پاورپوینت کامل بررسی سندی دعای سلامت امام زمان (ع) ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی سندی دعای سلامت امام زمان (ع) ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی سندی دعای سلامت امام زمان (ع) ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی سندی دعای سلامت امام زمان (ع) ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۵۷

اشاره

دعای سلامت امام زمان (عج) -که در منابع مختلف، با اندکی تفاوت ذکر شده است- به
چهار طریق وارد شده: ۱. کافی از محمد بن عیسی از صالحان (معصومان): ظاهراً بین
کلینی و محمد بن عیسی راویانی وجود دارند که به قرینه حذف شده اند؛ آنها عبارتند
از: احمد بن محمد، ابوالحسن علی بن حسن بن علی بن فضال و ابوجعفر محمد بن عیسی
یقطینی. ۲. اقبال: سید بن طاووس، از جماعتی از اصحاب خود، از جمله ابن ابی قره و او
به اسنادش از علی بن حسن بن علی بن فضال و او از محمد بن عیسی بن عبید، او نیز به
اسنادش از معصومان(ع). ۳. کفعمی در المصباح و البلد الامین بدون سند آورده است. ۴.
کفعمی در البلد الامین، تحت عنوان دعای کنزالعرش، به طور مرسل از پیامبر(ص).

با بررسی این طرق، به این نتیجه می رسیم که دو طریق اول، صحیح است، و درباره دو
طریق آخر نیز با این که این دعا ضمن یک دعای طولانی ذکر شده است، باید گفت علی رغم
عدم ذکر سند، وثاقت و اعتبار مؤلف می تواند در اعتبار و پذیرش روایت مؤثر باشد.

أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحجّه بن الحسن، صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی
آبَائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً، وَ
قَائِداً وَ نَاصِراً، وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً،
وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً.

همانگونه که می دانید، یکی از مهمترین وظایفی که شیعه منتظر در عصر غیبت و انتظار،
بر عهده دارد، دعا برای تعجیل فرج و ظهور حضرت صاحب الأمر – روحی و أرواح العالمین
له الفداء – و سلامتی آن حضرت است. البتّه دعا در اینباره، همچون سایر موارد، به هر
زبان و بیانی که باشد مقبول درگاه الهی بوده و چندان تفاوتی نمی کند. آنچه مهمّ
است، روح دعا و شرایط کیفی آن است که در منابع روایی و دینی ما فراوان به آن توصیه
شده است. در این میان، اهمّیّت و ارزش دوچندان ادعیه مأثوره (دعاهایی که از زبان
مبارک اهل بیت عصمت و طهارت( صادر شده اند) به یمن و برکت نَفَسهای قدسیّ آن انوار
مطهّر، بر احدی از شیعیان پوشیده نیست.

در این نوشته مختصر، قصد داریم به بررسی اهمیّت و اعتبار سندی طرق مختلف نقل یکی از
مشهورترین و معمولترین ادعیه زمان در غیبت یعنی دعای سلامت امام زمان(ع) پرداخته، و
در نهایت، به صورت خلاصه در شرح و توضیح محتوای این دعا نیز مطالبی را به عرض
خوانندگان محترم برسانیم. امیدواریم که آن سفینه نجات بشریّت و خورشید درخشان
حقیقت، هر چه زودتر، چهره سیاه شب یلدای غیبت را در هم شکند و دل و جان هر منتظر
عاشق، با طلوع آن آفتاب حیات بهاری شود؛ آمین!

این دعای شریف به یکی از چهار طریق ذیل در منابع حدیثی و دعایی شیعه وارد شده است:

۱. ثقه الإسلام، محمّد بن یعقوب کلینی در کتاب بسیار معتبر کافی۱، به نقل از محمّد
بن عیسی، و او با اسناد خود از معصومان( (بدون آنکه اسمی از معصوم خاصّی نام برده
باشد) این دعا را به طور خاص برای دعای شب بیست و سوّم ماه مبارک رمضان نقل کرده و
گفته است در تمام ماه مبارک رمضان و همچنین در تمام لحظات عمر، خواندن این دعا خوب
است.

