پاورپوینت کامل مهدویت و مذاهب اسلامی (مشترکات و تفاوتها) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهدویت و مذاهب اسلامی (مشترکات و تفاوتها) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدویت و مذاهب اسلامی (مشترکات و تفاوتها) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدویت و مذاهب اسلامی (مشترکات و تفاوتها) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

۳۳۷

اشاره

پاورپوینت کامل مهدویت و مذاهب اسلامی (مشترکات و تفاوتها) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint در مقاله یاد شده نخست به دوازده مورد از
مشترکات پیروان مذاهب اسلامی در مسئله مهدویت اشاره شده است.

بدنبال آن هفت مورد از نقاط افتراق مذاهب در مسئله مهدویت مورد بحث قرار گرفته است. از
جمله نقاط مهم افتراق، نوعی بودن یا شخصی بودن مسئله مهدویت است. این بحث به دلیل
اهمیت آن یا تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار گرفته، و دلایل هر دو گروه، یعنی هم دلایل
طرفداران مهدویت شخصی، و هم دلیل طرفداران مهدویت نوعی به تفصیل مورد بحث قرار
گرفته است.

و سرانجام با بیان هشت دلیل، نظریه مهدویت نوعی نقد، و نظریه مهدویت شخصی به اثبات
رسیده است.

پیروان مذاهب مختلف اسلامی با همه اختلاف هایی که در زمینه های دیگر اعتقادی با یکدیگر دارند، در
این مسئله متحدند که آینده بشریت و امّت بزرگ اسلامی، سرانجام به حکومت جهانی مهدی موعود منتهی
خواهد شد. آنان با وجود این که در کلیات مسئله مهدویت با هم مشترکند، در جزئیات این مسئله میانشان
اختلاف نظر وجود دارد. این قضیه به مذاهب گوناگون محدود نشده، بلکه گاه در میان پیروان یک مذهب
نیز این تفاوت ها به چشم می خورد.

تنها مذهبی که از این درگیری برکنار مانده و میان پیروان آن در مسایل مهدویت اختلاف چندانی دیده
نمی شود، مذهب شیعه دوازده امامی است. در این نوشتار نظر خوانندگان گرامی را به مواردی از مشترکات
و تفاوت های مذاهب اسلامی در مسئله مهدویت جلب می کنم.

نقاط اشتراک:

پیروان مذاهب اسلامی در زمینه مهدویت در چند اصل دارای وحدت نظرند:

۱ ـ مهدی هم نام پیامبر: نام مهدی همانند نام مبارک پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله) است.

لا تقوم الساعَهُ حتی یلی رَجُل من اهل بیتی یواطی ء اسمه اسمی(۱)

قیامت به پا نخواهد شد تا آن که مردی از اهل بیت من فرا رسد که نام او همانند نام من است.

۲ ـ مهدی از اهل بیت است: به تصریح احادیث رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) مهدی از اهل بیت آن
حضرت است.

لو لم یبق من الدهر الاّ یوم لبعث اللّه رجلاً من اهل بیتی یملأها عدلاً کما ملئت
جورا(۲)

را از عدل پُر سازد همان گونه که از ظلم پُر شده باشد.

۳ ـ مهدی فرزند فاطمه (علیها السلام): «المهدی حق و هو من ولد فاطمه؛(۳) مهدی حق است و او از فرزندان
فاطمه است».

۴ ـ قیام ناگهانی و پیروزی سریع: مقدمات قیام مهدی به سرعت فراهم می شود و پیروزی او سریع خواهد بود.

المهدی منّا اهل البیت، یصلحه اللّه فی لیله.(۴)

مهدی از ما اهل بیت است. خداوند مقدمات قیام و پیروزی او را در مدت کوتاهی فراهم خواهد کرد.

۵ ـ فزونی ستم پیش از قیام مهدی: پیش از قیام مهدی، جهان را نابرابری و ستم فرا خواهد گرفت؛

لا تقوم الساعه حتی تمتلی ء الارض ظلما و عدوانا، ثم یخرج رجل من عترتی….(۵)

قیامت به پا نمی گردد تا آن که زمین از ستم و تجاوز پر شود. سپس مردی از عترت من قیام می کند…

۶ ـ قیام دادگستر: امام مهدی با قیام خود عدالت را در سراسر جهان حاکم خواهد ساخت.

… فیملأ الارض قسطا و عدلاً…؛(۶) … سپس زمین را از عدل و داد پر می سازد.

