پاورپوینت کامل حدیث شناسی; الامامه و تبصره من الحیره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حدیث شناسی; الامامه و تبصره من الحیره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حدیث شناسی; الامامه و تبصره من الحیره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حدیث شناسی; الامامه و تبصره من الحیره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷۹
این مقاله از سلسله بحثهای منبع شناسی مهدویت است که در مرکز تخصصی مهدویت حوزه
علمیه قم توسط استاد نجم الدین طبسی تدریس شده است و توسط یکی از دانش پژوهان این
مرکز حجت الاسلام لطفی تقریر و تنظیم و در اختیار مجله قرار گرفت.
اشاره
از جمله منابع مهدویت، کتاب الامامه و التبصره من الحیره، تألیف علی بن حسین بن
موسی بن بابویه است که امام عسکری (ع) او را شیخ معتمد خود خوانده است و
رجالیان بزرگ، او را افقه و اوثق زمان خویش دانسته اند. از نظر علمی در چنان
موقعیتی قرار داشت که اگر اصحاب، در مسأله ای، روایتی نمی یافتند، به آنچه در شرایع
او بود تمسک می کردند و به فتوای او همچون روایت، استناد می کردند. بیست اثر به وی
نسبت داده شده که بیشتر آنها درباره فقه، تفسیر و کلام است. او از محضر اساتید
بزرگی، چون سعد بن عبدالله اشعری، علی بن ابراهیم هاشم قمی و محمد بن علی شلمغانی
بهره برده است. از برکات حیات علمی او، تربیت شاگردان فراوانی است که دو فرزندش؛
حسین و محمد، نمونه بارز آنهایند.
ابن بابویه در تألیف کتاب الامامه و التبصره از وجود علمایی مانند: سعد بن
عبدالله بن خلف اشعری، محمد بن یحیی عطار، احمد بن ادریس، عبدالله بن جعفر حمیدی،
حمزه بن قاسم، حسن بن احمد مالکی، علی بن ابراهیم و علی بن موسی بن جعفر الکمیذانی
استفاده کرده است.
در این که این کتاب از تألیفات ابن بابویه باشد، تردید شده است؛ زیرا برخی مشایخ
این کتاب، از نظر طبقه، متأخر از صدوقِ پدر هستند و امکان ندارد متقدم از متأخر
روایت نقل کند. دیگر این که در روایت صدوقِ پسر -که آنها را از پدرش نقل کرده است-
از مشایخ کتاب الامامه و التبصره اثری نیست؛ اما این تردید بی مورد است؛ زیرا
اولاً، روایت متقدم از متأخر اشکال ندارد – چنان که در سند کافی نیز از این موارد
دیده می شود- و این، در صورتی است که استاد از معمرین باشد ثانیاً، شاید علت این که
شیخ صدوق نام مشایخ الامامه و التبصره را در روایات منقول از پدرش نیاورده معاصر
بودن با آنها باشد؛ در این صورت، نیازی به ذکر آنها نبوده و بدون واسطه، از پدرش
نقل کرده است.
نکته دیگر این که با مراجعه به کتاب موجود، در می یابیم که هیچ یک از راویانی که
باعث این تردید شده اند، در طریق کتاب نیستند و شاید دلیل آن، وجود دو نسخه متفاوت
از این کتاب باشد که یک نسخه، مرکب از دو جزء است؛ جزء اول، کتاب الامامه و التبصره
و جزء دوم، کتاب جامع الاحادیث. چون مقداری از ابتدای کتاب دوم مفقود شده است، با
کتاب اول مخلوط شده است؛ از این رو، علامه مجلسی همه روایات را به ابن بابویه نسبت
داده است.
از مجموع ۲۳ باب این کتاب، ۱۱ باب، درباره مهدویت است که در هر باب، تعدادی روایت
متناسب بیان شده است.
مقدمه
از قدیمترین کتابهایی که درباره امامت و امام زمان(ع)، به رشته تحریر درآمده است،
کتاب ارزشمند الامامه و التبصره من الحیره معروف به الامامه و التبصره، نوشته
عالم جلیلالقدر، علی بن الحسین بن موسی بن بابویه میباشد.
