پاورپوینت کامل تحلیل انتقادی بر دیدگاه های رشید رضا و احمد امین در باب احادیث مهدویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحلیل انتقادی بر دیدگاه های رشید رضا و احمد امین در باب احادیث مهدویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیل انتقادی بر دیدگاه های رشید رضا و احمد امین در باب احادیث مهدویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیل انتقادی بر دیدگاه های رشید رضا و احمد امین در باب احادیث مهدویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷۷
چکیده
اعتقاد به مهدویت و مسأله ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مثابه یکی از مسائل ریشه دار و با پیشینه ای کهن، میان اصول پذیرفته شده اسلامی به حساب می آید. می توان اذعان کرد این موضوع، از مواردی است که اتفاق نظر همه دانشمندان اسلامی را همراه داشته است، و روایات فراوانی به صورت متواتر در باره آن، وارد شده است؛ با این وجود، تعداد اندکی که شاید شمار آن از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند، به تردید و انکار این مسأله مهم پرداخته اند که احمد امین و محمد رشید رضا از آن جمله اند. این نوشتار، ضمن مطرح کردن دلایل سست و بی بنیاد آنان در انکار موضوع مهدویت، به نقد و ارزیابی آن ها مبادرت می ورزد.
کلید واژه ها: مهدویت، روایات، نقد، رشید رضا، احمد امین، انکار مهدویت.
مقدمه
اعتقاد به مهدویت، از مهم ترین باورهای همه مسلمانان است و انتظار آمدن موعود بشر و گسترش عدل و داد، از آرزوهای امت اسلامی به شمار می آید ـ البته این باور هم بر اساس وعده هایی است که از جانب پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم داده شده است ـ از این رو، هرگونه انکار یا حتی تردید در این اصل اعتقادی، حساسیت زیادی را بر می انگیزد. در این میان، تعداد اندکی که بیشتر، از نویسندگان معاصر اهل سنت هستند به تردید یا انکار این باور پرداخته اند؛ از جمله این افراد، می توان رشید رضا و بعد از وی، احمد امین را نام برد که با طرح چند ادعا و دلیل کلی بدون استدلال و تنها در حد ادعا، این موضوع مهم عقیدتی را منکر شده و به مناسبت های مختلف، در نوشته هایشان به طرح موضوع مهدویت و سپس نقادی و رد آن پرداخته اند. عمده نکات و دلایل آن ها در رد احادیث مهدویت، در پنج محور ذیل خلاصه می شود:
۱. تعارض روایات مهدویت؛
۲. بخاری و مسلم این احادیث را ذکر نکرده اند؛
۳. اعتقاد به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عوارض و آثاری منفی را در دنیای اسلام به دنبال داشته است؛
۴. مهدویت، فکر و اعتقادی شیعی است؛
۵. اندیشه مهدویت، موضوعی خرافی است.
تحلیل و نقد دلایل مذکور
الف. تعارض روایات مهدویت
رشید رضا در جایی می نویسد:
اما تعارض روایا ت مهدوی، پس قوی و ظاهر تر است و جمع بین آن ها دشوارتر و منکران آنان بیشتر و شبهه درباره آن ظاهرتر.[۱]
وی ذیل تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه[۲] بعد از ذکر سخنان برخی از عالمان که گفته اند این بشارت، در آخر الزمان، هنگام ظهور امام مهدی تحقق می یابد، چنین اظهار داشته است:
هیچ یک از احادیث مهدی، صحیح نیست. این احادیث با این حال، با هم متعارض هستند؛ به گونه ای که یکدیگر را دفع می کنند.[۳]
در پاسخ و نقد این اظهارات چنین باید گفت:
باید به این نویسنده یادآور شد آیا صرف این که احادیث و اخبار در یک موضوع دچار برخی تعارض ها هستند، سبب می شود ما از تمام آن احادیث و اخبار صرف نظر کرده، آن را جعلی و غیر صحیح بدانیم؟
اگر کسی چنین سخنی را بپذیرد، آیا به لوازم آن هم پای بند می ماند؟ مگر نه این که در ابواب گوناگون فقهی، اخلاقی، تفسیری و اعتقادی به دلایل مختلف، تعارض فراوانی یافت می شود؟ آیا این جا همه آن اخبار یکسره انکار می شوند؟ یا راه های جمع بین آن یا در صورت عدم امکان جمع، راه های ترجیح یک دسته از آن اخبار بر دسته ای دیگر پیموده خواهد شد؟
روش متداولی که هر کس با اندک آشنایی با معارف اسلامی، به خوبی برایش روشن است، چنین روشی است. او می داند به صرف تعارض، مجموعه ای از احادیث را کنار نمی گذارند. درباره چگونگی حل تعارض بین اخبار، مباحث مشروح و مفصلی ذکر شده است.
