پاورپوینت کامل زن و جامعه مهدوی؛وظایف و مسئولیّت ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زن و جامعه مهدوی؛وظایف و مسئولیّت ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن و جامعه مهدوی؛وظایف و مسئولیّت ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زن و جامعه مهدوی؛وظایف و مسئولیّت ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۷
اشاره
به دنبال برگزاری میزگردهای علمی با حضور کارشناسان مباحث مهدویت، در این شماره به بررسی موضوع زن و مهدویت پرداختهایم. عمده سوالاتی که در این زمینه مطرح است، عبارتند از:
۱. وجوه ارتباط مباحث مهدویت با زنان در کدام عرصه ها ممکن و قابل طرح است؟
۲. وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در عرصه مباحث مهدویت با مردان در جامعه امروز چیست؟
۳. وظایف خاص زنان در باب مباحث مهدویت در شرایط کنونی کدام است؟
۴. زنان جامعه اسلامی برای ایفای بهینه وظایف و مسئولیت های خود می بایست دارای چه صفات و ویژگی هایی باشند؟
۵. مهم ترین وظایف تربیتی زنان به عنوان مادر در ترویج فرهنگ مهدوی چیست؟
۶. مهم ترین وظایف زنان جامعه اسلامی امروز به عنوان یک همسر در جامعه مهدوی امروز چیست؟
۷. مهم ترین وظایف زنان به عنوان یک عضو جامعه مهدوی چیست؟
۸. ایفای وظایف مربوط به مهدویت چه تأثیرات و کارکردهایی را برای زن امروز به همراه دارد؟
۹. مباحث مهدویت چگونه می تواند چالش ها و ضعف های جریانات فکری موجود در فمنیسم رایج را پاسخ دهد؟
۱۰. راهکارهای بهینه سازی ایفای نقش و وظایف زنان در جامعه مهدوی امروزی چیست؟
در این میزگرد با حضور کارشناسان محترم، صرفاً به بررسی برخی از این مباحث پرداختهایم. امیدواریم در فرصت های آتی، دیگر محور ها نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
دکتر بهروزلک: بحثی که ابعاد و زوایای آن در این جا مطرح خواهد شد، زن و مهدویت و نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است، به عبارت دقیق تر: «زن و جامعه مهدوی؛ وظایف و مسئولیت ها». از کارشناسان محترم، آقای دکتر سید رضی موسوی و خواهران محترم، سرکار خانم مریم معین الاسلام و سرکار خانم شیده صادقی که در این جلسه حضور یافتهاند، سپاس گزارم.
در آغاز، چند تذکر لازم است. بحث ما صرفاً درباره نقش زنان در جامعه مهدوی در عصر غیبت است. بدون تردید، زنان در عصر ظهور و فرایند ظهور نیز نقش های مهمی دارند. در روایات آمده است که حداقل ۵۰ نفر از زنان جزء ۳۱۳ نفر یاران خاص حضرت خواهند بود. ما در این جلسه به عصر ظهور نخواهیم پرداخت. آن بحث را طبعاً در فرصتی دیگر می توان دنبال کرد. آن چه برای ما ـ و شاید برای جامعه امروز ـ مهم است، این می باشد که درباره عصر غیبت تمرکز کنیم و نقش زنان را در جامعه مهدوی منتظر و در عصر غیبت مطرح کنیم. دومین نکته این است که مباحث را از منظر نقش و مسئولیت های زنان مرور کنیم. بنابراین محور نخست بحث ما، ترسیم ارتباط کلی مباحث مهدویت با زنان است.
خانم صادقی: یکی از مباحث مقدماتی، بحث وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در مباحث مهدویت با مردان است و این که وظایف خاص زنان چیست؟ مهم ترین وظایفی که بانوان به عنوان عضو جامعه مهدویت دارند چه اموری می تواند باشد؟ فکر می کنم اینها برای شروع بحث، مناسب تر باشد.
خانم معین الاسلام: در ارتباط با مسئله زنان و ارتباط شان با مباحث مهدویت، بر این باور هستم که کسانی که به نوعی، مرتبط با مباحث مهدویت هستند و می خواهند گامی را در این راستا بردارند، اولین بحثی را که باید مورد مداقه و بررسی قرار دهند، اهمیت نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است. غالباً، متولیان فرهنگی، ناباورانه به این مباحثی که در ارتباط با زنان هست، نگاه می کنند؛ چرا که فکر می کنم هنوز جایگاه واقعی زنان در عرصه فرهنگ، برای دین داران ما مشخص و معلوم نشده است؛ حداقل برای کسانی که متولیان فرهنگی جامعه ما هستند. اگر متولیان فرهنگ، این جایگاه را باور کنند، جدی تر به مسائل زنان می پردازند و گام های اساسی تر و اصولی تری را برمی دارند. بعضاً مشاهده می شود که مباحث، مقداری حالت مقطعی دارد و گاهی مواقع هم براساس این که اقتضای جامعه ما این است که نیم نگاهی هم به مسئله زنان داشته باشیم، به مباحث فرهنگی زنان می پردازیم. لذا فکر می کنم نقش زنان در مهدویت و جایگاه شایسته آنان باید مورد شناسایی و باور قرار گیرد.