خاندان بابویه، همگی از بزرگان علم بودهاند؛ اما میان این خاندان، علی بن الحسین و
فرزندش محمد بن علی (شیخ صدوق) از همه بارزتر بودهاند. این دو بزرگوار، خدمات
فراوانی به اسلام و تشیع انجام دادهاند و در این راستا، کتب فراوانی از خود به جای
گذاشتهاند که از جمله، کتاب الامامه و التبصره است. از آنجا که در بخش هایی از این
کتاب، سخنی از مهدویت به میان آمده است، از منابع مهدویت به شمار میآید و شناخت آن
برای کسی که در مباحث مربوط به امام زمان، پژوهش میکند لازم و ضروری است.
برای شناخت این کتاب، مباحث مربوط به آن را در چهار محور ذکر میکنیم:
محور اوّل: آشنایی با مؤلف؛
محول دوّم: طرق کتاب؛
محور سوّم: میزان اعتبار کتاب؛
محور چهارم: آشنایی اجمالی با محتویات کتاب.
محور اول: آشنایی با مؤلف
۱. تولد
کتابهای تراجم، درباره سال تولد وی چیزی بیان نکردهاند. آنچه درباره تولد او گفته
شده، فقط محل تولد او است که آن را شهر مقدس قم میدانند.
۲. خاندان بابویه
چنانکه در مقدمه ذکر شد، این خاندان از بزرگان اهل علم بودهاند. در کلمات بزرگان
علم و دین، عباراتی دیده میشود که به این مطلب اشعار دارد. از جمله:
مرحوم مامقانی گفته است:
اولاد بابویه جداً زیاد هستند و بیشتر آنها علمای جلیلی میباشند.۱
صاحب ریاض العلماء نیز درباره این خاندان گفته است:
او (حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه) و برادرش صدوق و فرزند این شیخ (حسین
بن علی حسین) و نوهاش و نوادگانش، تا زمان شیخ منتجب الدین، همه از اکابر علما
بودهاند.۲
۳. ابن بابویه از دیدگاه امام عسکری(ع)
علی بن حسین بن بابویه، هم با امام عسکری(ع)، و هم با امام مهدی (ع)، مکاتبه داشته
است و هر دو امام، دعا میکنند او صاحب فرزندانی صالح شود.
اگر چه اصل این مکاتبات نیز برای او افتخاری است، آنچه که بر این افتخار می افزاید
و برای بزرگی و عظمت شأن او کفایت میکند، جواب امام عسکری(ع)، به وی و عباراتی است
که حضرت، ، برای او به کار می برد. از آنجا که در این نامه، توصیههای گرانبهایی
برای شیعیان وجود دارد، متن کامل آن را ذکر میکنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین، و العاقبه للموحدین، و النار
للملحدین، و لاعدوان الّا علی الظالمین، و لا اله الا الله أحسن الخالقین، و الصلوه
علی خیر خلقه محمد و عترته الطاهرین.
اما بعد، اوصیک یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین بن بابویه القمی
– و فقک الله لمرضاته و جعل من ولدک اولاداً صالحین برحمته – بتقوی الله، و إقام
الصلوه و إیتاء الزکوه، فانّه لاتقبل الصلوه من مانعی الزکوه، و اوصیک بمغفره الذنب
و کظم الغیظ و صله الرحم و مواساه الإخوان و السعی فی حوائجهم فی العسر و الیسر و
الحلم عند الجهل و التّفقه فی الدین و التّثبت فی الأمور و التّعهد للقرآن و حسن
الخلق و الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر. قال الله عزوجل: لاخیر فی کثیر من
نجواهم الا من أمر بصدقه أو معروف أو إصلاح بین الناس۳ و اجتناب الفواحش کلها. و
علیک بصلوه اللیل، علیک بصلوه اللیل، فان النّبی صلی الله علیه و آله و سلّم أوصی
علیاً علیه السلام فقال: یا علی! علیک بصلوه اللیل، علیک بصلوه اللیل، علیک بصلوه
اللیل. و من استخفّ بصلوه اللیل فلیس منّا. فاعمل بوصیتی و اْمُر جمیع شیعتی بها،