به تعارض، هنگامی ترتیب اثر داده می شود که میان دو دسته از احادیث متعارض، از نظر قوت و ضعف، تساوی وجود داشته باشد؛ اما آن جایی که یک طرف از احادیث قوی، و طرف دیگر ضعیف باشد، تعارض واقعی شکل نمی گیرد و به آن ترتیبی داده نمی شود. تعارضی که رشید رضا مدعی آن است، از قبیل این تعارض ها است.
وجود تعارض بین اخبار و احادیث می تواند نشانه دروغ بودن برخی از آن اخبار باشد؛ به این معنا که تعدادی از آن احادیث، جعلی و وضعی هستند و این هیچ استبعادی ندارد؛ چون بسیار اتفاق می افتد در کنار یک موضوع مهم و مورد توجه، احادیث و روایات جعلی نیز وجود داشته باشد. این هم شاید به دلیل تحت الشعاع قرار دادن آن موضوع اصلی باشد. موضوع مهدویت نیز می تواند چنین وضعیتی داشته باشد. کسی ادعا نکرده است تمام احادیث وارد در این باب، از صحت متن و سند برخوردار هستند.
تعارض ادعای رشید رضا با دو مثال درباره اسم پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نیز احادیث بیانگر نسب آن حضرت، تعارض درباره جزئیات و خصوصیات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، نه تعارض در اصل و اساس مهدویت. پس اگر بنا این است که به سبب تعارض، روایاتی را مورد تردید قرار دهیم، فقط روایاتی را مورد توجه قرار می دهیم که دقیقاً متعارض و بیانگر خصوصیات هستند. با این وجود، در اصل مهدویت و بشارت به وجود منجی، تعارضی وجود ندارد و به رغم وجود پاره ای از اختلافات درباره جزئیات، تمام احادیث، یک حقیقت را اثبات می کنند و آن، وجود مهدی آخرالزمان است و این که او ظهور خواهد کرد.[۴] به امثال رشید رضا یاد آور می شویم که همه اهل فکر و خرد باید به ژرف نگری و ریز بینی در این احادیث بپردازند و موارد ضعیف را به خوبی شناسایی کنند ـ سپس بر اساس مبانی مورد تایید، به نقد آن ها پرداخته و به دیگران معرفی کنند. کاری که اخیرا تا حدی توسط برخی علمای اهل سنت انجام گرفته است[۵] ـ نه این که به صرف وجود پاره ای از موارد متعارض، تمام احادیث آن موضوع را نادیده گرفته و طرد کنند.
ب . نقل نشدن احادیث امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در صحیحین
از دلایل دیگری که رشید رضا و احمد امین در رد احادیث حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان داشته و آن را مؤیدی برای بی اساس جلوه دادن آن ذکر کرده اند، این است که این احادیث، به دلیل ذکر نشدن در صحیحین بخاری و مسلم فاقد اعتبار است. رشید رضا در جایی از تفسیرش چنین می گوید:
تعارض در احادیث مهدی، قوی تر و ظاهرتر است و جمع بین روایات در این باب مشکل تر و منکران آن نیز، فراوان و شبهه در آن نیز ظاهر تر است؛ به همین دلیل، شیخان [ مسلم و بخاری] در دو کتابشان توجهی به این روایات نکرده اند.[۶]
همین موضوع را احمد امین یکی از دلایل رد احادیث مهدویت دانسته و می نویسد:
بخاری و مسلم، هیچ یک از احادیث و روایات مهدی را ذکر نکرده اند که دلیل است براین که روایات مذکور، نزد آنان صحیح نبوده است.[۷]
