که بتوانند نظریه نادرست خود مبنی بر انکار حسن و قبح عقلی را توجیه کنند، برای
حسن و قبح سه معنا ذکر کرده اند که عبارتند از:
۱ـ حسن و قبح به معنای کمال و نقص که مربوط به صفات است نه افعال.
۲ـ حسن و قبح به معنای موافقت و مخالفت با یک غرض که مربوط به افعال است.
۳ـ حسن و قبح به معنای استحقاق پاداش یا کیفر اخروی.
آنان گفته اند حسن و قبح در دو مورد نخست عقلی است، ولی در مورد سوم عقلی نیست؛ زیرا درک
پاداش و کیفر اخروی از توان عقل بیرون است و فقط از طریق شرع می توان آن را درک کرد.(۲۰)
که یادآور می شویم:
بدان که فعل اختیاری منصف شود به حسن و قبح مانند عدل و احسان و ظلم و عدوان. شک نیست که
معنی حسن عدل مثلاً آن است که فاعل آن مستحق تحسین گردد و سزاوار جزای خیر شود، و جزای خیر
چون از خدای تعالی باشد آن را ثواب گویند. همچنین معنی قبح ظلم مثلاً آن است که مرتکب آن مستحق
مذمت و ملامت شود و سزاوار جزای بد گردد و جزای بد چون از (جانب) حق سبحانه و تعالی، صادر شود
آن را عقاب خوانند… چه استحقاق جزا اعم است از این که از جانب خالق باشد یا از جانب خلق.(۲۱)
۳ـ افضلیت مستلزم ارجحیت نیست
اشکال دیگری که بر استدلال پیشین وارد شده این است که افضلیت مستلزم ارجحیت نیست؛ زیرا چه
بسا فردی که در آگاهی به احکام شریعت یا عبادت و زهد بر دیگران برتری دارد، ولی از آگاهی و توانایی
لازم برای تدبیر امور سیاسی جامعه و امامت و رهبری امت اسلامی برخوردار نیست. بر عکس، فردی که
در علم و عبادت مفضول است نه افضل، در مدیریت و رهبری سیاسی جامعه از توانمندی بالایی
برخوردار است، در نتیجه امامت او ارجح خواهد بود.
قاضی عضدالدین ایجی در تصویر اشکال یاد شده چنین گفته است:
لعلّه اصلح للامامه من الفاضل، اذالمعتبر فی ولایه کل امر معرفه مصالحه و مفاسده و قوّه القیام بلوازمه و
ربّ مفضول فی علمه و عمله هو بالزعامه والریاسه اعرف و بشرائطهما أقوم(۲۲)
امامت و رهبری آگاه تر و از شرایط بهتری برخوردار است.
سعدالدین تفتازانی نیز در آثار کلامی خود اشکال یاد شده را باز گفته است.(۲۳) مولوی حافظ
محمدعبدالعزیز از متکلمان ماتریدیه نیز اشکال یاد شده را چنین بیان کرده است:
انّ اعظم مدار السلطنه علی المهاره بأمور الدنیا لاعلی المهاره بالعلم الشرعی و کثره العباده(۲۴)
بزرگ ترین شرط سلطنت و حکومت مهارت در امور دنیا است، نه مهارت در علوم شرعی و عبادت بیشتر.
فضل بن روزبهان اشعری نیز در کتابی که بر رد کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی نوشته
است، اشکال مزبور را بازگو کرده است. وی برای افضلیت سه معنای زیر را آورده است:
۱ـ برتری در حسب، نسب، شرافت، شجاعت و علم به احکام شریعت.
۲ـ برتری در پاداش الهی و اخروی.
۳ـ برتری در حفظ اسلام و تدبیر مملکت اسلامی.
سپس گفته است دو معنای اول و دوم در امامت شرط نیست؛ زیرا به وظایف و اهداف امامت مربوط
نمی باشد، و معنای سوم نیز، اگر چه مربوط به فلسفه امامت است، ولی در آن افضلیت شرط لازم نیست، و
تنها در حد اولویت مطرح است.(۲۵)
نقد و نظر
الف) برجسته کردن بعد سیاسی امامت از یک سو و کم اهمیت جلوه دادن بعد معنوی و شرعی آن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 