پاورپوینت کامل عدل موعود از منظر ایین یهود و مسیحیت ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عدل موعود از منظر ایین یهود و مسیحیت ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدل موعود از منظر ایین یهود و مسیحیت ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عدل موعود از منظر ایین یهود و مسیحیت ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۳۳
اشاره:
گویاترین و جامع ترین تعریف عدالت که پارسی آن دادگری است، فرموده حضرت علی(ع) است:
(( العدل یضع الامور مواضعها)).
عدالت فطری است و دو نشانه بر فطری بودن آن ذکر شده است:
۱ـ عشق به صلح و عدالت
۲ـ انتظار عمومی برای رهاننده ای بزرگ
عدالت گستری از اصول مهم برنامه رهبران الهی است. از این رو در تورات نیز آمده است:
(( روح خداوندی بر من استوار است؛ زیرا خداوند مرا مسح کرده است و به من رسالت داده
است بینوایان را بشارت دهم که به بند افتادگان را اعلام رهایی و نابینایان را آزاد
کنم و خوش سالی خداوند را بشارت دهم)).
یهود و مسیحیت نیز منتظر موعودند و اصلی ترین انتظاری که از موعودشان دارند عدالت
گستری اوست. علاوه بر این که عقل حکم می کند، کسی رهاننده بزرگ و ناجی بشریت است که
ظلم ستیز و عدل گستر باشد و این همه انتظار زیبنده ی چنین موعودی است، آیه های
بسیاری از عهد عتیق و عهد جدید بر آن دلالت می کند، و حتی در گنجینه ای از تلمود
آمده است که تامین سعادت بشر به واسطه موعود قسمتی از نقشه خداوند در آغاز آفرینش
جهان بوده است.
گستره عدالت گستری موعود گسترده تر از جامعه بشری است از این رو موجودات دیگر نیز
از حکومت عدل محور او بهره مند می شوند.
عدالت که لغت پارسی آن دادگری است، در قاموس کتاب مقدس به معنی دو نیم کردن[۱] و در
مفردات به معنای مساوات آمده است[۲]، ولی از آن جا که دو نیم کردن و مساوی پخش کردن
همیشه عادلانه نیست و گاهی عین بی عدالتی است، به نظر می رسد گویاترین و کوتاه ترین
و جامع ترین تعریف عدالت، فرموده حضرت علی۷ است: (( العدل یضع الامور مواضعها؛
عدالت هر چیزی را به جای خودش می گذارد)).[۳]
در این سخن، دو نیم کردن و تساوی که در قالب عدالت بگنجد، وجود دارد و تقسیمِ
برابری که به شوره زار ظلم ختم شود، طرد شده است. بنابراین، عدالت آن است که هر
چیزی به (( جای)) واقعی خود بنشیند و به بیانی دیگر، هر چیز به حق خود برسد یا حق
هر کس و هر چیز به وی داده شود.
فطری بودن عدالت
هر مسئله ای از دو راه قابل بحث و بررسی است: از طریق (( عقل و خرد)) و از طریق
(( عاطفه و فطرت)).
فطرت همان الهام و درک درونی است که نیاز به دلیل ندارد؛ یعنی بدون استدلال و برهان
انسان آن را پذیرا می شود و به آن ایمان دارد.
این گونه الهامات باطنی گاهی امواجش از داوری های خرد نیرومندتر و اصالتش بیش تر
است؛ که این ها ادراکات ذاتی است و آن ها معلومات اکتسابی…
آیا در مسأله مورد بحث، یعنی پایان گرفتن جهان با جنگ و خون ریزی و ظلم و بیدادگری،
یا حکومت صلح و عدالت و امنیت، الهامهای فطری می تواند به ما کمکی کند یا نه؟
پاسخ این سؤال مثبت است. زیرا دو نشانه قابل ملاحظه وجود دارد که می تواند ما را به
حقیقت رهنمون گرداند:
۱. عشق به صلح و عدالت
عشق به صلح و عدالت در درون جان هر کسی هست؛ همه از صلح و عدل لذّت می برند؛ و با
تمام وجود خودخواهان جهانی مملو از این دو هستند.
