پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
۲۸۹
سوالات :
۱. عدالت اجتماعی در فرهنگ سیاسی غرب، چه نسبتی با عدالت مهدوی در عصر ظهور دارد؟
۲. زمینه ها یا مقوّمات عدالت اجتماعی در اسلام به ویژه در عصر ظهور با پایه ها و
زمینه های عدالت در فرهنگ غرب چه تفاوت هایی دارد؟
۳. شاخصه های پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint کدام است؟
۴. دست آورد جهانی سازی با توجه به شاخصه های فوق چیست؟
۵. با توجه به بحرانی که در نتیجه جهانی سازی و سیاست های غلط مربوط به آن پدید
آمده، برای برون رفتن از این بحران و رسیدن به وضعیت مطلوب چه باید کرد؟
۶. با توجه به شاخصه های بالا، سیاست های مربوط به عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی
ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
۷. راهکارها و موانع رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب (پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint)
کدامند؟
پاسخ سوال۱)
اگر بنا را بر فرهنگ معاصر غرب بگذاریم، هیچ گونه نسبتی وجود ندارد. غرب به دلیل
ورود به دوران تکنوپولی یا سلطه سرمایه بر فرهنگ و پذیرش تمامی خواسته های فرهنگ
سرمایه، عملاً در راهی قرار گرفته است که بنیانیترین اصول یک جامعه انسانی را در
خود دفن میکند. عدالت اجتماعی، تنها رکن قوام و دوام موفق یک جامعه است، ولی فرهنگ
امروز غرب مستند بر مبانی و قوانین سرمایه داری مدرن (که اصولی چون رقابت و مصرف را
تنها محورهای رشد و موفقیت خود میدانند) نمی تواند حتی با فرمهای عدالت انسانی
سازگار باشد، چه رسد به عدالت مهدوی.
در طی دوره های گوناگون حیات بشری، نمونه های کم و بیش موفقی از تلاش انسان در
ایجاد عدالت اجتماعی وجود دارد، به غیر از دوره بسیار درخشان حکومت پیامبر(ص) در
مدینه و پنج سال حاکمیت امیرالمؤمنین علی (ع) در کوفه نمونه هایی (حداقل در مبانی
تئوریک) در تمدنهای دیگر در رسیدن به ایجاد یک جامعه مطلوب یا اصطلاحاً مدینه
فاضله، وجود دارد. در جهان بینی شرقی، تعالیم کنفسیوس (با تمامی نقاط ضعف و قوتش) و
در جهان غربی، تلاش فلاسفهای چون افلاطون و کلیسای قرون وسطی و حتی برخی فلاسفه
سیاسی دوره مدرن، جزئی از این نمونه ها به شمار می روند. از سوی دیگر، در مبانی
تئوریک بیشتر جهان بینیها، دست کم مبانی عدالت اجتماعی به عنوان یک آرمان مورد توجه
نظریه پردازان بوده است.
با کمال تأسف علم زدگی حاکم بر دویست سال اخیر زندگی انسان و گسترش و شیوع جهانی
آن، عدالت اجتماعی را یکی از گوهریترین حلقه های گم گشته جوامع انسانی قرار داده
است.
باید گفت مبانی فلسفی و معرفت شناختی عدالت و آزادی در غرب با آنچه در عمل با آن
روبه رو هستیم متفاوت است. غرب در بنیانها نظری خود به مبانی فطری این معانی نزدیک
شده است. (نمونه آن اعلامیه حقوق بشر است) ولی در عمل (به دلیل حاکمیت معیارهای
اقتصادی) با این معانی فاصله بسیار دارد.
پاسخ سوال ۲)
در غرب یکی از بنیانها و پایه های عدالت، اومانیزم است. همه چیز در پناه انسان و
برای انسان تعریف میشود. انسانی که افق تعریفش محدود به جنبه های مادی زندگی اوست.
در حالی که در اسلام افق تعریف انسان بسیار وسیع است. این عدالت محوری براساس آیات
و روایات اسلامی مبتنی بر سه مؤلفه زیر است.
اول: عدالت در پناه وحدانیت و توحید تعریف میشود؛ یعنی بر خلاف دیگر مکاتب بشری و
به دلیل حاکمیت مطلق اصل توحید بر جهان بینی اسلامی، عدالت مقصود و غایت الهی دارد.