أمرتک به حتی یعملوا علیه، و علیک بالصبر و انتظار الفرج، فان النبی صلی الله علیه
و آله قال: أفضل اعمال أمتی انتظار الفرج و لاتزال شیعتنا فی حزن حتی یظهر ولدی
الذی بشّر به النبی صلی الله علیه و آله و سلّم حیث قال: إنّه یملأالارض قسطاً و
عدلاً کما ملئت ظلماً و جور فاصبر یا شیخی و معتمدی اباالحسن و اْمُر جمیع شیعتی
بالصبر، فإنّ الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین. و السلام علیک
و علی جمیع شیعتنا و رحمه الله و برکاته، و حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولی و
نعم النصیر۴؛
… اما بعد توصیه میکنم تو را ای شیخ۵ من و ای کسی که مورد اعتماد من هستی، ای ابا
الحسن علی بن الحسین قمی – خداوند تو را به آنچه مورد رضای او است موفق کند و به
رحمتش از صلب تو اولاد صالحی قرار دهد – به تقوای الهی و اقامه نماز و پرداخت زکات؛
همانا نماز کسی که زکات نمیپردازد قبول نخواهد شد. و توصیه میکنم تو را به استغفار
از گناهان و فروخوردن خشم و صله رحم و مواسات با برادران و سعی در[بر آوردن] حوائج
آنها در سختی و راحتی. و توصیه میکنم به بردباری هنگام جهل و تفقه در دین و ثبات
قدم در امور و مواظبت بر قرآن و حسن خلق و امر به معروف و نهی از منکر؛ خداوند
عزوجل میفرماید: هیچ خیری در سخنان سرّی آنان نیست، مگر کسی که در صدقه و نیکویی و
اصلاح میان مردم سخن پنهانی گوید. و توصیه میکنم به اجتناب از همه زشتی ها. بر تو
باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، که همانا پیامبر (ع)، سفارش کرد به علی (ع)،
و فرمود: بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب و کسی
که نماز شب را سبک شمارد، از ما نیست. (ای علی بن حسین!) به سفارشهای من عمل کن و
به همه شیعیان من هم امر کن تا عمل کنند. و بر تو باد به صبر و انتظار فرج که
پیامبر(ع)، فرمودند: با فضیلتترین اعمال امت من، انتظار فرج است. و پیوسته شیعه
ما در حزن خواهد بود، تا فرزند من آشکار شود؛ او که پیامبر(ع)، بشارت داد به آمدن و
اینکه زمین را از عدل و قسط پر میکند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.
ای شیخ و معتمد من! صبر پیشه ساز و تمام شیعیان مرا به صبر توصیه کن که همانا زمین
از آنِ خدا است و به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند و حُسن عاقبت از آنِ
اهل تقوا است…..
نکته مهم، این که علی بن الحسین بن بابویه متوفای ۳۲۹ ق میباشد و حضرت امام عسکری
(ع)، در سال ۲۶۰ ق به شهادت رسید. اگر بگوییم وی، زمان شهادت حضرت ۶۰ یا ۷۰ سال عمر
داشته، باید تقریباً ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال عمر کرده و از معمّرین باشد. که هیچ کسی آن را
نگفته است؛ پس این نامه در دوران جوانی و سالهای آغاز جوانی برای او نوشته شده است.
عجب آنکه امام (ع)، او را با عناوینی چون شیخی و معتمدی خطاب میکند که این، خود
بیانگر مقام والای آن بزرگوار است.
۴. دعای امام زمان (ع) برای علی بن الحسین
علی بن الحسین، به وسیله علی بن جعفر بن أسود، نامهای به حسین بن روح (نایب سوم
امام زمان (ع)) نوشت و از او خواست نامهای به امام زمان (ع) بنویسد و برایش طلب
فرزند کند. امام (ع)، برایش نوشت: برای خواستهات دعا کردم؛ خداوند دو پسر خیّر به
تو عنایت میکند.۶ حاصل این دعای حضرت، ابو عبدالله و ابوجعفر (شیخ صدوق) بود که هر
دو از علمای بزرگ شدند.