با تمام اختلاف هایی که در میان ملّت ها و امّت ها در طرز تفکّر، آداب و رسوم،
عشق ها و علاقه ها، خواست ها و مکتب ها وجود دارد، همه بدون استثنا سخت به این دو
علاقه مندند و گمان می کنم دلیلی بیش از این بر فطری بودن آن ها لزوم ندارد؛ چه
این که همه جا عمومیّت خواسته ها، دلیل بر فطری بودن آن هاست. آیا این یک عطش کاذب
است؟ یا نیاز واقعی که در زمینه آن، الهام درونی به کمک خرد شتافته؛ تا تأکید
بیش تری روی ضرورت آن کند؟ (دقّت کنید)
آیا همیشه تشنگی ما دلیل بر این نیست که آبی در طبیعت وجود دارد؟! و اگر آب وجود
خارجی نداشته باشد، آیا ممکن است عطش و عشق و علاقه به آن در درون وجود ما باشد؟ ما
می خروشیم، فریاد می زنیم، فغان می کنیم، و عدالت و صلح می طلبیم؛ و این نشانه آن
است که سرانجام این خواسته ها تحقق می پذیرد و در جهان پیاده می شود. اصولاً فطرت
کاذب مفهومی ندارد؛ زیرا می دانیم آفرینش و جهان طبیعت یک واحد به هم پیوسته است، و
هرگز مرکّب از یک سلسله موجودات از هم گسسته و از هم جدا نیست… به هر حال، فطرت و
نهاد آدمی به وضوح صدا می زند که سرانجام، صلح و عدالت جهان را فرا خواهد گرفت و
بساط ستم برچیده می شود؛ چرا که این خواست عمومی انسان ها است.[۴]
۲. انتظار عمومی برای یک مصلح بزرگ
تقریباً همه کسانی که در این زمینه مطالعه دارند متّفقند که: تمام اقوام جهان در
انتظار یک رهبر بزرگ انقلابی به سر می برند، که هر کدام او را به نامی می نامند،
ولی همگی در اوصاف کلّی و اصول برنامه های انقلابی او اتفاق دارند. بنابراین…
مسأله ایمان به ظهور یک نجات بخش بزرگ… یک اعتقاد عمومی و قدیمی، در میان همه
اقوام و مذاهب شرق و غرب است… و این خود دلیل و گواه دیگری بر فطری بودن این
موضوع است.[۵]
۳. عدالت گستری از اصول مهم برنامه رهبران الهی
ایجاد عدالت، اقوام اصلی و سرلوحه همه برنامه های امام منجی حضرت مهدی۴ است، چنان
که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه پیامبران بوده است که در
گذشته تاریخ، اجتماعات و مردم را بدان فرا خواندند و در راه تحقق آن فداکاری های
فراوان کردند. می توان گفت بیش ترین درگیری و مبارزه پیامبران بر سر اجرای عدالت
بوده است، و اصول شرایع آنان از آن جهت دچار موانع می گشته و با کار شکنی های
فراوانی روبرو شده است که ماهیتی ظلم ستیز و دادگرایانه داشته است. وگرنه صرف
اعتقاد به اصول و مبانی دینی، بی آنکه در حرکت اجتماعی دخالت داشته باشد و با بیداد
و ستم درگیر شود و برنامه های اقتصادی و مالی را کنترل کند و … درگیری و ستیزی را
در پی نخواهد داشت.[۶]
در تورات نیز همدردی خداوند با بی نوایان، هسته رسالت مسیح را تشکیل می دهد. مسیح
عشق ویژه خداوندی به بینوایان است. با استناد به آیه ۶۱ یسایا آمده است:
روح خداوندی بر من استوار است؛ زیرا خداوند مرا مسح کرده است و به من رسالت داده
است، بینوایان را بشارت دهم که به بند افتادگان را اعلام رهایی و نابینایان را
مژده به نور دیده می دهد. آمده ام پایمال شدگان را آزاد کنم و خوش سالی خداوند را
بشارت دهم.[۷]
حال که عدالت گستری، اصلی از اصول مهم برنامه همه رهبران الهی است، و از طرفی، این
اصل محوری به علت موانع عدیده ای که وجود داشته است به صورت همه جانبه و گسترده به
اجرا در نیامده است، عطش فطری جامعه جهانی برای اجرا و گسترش همه جانبه عدالت محفوظ
مانده است. از این رو، همگان در انتظار منجی بزرگ و عدالت گستر به سر می برند. به
ویژه اگر شاهد ظلم و زور ظالمان باشند که در این زمان، بر اساس فطرت ذاتی خویش از
خواب گران بیدار می شوند و همه کس و در همه جا در چنین موقعیت هایی بیش از پیش تشنه
موعود و عدالت جهانی او می شوند.