در جامعه انسانی عدالت برقرار میشود تا فرد بستری برای ظهور یک جامعه وحدانی و
یکتاپرست باشد. جامعهای که میکوشد انسان را نه به وجه سفلای او در قالب و ماده که
به وجه معنای او در (فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی(۱۸ تعریف کند و مقصد و غایت
زندگی را برای او تصویر نماید.
دوم: بنیاد عدالت بر معرفت و گسترش مبانی معرفتی در جامعه مهدوی استوار است.
بنابراین، ضامن اجرای عدالت، قوای حاکم بر اجتماع نیست. بلکه خرده عقلانیت و معرفتی
است که بنا به شناخت ماهیت عدالت و ضرورت آن در جامعه بشری، خود پاسدار و ضامن
جریان آن میشود.
معرفت در جامعه مهدوی نه تنها ضامن جریان عدالت، که عامل تحقق و تداوم آن نیز هست.
جامعه مهدوی جامعهای است که قوام و دوام خود را در پرتو ارادهای جمعی مبتنی بر نوعی
شناخت شهودی بدست میآورد. این شناخت شهودی که توسط جامعه ادراک شده است. عدالت را
به عنوان اصلی ترین زمینه ظهور و بروز استعدادها و خلاقیتهای انسانی و شکوفا شدن
جنبه های مختلف خلیفه الهی او ضروری میسازد.
سوم: اصل عزت و کرامت انسان در جامعه مهدوی است. انسان بنا به ادراک و معرفت به
جایگاه رفیع انسانی خود، اسیر و برده هیچ گونه ابزار و هیچ گونه غایتهای کاذب مادی
نخواهد بود. آن چه امروز شاهد آنیم ذبح شخصیت و هویت انسانی در پای سامری نَسبی به
نام تکنوپولی است که به تعبیر ظریفی، انسان در خدمت آن قرار دارد تا تکنوپولی در
خدمت انسان.
از این هر سه که به نظر این جانب محوری ترین شاخصه های پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint است، نه
تنها غرب بلکه حتی دیگر جوامع بشری امروز نیز با آن فاصله بسیار دارند.
پاسخ سوال ۴)
جهانی سازی (چیزی که امروز شاهد آنیم) هم چنان که در پاسخ پرسش اول ذکر کردم هیچ
نسبتی با شاخصه های یاد شده ندارد. مهم ترین شاهد پاورپوینت کامل عدالت اجتماعی مهدوی ۸۶ اسلاید در PowerPoint، برپایی قسط
و عدل براساس معانی توحیدی است. جهانی سازی نه تنها مسیر و طریقی در این مقصد نیست،
بلکه دقیقاً روندی عکس آن را پیش گرفته است. اقتصاد به عنوان مهمترین شاخصه جهانی
شدن، یکی از اصلی ترین شاخصه های فضیلت که همان پاسداشت اخلاق و معیارهای اخلاقی
است را به عنوان عاملی که در مواردی مخل ارتباطات اقتصادی است نادیده میگیرد و
امروزه این بحث که نمیبایست مبانی اخلاقی را در امور اقتصادی به کار گرفت یا جدی
انگاشت، یکی از مباحث روز اقتصاد است. عنصر دیگر جهانی سازی، اطلاعات و رسانه ها
هستند و کیست که نداند محققان و متفکران ژرف اندیش اطلاعات را به عنوان عاملی در
جهت افزایش دامنه جهل انسان ارزیابی میکنند و نه عاملی در راستای افزایش معرفت و
شناخت انسانی، تزئین، گزینش، بخش انحصاری، خبرسازی، جعل و تصویر کردن کلمات آن هم
با مقاصدی خاص عقل آدمی را در باصره او قرار داده است و به تعبیر ((مک لوهان))
جهانی آفریده است که تلویزیون امتداد دیدن ما و نه اندیشیدن ماست. در عرصه سیاست
نیز نظم نوین جهانی برخورد تمدنها، پایان تاریخ (با آن ادعای سست بنیادش در پیروزی
بلامنازع لیبرال دمکراسی) همه تئوریهایی در جهت عدالت سیاسی جهانی نیست؛ بلکه سلطه
تمدن، فرهنگ و منشی خاص بر جهان است، آن هم مبتنی بر زر و زور و تزویر. پس جهانی
سازی جاری، دستاوردهای اصیل عدالت ارزشی و انسانی را نادیده میگیرد و با نام جهانی
شدن و حذف مرزها، مرزها و حصرهای جدیدی متولد میکند. مرزهای و حصرهایی که اینک
انسانها را محصور و محدود میکند و نه جغرافیا را. جهانی شدن معاصر، مرزی را حذف
نمیکند، دامنه مرزها را به جامعه انسانی میکشاند و با طبقاتی کردن (یا تقسیم جهان
به جهان اول و دوم و سوم یا به شمال و جنوب) جامعه، هویت اجتماع را که تعامل است
باز میستاند و انسانها را به موجوداتی موازی هم و نه مکمل هم تبدیل میسازد. جامعه
آمریکایی روشن ترین مصداق و نمونه دستاوردهای جهانی سازی است.