ابن سوره میگوید:
هر وقت ابوجعفر و ابوعبدالله (دو فرزند علی بن الحسین) چیزی روایت میکردند که مردم،
از حفظ آنها تعجب میکردند، میگفتند: “”این شأن، مخصوص شما است؛ زیرا امام زمان (ع)،
برای شما دعا کرده است””و این کلام، میان مردم قم شایع بود.۷
۵. ابن بابویه از دیدگاه علماء
نجاشی، از رجالیان بزرگ، درباره او گفته است: (ابن بابویه) از مشایخ و علمای قم
بوده که در عصر خویش بر دیگران پیشتاز، فقیه ترین و موثق ترین آنها بوده است.۸
ابن ندیم گفته است: از ثقات فقهای شیعه بود.۹
شیخ طوسی، از علمای بزرگ شیعه، درباره او چنین گفته است: علی بن الحسین بن موسی بن
بابویه قمی(، فقیه جلیلی بود که از ثقات محسوب میشد. وی دارای کتب بسیاری است.۱۰
شهید اول در اجازه روایتی زین الدین علی بن خازن میگوید: یکی از اجازات ما منتهی
میشود به الامام بن الامام (یعنی صدوق و پدرش).۱۱
خوانساری در روضات، گفته: از اجلای فقهای شیعه و هدایتگر به راه آل محمد (ع)، بود؛
در امر دین غیور بود و بنیاد ملحدین را نابود میکرد؛ بزرگی از مشایخ شیعه و پایه
استواری از ارکان شریعت و صاحب کرامات و مقامات بود.۱۲
محدث نوری، صاحب مستدرک میگوید: شیخ پیشتاز و کوه سرافراز، ابوالحسن علی بن الحسین
بن بابویه قمی، عالم، فقیه و محدث جلیلی بود که صاحب مقامات بلند و درجات والا
بود.۱۳
۶. موقعیت علمی
این بزرگوار، از نظر علمی دارای چنان مقامی بود که علمای دیگر به او اعتماد کامل
داشتند و فتوایش را روایت تلقی میکردند. شهید اول در ذکری میگوید:
اصحاب، زمانی که در مسألهای روایت نمییافتند، به آنچه از شرایع ابن بابویه
مییافتند، تمسک میکردند و این به سبب حسن ظن علما به او بود و اینکه فتوایش، مانند
روایت بوده است.۱۴
توجه به این مسأله، اهمیت این موضوع را بیشتر روشن میکند که درباره ابن أبی عمیر با
آن عظمت شأن و جلالت قدرش-که یکی از اصحاب اجماع بود- گفتهاند مراسیل او مثل
مسانیدش میباشد؛ یعنی اگر روایتی را به صورت مرسل نقل کرد، به آن روایت به چشم
روایت مسند می نگریم. حال ببینید مقام ابن بابویه چه اندازه بوده که فتوایش را به
عنوان روایت میپذیرفتهاند.
علامه مجلسی نیز در این باره چنین میگوید:
بسیاری از فقهای ما، کلام شیخ صدوق و پدرش (علی بن الحسین) را به منزله نص منقول
قرار میدهند.۱۵
در کتاب ریاض العلما از قول ابوعلی، فرزند شیخ طوسی چنین آورده است:
اولین کسیکه در حذف سند احادیث و جمع احادیث مشابه (خواه از یک امام باشد یا چند
امام) ابتکار به خرج داد و اخبار را با قرینه ذکر کرد، علی بن الحسین بود که در
رسالهای که به فرزندش نوشت، چنین کرد و همه کسانیکه بعد از او آمدند، این کار را
ستودند و در مسائلی که نصی در آن نمییافتند، به وی اعتماد می کردند. و این نبود،
مگر به سبب وثاقت، امانت، و مکانت علمی و دینی او.۱۶
۷. مؤلفات علی بن الحسین بن بابویه
این عالم بزرگ شیعی، در طول حیات پربرکت خویش، تألیفات فراوانی از خود به جای
گذارده است، تا آنجا که برخی تعداد تألیفات او را تا دویست کتاب دانستهاند. ابن
ندیم میگوید: به خط محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق) خواندم نص اجازهای را که
نوشته بود: اجازه دادم به فلانی نقل کتب پدرم را که تعداد آنها دویست کتاب است.
برخی کتب وی عبارتند از:
کتاب التوحید؛
کتاب الوضوء؛
کتاب الصلوه؛
کتاب الجنائز؛
کتاب الإخوان؛
کتاب النساء و الولدان؛
الشرائع (رساله ای است به فرزندش)؛
کتاب التفسیر؛
کتاب النکاح؛
کتاب مناسک الحج؛
رساله الکر والفر (مناظرهای است با محمد بن مقاتل رازی، در اثبات امامت امیر
المؤمنین (ع)؛ که منجر به هدایت و گرایش او به مذهب شیعه گردید.