البته این که فرمودید بحث ظهور و غیبت را از هم جدا کنیم، اینها خیلی تفکیک پذیر نیست. چون به هرحال، عصر غیبت، زمینه ساز ظهور است و نمی توانیم اینها را از هم جدا کنیم. اگر واقعاً ما به این باور برسیم که روایات متعددی داریم که جناب عالی هم به آن اشاره کردید؛ از جمله آنها این که امام باقر علیه السلام فرمودند که در میان ۳۱۳ نفر از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از یاران امام زمان ۵۰ نفر زن هستند، پس به نظر می رسد که خداوند به عنوان طراح حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای زنان، یک جایگاه بسیار رفیع و بلندی را در این حکومت قائل شده اند و قطعاً برای زمینه سازی ظهور هم می توانند نقش های بی بدیلی داشته باشند.
به نظر من برای متولیانی که می خواهند در زمینه زن و مهدویت قدم بردارند، این نگاه باید پررنگ تر شود. از طرف دیگر نمی توانیم طراحی و برنامه ریزی برای مسئله زن و مهدویت را بدون توجه به نگاهی که معارضان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به زن دارند، داشته باشیم. آنها در فرایند جهانی سازی خویش به این نتیجه رسیده اند که در جنگ تمدن ها از تمامی ابزارها باید استفاده کنند. به ویژه زنان. آنها نوک تیز حملات خود را در جنگ تمدن ها متوجه زنان کرده اند؛ چرا که در محاسبات دقیق خود به این نتیجه رسیدند که بدون توجه و تأکید بر مسئله زنان نمی توانند به اهداف شان برسند. بنده بحثی را از یک جاسوس انگلیسی که راه هایی برای نابودسازی عوامل نیرومند اسلامی در ۲۲ بند مطرح کرده بود، می دیدم که هفت، هشت بندش را که بندهای مهمی است، برای زنان نقش جدی قائل شده اند. یکی دیگر از اهداف شوم دشمن، تخریب خانواده است؛ چرا که بدون تخریب خانواده ها نمی توانند به اهداف شان برسند. محور در خانواده، زن است. من احساس می کنم که نقش زنان، آن چنان که در طرف مخالف ما جدی گرفته شده است، در میان ما جدی نیست. از این رو مؤثرترین کار فرهنگی که در عرصه زنان، بایستی انجام داد، تقویت خودباوری نسبت به نقش بسیار کلیدی و مهمی که در جامعه به عهده دارند است؛ هم در حوزه مهدویت و هم در عصر حاضر.
دکتر بهروزلک: ان شاءالله که این جلسه، نشان گر اهتمام جدی جامعه علمی به این بحث است که اگر طبعاً در جامعه مهدوی امروز بخواهیم وارد بحث شویم باید زن ها هم دخیل باشند.
دکتر موسوی: به نظر می رسد نخستین نکته درباره مباحث مهدوی این باشد که اصلاً بخشی از مباحث مهدویت، فرا جنسیتی است و ربطی به شرایط جنسی زن و مرد ندارد. یک بخش از آن مباحث هم که در رابطه با نقش و وظایف جنس زن و مرد است شاید لزوماً اختصاص به جامعه مهدوی نداشته باشد و طبعاً یک دسته مباحثی را هم می توان در عرصه مهدویت مطرح کرد که شاید این دسته از بحث ها با جنسیت هم گره خورده است، مثل همان حدیثی که اشاره شد که ۵۰ نفر از اصحاب ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان هستند که در واقع یک ششم از اصحاب خاص ایشان می شود. یا تفسیری که خانم معین الاسلام داشتند مبنی بر این که گاهی می توانیم برای زنان، نقش سلبی و گاه، ایجابی داشته باشیم که خانم معین الاسلام اشاره ای به نقش زنان در عصر قبل از ظهور داشتند و این که از زن در ترویج فساد استفاده می شود.