۲. مرحوم سیّد بن طاووس به نقل از جماعتی از اصحاب خود (از جمله از کتاب ابن أبی
قرّه و او با اسنادش از علی بن حسن بن علیّ الفضّال و او از محمّد بن عیسی بن عبید
و او با اسنادش از معصومان(ع)) باز به طور خاص برای شب بیست و سوّم ماه مبارک
رمضان، و سپس تعمیم آن به تمام ماه مبارک رمضان و سپس به همه لحظات.

مرحوم سیّد بن طاووس این طریق را در اقبال الأعمال، (ص ۸۵، فصل فیما نذکره ممّا
یختم به کلّ لیله من شهر الصیام)، آورده و مرحوم مجلسی هم آن را از همان کتاب در
کتاب خود بحار الأنوار، (ج ۹۷، ص ۳۴۹) نقل کرده است. همچنین در کتاب مستدرک سفینه
البحار (ج ۶، ص۴۲۸) نیز این طریق از الاقبال نقل شده است.

۳. مرحوم کفعمی در دو کتاب خود (المصباح، ص ۱۴۶؛ و البلد الأمین، ج۱، ۱۴۵)، دعایی
را به عنوان دعای ساعت دوازدهم روز-که به حضرت صاحب العصر (ع) اختصاص یافته است-
بدون اسناد ذکر کرده است که ضمن آن، این عبارات شریف هم، با اندکی اختلاف آمده است.
مرحوم مجلسی هم این طریق را در کتابش بحار الأنوار (ج۸۳، ص۳۵۵ باب أدعیه الساعات)
عیناً از این دو کتاب نقل کرده است.

۴. همچنین مرحوم کفعمی در کتاب خود البلد الأمین (ص۳۶۰)، دعایی را تحت عنوان دعای
کنز العرش به صورت مرسل از حضرت نبی اکرم (ع) نقل کرده است که ضمن آن نیز، این
عبارات با کمترین اختلاف ذکر شده است.

بررسی طریق اوّل (الکافی، ج۴، ص۱۶۲، باب الدعاء فی العشر الأواخر من شهر رمضان، ح۴)

متن آمده در این کتاب، چنین است:

مُحَمَّدُ بْنُ عِیسی، بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِینَ۲(، قَالَ:۳ تُکَرِّرُ۴ فِی
لَیْلَهِ ثَلَاث وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ
قَائِماً وَ قَاعِداً، وَ عَلَی کُلِّ حَال وَ فِی الشَّهْرِ کُلِّهِ، وَ کَیْفَ
أَمْکَنَکَ وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ، تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِیدِ اللّهِ۵ ـ
تَبَارَکَ وَ تَعَالی ـ وَ الصَّلَاهِ عَلَی النَّبِیِّ (ع):

أللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ ـ فُلَانِ بْنِ فُلَان۶ ـ فِی هذِهِ السَّاعَهِ۷ وَ فِی
کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً، (وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا، وَ قَائِداً وَ
عَوْناً وَ عَیْناً) ۸، حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً، وَ تُمَتِّعَهُ۹ فِیهَا
طَوِیلًا.

میان این عبارت با آنچه در میان عموم متداول است (همانگونه که در پانوشت نیز ملاحظه
می فرمایید)، چند اختلاف عمده وجود دارد که عبارتند از:

۱. در متن مشهور به جای عبارت فلان بن فلان در این طریق، عبارت الحجّه بن الحسن،
صلواتک علیه و علی آبائه آمده است. و در واقع، در این متن، نام شریف امام زمان(عج)
به صراحت ذکر نشده است.

امّا با توجّه به متن و سند این خبر، مسلّم است که مراد از عبارت فلان بن فلان،
نام شریف آن حضرت است. این اضمار خللی به اعتبار این طریق نمی رساند. شبیه این
مسأله، در سایر اخبار و روایات شیعه نیز مکرّر دیده شده که نام مبارک معصوم(ع) و یا
برخی دشمنان معروف آنها، به خاطر مصالحی همچون تقیّه و امثال آن، از ناحیه خود
معصوم(ع) یا راویان خبر، ذکر نشده و در عوض، عباراتی، همچون فلان و امثال آن
آورده شده است.

