پاورپوینت کامل قاعده لطف (۲) ۸۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قاعده لطف (۲) ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قاعده لطف (۲) ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قاعده لطف (۲) ۸۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۷

اشاره

هدف از این نوشتار، اثبات لزوم وجود امام از باب قاعده لطف است. از این رو، نویسنده لازم دانست که
در آغاز، لزوم این قاعده را از راه عقل و نقل ثابت کند.

در بخش نخست از مقاله ـ که در شماره قبل چاپ شد ـ به ادلّه عقلی قاعده لطف پرداخته شد و در این
شماره، ادلّه نقلی قاعده لطف بررسی می شود.

در ادامه، نویسنده، موارد و مصادیق قاعده لطف را بر می شمارد و می گوید، «امامت»، مصداق بارز آن
است. در پایان مقاله، سخن از سؤالات می شود که در مورد این قاعده مطرح شده است.

بسیاری از اصول و قواعد عقلی، به نحوی، در آیات قرآن و روایات معصومان ذکر شده اند، ولی این
آیات و روایات، تنها به کبرا و مبادی و اهداف و لوازم آن اصول عقلی، اشاره دارد و چنین نیست که مانند
کتب استدلالی، مطالب را با چهار شکل استدلال در منطق، بیان کند. به هر حال، کار این آیات و روایات،
ارشاد به حکم عقل و توجه دادن به فطرت است. این گونه آیات و روایات، فطرت را بیدار می کند و
بصیرت عقلی را افزایش می دهد.

مقام نخست ـ آیات

مقام نخست، بر چند قسم است:

الف) آیاتی که در آن ها به مبادی قاعده لطف اشاره شده است:

۱ـ «کتب ربَّکم علی نفسه الرحمه» پروردگار شما، بر خودش، رحمت را نوشت.

این آیه شریفه، تصریح دارد بر این که رحمت خداوند، از ذات او جدا نیست؛ زیرا، از آن جا که وجود
رحمت برای خداوند، فرض ذاتی خداوند است، تخلّف از آن امکان پذیر نیست، همان گونه که برهان
لطف، اقتضای آن را دارد. گذشت که مقتضای کمال ذات و اوصاف خداوند، لطف و رحمت بدون تخلّف
او است. در غیر این صورت، امری خلاف فرض در کمال ذات و اوصاف خداوند پیش می آید که آن هم
محال است.

مفاد این آیه شریف بیش تر از مفاد دیگر آیاتی است که بر رحیمیت خداوند دلالت دارند.

در کتاب دلائل الصدق، برای اثبات وجوب نصب امام از سوی خداوند، به این آیه شریفه استناد شده
است. در این کتاب آمده است:

دوم این که نصب امام برخداوند واجب است. بنابر این، تعیین و انتخاب امام باید از
سوی خداوند باشد. هم قرآن کریم و هم عقل، بر وجوب نصب امام از سوی خداوند
دلالت دارند. خداوند فرمود: «کتب ربکم علی نفسه الرحمه». و یقینا، نصب امام،
رحمت است.(۱)

اشکال

اگر کسی بگوید: «کتب ربّکم علی نفسِهِ الرحمه» با توجه به صدر آیه، یعنی «و إذا جاءک الذین یؤمنون
بآیاتنا فقل سلام علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمه انّه من عمل منکم سوءا بجهاله ثم تاب من بعده و
أصلح فإنّه غفور رحیم» به توبه اختصاص دارد و کلّیّت ندارد، تا این که با تقریر ذکر شده، به سبب لطف
اشاره کند.

پاسخ

درست است که منظور آیه، پذیرفتن توبه همراه با اظهار سلام و امان است، ولی آن چه که اعتبار دارد،
عمومیّت وارد است و نه خصوصیت و خاص بودن مورد گواه عمومیّت آیه «کتب ربکم علی نفسه
الرحمه»، آن است که این بخش از آیه، در جاها و آیات دیگری آمده است که لطف اقتضای آن ها را دارد،
مانند «قل لمن ما فی السماوات و ما فی الارض قل للّه کتب ربکم علی نفسه الرحمه لیجمعنّکم إلی یوم
القیامه لاریب فیه الذین خسروا أنفسهم فهم لایؤمنون»

علامه طباطبایی در المیزان می فرماید:

… لازمه نوشتن رحمت بر خودش، این است که خداوند با جمع کردن آنان در روز
قیامت و پاداش دادن اقوال و اعمال شان، نعمت خود را بر آنان تمام کند تا اشخاص با
ایمان، رستگار، و دیگران، زیانکار گردند؛ چون، رحمت، اقتضای چنین تفضّلی را
دارد. از این جهت بعد از جمله «کتب ربکم علی نفسه الرحمه» نتیجه گرفت:
«لیجمعنّکم الی یوم القیامه لاریب فیه» و این معنا را با رساترین وجه تأکید فرمود؛
یعنی، هم «لام قسم» و هم «نون تأکید» را به کار برد و هم فرموده است: «لاریب فیه».