پاسخ سوال ۵)
راه چارهای جز افزایش تعاملات، مناسبات و ارتباطات منطقهای وجود ندارد. از دید
محققان مهم ترین عامل غلبه بر انحصارگری جهانی سازی ( که از سوی گروهی خاص تبلیغ و
ترویج می شود) افزایش همکاریهای منطقهای است. مناطق مختلف جهان که گاه شامل چند
کشور میشود به دلیل گستره فرهنگی مشترک و نیز منافع سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی
مشترک، تجانس افزونتری برای تشکیل نخستین هسته های جهانی شدن از یک سو و مقابله با
جهانی سازی تصنعی غرب از سوی دیگر هستند. به عبارت دیگر منطقی است که جهانی شدن با
افزایش دامنه همکاریهای منطقه ای حاصل شود تا از سوی گروهی بر جهان دیکته و تحمیل
نشود. گام دوم، سیاستهای ایجابی است. بسیاری از تمدنها و فرهنگهای معاصر، راه های
برون رفتی برای این بحران ندارند؛ زیرا فاقد مبانی فکری و نظری قدرتمندی در شناسایی
این بحران و ارائه الگوها و طرحهایی برای برون رفت از آن هستند. تفکر اسلامی به طور
اعم و نظام سیاسی ـ عقیدتی شیعه به طور اخص که الگوهای تمام عیاری در متن فرهنگ خود
برای جهان شدن (به معنای حقیقی خود) دارد، رسالتی افزونتر و سنگین تر دارد. تلاش در
جهت تشکیل سمینارهایی در سطح جهانی، همراه با تبدیل مبانی نظری به استراتژیهای روز،
به وسیله اندیشمندان و محققان شیعی به ویژه در حوزه های علمیه و دانشگاه ها امری
بسیار ضروری به شمار میآید.
پاسخ سوال ۶)
جمهوری اسلامی ایران تمامی تلاشهای خود را در رسیدن به آن شاخصه ها به کار گرفته
است. قانون اساسی و سعی در رعایت معیارهای اخلاقی و اعتقادی، خود دلیلی بر آن
مدعاست، ولی این که در این تلاش تا چه حد موفق بوده است سخن دیگری است. اگر نسبت به
جهان تکنوپولیت امروز درنظر گرفته شود وضعیت خوبی دارد، ولی اگر نسبت به همان شاخصه
های عدالت مهدوی لحاظ شود نمره قابل قبولی نخواهد گرفت؛ زیرا به نظر میرسد در
مواردی به جای پیگیری یک سنت، گرفتار تقلید از بدعت شده است. بدعتهایی که نظام سلطه
جهانی در ابعاد مختلف زندگی انسانی از خود به جای گذاشته است.
سید محمد موسوی
پاسخ سوال ۱)
برای تبیین اصل عدالت در هر مکتب فکری و یا اعتقادی، ضروری است در مرحله نخست،
مبانی و اصول بنیادی آنها مورد بحث و بررسی قرار گیرد. بنابراین، چنانچه بخواهیم
مقایسهای میان دو مکتب یا چند مکتب درباره مفهومی از مفاهیم به عمل آوریم، ناچار
باید اسلوب و روش یاد شده را مورد توجه و دقت قرار دهیم. به عنوان مثال، اصل عدالت
اجتماعی در فرهنگ سیاسی، اصول و مبانی دارد که باید مورد مداقه قرار گیرند.
اصولاً فرهنگ جامعه غرب کششی شدید و بیوقفه به سوی امور محسوس دارد؛ به گونهای که
آنها را برای دریافت و قبول و یا رد حتی شئون معنوی و غیر مادی در مرحله نخست سعی
بر این دارد تا در لباس مادیت محض جای دهد، سپس در قبول و یا رد آن به داوری
بنشیند. به عنوان نمونه، دقت کنید، غرب دین مسیح را چگونه استحاله داد، چگونه شناخت
و چگونه نپذیرفت. غرب نتوانست خدای معرفی شده از سوی حضرت عیسی (ع) را در ماوراء
تصور و یا تصدیق کند. بنابراین، او را در سه اقنوم، آن هم مجسد و مجسم در شخص حضرت
عیسی(ع) حلول کرده شناخت و معرفی نمود.