علاوه بر این، مرحوم کفعمی و مرحوم سیّد بن طاووس- که در این طریق، اسم حضرت را با
کنایه ذکر کرده اند- در نقل طریق دوّم -که بعد از این ذکر خواهد شد- به صراحتً نام
و القاب آن حضرت را ذکر کردهاند.

۲. اختلاف دوّم، عبارت و عون در این طریق، است که در متن مشهور ذکر نشده است.
این اختلاف نیز با توجّه به اینکه این عبارت در بیشتر نسخه های خطّی کتاب کافی و
مصادر دیگر این طریق، نیامده است، در معرض تردید بوده، و می توان از آن چشمپوشی
کرد.

۳. تفاوت دیگر، در عبارت و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عین است که در این طریق،
به جای آن، عبارت و ناصراً و دلیلاً و قائداً و عوناً و عین آمده است. این باره
نیز، علاوه بر اینکه در غالب پس بعد از کافی، همچون: تهذیب، مصباح المتهجّد، مختصر
بصائر، مزار، مصباح، البلد الأمین و فلاح السائل این اختلاف وجود ندارد، همانگونه
که گفته شد، عبارت و عون نیز در اکثر نسخه های کافی نیست؛ بنابراین، اختلاف
موجود در این کتاب با متن مشهور، تنها در ترتیب این چهار کلمه خواهد بود.

احوال سندی طریق اوّل

سندی که در کتاب کافی برای این خبر وجود دارد ـ علی الظاهر ـ عبارت است از:
مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَی، بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِینَ (. نکتهای که در نگاه
ابتدایی به این سند، نزد اهل فنّ مسلّم است این است که مرحوم کلینی صاحب کتاب کافی،
نمیتواند بدون واسطه از شخص محمّد بن عیسی روایت نقل کند؛ به این سبب، در اینگونه
موارد، غالب صاحبنظران و محقّقان، امثال این اسانید را بر سند حدیث و یا احادیث
قبلی معلّق فرض کردهاند. در خصوص این حدیث، سند، بر احمد بن محمّد، عن علی بن
الحسن و در حدیث دوم از همان باب، معلّق شده و در نهایت، سند حدیث چنین خواهد بود:
احمد بن محمّد، عن علی بن الحسن، عن محمّد بن عیسی، بإسناده، عن المعصومین
الصالحین ]الصادقین ( [

از مؤیّدهای دیگر این تعلیق، آن است که در طریق پس از آن نیز، خبر به وسیله علی بن
حسن بن علی الفضّال از شخص محمّد بن عیسی نقل شده است. در ادامه، به بررسی اجمالی
این سند می پردازیم:

راوی نخست: احمد بن محمّد

این شخص، در صدر اسناد احادیث فراوانی از کتاب کافی، به دوگونه مختلف آمده است; در
برخی موارد، با اضافه نام جدّش آمده- که در این صورت ماهیّت او کاملاً معلوم است، –
و در برخی از موارد- که کم هم نیست-، به صورت مطلق، یعنی احمد بن محمّد آمده است.
در صورت دوم، بحث است که این شخص کدام احمد بن محمّد است؟ در این زمینه، هفت
احتمال ابتدایی وجود دارد. هر هفت نفر، از مشایخ مرحوم کلینی بودهاند یا یا کلینی
از آنهاروایت نقل کرده است:۱۰

۱. ابو عبد اللّه، احمد بن محمّد بن طلحه العاصمی؛

۲. ابو العبّاس، احمد بن محمّد بن سعید بن عبد الرحمان الهمدانی (ابن عقده)؛

۳. ابو جعفر، احمد بن محمّد بن عیسی بن عبد اللّه الأشعری القمّی؛

۴. احمد بن محمّد بن خالد البرقی؛

۵. احمد بن محمّد بن عبد اللّه؛

۶. احمد بن محمّد بن علی؛

۷. احمد بن محمّد الکوفی.