در نقد و پاسخ استدلال های مذکور، ذکر چند مطلب لازم و ضروری است:
این که حدیثی در صحیحین بخاری و مسلم یافت نشود، هرگز دلیل ضعیف بودن آن حدیث نزد آن دو نیست؛ چون هرگز از بخاری و مسلم نقل نشده است که گفته باشند همه احادیث صحیح را جمع آوری کرده اند. آنان در صدد جمع آوری همه احادیث صحیح نبوده اند. از خود آن ها نقل شده است که ما همه احادیث صحیح را نیاورده ایم. ابن صلاح در مقدمه اش چنین ذکر می کند:
بخاری و مسلم، همه احادیث صحیح را در صحاحشان جمع آوری نکرده اند و به این مسأله هم پایبند نبوده اند. از بخاری روایت شده که گفته است: «حدیثی را در کتابم وارد نکردم، جز این که صحیح بوده و خیلی از احادیث صحیح را به دلیل طولانی نشدن کتاب حذف کردم » و از مسلم برای ما نقل شده که گفته است: «چنین نیست که هر حدیثی نزد من صحیح باشد، آن را در این جا بیاورم بلکه هر آنچه مورد اجماع و توافق بوده است را ذکر کردم».[۸]
ابن حجر عسقلانی در مقدمه فتح الباری بشرح صحیح البخاری می نویسد:
اسماعیل از بخاری روایت کرده که گفته است: «من در این کتاب، جز حدیث صحیح ذکر نکرده ام؛ ولی آنچه از احادیث صحیح که نیاورده ام، بیشتر است».[۹]
نووی نیز در مقدمه شرحش بر کتاب مسلم آورده است:
. . . آن دو [بخاری و مسلم ] ملتزم نشده اند تمام احادیث صحیح را نقل کنند؛ بلکه آنان تصریح کرده اند که همه احادیث را جمع آوری نکرده و تنها قصد جمع آوری تعدادی از احادیث صحیح را داشته اند؛ همان گونه که نویسنده کتاب فقه، جمع آوری تمام ابواب و احکام فقه را در نظر ندارد، بلکه پاره ای از آن را بحث می کند.[۱۰]
از دیگر نکاتی که روشن می کند بخاری و مسلم هرگز در صدد جمع آوری تمام احادیث صحیح نبوده اند، این است که ابن الصلاح از بخاری نقل کرده که گفته است:
من صد هزار حدیث صحیح و دویست هزار حدیث غیر صحیح از حفظ دارم.[۱۱]
یکی دیگر از شواهدی که این موضوع را مستدل می کند، این است که حاکم نیشابوری که خود از محدثان بزرگ و معروف اهل سنت است، در کتاب المستدرک علی الصحیحین، صدها حدیث را ذکر کرده و در آن تصریح می کند که بر اساس شرایط و اصول بخاری و مسلم یا دست کم طبق اصول یکی از آن دو، این احادیث صحیح هستند؛ در حالی که این احادیث در صحیحین یافت نمی شود. ذهبی نیز درباره احادیث مستدرک گفته است:
در مستدرک، بسیاری از احادیث، طبق شرط بخاری و مسلم یا شرط یکی از آن دو، نقل شده است و شاید مجموع این حادیث، حدود ثلثی از کتاب را تشکیل بدهند.[۱۲]
ملاحظه می کنید چگونه این حدیث شناس معروف، تصریح می کند که در غیر صحیحین، احادیث فراوانی وجود دارد که صحیح هستند و در عین حال، بخاری و مسلم آن را نیاورده اند؛ پس اگر بخاری و مسلم، احادیث مربوط به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ذکر نکرده اند، هرگز نمی تواند دلیل و شاهدی برای صحیح نبودن این احادیث قرار گیرد.