دلیلی که در این آیه بر معاد اقامه شده است، غیر از آن دو دلیلی است که در آیه «و ما
خلقنا السماء والأرض و ما بینهما باطلاً ذالک ظن الذین کفروا من النار، أم نجعل الذین
آمنوا و عملوا الصالحات کالمفسدین فی الارض أم نجعل المتقین کالفجار» اقامه شده
است؛ زیرا، در آیه یکم، از این راه، حجت اقامه شده است که فعل خداوند، باطل
نیست و در آخر آن، غایت و حکمتی است. و در آیه دوم، از این راه، حجت اقامه شده
است که یک سان داشتن کافر و مؤمن و پرهیزکار و گناهکار، ظلم است و ظلم، سزاوار
ساحت مقدس خداوند نیست و چون این دو، در دنیا جدا نبودند، باید نشئه دیگری بر
پا شود تا از حیث شقاوت و سعادت جدا شوند. بر خلاف این آیه که در آن از راه
رحمت برای معاد، حجت آمده است.(۲)

الهی در آیات فراوانی مطرح شده است، مانند آیه «و رحمتی وسعت کلّ شی ء»(۳)

(۴)

ندارند.

لطیف یا از لطُفَ است که به معنای «عالم بودن به دقایق امور» و «آگاه بودن به آن ها» ست و یا از لطَفَ است
که به معنای «مدارا و رحمت» است.

علامه طباطبایی در المیزان می فرماید:

این آیه شریفه، رازق بودن خدا را نتیجه لطیف و قوی و عزیز بودن او قرار داده
است و فرموده، چون خداوند، لطیف به بندگان خویش و قوی و عزیز است، ایشان را
رزق می دهد. این، خود، دلالت دارد بر این که می خواهد بفرماید، خدا، به خاطر این
که لطیف است، احدی از مخلوقات اش، به خاطر این که محتاج او است، از او غایب
نیست و از پذیرفتن رزق اش سر باز نمی زند و چون قوی است، احدی او را از رزق
دادن، عاجز نمی کند و چون عزیز است، هیچ کس، او را از این کار منع نمی کند.

مراد از رزق ـ علاوه بر مادیات ـ موهبت های معنوی و دینی هم هست که خداوند
بعضی از بندگان خود را که می خواهد، از آن موهبت برخوردار می سازد. شاهد این
مدّعا آیه بعدی است و برای همین، در ادامه می فرماید: «الله الذی أنزل الکتاب بالحق
والمیزان».

حاصل معنای دو آیه، این است که خداوند تبارک و تعالی، نسبت به همه بندگان
خود لطیف است و صاحب قوّت و عزّت مطلق، و بندگان خود را بر حسب
مشیت اش روزی می دهد کسانی را که هدف شان پاداش آخرت است و برای رسیدن
به آن کار می کنند، دنیا را عطا کند و آخرت اش را نیز بیش تر از آن چه عمل کرده اند،
می دهد. ولی درباره کسانی که دنیا را می خواهند، فقط دنیا را می دهد و از آخرت بهره
و نصیبی نمی برند.(۵)

نمی کند، بلکه خداوند، آنان را روزی می رساند و کامل شان می کند.

بنابراین از آن جا که خداوند به دقایق امور و نیازهای آفریدگان برای رسیدن به کمال آگاه است و از
سویی، هیچ بازدارنده ای برای او نیست، امور مهمّی، همانند فرستادن رسولان و بعثت انبیا را ـ که در حیات
جامعه انسانی دخیل هستند ـ رها نمی کند.