ناگفته نماند در دوران ظهور موعود، موانع گوناگونی که برای رهبران گذشته الهی بوده
است، وجود نخواهند داشت و زمین و زمان و همه مردم، زمینه پذیرش عدالت گستری را پیدا
خواهند کرد و این را می توان یکی از امتیازهای دوران موعود دانست.
اینک این پرسش مطرح است که آیا یهود و مسیحیان نیز در انتظار موعود منجی هستند؟ و
در صورتی که چنین انتظاری را داشته باشند، آیا آن منجی موعود، عدالت گستر هم هست؟ و
در فرضی که عدالت گستر باشد آیا گستره عدالت او به گستردگی جامعه بشری است یا برکت
عدالت او همگانی است و حتی شعاع عدالت گستری او موجودات دیگر را هم در بر می گیرد؟
۴. انتظار موعود در آیین یهود و مسیحیان
پیش از آن که به بحث انتظار بپردازم، تذکر این نکته ضروری است که پرداختن به مقوله
انتظار در محدوده محدودی که بیان شده است از دو جهت اهمیت دارد: نخست این که در
لابه لای همین فرازهایی که در باب انتظار آمده، نکته هایی نیز در باب دادگستری
موعود وجود دارد و از این زاویه مربوط به بحث و موضوع مورد نظر است.
از سوی دیگر، اگر آفتابی شود که اهل کتاب نیز چون دیگر ملل در دایره انتظارند
(علاوه بر نقل و بشارت های عهدین) از عقل نیز یاری می گیریم که اگر قومی در حوزه
انتظار داخل شدند و از چشم به راهی موعودشان گفتند، بی درنگ اصلی ترین انتظاری که
از موعودشان دارند ظلم ستیزی و عدالت گستری او است و عقل می گوید: هر آن کس که
منتظر آمدن موعود است، منجی بودن و ظلم سوزی او را نیز لحاظ کرده است و هرگز
نمی توان گفت منتظر موعودی هستند که پس از ظهورش در اندیشه عدالت گستری نیست یا
برای عدالت پروری برنامه ای ندارد.
از سویی، اگر آن موعود جهانی ظهور کند و پس از آمدنش دست روی دست بگذارد و نظاره
کننده تبعیض ها و ستم ستمکاران به توده ی ضعیف و بی پناه باشد، هرگز نمی توان او را
ناجی بشر خواند در حالی که اهل کتاب به ویژه یهود، همه سختی ها را به امید آینده ای
تحمل می کنند که با برگشت موعودشان، آرمان شهری از عدالت بنا نهاده شود و به همین
سبب این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود:
(( اگر چه ابتدایت صغیر بود عاقبت تو بسیار رفیع می گردد)).
در دایره المعارف کتاب مقدس آمده است: به آمدن ثانوی مسیح برای سلطنت در قسمت های
زیادی از عهد عتیق و عهد جدید اشاره شده است. تثنیه ۳۰:۳؛ مرموز ۲؛ اشعیا ۶۳:۱ و…
ویژگی های روزهای پیش از آمدن ثانوی مسیح را بیان می کند و خود واقعه به شکل زیبایی
در متن (۲۴:۲۷ـ۳۰) ترسیم گردیده است. آمدن ثانوی مسیح یک واقعه مخفی نخواهد بود،
بلکه هر چشمی آن را خواهد دید. بنابر متی: (۲۵: ۳۱ـ۴۶.) مسیح پس از ظهور ثانوی خود
تخت پادشاهی خود را برقرار خواهد نمود و امت ها را داوری می نماید.