نکته دوم، این است که در سده بیستم گفته شده که دو جنبش بزرگ تحقق یافته است؛ نخست پست مدرنیسم و دوم فمینیسم که جبنش دوم، یک بحث جنسیتی است و مبتنی بر این ادعا ست. مدعیاتی دارد که در حوزه اجتماعی زنان باید به یک نوع تساوی حقوقی با مردان برسند. البته بدون در نظر گرفتن بحث مبنایی، که در این رابطه، تساوی حقوقی لازم است یا نه؛ این پرسش در ضمیر ناخودآگاه افراد متدین مخصوصاً خانم ها وجود دارد که آیا این یک نگاه ارزشی مبتنی بر جنیست است؟ و این که آیا این نگاه، زن سالارانه است یا مردسالارانه؟ پس مهم است که قبل از عصر ظهور به مسئله جنسیت زن یک اهتمام ویژه شود. به طوری که در روایات ما گفته شده است یک زن می تواند جامعه را به فساد بکشاند یا مقدمه پرورش جامعه باشد، پس این هم می تواند یک نکته کلیدی باشد که اهتمام به زن را مورد توجه قرار دهیم.
خانم صادقی: بنده ترجیح می دهم که نگاه کلی به مجموعه بحثی که لازم است مطرح شود و سؤالاتی که وجود دارد داشته باشم و بعد به صورت جزئی تر به بحث بپردازم. در ادامه صحبتی که خانم معین الاسلام فرمودند و در اشاره به مطلبی که آقای دکتر موسوی گفتند، طرح چند مقدمه، ضروری است. مقدمه اول، این که به نظر می رسد که موضوع مهدویت را نمی توان از هیچ زمانی جدا کرد و بگوییم که مهدویت، مخصوص زمان خاصی است یا در یک زمانی وجود نداشته یا ممکن است وجود نداشته باشد. بحث ظهور منجی و بحث مهدویت همواره مطرح بوده و در طول تاریخ حرکت به سوی این نظام موعود وجود داشته و دارد. حداقل در دوران ما تفکیک پذیر نیست و از آن جا که حکومت اسلامی ما با شعار تشکیل تمدن اسلامی ایجاد شد و در حقیقت، زمینه ساز آن نظام مهدوی محسوب می شود، مباحث مهدویت مستقیماً به مباحث حکومت اسلامی ما گره می خورد و یک ارتباط کاملاً مستقیمی با هم دارند.
مقدمه دیگر این که زنان، بخش مهمی از نظام هستند؛ چه این نظام، الهی باشد یا الحادی. زنان بخش مهمی از نظام ها را تشکیل می دهند که اگر نادیده گرفته شوند یا توجه کمی به آنان شود، همان طور که استاد معین الاسلام اشاره کردند چالش های زیادی برای هر نظام ایجاد خواهد شد.
با توجه به این دو مقدمه می خواهم عرض کنم که موضوعات زنان، جدای از دیگر موضوعات نظام نیست. یعنی اگر بخواهیم مسئله زنان را در باب مهدویت یا هر موضوع دیگری بیان کنیم، در درجه اول باید ببینیم موضوعات اصلی نظام چیست تا بعد بتوان جایگاه یا کارکرد و آن نقش و سهم و تأثیری را که اقشار مختلف در نظام می توانند داشته باشند، مورد بررسی قرار داد و تفکیک کرد. اگر بخواهیم در مرحله اول بررسی موضوعات اصلی نظام، مبنایی و ریشه ای به موضوع نگاه کنیم و به تشکیل این حکومت اسلامی توجه داشته باشیم که ساخت یک جامعه مهدوی و حداقل زمینه سازی برای ظهور را در دستور کار خود دارد، می توان گفت در حال حاضر موضوع اصلی نظام موضوع درگیری حق با باطل است؛ محوری ترین موضوعی که اگر توجه داشته باشیم در فرمایشات مقام عظمای ولایت ـ چه حضرت امام رحمه الله علیه و چه مقام معظم رهبری (حفظه الله) ـ در تمام فرمایشاتشان به نوعی و به شکل خاصی اشاره به این صحنه مبارزه و درگیری دارند و بر دشمن شناسی و هوشیاری در مقابل دشمن تأکید دارند و عبارات دیگری که در این زمینه به کار می برند. پس وقتی که موضوع اصلی نظام، مسئله درگیری و مبارزه با باطل است؛ پس حضور در این مبارزه و درگیری و مؤثر بودن، نه متأثر بودن و فعال بودن و نه منفعل بودن در این درگیری برای پیروزی، وظیفه آحاد جامعه محسوب می شود که زن و مرد را شامل می شود. در حقیقت این یک وظیفه مشترکی است که اگر به عنوان اصلی ترین وظیفه آحاد جامعه اسلامی تعریف شود؛ این که حضور در درگیری و مبارزه حق با باطل برای اقامه کلمه توحید و برای برافراشته شدن و توسعه پرچم اسلام در جهان امری ضروری است، و بعد بر این اساس می شود وظایف را طبقه بندی و اولویت بندی کرد و کارکردهای خاصی را برای هر قشر، مشخص نمود.