کتاب الامامه و التبصره من الحیره؛
کتاب الإملاء؛
کتاب نوادر کتاب المنطق؛
کتاب قرب الاسناد؛
کتاب التسلیم؛
کتاب الطب؛
کتاب المواریث؛
کتاب المعراج؛
کتاب الحج (ناتمام). ۱۷
۸. مشایخ ابن بابویه
بسیاری از بزرگان را از مشایخ او دانستهاند. افرادی که نام آنها در ذیل آورده میشود
از مشایخ وی بودهاند:
ابراهیم بن عبدوس همدانی؛
احمد بن ادریس؛
احمد بن علی تفلیسی؛
حبیب بن حسین کوفی تغلبی؛
حسن بن احمد قمی اسکیف؛
حسن (حسین) بن احمد مالکی؛
حسن بن علی عاقولی (قاقولی)۱۸؛
حسن بن علی بن الحسن (الحسین) دینوری علوی؛
حسن بن محمد بن عبدالله بن عیسی۱۹؛
حسین بن محمد بن عامر؛
حسین بن موسی؛
سعد بن عبدالله بن أبی خلف أشعری قمی (ابوالقاسم)، متوفای سنه ۳۰۱ ق؛ (۲۹۹ق)
عبدالله بن جعفر ابوالعباس الحمیری (صاحب قرب الاسناد)؛
عبدالله بن حسن مؤدب؛
علی بن ابراهیم بن هاشم ابوالحسن القمی؛
علی بن الحسین بن علی کوفی؛
علی بن الحسین سعد آبادی؛
علی بن سلیمان رازی۲۰؛
علی بن محمد بن قتیبه؛
علی بن موسی بن جعفر ابن أبی جعفر الکمیدانی؛
قاسم بن محمد بن علی بن ابراهیم نهاوندی (وکیل ناحیه مقدسه)؛
محمد بن أبی عبدالله؛
محمد بن أبی القاسم ماجیلویه؛
محمد بن احمد اسدی؛
محمد بن احمد بن علی بن الصلت؛
محمد بن اسحاق بن خزیمه نیشابوری؛
محمد بن حسن صفار (متوفای ۲۹۰ ق در قم)؛
ابو جعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به إبن أبی عزاقر؛
محمد بن معقل قرمیسینی؛
محمد بن یحیی عطار؛
محمد بن احمد بن هشام؛
زید بن محمد بن جعفر معروف به إبن أبی الیاس کوفی؛۲۱
ایوب بن نوح؛
سعد بن محمد بن صالح؛
سوید بن عبدالله؛
علی بن الحسن بن علی الکوفی؛
شاید وی همان علی بن الحسن بن علی بن عبدالله بن المغیره الکوفی باشد؛
محمد بن علی بن أبی عمر الهمدانی؛
احمد بن مطهر ابو علی المطهر؛
ابوالحسن العباس بن عمر بن عباس بن محمد بن عبدالملک بن ابی مروان الکلوذانی.
البته چون تعداد مشایخ ایشان زیاد است، این مقال گنجایش بررسی همه آنها را ندارد؛
لکن در محور دوم به بررسی مشایخی که در طریق کتاب الامامه و التبصره قرار دارند،
خواهیم پرداخت.
۹. شاگردان ابن بابویه
برخی مشایخ که از ایشان روایت نقل کردهاند، عبارتند از:
احمد بن داوود بن علی قمی؛
ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی؛
حسین بن حسن بن محمد بن موسی بن بابویه؛
حسین بن علی بن حسین (فرزند وی)؛
سلامه بن محمد بن اسماعیل بن عبدالله بن موسی ابن أبی الأکرم ابوالحسن ارزنی (دایی
ابوالحسن بن داوود)؛
عباس بن عمر بن عباس بن محمد بن عبدالملک بن أبی مروان الکلوذانی؛
محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)؛
هارون بن موسی تلعکبری.۲۲
۱۰. درگذشت ابن بابویه
شیخ طوسی در الغیبه درباره رحلت وی از عده ای از اهل قم نقل می کند: در سالی که علی
بن الحسین بن موسی بن بابویه درگذشت، در بغداد بودیم. ابوالحسن علی بن محمد سمری
(نایب چهارم امام زمان (ع)) پیوسته درباره علی بن الحسین می پرسید، و ما در پاسخ
میگفتیم: خبر سلامتی او را داریم. تا این که روزی همان پرسش همیشگی را مطرح کرد و
ما همان پاسخ را گفتیم. فرمود: آجرکم الله فی علی بن الحسین، که در این لحظه از
دنیا رفت. ما تاریخ را دقیقا (ساعت و روزو ماه) یادداشت کردیم پس از هفده یا هجده
روز خبر رسید که علی بن الحسین درگذشته است. تاریخ درگذشت او، همان بود که علی بن
محمد سمری گفت.۲۳
شبیه این خبر را نجاشی نیز نقل کرده، و در ادامه گفته است: درگذشت وی سال ۳۲۹ ق،
یعنی سال تناثر النجوم۲۴ است۲۵.