با توجّه به اینکه شیخ کلینی معمولاً از از چهارنفر اخیر یا یک یا چند واسطه روایت
نقل کرده است و از طرفی روایت برخی از این چهار نفر، از شخص علی بن الحسن و یا
محمّد بن عیسی سابقه ندارد احتمال وجود آنان کاملاً منتفی است. در میان سه نفر اول،
مرحوم کلینی در اسانید کتاب کافی، از شخص اوّل، یعنی احمد بن محمّد عاصمی، تقریباً
۱۴۵ روایت، از احمد بن محمّد بن سعید تقریباً چهار روایت و از احمد بن محمّد بن
عیسی تقریباً ۳۴ روایت، بدون واسطه ظاهری نقل کرده است. از طرفی دیگر، میان این سه
نفر، آنکه در کتاب کافی، بدون واسطه از شخص محمّد بن عیسی روایت نقل کرده است، تنها
احمد بن محمّد بن عیسی است که از وی تقریباً ۱۸۲ روایت که بدین گونه نقل کرده است؛
بنابراین، قویترین احتمال موجود میان این سه نفر، همان احمد بن محمّد بن عیسی است.
اگر چه اغلب محقّقان، در این زمینه، انصراف احمد بن محمّد را به عاصمی دانستهاند و
اگر چه در نهایت، هر کدام از این سه نفر پذیرفته شوند، در نتیجه تفاوتی نخواهد بود،
چرا که هر سه نفر، از راویان معتبرند که از ناحیه عالمان رجال هیچ جرحی بر آنها،
وارد نشده است. اینجا به صورت مختصر به برخی گفته های رجالیان معروف در شرح حال
آنها اکتفا می کنیم:

نفر اوّل (ابو عبد اللّه، احمد بن محمّد بن طلحه العاصمی الکوفی) کسی است که مرحوم
نجاشی (رجالی مشهور) در توصیفش گفته است: ثقه فی الحدیث، سالماً خیّراً، له
کتب۱۱. و مرحوم علّامه مرحوم ابن داود دربارهاش گفتهاند: ثقه فی الحدیث، سالم
الجنبه۱۲.

ابو العبّاس، احمد بن محمّد بن سعید بن عبد الرحمان الهمدانی (ابن عقده) کسی است که
مرحوم شیخ طوسی در رجال خود او را چنین ستوده است: جلیل القدر، عظیم المنزله، له
تصانیف کثیره، ذکرناها فی کتاب الفهرست، و کان حفظه۱۳. مرحوم نجاشی گفته است: هذا
رجل جلیل فی أصحاب الحدیث، مشهور بالحفظ و الثقه، له کتب، منها…۱۴. و یا مرحوم
علّامه در وصفش گفته است: جلیل القدر، عظیم المنزله، و کان حفظه، له کتب ذکرناها
فی کتابنا الکبیر، منها…۱۵.

ابن داود گفته است: أمره فی الجلاله أشهر من أن یذکر۱۶. مرحوم شیخ حرّ نیز در
خاتمه کتاب وسائل گفته است: وثّقه النعمانی فی الغیبه، و وثّقه ابن شهر آشوب.

نفر سوم، ابو جعفر، احمد بن محمّد بن عیسی بن عبد اللّه الأشعری القمّی نیز کسی است
که مرحوم شیخ طوسی دربارهاش آورده است: ثقه، له کتاب، کان شیخ القم و فقیهها غیر
مدافع، من أصحاب الرضا(ع).۱۷ نجاشی درباره او گفته است: شیخ القمّیّین، و وجههم،
و فقیههم، غیر مدافع، لقی أبا الحسن الرضا (ع) و أبا الحسن العسکری (ع)، له کتب،
منها….۱۸ مرحوم علّامه در وصفش گفته است: لقی أبا الحسن الرضا (ع) و أبا الحسن
العسکری(ع)، و کان ثقه، و له کتب ذکرناها فی کتابنا الکبیر.۱۹ و ابن داود نیز چنین
گفته است: له کتب، لقی أبا جعفر الثانی(ع) و أبا الحسن الثالث(ع).۲۰