با توجّه به آن چه بیان شد، روشن می شود که می توان همه آیاتی را که بر لطیف بودن و رحیم بودن و یا
رئوف بودن خداوند دلالت می کنند، به عنوان گواه این مطلب ذکر کرد؛ زیرا همه آن ها، به اسباب وجود
لطف اشاره دارند، همان گونه که برهان عقلی، دلالت دارد بر این که مقتضای عنایت و علم و کمال ذاتی
خداوند، فرستادن رسولان و بعثت انبیا است و در غیر این صورت، خلاف فرض علم و کمال خداوند،
پیش می آید.

ب) آیاتی که به غایات لطف اشاره دارد.

روشن است که هدف از ارسال رسولان و بعثت انبیا، هدایت به راه راست و بیم دادن و بشارت دادن و
رفع اختلاف ها و اجرای عدالت و قسط است. آیات بی شماری، بر این امور دلالت دارد. ما، در این جا، به
برخی از آن ها اشاره می کنیم:

۱ـ «إنَّ علینا للهدی»؛ همانا، بر ما است هدایت کردن.(۶)

در کتاب دلائل الصدق(۷) به این آیه استدلال شده است.

ساحت قدسی خداوند، جدایی ناپذیر است؛ زیرا، با «إنّ علینا» از آن تعبیر شده است.

روشن است که این الزام، از سوی غیر ذات نیست، بلکه الزام ذاتی است که کمال ذات خداوند اقتضای
آن را دارد. الزام از غیرذات، شایسته خداوند نیست. نیز روشن است که هدایت، یک امر اضافی است که
متعلَّق دارد. آن متعلَّق، کمال وجودی انسان در دنیا و آخرت است، همان گونه که دیگر موجودات، با
هدایت به کمال خودشان می رسند.

البته، در انسان و بیش تر موجودات، راه های هدایت با هم فرق می کند؛ زیرا، هدایت بیش تر موجودات،
هدایت تکوینی است، امّا انسان، علاوه بر هدایت تکوینی، از هدایت تشریعی نیز برخوردار است. خداوند
تبارک و تعالی، در قرآن کریم فرموده است، هدایت او، شامل تمامی موجودات می شود و غایت تمامی
موجودات، آن است که بر حسب لیاقت، به آن چه که خلقت اش با آن تمام می شود، هدایت گردند. آن لیاقت
را خداوند عطا فرموده است. خداوند، او را خلق کرد و سپس هدایت کرد.(۸)

علامه طباطبایی می فرماید:

خداوند تبارک و تعالی، بیان فرموده است که شأن و مرتبه امر خداوند، چنان است
که هر چیزی به سوی آن چه که خلقت اش با آن تمام می گردد و به کمال می رسد،
هدایت شود. اتمام خلقت و آفرینش انسان، آن است که به کمال وجودی اش در دنیا و
آخرت هدایت گردد.(۹)

این هدایت، از مواردی است که انسان، در دنیا و آخرت، تنها با آن به کمال می رسد.

خود انسان، نمی تواند نواقص خود را کامل کند؛ زیرا، عقل و علم انسان، محدود است و انسان، به آن
حقایقی که در رسیدن به کمال لازم هستند، اِشراف ندارد. فطرت انسان نیز نیازمند آن است که با کمک انبیا
و رسولان بیدار گردد؛ زیرا، در غیر این صورت، انسان را نمی تواند به سوی کمال برساند. این مطلب، در
مورد کسانی که به تعلیمات عالیه توجهی ندارند، محسوس است.

باید یادآور شد که این هدایت، تنها با ارسال رسولان و بعثت انبیا حاصل می شود. اینان از سوی خداوند
تبارک و تعالی، فرستاده شده اند تا مردم را به سوی کمال هدایت کنند.

بنابراین، هدف از ارسال و بعثت انبیا، هدایت خلق است و خداوند، انسان را به سوی آن چه که انسان ها
برای رسیدن کمال خود به آن نیاز دارند، هدایت می کند.

۲ـ «کان الناس أمه واحده فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین و أنزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین
الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه إلاّ الذین أُوتوه من بعد ما جائتهم البینات بغیا بینهم فهدی اللّه الذین
آمنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه واللّه یهدی من یشاء الی صراطٍ مستقیم(۱۰)»؛ مردم یک امت بوده اند. پس
خداوند، پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده برانگیخت. و کتاب آسمانی را که به سوی حق دعوت می کند بر آنان
نازل کرد تا در میان مردم در آن چه اختلاف داشتند، داوری کند. و اختلافی در آن نداشتند پس از این که بینات
برای شان آمده بود، جز کسانی که حسد و رشک به هم می ورزیدند. که خداوند، آنان را که ایمان آورده بودند، به
حقیقت آن چه مورد اختلاف بود، به فرمان خود، رهبری کرد. و خداوند هرکسی را که بخواهد به راه راست هدایت
می کند.