دومین مطلبی که در پاسخ این سخن می توان گفت این است که چرا احادیث صحیح و معتبر را در آنچه که در صحیحین ذکر شده است منحصر می دانید؟ آیا فقط در این دو کتاب، احادیث صحیح یافت می شود؟ کدام یک از علمای اهل سنت به این سخن پای بند است؟ اگر این حرف، قابل قبول باشد، نوشتن ده جامع حدیثی، قبل و بعد از بخاری و مسلم چه ارزش و اعتباری دارد؟
قبول انحصار احادیث صحیح در صحیحین، به معنای تشکیک و تردید در همه کتاب های حدیثی دیگر اهل سنت است؛ در حالی که کسی از علمای اسلامی این را نپذیرفته است. بسیاری از علمای اهل سنت ـ اگر نگوییم همه آن ها ـ قبول دارند آن گونه که احادیث صحیح در بخاری و مسلم وجود دارد، در دیگر کتاب های حدیثی اهل سنت نیز احادیث صحیح فراوان یافت می شود.[۱۳] ابن صلاح چنین می گوید:
احادیث صحیح را افزون بر آنچه در بخاری و مسلم وجود دارد، می توان در یکی از نوشته های معتمد و مشهور امامان حدیث از جمله آثار ابو داود سجستانی، ابو عیسی ترمذی، ابو عبدالرحمن نسائی، ابو بکر بن خزیمه، ابوالحسن دارقطنی و دیگران که تصریح دارند بر صحت آن احادیث، پیدا کرد.[۱۴]
روشن شد که حدیث صحیح فقط حدیثی نیست که در صحیحین هست؛ بلکه تصحیح حدیث و معتبر دانستن آن، راه های مختلفی دارد که یکی از آن راه ها، وجود حدیث در صحیحین است؛ ولی این راه، راه انحصاری نیست. نووی در تقریب، چنین می گوید:
هر آنچه را که حاکم ]در مستدرک[ صحیح بداند و جز او از بزرگان حدیث نه تضعیف و نه توثیقی در رابطه با آن ذکر نکرده باشند، آن حدیث، حسن است.[۱۵]
درست است که در صحیحین، حدیثی که در آن، به صراحت اسم امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده باشد وارد نشده است؛ ولی چند حدیث در صحیح بخاری و مسلم آمده است که با توجه به برخی شواهد و قرائن، تردیدی نیست که منظور از این احادیث، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و جز این، امکان تطبیق دیگری، وجود ندارد. تعدادی از این احادیث، در صحیح مسلم است و یک حدیث نیز، هم در صحیح بخاری و هم صحیح مسلم آمده است:
۱. بخاری: حدثنا ابن بکر، حدثنا عن یونس عن ابن شهاب عن نافع مولی ابی قتاده الانصاری ان ابا هریره قال: «قال رسول الله۰»:
کیف بکم اذا نزل ابن مریم فیکم و امامکم منکم؛
چگونه خواهید بود هنگامی که فرزند مریم میان شما فرود آید و امام شما از خود شما باشد؟[۱۶]
عین همین حدیث را مسلم ذکر کرده است و سند او، غیر از اولین نفری که مسلم از او نقل کرده؛ همانند سند بخاری است.[۱۷]
۲. مسلم از جابر بن عبدالله نقل کرده که شنیدم پیامبر۰ می فرمود:
لا تزال طائفه من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین الی یوم القیامه قال: فینزل عیسی بن مریم (فیقول امیرهم: تعال صل لنا، فیقول لا، ان بعضکم علی بعض امراء تکرمه الله هذه الامه)؛
گروهی از امت من، پیوسته تا قیامت برای حق پیروزمندانه می جنگند و سپس فرمود: آن گاه عیسی بن مریم فرود خواهد آمد و امیر و پیشوای این گروه، به وی می گوید «بیا برای ما نماز بگزار». او جواب خواهد داد: نه، برخی از شما بر برخی دیگر امیرند و این، به سبب گرامی داشت این امت، از جانب خداوند است.[۱۸]
این دو حدیث که اولی آن ها در صحیح بخاری و مسلم آمده است و دومی تنها در صحیح مسلم ذکر شده است، تصریح دارند که عیسی بن مریم فرود خواهد آمد؛ ولی آن هنگام، امام مسلمانان از خودشان است، نه از دیگران. کنایه از این که عیسی، امام مسلمانان نخواهد شد؛ بلکه امام آنان از خودشان است. حال این پرسش پیش می آید این امام که در این دو حدیث بدان اشاره شده و اسمی از او به میان نیامده، چه کسی است؟
جواب این پرسش را می توان به راحتی از دیگر روایاتی که همین مضمون را نقل کرده و به نام آن حاکم و امام، تصریح دارند به دست آورد و از این راه فهمید مراد از امام در این دو حدیث چه کسی است.