مجسمه های به جای مانده از تمدن روم و یونان قدیم همین مدعا را به نحو غیر قابل
تردید نشان میدهد. مجسمه های خدایان در شکل انسانها آن هم با پیکری عریان و
فرشتگانی به صورت دخترکان گویای همین واقعیت و حقیقت است.
اگر چه در این جا بنابر اجمال و اختصار داریم، ولی با کمی دقت این حقیقت آشکار
میشود که باورها و فرهنگ غرب، اصولاً دچار پارادوکس فیما بین پذیرش ماوراء به عنوان
عالم مجرد از ماده و گرایش شدید به سوی ماده است؛ به گونهای که مفاهیم غیر مادی را
نیز جنبه مادی میدهد و به آن شکل و شمایل زمینی میبخشد. همین ویژگی میبایست نهایتاً
به سود یکی از دو طرف تناقض ـ پذیرش ماوراء، و یا فروغلطیدن در اعماق و ژرفای مادیت
ـ حل گردد؛ شرایط سیاسی و فرهنگی غرب در قرون وسطی، حاکمیت مطلق کلیسا، سرکوب
اندیشمندان و انحصار منابع اقتصادی در ید قدرت رجال دین مسیحیت، بستر مناسبی برای
حل و فصل تناقض نامبرده به صورت ایزوله کردن و کنار نهادن دین و استحاله فرهنگ غرب
به سوی انسانمداری به جای خدامداری فراهم ساخت. این بستر فرهنگی و مناسبات حاصل و
نشأت گرفته از آن، شرایط شکل گرفتن مکاتب فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را فراهم
کرد که همه آنها در انسانمداری مشترک بودند.
البته این مکتبها در این اصل اصیل گاهی به صورت فردگرایی و اصالت فرد و گاهی به شکل
اصالت جمع بروز کرده است.
نتیجه چنین پیشآمدی آن شد که ارزشها و ضد ارزشها بر مبنای منافع و خواستهای انسان
دسته بندی شود، نه چیز دیگر. به عبارت دیگر، ملاک صحت و سقم امور و ارزشیابی آنها،
جز مناسبات حاکم بر جامعه چیز دیگری نیست.
در این صورت، عدالت مفهومی سیاسی پیدا میکند که تابع مناسبات و شرایط مختلف اجتماعی
و صنفی و طبقاتی است. به عنوان مثال، اصل عدالت در مکتب سرمایه داری، برآیندی از
پذیرش مالکیت خصوصی، اصالت سود و رقابت آزاد افراد در جامعه است. در صورتی که در
مکتب مارکسیستی بر عکس؛ نفی مالکیت خصوصی و رقابت آزاد اقتصادی به عنوان تأمین
کننده عدالت در جامعه معرفی میشود.
حال آنکه در جامعه توحیدی عاری از شرک اعتقادی، فرهنگی و سیاسی، عدالت رویکرد دیگری
پیدا میکند که با عدالت به مفهوم غربی آن از نظر ماهیت و جوهر متفاوت است.
در مکتب توحیدی اسلام، عدالت بخشی از یک دستگاه فلسفی، اعتقادی است که فقط در آن
مجموعه قابل طرح و قابل فهم است. عدالت در این مکتب مبتنی بر یک جهانبینی متکی به
وجود خالقی عادل است که صفت عدلش در سراسر هستی متجلی است. اصولاً براساس این جهان
بینی، جهان هستی، جهانی است که براساس عدل برپا شده است: ((بالعدل قامت السماوات
والارض))۲۰.
در حقیقت، عدالت در این مکتب یک مفهوم اعتباری و قراردادی نیست، بلکه عدالت اصلی
تکوینی است؛ پیش از آن که یک اصل تشریعی باشد. بنابراین، عدالت در این مکتب یک اصل
پیشینی است؛ به عبارتی ما با پذیرش اصل عدل به عنوان یک شاخص و ملاک می توانیم به
ارزیابی برداشتهای خود درباره خیلی از امور دست بزنیم و بسیاری از امور را نقد و یا
رد کنیم.
پس در مکتب ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 