راوی دوّم: أبو الحسن علیّ بن الحسن بن علیّ بن فضّال (الفیّاض الکوفی)

این شخص از محمّد بن عیسی، حدوداً ۱۶ خبر، تنها در کتب اربعه نقل کرده است و در
طبقه معصومان از رسول(ع) تا امام هادی( واقع می شود. مرحوم شیخ طوسی در رجال خود در
توصیف او چنین آورده است: فطحیّ المذهب، ثقه، کوفیّ، کثیر العلم، واسع الأخبار،
جیّد التصانیف، غیر معاند، و کان قریب الأمر إلی أصحابنا الإمامیّه القائلین
بالإثنی عشر، له کتب، منها…۲۱ و نجاشی گفته است: کان فقیه أصحابنا بالکوفه، و
وجههم، و ثقتهم، و عارفهم بالحدیث، و المسموع قوله فیه، سمع منه شیئاً کثیراً، لم
یعثر علی زلّه فیه، و لا یشینه، و قلّ ما روی عن ضعیف، و کان فطحیّ.۲۲ علّامه
نیز اضافه کرده است: و أنا أعتمد علی روایته و إن کان مذهبه فاسد.۲۳ و مرحوم
ابن داود نیز گفته است: له کتب، لقی أبا جعفر الثانی(ع) و أبا الحسن الثالث(ع)۲۴؛
بنابراین، در وثاقت این شخص تردیدی وجود ندارد.

راوی سوّم: أبو جعفر محمّد بن عیسی بن عبید بن یقطین العبیدی الیقطینی

مرحوم شیخ طوسی، در رجال خود این شخص را تضعیف کرده است. وجه آن را هم این دانسته
که مرحوم ابن بابویه، اسم او را در نوادر الحکمه ذکر نکرده و به او نسبت غلوّ داده
است. مرحوم شیخ حرّ در خاتمه کتاب وسائل، در جواب مرحوم شیخ گفته است:

و لایلزم منه الضعف، فلا توقّف فی توثیقه، و لا معارض له، و نقل الکشّی عن الفضل
أنّه کان یحبّ العبیدی و یثنی علیه و یمیل إلیه، و یقول لیس فی أقرانه مثله؛

یعنی نیامدن نام او در کتاب مذکور، هرگز نمی تواند نشان دهنده تضعیف او به وسیله
ابن بابویه یا دلیل مرحوم شیخ باشد؛ پس چون دلیل دیگری بر تضعیف او نقل نشده و از
طرفی دیگر مرحوم کشّی در فضیلت این شخص گفته است که عبیدی (از راویان مشهور و ثقه
که در عصر خود نظیری نداشته) او را دوست داشته و از او تعریف و تمجید کرده است؛
بنابراین در توثیق این شخص، نباید توقّف کرد و گفته مرحوم کشّی در حقیقت، با ابن
بابویه معارضت نیست.

به نظر ما، جمله گفته، مرحوم کشّی با ابن بابویه معارضت ندارد، تنها در صورتی
صحیح است که فقط اسم او را در کتاب نوادر الحکمه نیاورده باشد، ولی اگر به غلوّ او
تصریح کرده باشد، در معارضت آنها تردیدی وجود ندارد.

پس از مرحوم شیخ، تقریباً همه عالمان رجال او را توثیق کرده اند؛ برای مثال مرحوم
نجاشی در وصف او گفته است: جلیل فی أصحابنا، ثقه، عین، کثیر الروایه، حسن
التصانیف.۲۵ مرحوم علّامه در حقّ او گفته است: و الأقوی عندی قبول روایته.۲۶ و
مرحوم شیخ حرّ گفته است که: هذا فوق التوثیق، و هو یبطل نسبه الغلوّ فیه.۲۷ یعنی
آنچه از ارتباط و برخورد عبیدی با او نقل شد، بالاتر از توثیق نیز به حساب می آید.