۷ ـ عُمران و آبادانی در عصر حکومت مهدی:

… فیبعث اللّه رجلاً من عترتی من اهل بیتی فیملأ به الارض قسطا… یرضی عنه ساکن
السماء و ساکن الارض، لاتدع السماء من قطرها شیئا الا صبتّهُ مدرارا و لاتدع الارض
من مائها شیئا الا اخرجتهُ، حتی تتمنی الاحیاء الاموات….(۷)

زنده شوند….

۸ ـ نمونه کامل مردم سالاری دینی: در احادیث رسول خدا آمده است که مهدی در حکومت خود رضایت خاطر
مردم را جلب می کند؛ به گونه ای که نه تنها ساکنان زمین، بلکه اهل آسمان نیز از حکومت او رضایت
خواهند داشت؛ «… یرضی بخلافته اهل السماء و اهل الارض…».(۸)

۹ ـ فزونی نعمت:

«یخرج رجل من امتی یعمل بسنتی، ینزل اللّه له البرکه من السماء، و تخرج له الارض
برکتها….(۹)

می فرستد و زمین برکات خود را برای او خارج می سازد.

تنعم امتّی فی زمن المهدی نعمه لم ینعموا مثلها قطّ….(۱۰)

نعمت هایی برخوردار نبوده است.

۱۰ ـ بخشش های بی شمار:

یخرج فی آخر الزمان خلیفه یعطی المال بغیر عدد.(۱۱)

در آخر الزمان خلیفه ای قیام می کند که اموال را بدون آن که بشمارد، می بخشد.

۱۱ ـ مقتدای مسیح:

فرود آمدن مسیح و نماز گذاردن وی پشت سر مهدی (علیه السلام) رخدادی است که
مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند.

«منّا الذی یصلّی عیسی بن مریم خلفَهُ؛(۱۲) از ماست کسی که عیسی بن مریم پشت سر او نماز می گذارد».

۱۲ ـ مکان بیعت:

با مهدی در کنار خانه کعبه، میان رکن و مقام بیعت خواهد شد؛ «یُبایَع المهدی بین الرکن و المقام…».(۱۳)

نقاط افتراق:

نمونه هایی از اختلافات مذاهب در مسئله مورد نظر این گونه است:

۱ ـ شخصی یا نوعی بودن مهدی: یعنی شخصیتی معین و شناخته شده است یا شخصیتی غیر معین و ناشناخته
که با این نام و اوصاف خواهد آمد، در میان دانشمندان اهل سنت اختلاف است. بسیاری از آنان مهدویت را
نوعی دانسته و گفته اند: پس از این در آخرالزمان، در زمانی نامشخص، فردی نامعیّن، از پدر و مادری
ناشناخته، با این نام و اوصاف متولد خواهد شد و انجام وظیفه خواهد کرد.(۱۴)

معتقدند او پیش از این متولد شده و همکنون به زندگی خود ادامه می دهد.

از جمله اند: مسعودی(۱۵)، محی الدین عربی(۱۶)، ابن طلحه شافعی(۱۷)، سبط ابن جوزی(۱۸)، گنجی شافعی،(۱۹)
ابراهیم بن محمد جوینی شافعی(۲۰)، ابن صباغ مالکی(۲۱)، عبدالوهاب شعرانی(۲۲)، قرمانی حنفی(۲۳)، و
حنفی قندوزی(۲۴).

رسانید.(۲۵)

روزگار قیامش فرا رسد. (اندکی پیش، از برخی از آنان یاد شد).

۳ ـ سال ولادت: در سال ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) میان آن دسته از دانشمندان اهل سنت که
ولادت مهدی را پذیرفته اند، اختلاف هایی روی داده است. بسیاری از آنان همانند دانشمندان شیعه امامیه،
سال ولادت حضرت را ۲۵۵ ه دانسته اند. مانند:

مسعودی(۲۶)، ابن اثیر(۲۷)، ابن عربی(۲۸)، سبط ابن جوذی حنفی(۲۹)، صلاح الدین صفدی(۳۰)، ابن صباغ
مالکی(۳۱)، ابن طولون دمشقی(۳۲)، ابن حجر مکی(۳۳)، ابن عماد حنبلی(۳۴)، محمد امین بغدادی(۳۵)،
برخی نیز ولادت وی را در سال ۲۵۸ هـ دانسته اند. مانند: عبداللّه بن محمد مفارقی(۳۶)، ابن طلحه
شافعی(۳۷)، دیار بکری(۳۸) و….