این آیه شریفه، دلالت دارد بر این که بعثت انبیا، برای زدودن اختلاف حاصل از طبیعت بشریّت و
هدایت آنان به سوی حقیقت و کمال و راه راست است. مؤمنان، با هدایت خداوند، راهنمایی می شوند، بر
خلاف کفّار که به سبب انحراف از حق و حسادت و دیگر رذایل اخلاقی، در اختلاف، باقی می مانند.

آن چه که از این آیه شریف استفاده می شود، آن است که تنها با بعثت و فرستادن رسولان است که
اختلاف ها برطرف می شوند. پیامبران بر انگیخته شده اند تا اختلاف های بشریت را بزدایند و آنان را به
حقیقت هدایت کنند. بنابراین، رفع اختلاف، از اهداف بزرگ بعثت انبیا به شمار می آید.

علامه طباطبایی در المیزان می فرماید:

روشن است که انسان، خودبه خود، نمی تواند نقیصه اختلافات را برطرف سازد؛
زیرا، این اختلافات، از ناحیه نَفْس انسان است. پس انسان چه گونه می تواند آن ها را
برطرف سازد و در زندگی اجتماعی خود راه سعادت و کمال را طی کند؟

با توجّه به این که این اختلاف ـ که مانع رسیدن انسان به کمال لایق به او است ـ از
سوی طبع و فطرت انسان است و انسان، خودش نمی تواند آن ها را مرتفع بسازد و
فسادهایی را که ایجاد کرده، اصلاح کند، پس ناچار بایستی از راهی غیر از طبیعت
بشری، اصلاح، صورت گیرد. آن، جهت الهی است که خداوند، به طریق وحی و به
واسطه پیامبران به مردم می رساند. برای همین، قرآن کریم، از قیام پیامبران برای این
اصلاح و رفع اختلافات به «بعث: برانگیختن» تعبیر کرده است.

در قرآن، تمام قیام های پیامبران را به خودش نسبت داده است، با این که قیام های
پیامبران مانند سایر حوادث و امور، با توجّه به روابط زمانی و مکانی، با مادّه مرتبط
است.

پس نبوّت یک حالت الهی و یا به عبارت دیگر یک حالت غیبی است که نسبت آن
با حال عموم مردم در ادراک، مثل نسبت بیداری به خواب است. پیامبر، آن معارفی را
که برطرف کننده اختلافات و تناقضات در زندگی انسان است، درک کرده و این ادراک
و تلقّی از عالم غیب است که در زبان قرآن، وحی نامیده می شود.(۱۱)

در تفسیر المیزان به این نکته تصریح فرموده است.

۳ـ «و علی الله قصد السبیل و منها جائر ولو شاء لهداکم أجمعین»(۱۲) و بر خدا واجب است که راه راست را به
بندگان بنمایاند، امّا بعضی از راه ها، بی راهه است و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت می کند.

علامه طباطبایی می فرماید:

چنان که راغب و دیگران گفته اند، کلمه «قصد» به معنای «استقامت راه» است؛
یعنی، راه، آن چنان مستقیم باشد که با استواری و تسلّط، سالک خود را به هدف
برساند. ظاهرا، این کلمه، مصدر و در نقش اسم فاعل است و اضافه کردن آن به کلمه
«سبیل»، اضافه صفت به موصوف خود است. بنابراین، معنای «قصد السبیل»، «سبیل
قاصد» است؛ چون، در مقابل «و منها جائر» است. «جائر» به معنای «منحرف از هدف»
است که رهرو، خود را به هدف نمی رساند و گمراه می کند.

مراد از این که فرمود: «بر خدا است قصد سبیل» این است که بر خدا، واجب است
که سبیل قاصد و راه راست را برای بندگان روشن کند تا بندگان آن را بپیمایند و آن راه،
ایشان را به سعادت و رستگاری بکشاند و چون حاکمی جز خدا نیست که او را
محکوم به این واجب کند، پس خداوند بر خودش واجب کرده است تا راهی را برای
بندگان خود قرار دهد و آن ها را به سوی خود هدایت کند.

ایشان، در ادامه می فرماید:

و چون ممکن است کسی گمان کند که همین عمل خدا، باعث

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.