ابو نعیم اصفهانی و حارث بن ابی اسامه با اسناد صحیح از جابر بن عبدالله و او از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل کرده است که فرمود:
ینزل عیسی بن مریم فیقول امیرهم المهدی: تعال صل بنا فیقول: لا، ان بعضکم امیر بعض، تکرمه الله لهذه الامه؛
عیسی فرود می آید و امیر آنان [مسلمانان] مهدی می گوید: «بیا برای ما نماز بخوان». عیسی می گوید: نه، برخی از شما امیر برخی دیگر است که خداوند، او را برای این امت، کرامت بخشیده است.[۱۹]
با توجه به تصریح این حدیث، معلوم می شود منظور از امیری که در دو حدیث منقول از بخاری و مسلم ذکر شد، همان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. به همین سبب است که ابن حجر عسقلانی در فتح الباری در ذیل حدیث اول که در بخاری نیز ذکر شده بود، از ابوالحسن آبری در مناقب الشافعی نقل کرده است:
تواترت الاخبار بان المهدی من هذه الامه و ان عیسی یصلی خلفه؛
اخبار، متواترند بر این که مهدی، از این امت است و عیسی، پشت سر وی نماز می گزارد.[۲۰]
شارح صحیح بخاری؛ یعنی ابن حجر عسقلانی که شاید شرح وی معروف ترین شرح بر صحیح بخاری باشد، در ذیل حدیث مذکور همین برداشت را داشته و آن را بر مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف منطبق دانسته است. برخی دیگر از علمای اهل سنت همین برداشت را داشته اند و در ذیل این حدیث تصریح دارند که منظور از این امیر و امام، جز مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کس دیگری نیست.
۳. مسلم در صحیح در سه حدیث، از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم یک مضمون را روایت کرده که متن یکی از آن چنین است:
یکون فی آخر امتی خلیفه یحثی المال حثیثا لا یعده عدا؛
در واپسین روزگار امت من، خلیفه ای خواهد آمد که مال را فراوان بخشش نموده و شمارش نخواهد کرد.[۲۱]
در این حدیث و حدیث هم مضمون آن[۲۲]، به صراحت از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نامی برده نشده است؛ ولی ویژگی مذکور در این حدیث، در روایات دیگر، به صراحت به آن حضرت نسبت داده شده است که بیانگر آن است که حدیث صحیح مسلم نیز، گویای همین است.
ترمذی با سند خود، از ابوسعید خدری از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم روایتی نقل کرده و سند آن را هم حسن دانسته است که در این حدیث رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم چنین می فرماید:
مهدی در امّت من خواهد بود. . . هر فردی نزد او می آید و مصرانه از او چیزی می خواهد، آن قدر از اموال، در دامن وی می ریزد که بتواند حمل کند.[۲۳]
با این توضیحات، روشن می شود که هر چند در صحیحین به نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تصریح نشده است، ولی شواهد و قراینی که ذکر شد معلوم کرد دست کم، این چند حدیث، همانند احادیث صریح هستند و به خوبی به وسیله آن می توان موضوع مهدویت را اثبات کرد.
نکته مهمی که به نوبه خود، تامل برانگیز است و برخی از نویسندگان معاصر نیز به آن توجه کرده اند این است که برخی عالمان اهل سنت که دست کم دو نفر از آنان، یعنی ابن حجر هیتمی و متقی هندی از شهرت خوبی برخوردارند، در کتاب های خود حدیثی را از صحیح مسلم نقل می کنند که در آن، با صراحت از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نام برده شده و وی را از فرزندان فاطمه علیهم السلام دانسته است؛ ولی اکنون هیچ اثری از این حدیث در صحیح مسلم وجود ندارد. برای روشن شدن مطلب، عین حدیث و عبارات این افراد را ذکر می کنیم:
۱. ابن حجر هیتمی:
و من ذلک [الاحادیث المبشره بالمهدی] ما اخرجه مسلم و ابوداود والنسائی و ابن ماجه و البیهقی و آخرون: المهدی من عترتی من ولد فاطمه[۲۴]؛
بشارت دهنده به وجود مهدی، حدیثی است که مسلم، ابوداود، نسائی، ابن ماجه، بیهقی و دیگران نقل کرده اند که: «مهدی از عترت من، از فرزندان فاطمه است».
۲. متقی هندی از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم :
المهدی من عترتی من ولد فاطمه[۲۵]؛
مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه است.
۳. شیخ محمد علی صبان نیز چنین نقل کرده است:
ان منهم [اهل بیت] مهدی آخر الزمان اخرج مسلم و ابوداود و النسائی و ابن ماجه و البیهقی و آخرون: المهدی من عترتی من ولد فاطمه[۲۶]؛
مهدی آخرزمان، از اهل بیت است. مسلم، ابوداود، نسائی، ابن ماجه، بیهقی و دیگران روایت کرده اند: مهدی از عترت من [رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم] از فرزندان فاطمه است.