واقع شده است.

برخی ولادت حضرت را در نهم ربیع الاول دانسته اند. مانند عبداللّه بن محمد مفارقی(۳۹).

شماری ولادت وی را در بیست و سوم رمضان دانسته اند، مانند: ابن طلحه شافعی(۴۰) و دیاربکری(۴۱).

را در ماه شعبان دانسته اند.

۵ ـ روز ولادت: روز ولادت پیشوای موعود نیز مورد اختلاف است. اکثر قریب باتفاق معتقدانِ به ولادت
مهدی از پیروان مذاهب مختلف، روز ولادت آن حضرت را روز نیمه شعبان دانسته اند. شماری نیز، هشتم
شعبان، بیست و سوم رمضان، و نهم ربیع الاول را روز ولادت گفته اند.

۶ ـ پدران مهدی: در این که مهدی از نسل کدامیک از فرزندان علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام اللّه علیها)
است (حسن (علیه السلام) یا حسین (علیه السلام)) میان اهل سنت اختلاف است. برخی آن حضرت را از
نسل امام حسن (علیه السلام)(۴۲) و بسیاری از نسل امام حسین (علیه السلام)(۴۳) دانسته اند.

مهدی از نسل عباس است.(۴۴)

(۴۵)(۴۶)

نام پدر رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله) «عبداللّه» دانسته اند.(۴۷)

شعبان دانسته اند.(۴۸)

مهدی، شخصی یا نوعی:

چنان که پیش تر اشاره شد، دانشمندان اهل سنت در بحث مهدویت به دو دسته تقسیم شده اند. بیش تر آنان،
مهدی مطرح شده در احادیث رسول خدا را ـ که پیامبر بشارت آمدن او را در آخر الزمان داده اند ـ شخصی
ناشناخته و نامعین دانسته اند. اینان معتقدند مهدی هنوز زاده نشده و پس از این در آخرالزمان، در زمانی
نامعیّن از پدر و مادری ناشناخته، زاده می شود و در زمانی نامشخص قیام خواهد کرد و اوضاع نابسامان
جهان را سامان خواهد داد. اینان بر این باورند که مهدویت مسئله ای نوعی است نه شخصی. به عبارت
دیگر، مهدی شخص خاص، فرزند پدر و مادری شناخته شده و دارای تاریخ تولدی مشخص نیست، بلکه
فردی است به این نام اما نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و دارای تاریخ تولدی نامشخص. در مقابل،
شماری از آنان نیز به مهدویت شخصی معتقدند. و بر این باورند که مهدی، شخصی است شناخته شده و
معیّن، او زاده شده و جهان از فیض وجود او بهره مند است. معتقدان به شخصی بودن مهدویت، مصداق
بشارت های رسول خدا درباره مهدی را همان مهدی موعود، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)
دانسته اند. این دسته از دانشمندان اهل سنت، در بحث شخصی بودن مهدی تا اندازه زیادی با دانشمندان
شیعه هم عقیده اند.

مهدویت شخصی و دلایل آن

در بررسی احادیث مهدی و اسناد و مدارک دیگر اسلامی، به دلایل و شواهدی برمی خوریم که از میان دو
قول گذشته، نظر دوم؛ یعنی مهدویت شخصی را تأیید می کند. شماری از دلایل مورد نظر چنین است:

۱ ـ حدیث خلفای اثنا عشر

صحابی رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) جابر بن سمره از آن حضرت نقل می کند که فرمود:

لایزال الدین قائما حتی تقوم الساعهُ او یکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من
قریش.(۴۹)

آنان از قریش ند.

یکون لهذه الامه اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش».(۵۰)

برای این امّت دوازده نفر خلیفه وجود خواهند داشت که همگی آنان از قریش ند.

همان گونه که می بینید، خلفای امت اسلامی و جانشینان رسول خدا دوازده نفرند، آنان خلفای کل امت اند و
همگی آنان از قریش ند.

شماری از دانشمندان اهل سنت به صراحت حضرت مهدی را یکی از خلفای دوازده گانه مورد نظر رسول
خدا در حدیث یاد شده دانسته اند. از آن جمله اند: ابی داود سجستانی(۵۱)، جلال الدین سیوطی(۵۲)، ابن
کثیر(۵۳)، شیخ سلیمان حنفی قندوزی(۵۴)، و….

وجود یکی از آنان خالی نباشد.