برابر نظر مشهور، نظر دیگری وجود دارد که تنها طریحی به آن عقیده مند است. او از
شیخ بهائی نقل کرده که درگذشت ابن بابویه سال، ۳۱۰ ق است. آن سال، قرامطه (گروهی از
خوارج)۲۶ ( در موسم حج وارد مکه شدند. آنان حجرالاسود را برداشته، و بیست سال نزد
خود نگهداشتند و بسیاری را کشتند. از جمله کشته شدگان، علی بن الحسین بن بابویه
بوده است. او درحال طواف بود که قرامطه حمله کردند؛ ولی طواف را قطع نکرد و با ضربه
شمشیری بر زمین افتاد و در آن حال این شعر را میخواند:
تری المحبین صرعی فی دیارهم کفتیه الکهف لایدرون کم لبثوا۲۷
[عاشقان را چنین خواهی یافت که بر زمین افتاده اند، مانند جوانمردان کهف که
نمیدانستند چقدر درنگ کردهاند].
ظاهراً این کلام، از کتاب الإعلام بأعلام بیت الله الحرام، تألیف قطب حنفی (متوفای
۹۸۵ ق) گرفته شده است. این کتاب در شرح ورود قرامطه به مکه و کشته شدن حجاج بیت
الله الحرام از جمله ابن بابویه است.۲۸ این قول خلاف مشهور است و با محل دفن وی نیز
سازگار نیست؛ زیرا مورد اتفاق، این است که قبر شریف وی در قم میباشد.
منشأ اشتباه
مردی صوفی مسلک، به نام علی بن بابویه بوده است؛ او از کسانی است که ابن جوزی به
شدت به او حمله میکند و در حمله قرامطه کشته میشود.۲۹
شباهت نام، سبب این اشتباه شده است. شاید بتوان شعری را که هنگام کشته شدن میخوانده
قرینهای بر تصوف او دانست. مضمون این شعر، از صوفی بودن شاعر و خواننده حکایت
می کند. علاوه بر این، مرحوم طریحی گفته است: ابن بابویه در سال حمله قرامطه، یعنی
۳۱۰ ق کشته شده است؛ در حالی که حمله قرامطه سال ۳۲۹ ق، یعنی همان سالی که مشهور،
آن را سال وفات ابن بابویه میدانند، اتفاق افتاده است.
دلیل دیگر برای کشته نشدن ابن بابویه در مکه، مطلبی است که شیخ طوسی از عده ای و
آنان از شیخ صدوق و او نیز از حسین بن علی بن الحسین بابویه نقل کرده است. او
میگوید:
عدهای از اهل قم در سال حمله قرامطه به بر حاجیان (سال تناثر کواکب)، در بغداد
بودند آنها برای من گفته اند که پدرم- رضی الله عنه- در نامهای به شیخ ابوالقاسم،
حسین بن روح- رضی الله عنه-اجازه خواست به مکه مشرف شود. حسین بن روح در جوابش
نوشت: امسال به حج نرو.
در نامهای دیگر به وی نوشت: نذر واجب دارم. آیا ترک آن جایز است؟ آن بزرگوار در
جواب نوشت: اگر ناچاری، همراه آخرین قافله برو. او نیز چنین کرد و سالم ماند؛ ولی
کسانی که در قافلههای قبل بودند، کشته شدند.۳۰
این نقل با گفته طریحی، متفاوت و ظاهراً از نظر سند نیز صحیح است.
محور دوم: طرق کتاب(مشایخ او)
برخی بزرگان به عنوان مشایخ وی در خصوص کتاب الامامه و التبصره نام برده شدهاند که
ما در این قسمت به ذکر آنها پرداخته و توضیحاتی درباره آنان بیان میکنیم:
۱. سعد بن عبدالله بن خلف اشعری
از علمای بزرگ عصر خویش و کنیهاش ابوالقاسم است. نجاشی دربارهاش گفته:
فقیه، دانشمند و بزرگ خاندان اشعری بود. از احادیث عامه بسیار شنیده بود و در طلب
حدیث، مسافرت میکرد. از دانشمندان عامه با حسن بن عرفه، محمد بن عبدالملک الدقیقی،
اباحاتم الرازی و عباس الترقفی ملاقات کرده است. او دیداری نیز با امام حسن عسکری
(ع) داشته که البته بعضی آن را ضعیف دانستهاند.۳۱ شیخ طوسی وی را این گونه توصیف
میکند: او مردی جلیلالقدر بود و تصانیف فراوانی نیز دارد.