۴. حمزاوی مالکی در کتاب خویش نقل می کند:
ففی مسلم و ابی داود والنسائی و ابن ماجه و البیهقی و آخرین: «المهدی من عترتی من ولد فاطمه»[۲۷]؛
در کتب مسلم، ابوداود، نسائی، ابن ماجه، بیهقی و دیگران آمده است که: «مهدی از عترت من، از فرزندان فاطمه است».
با نقل های ذکر شده فوق، به راحتی می توان ادعا کرد تصریح به نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دست کم، در صحیح مسلم وجود داشته است، که این چهار نفر، آن را با صراحت، از مسلم نقل کرده اند؛ مگر این که کسی مدعی شود این آقایان، درارجاع دچار اشتباه شده اند که قبول این هم کار آسانی نیست.
ج. آثار و عوارض اعتقاد به مهدویت
سومین دلیلی که برای رد احادیث مهدویت از سوی محمد رشید رضا و برخی همفکران او چون احمد امین مطرح شده این است که فکر و اندیشه مهدویت، در جهان اسلام، تبعات و آثار منفی فراوانی را از خود برجای گذاشته است. آنان، از این آثار و نتایج ادعایی، چنین نتیجه گرفته اند که چون اعتقاد به مهدی، این آثار و عوارض را به دنبال داشته و بعضی اوقات باعث اختلافات و کشت و کشتارهایی شده است اساس این فکر و اندیشه، ساختگی و جعلی است که توسط جاعلان و واضعان، با اغراض خاصی جعل شده است. آنان این آثار و عوارض را در دو بخش تحلیل کرده اند:
۱. اندیشه ظهور مهدی موعود، باعث نوعی خمودی و رکود اجتماعی میان مسلمانان شده است. آنان، به امید این که مهدی ظهور کرده و به همه نابسامانی ها خاتمه می دهد، هیچ تحرکی از خود نشان نمی دهند و در برابر همه فسادها و گرفتاری ها، تنها با امید به آمدن مهدی، خود را فارغ از هر اقدام کرده، حل آن را به ظهور مهدی حواله می دهند.[۲۸] رشید رضا در این باره می نویسد:
… مسلمانان، همیشه بر ظهور مهدی تکیه کرده و گمان می کنند که مهدی، سنت های الهی را بر هم زده یا آن را تبدیل خواهد کرد؛ در حالی که سخن خداوند را که می فرماید: )فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً([۲۹] می خوانند.[۳۰]
در جای دیگر، وی شکوه می کند که چرا باید اعتقاد به مهدی به جای آن که باعث حرکت و ایجاد قدرت و برپاداشتن عدل بین مردم شود، باعث این شده است که جمعی نه تنها این کار را انجام ندهند، بلکه با تکیه بر این اعتقاد، همه این وظایف را به آمدن و ظهور مهدی موکول کنند.[۳۱]
سرانجام در دیگر جای اظهار داشته است که:
گسترش این اندیشه میان مسلمانان، باعث سستی آنان در واجبات الهی شده است.[۳۲]
۲. دربخش دیگر می گوید: این باور موجب شده است در هر دوره و زمانه ای، کسی مدعی مهدی شود و به این وسیله، گروهی را اطراف خودش جمع کرده و باعث تفرقه و از هم گسیختگی اجتماع اسلامی شود. رشید رضا در این باره می نویسد:
اعتقاد به مهدی، باعث پیدایش فتنه های عظیمی شده است که در مناطق و زمان های مختلف، افرادی به پاخواسته و مدعی مهدویت شده اند. آنان بر اهل و نزدیکان سلطان وقت خروج کرده اند. فریب خوردگانی نیز وی را اجابت کرده، میان آن و حاکمان، جوی خون به راه افتاده است.[۳۳]
همفکر وی، احمد امین نیز همین اشکال را تکرار کرده است. وی، یکی از دلایل نپذیرفتن احادیث مهدویت و جعلی بودن آن ها را مطرح کرده و می گوید:
… یکی از آثار این اعتقاد، انقلاب های پیاپی در تاریخ مسلمانان است که در هر عصر و هر دوره ای، یک نفر یا تعدادی، برپاخاسته و مدعی می شوند مهدی منتظر هستند و گروهی از مردم نیز اطراف او را می گیرند. . . آخرین مورد آن، مهدی سودانی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 