افزون بر حدیث امامان اثناعشر و اظهارات دانشمدان اهل سنت، شخص رسول خدا نیز در احادیث
دیگری به صراحت حضرت مهدی را یکی از خلفای امت اسلامی معرفی کرده است. به نظر می رسد اقدام
دانشمندان یاد شده در تعیین مهدی به عنوان یکی از مصادیق خلفای اثناعشر برگرفته از این احادیث باشد.

من خلفائکم خلیفه یحثو المال حثیا لا یعدّه عددا.(۵۵)

یکی از خلفای شما خلیفه ای است که اموال را می بخشد بدون آن که آن را بشمارد.

یکون فی آخر امتی خلیفه یحثی المال حثیا لا یعدّه عددا.(۵۶)

در پایان دوران امتم خلیفه ای خواهد بود که اموال را می بخشد بدون آن که آن را بشمارد.

و به شهادت تاریخ صحیح، از سلسله امامان دوازده گانه، دوران امامت یازده نفر آنان تا
میانه های سده سوم هجری قمری پایان یافته است و اکنون دوران امامت دوازهمین
امام از سلسله امامان معصوم یعنی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) است. لازمه
احادیث بالا و سخن آن دسته از عالمان اهل سنت که حضرت مهدی (علیه السلام) را
جزء خلفای دوازده گانه رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) دانسته اند،
پذیرفتن مهدویت شخصی است نه نوعی.

۲ ـ اولی الأمر

قرآن کریم به صراحت در آیه ۵۹ سوره نساء اعلام می دارد در هر عصری تا قیامت، برای مؤمنانی که در آن
عصر زندگی می کنند اولی الأمر واجب الاطاعه ای وجود دارد که همه مؤمنان موظفند بدون هیچ قید و
شرطی از اولی الامر زمان خویش پیروی کنند؛

«یا ایها الذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم…»

همان گونه اجماع مفسران شیعه و جمعی از مفسران اهل سنت تصریح کرده اند، فرمان خداوند به پیروی
بی قید و شرط مؤمنان از اولی الامر، بیانگر عصمت اولی الامر است.(۵۷)

عصری یک نفر بیش تر نمی تواند باشد.(۵۸)

(۵۹)(۶۰)

در سنت رسول خدا برای او ادعای خلافت شده و از خلفای امت اسلامی به شمار آمده باشد.

حال وقتی به جهان معاصر نگاه می کنیم، اولی الامری که از تبار قریش و دارای ویژگیِ عصمت باشد، در
سراسر جهان یک نفر باشد، و برای او در احادیث صحیح رسول خدا ادعای خلافت شده و از خلفای امت
اسلامی به شماره آمده باشد(۶۱)، جز حضرت مهدی (علیه السلام) کسی دیگری نیست. اگر حضرت مهدی
(علیه السلام) را مصداق آیه مورد نظر ندانیم، برای آیه در جهان معاصر مصداق دیگری نخواهیم یافت و
این قبیح و محال است که خداوند به همه مؤمنان، در سراسر جهان و در اعصار و قرون مختلف دستور دهد
که بی هیچ قید و شرطی از اولی الامر پیروی کنند، ولی در جهان خارج چنین اولی الامری وجود نداشته
باشد. پس هیچ راهی وجود ندارد جز آنکه حضرت مهدی (علیه السلام) را موجود و ایشان را مصداق
اولی الامر در آیه مورد نظر بدانیم.

۳ ـ حدیث ثقلین

رسول گرامی اسلام در حدیث معروف ثقلین به صراحت اعلام داشته است که پس از خود، دو
شیی ءگران بها در میان امت، باقی می گذارد؛ «کتاب خدا و اهل بیت» ایشان. او تصریح کرده است که این دو
هرگز از یکدیگر جدانخواهند شد تا در قیامت با هم در کنار حوض کوثر بر پیامبر وارد شوند؛ «و انهما لن
یفترقا حتی یردا علی الاحوض».

با توجه به صراحت حدیث بالا، در همه روزگاران از درگذشت رسول خدا تا قیامت همان گونه که قرآن در
میان جامعه اسلامی وجود دارد، فرد معصومی از اهل بیت آن حضرت نیز باید همراه قرآن باشد.

ابن حجر هیثمی مکی پس از آوردن حدیث ثقلین، می نویسد:

و فی احادیث الحثّ علی التمسک باهل البیت اشاره الی عدم انقطاع متأهل منهم
للتمسک به الی یوم القیامه، کما ان الکتاب العزیز کذلک و لهذا کانوا امانا لأهل
الأرض کما یأتی. و یشهد لذلک الخبر السابق: فی کل خلف من امتی عدول من اهل
بیتی.(۶۲)

این مدعاست.