شیخ، ایشان را از اصحاب امام عسکری (ع) میداند و میگوید: ندیدم از وی نقل روایت
کرده باشد؛ لذا نام وی را در من لمیرو عنهم نیز آورده است.۳۲
همانگونه که در عبارات فوق بدان اشاره شد، علمای رجال، ایشان را صاحب تصانیف بسیار
میدانند. از تألیفات او- که در موضوعات مختلف است – میتوان به کتب زیر اشاره کرد:
کتب الرحمه شامل کتاب الوضوء، کتاب الصلوه، کتاب الزکوه، کتاب الصوم، کتاب الحج،
(این کتابها را موافق قول شیعه نوشته که پنج کتاب است)، کتاب بصائر الدرجات، کتاب
الضیاء فی الرد علی المحمدیه و الجعفریه، کتاب فرق الشیعه، کتاب الرد علی الغلاه،
کتاب ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه، کتاب فضل الدعاء و الذکر، کتاب جوامع
الحج، کتاب مناقب رواه الحدیث، کتاب مثالب رواه الحدیث، کتاب المتعه، کتاب الرد علی
علی بن ابراهیم بن هاشم فی معنی هشام و یونس، کتاب قیام اللیل، کتاب الرد علی
المجبره، کتاب فضل قم و الکوفه، کتاب فضل أبی طالب و عبدالمطلب و أبی النبی (ع)،
کتاب فضل العرب، کتاب الإمامه، کتاب فضل النبی (ع) کتاب الدعاء، کتاب الإستطاعه،
کتاب احتجاج الشیعه علی زید بن ثابت فی الفرائض، کتاب النوادر، کتاب المنتخبات (فقط
حمزه بن القاسم، این کتاب را از او نقل کرده است)، کتاب المزار، کتاب مثالب هشام و
یونس، و کتاب مناقب الشیعه.۳۳
دو نکته قابل توجّه
ابن داوود ایشان را در هر دو قسم، یعنی من ورد فیه أدنی مدح و من ورد فیه أدنی
ذم آورده است. سبب این کار معلوم نیست؛ زیرا سعد بن عبدالله از کسانی است که هیچ
تأمل و بحثی در وثاقت او نیست و تعجبآور است که عدهای دلیل این کار را تضعیف بعضی
از اصحاب – چنانکه نجاشی ذکر کرده است – درباره ملاقات او با امام عسکری (ع)،
میدانند. البته اگر این نقل تضعیف، درست باشد – که هست – بازهم سبب تضعیف سعد نیست؛
زیرا خود او چنین ادعایی نداشته است؛ بلکه تکذیب کسی است که ادعا کرده سعد با امام
عسکری (ع)، ملاقات داشته است.
نجاشی به نقل برخی اصحاب ما حکایت ملاقات سعد با امام عسکری (ع)، را موضوع و جعلی
میداند و آیت الله خوئی نیز میفرماید: این حکایت در کمال الدین، باب ۴۷، حدیث ۲۲،
آمده است؛ ولی ضعیف السند است و چیزهایی در آن وجود دارد که قابل قبول نیست (از نظر
متن نیز اشکال دارد).۳۴
مرحوم آیت الله خوئی پنج اشکال به این روایت دارد که چهار اشکال به سند آن و یک
اشکال به متن روایت مربوط است.۳۵
اما درباره اشکالات سندی، ما- پس از توثیق برخی رجال این سند-۳۶ گفتیم قوت متن،
شاید ما را از بررسی سندی بینیاز کند.
درباره متن، مرحوم آیت الله خوئی، جلوگیری حضرت حجت(ع) از نوشتن امام عسکری(ع) و
این را که حضرت عسکری یک گلوله طلائی (انار طلائی) را پرتاب کرد تا حضرت حجت مشغول
و سرگرم شود، مناسب شأن حضرت حجت و مقام امامت نمیداند.