کتاب مکاشفه، از بسیاری جنبه ها مهم ترین بخش درباره آموزه ظهور ثانوی مسیح است.
حقیقت بالا در مکاشفه (۱:۷) چنین بیان شده است:
(( اینک با ابرها می آید و هر چشمی او را خواهد دید و آنانی که او را نیزه زدند و
تمامی امت های جهان برای وی خواهند نالید…))
حضرت مسیح در حالی تصویر گردیده است که سوار بر اسب سفید و همراه با لشکریان آسمان
می آید تا به عنوان شاه شاهان و رب الارباب، زمینی را که مملو از شرارت است داوری
نماید و سلطنت هزارساله خود را به همراه مقدسین آغاز نماید. در این مدت، هزارسال
شیطان بسته شده و به چاه هاویه افکنده می گردد تا در سرتاسر این مدت از فعالیت او
جلوگیری شود.[۸]
سپس می نویسد: باید توجه داشت که ربوده شدن کلیسا و ظهور ثانوی مسیح بر زمین دو
واقعه مختلف هستند، اگر چه در هر دو واقعه (( خداوند)) می آید ولی در واقعه ربوده
شدن، او تنها به جو زمین می آید تا مقدسین را به آسمان ببرد در حالی که در ظهور
ثانوی مسیح، به روی زمین می آید و سلطنت هزارساله را بر روی زمین برقرار
می سازد.[۹]
از سویی، اندیشه مسیحا ماهیتاً یهودی است. یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس،
همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر
درخشان داوود و سلیمان برگرداند. شخصیت مورد انتظار، ماشیح (مسح شده) خوانده
می شد… دل های بنی اسرائیل از عشق مسیحای موعود لبریز بود و در مقابل حاکمان
ستمگر، همواره در کمین چنین رهبر رهایی بخشی بوده اند. در باب دوم انجیل متی
می خوانیم که: هیرودیس کبیر، پادشاه فلسطین پس از زاده شدن حضرت عیسی درصدد قتل او
برآمد. اما چون وی را به فرمان الهی به مصر بردند خطر را از سر گذراند.[۱۰]
مستر هاکس درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یک (( منجی بزرگ جهانی)) در
میان قوم (( یهود)) می نویسد:
عبرانیان منتظر قدوم مبارک (( مسیح)) نسلاً بعد نسل بودند و وعده آن وجود مبارک،
مکرراً در (( زبور)) و کتب پیامبران علی الخصوص در کتاب (( اشعیا)) داده شده است.
تا وقتی که (( یحیای تعمیددهنده)) آمده، به قدوم مبارک وی بشارت داده، لیکن یهود آن
نبوآت (پیش گویی ها) را نفهمیده، با خود همی اندیشیدند که (( مسیح)) سلطان زمان
خواهد شد و ایشان را از ذلّت جورپیشگان و ظالمان رهایی خواهد داد و به اعلا درجه
مجد و جلال ترقّی خواهد کرد.[۱۱]
موعود و عدالت گستری در عهدین
حال که بیان شد یهود و مسیحیان در صراط انتظار موعودند و آن موعود را، شاه شاهان
می دانند، اینک به این پرسش و پاسخش می پردازیم که آیا اهل کتاب، آن موعود جهانی را
عدالت گستر هم می دانند؟
شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهود و مسیحیان موج می زند.
یهودیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود
هموار کرده اند که روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهاند و
فرمانروای جهان گرداند.[۱۲]
مهمترین مژده مسیحایی و عدالت گستری اش در کتاب (( اشعیاء)) نبی آمده است که تصویر
روشنی از عدالت پروری او را به نمایش می گذارد.
بشارت های کتاب اشعیاء به عدل گستری موعود
در کتاب (( اشعیای نبی)) که یکی از پیامبران پیرو تورات است آمده است:
نهالی از تنه یسی (پدر داوود) بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت.
مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 