اکنون که به جهان اسلام نگاه می کنیم و آثار امت اسلامی را مورد بررسی قرار می دهیم می بینیم از میان
اهل بیت پیامبر (کسی که به نص سخن آن حضرت جزء اهل بیت ایشان باشد)(۶۳) کسی جز حضرت مهدی
(علیه السلام) باقی نمانده است.

حال اگر فرض کنیم همان گونه که بخشی از دانشمندان اهل سنت می گویند حضرت مهدی متولد نشده
باشد، از اهل بیت پیامبر کسی در جهان وجود نخواهد داشت. در نتیجه میان کتاب خدا و عترت پیامبر
جدایی خواهد افتاد و سخن پیامبر در حدیث ثقلین تکذیب خواهد شد. حال آن که صحت حدیث ثقلین
مورد پذیرش دانشمندان فریقین است و به صراحتِ حدیث یاد شده میان قرآن و عترت هرگز جدایی
نخواهد افتاد.

نتیجه آن که حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده و در جهان وجود دارد.

او در میان جامعه اسلامی، تنها کسی است که از شایستگیِ لازم برخوردار است تا مصداق «ثقل اصغر» و
همتای قرآن در حدیث ثقلین قرار گیرد.

۴ ـ خلیفه قریش تبار

در احادیث صحیح رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) آمده است که خلافت پس از ایشان تا قیامت به قریش
اختصاص دارد، و هیچ قوم و قبیله دیگری را از آن بهره ای نیست؛

لا یزال هذا الامر فی قریش ما بقی من الناس اثنان.(۶۴)

اسلامی، دوازده نفر است.

لا یزال الدّین قائما حتی تقوم الساعهُ، او یکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من
قریش.(۶۵)

کنند که همگیِ آنان از قریشند.

یا این سخن پیامبر: یکون لهذه الامه اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش.(۶۶)

برای این امّت دوازده نفر خلیفه وجود خواهند داشت که همگی آنان از قریش اند.

تنها کسی که در عصر حاضر دارای شرایط بالا است از تبار قریش و از دودمان رسول خدا، از امامان
دوازده گانه اهل بیت پیامبر و هم طبق (نص سخن رسول خدا از خلفای امت اسلامی
است) تنها، حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد. اگر کسی حضرت
مهدی(علیه السلام) را مصداق احادیث یاد شده نداند، برای احادیث مصداق دیگری
در جهان کنونی نخواهد یافت. چون در جهان اسلام به جز امام مهدی کس دیگری
نیست که هم به نص احادیث رسول خدا از خلفای امت اسلامی باشد و هم از تبار
قریش.

در این صورت احادیث رسول خدا نیز تکذیب خواهد شد؛ در حالی که صحت احادیث رسول خدا مورد
پذیرش فریقین بوده و ساحت مقدس پیامبر از دروغ منزه است.

به همین دلیل، لازمه پای بندی به احادیث یاد شده این است که حضرت مهدی (علیه السلام) در جهان
کنونی وجود داشته باشد تا مصداق این احادیث قرار گیرد.

۵ ـ ضرورت وجود امام در هر زمان

حافظان اهل سنت، از رسول خدا احادیث بسیاری نقل کرده اند که بر اساس آن در هر زمانی برای مسلمانان
امامی وجود دارد و آنان وظیفه دارند آن امام را بشناسند و بیعت او را به گردن بگیرند.

تفتازانی از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) نقل کرده است:

من مات و لم یعرف امام زمانِهِ مات میته جاهلیه.(۶۷)

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

عبداللّه بن عمر از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) نقل کرده است:

من مات بغیر امام مات میته جاهلیه….(۶۸)

هر کس بمیرد بدون آن که امامی داشته باشد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.

از حدیث های بالا به روشنی می توان به این نکته رسید که در هر زمانی برای جامعه اسلامی امامی وجود
دارد که از نظر اهمیت، شناخت او عین دین و عدم شناخت او عین جاهلیت است. بی تردید مقصود از این
امامان، حاکمان جور نمی توانند باشند؛ چون قرآن، مؤمنان را از نزدیک شدن به آنان برحذر داشته است؛ «و
لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار»(۶۹)

اسلامی.

اگر کسی معتقد باشد که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.