در پاسخ به این اشکال، وجوهی می توان ذکر کرد که به اختصار به برخی از آن اشاره
میکنیم:۳۷
مراد از لهو و لعب، انجام کاری بیهدف است که نتیجه آن، شخص را از کارهای مهم باز
دارد؛ ولی اگر در پی سرگرمی، هدف و انگیزه صحیحی باشد، منعی ندارد؛ چنانکه برخی
دانشمندان، عدم بازی و سرگرمی کودکان را نشانه عدم سلامتی جسم و بلکه روح آنان
میدانند. به گفته برخی مراجع معظم، اگر نفی این گونه رفتار از او نقص نباشد، کمال
هم نیست.۳۸
نمونههای عینی در روایات فریقین داریم که ائمه طاهرین(، در سنین کودکی، بازی و
سرگرمی داشتند:
الف) پیامبر اکرم (ع)، فرزندان خود حسنین( را بازی میداد.
ب) حضرت زهرا (، دو فرزندش، حسن و حسین( را بازی میداد.
ج) حسنین( با هم کشتی میگرفتند، و پیامبر اکرم (ع)، یکی را تشویق میکرد.
د) برادران حضرت یوسف(ع) از پدر خواستند اجازه دهد او را برای بازی و سرگرمی
ببرند.۳۹
شاید این گونه رفتار از حضرت حجت(ع) در سنین کودکی، برای حفظ شیعه از تهمت اعتقاد
به غلو درباره امامان معصوم ( باشد. بدین معنا که طبق مقتضیات طبع بشر عمل میکردند
تا اثبات کنند که ما بشر هستیم.۴۰ سعد بن عبدالله در سال ۳۰۱ ق درگذشت. بعضی هم سال
وفات او را ۲۹۹ ق دانستهاند.۴۱
۲. محمد بن یحیی عطار
محمد بن یحیی ابوجعفر العطار القمی، از بزرگان اصحاب در عصر خویش بود. او فردی مورد
اطمینان و موثّق بود که روایات بسیاری نقل کرده و دارای آثاری نیز میباشد. کتاب
مقتل الحسین (ع)، و کتاب النوادر از آن جمله است.۴۲
۳. احمد بن ادریس
در اسانید روایات، او را با عناوین مختلفی مییابیم. احمد بن ادریس قمی، احمد بن
ادریس بن احمد و أبو علی الاشعری از دیگر عناوین (متحدات) او است.۴۳
احمد بن ادریس، از اصحاب امام عسکری (ع)، ۴۴ ثقه، فقیه و کثیرالروایه بوده و در
کتاب نوادر از تصانیف وی میباشد.۴۵ ایشان در سال ۳۰۶ قمری در قرعاء (محلی بین مکه
و کوفه) وفات نمود.۴۶
۴. عبدالله بن جعفر حمیری
عبدلله بن جعفر بن الحسین بن مالک بن جامع حمیری، ابو عباس قمی، بزرگ اهل قم بود که
در سال دویست و نود و اندی وارد کوفه شد و اهل کوفه احادیث بسیاری از او شنیدند.
وی آثار بسیاری دارد که از کتب شناخته شده او است: کتاب الامامه، کتاب الدلائل،
کتاب العظمه و التوحید، کتاب الغیبه و الحیره، کتاب فضل العرب، کتاب التوحید و
البداء و الإراده و الإستطاعه و المعرفه، کتاب قرب الاسناد إلی الرضا(ع)، کتاب قرب
الاسناد إلی أبی جعفر ابن الرضا (ع)، کتاب ما بین هشام بن الحکم و هشام بن سالم و
القیاس (العباس) و الارواح و الجنه و النار و الحدیثین المختلفین، مسائل الرجال و
مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیه السلام، مسائل لأبی محمدالحسن بن علی (ع) علی ید
محمد بن عثمان العمری، کتاب قرب الاسناد إلی صاحب الامر(ع)، مسائل أبی محمد و
توقیعات، کتاب الطب.۴۷
شیخ طوسی ضمن اینکه او را فردی موثق میداند گاهی وی را از اصحاب امام رضا (ع)، ۴۸ و
گاهی از اصحاب امام هادی (ع)، ۴۹ و گاهی نیز از اصحاب امام عسکری (ع)، ۵۰ میشمارد.
(البته در بعضی نسخ، علی بن عبدالله بن جعفر حمیری را از اصحاب امام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 