در نهایت ـ همچنان که ملاحظه فرمودید ـ همه راویان موجود در سند این طریق موثّقند
که در کنار این قضیّه، اعتبار کتاب کافی و مؤلّف آن نزد عموم دانشمندان- به ویژه
آنها که نزدشان قاعده اعتبار کتب پذیرفته شده است- اعتبار این خبر را مضاعف میکند.

بررسی طریق دوّم (الإقبال، ص۸۵، فصل فیما نذکره ممّا یختم به کلّ لیله من شهر
الصیام)

متن آمده در این کتاب به این نحو است:

فمن الروایه فی الدعاء لمن أشرنا إلیه( ما ذکره جماعه من أصحابنا، و قد اخترنا ما
ذکره ابن أبی قرّه فی کتابه، فقال بإسناده إلی علی بن الحسن بن علی بن فضال، عن
محمّد بن عیسی بن عبید، بإسناده عن الصالحین(، قال:

و کرّر فی لیله ثلاث و عشرین من شهر رمضان، قائمًا و قاعداً و علی کلّ حال، و
الشهر کلّه و کیف أمکنک و متی حضرک فی دهرک تقول بعد تمجید اللّه تعالی و الصلاه
علی النبی و آله(:

أللّهمّ کن لولیّک القائم بأمرک الحجّه، ۲۸ محمّد بن الحسن المهدی – علیه و علی
آبائه أفضل الصلاه و السلام – فی هذه الساعه، و فی کلّ ساعه، ولیّاً و حافظاً، و
قاعداً۲۹ و ناصراً، و دلیلاً و مؤیّداً، حتّی تُسکنه أرضک طوعاً، و تمتّعه فیها
طولاً و عرضاً، و تجعله و ذرّیّته من الأئمه الوارثین. اللّهمّ انصره و انتصر به
و… (ادامه دعا که طولانی است).

دو تفاوت مهمّ میان متن آمده در این طریق با قرائت مشهور وجود دارد. تفاوت اوّل،
تقریباً شبیه تفاوت اوّل در طریق قبلی است. و این تفاوت، در نحوه ذکر نام مبارک
حضرت(ع)است که وجه آن نیز ذکر شد.

تفاوت دوّم در قائد است که به خلاف همه مصادر طریق گذشته و طرق آینده و همچنین
دو کتابی است که در همین طریق از الاقبال نقل کردهاند (یعنی بحار الأنوار و مستدرک
آن). تنها در کتاب الاقبال این کلمه با حرف عین (قاعداً) آمده است. این کلمه هر چند
خالی از وجه نیست معنای آن در پایان همین مقاله گفته خواهد شد؛ ولی وجهش بعید است و
به نظر می رسد اشکال چاپی باشد و باید به نسخه های خطّی کتاب الاقبال مراجعه کرد.
همچنین ممکن است ناسخان و کاتبان نسخه ها هم سهواً آن راثبت کرده اند.

احوال سندی این طریق

ابو القاسم، سیّد رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس حلّی (متوفّای ۶۶۴ ق)،
نویسنده کتاب شریف الاقبال از عالمان و محدّثان جلیل القدر شیعه است که در شهرت و
وثاقت او جای هیچ تردیدی نیست.

نَسَب این عالم بزرگوار، به حسن مثنّی (فرزند امام حسن مجتبی (ع)) می رسد. او، زمان
مستنصر متصدّی منصب فتوا شده، و از بزرگان دینی شیعه محسوب می شد. پدرش نیز از
محدّثان بزرگوار و قابل اعتماد شیعه است که خودش از او روایات زیادی را نقل کرده
است و در کتابی به نام فرحه الناظر آنها را گرد آورده است. آثار بسیار زیادی در
زمینه های حدیث، فقه، تاریخ و دعا از او به جای مانده است که همگی- بدون استثنا- از
مصادر مهمّ قرن هفتم شیعه به شمار می آیید.

شیخ نوری در خاتمه مستد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.