در صورت پذیرفته شدن این سخن، بایستی به شناسایی لوازم این حضور پرداخت: مهم ترین لازمه این حضور، داشتن تقواست. در آیات و روایات اشاره می شود که ملاک برتری و ملاک امتیاز افراد در جامعه، داشتن تقوا ست. اما مهم است توجه داشته باشیم که تقوا یعنی چه و به چه کسانی با تقوا گفته می شود؟ آن چه از منابع دینی استنباط می شود، آن عهد و میثاقی که در بدو خلقت از انسان گرفته شده است، که آن عبارت است از عبودیت و پذیرش عبودیت الهی و از طرفی مجرای این عبادت و ولایت الهی هم تولی داشتن به ولایت اولیای الهی معرفی شده است. اولیای محوری، ائمه معصومین علیه السلام هستند و در رأس آنها وجود مقدس نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم است. در حقیقت، باطن دین و دین داری، تولی به ولی الله است و براساس میزان تولی که افراد به ولی الهی دارند می شود آنها را ارزش گزاری کرد؛ پس هر چه میزان تولی بالا می رود درجه تقوا هم بالاتر می رود. در عصر غیبت به سر می بریم. امام عصر حاضر نیستند و طبیعتاً میزان تولی به نایب ایشان، ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می تواند میزان معبودیت باشد.
برای حرکت در مسیر این مبارزه ای که مطرح شد، طبیعتاً مراحل و اصول خاصی را باید پشت سر گذاشت که مسیر حرکت و مراحل حرکت آن را مقام عظمای ولایت، معین کرده و اقشار را به واسطه آن مراحلی که ترسیم شده است هدایت می کنند. در عمل در یک نگاه کوتاه می بینیم که ابتدا ایجاد تحول سیاسی در نظام صورت پذیرفت که این تحول سیاسی به واسطه انقلاب اسلامی رخ داد. بلافاصله بعد از آن، امام رحمه الله علیه بحث انقلاب فرهنگی و ضرورت ایجاد تحول فرهنگی را مطرح کردند و طبیعتاً بعد از آن هم لازم است که یک تحول اقتصادی رخ دهد. پس وقتی در شرایط غیبت، موضوع اول نظام، مسئله درگیری حق با باطل است و مرحله ای هم که الان در آن به سر می بریم مرحله ایجاد تحول فرهنگی در نظام است؛ پس وظیفه همه اقشار، حضور در روند ایجاد این تحول فرهنگی است؛ چه زن و چه مرد، بایستی در هر پست و منصب و شغل و سلیقه و… هر کاری که هستند فعالیت خود را به منظور تحقق انقلاب فرهنگی انجام دهند. وقتی که نوع وظیفه مشخص شود، میتوان تفکیک کرد که زنان چگونه می توانند در سیر ایجاد این تحول و در این روند حضور و مشارکت داشته باشند و مردان چگونه؟ می دانید زنان مظهر عاطفه هستند و البته لازم است که این عاطفه خود را با عقلانیت، مدیریت کنند. عاطفه و عقلانیت دو بازویی هستند که در خلقت در کنار هم آفریده شدهاند و نمی شود عاطفه، بی عقلانیت و عقلانیت، بی عاطفه باشد. قطعاً با چالش مواجه خواهد شد؛ یعنی در حقیقت زن باید عاطفه لازم برای این تحول را تأمین کند و مرد هم باید عقلانیت لازم را برای ایجاد این تحول تأمین کند. نمی شود عقلانیت صرف به کار برد، یعنی همان طور که اشاره می شود و خانم معین الاسلام هم اشاره فرمودند، نمی شود نقش زنان را کم رنگ کرد یا نادیده گرفت یا محدود نمود. در شرایط امروز نمی توان گفت خانم ها در خانه بنشینند، وظیفه آنها شوهر داری و تربیت فرزند است و آقایان، امور اجتماع و حضور در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرا را به عهده بگیرند. باید تفکیک، قائل شد که این تفکیک برای جامعه مطلوب است؛ برای نظام مطلوبی که با ظهور موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد. ولی در جامعه کنونی در عصر غیبت قطعاً یک موقعیت هایی پیش می آید که دیگر از عقلانیت کاری بر نمی آید؛ یعنی فضاها آن قدر برای عقلانیت بسته می شود که فقط حضور عاطفه می تواند تحول ساز و حادثه ساز باشد.
دلیل دیگر هم می تواند بحث مکملیت عقلانیت و عاطفیت باشد، یعنی می خواهم بگویم که اگر حضور مستقیم عاطفه و مظاهر آن ـ که زنان هستند ـ را در روند توسعه پرچم توحید، حذف و یا کم رنگ کنیم، قطعاً نظام ما در روند توسعه خود با چالش هایی روبه رو خواهد شد و چه بسا به همان سمتی کشیده می شود که نظام غرب کشیده شده است. از آسیب های مهمی که نظام غرب دارد، این است که زنانگی در این نظام مرده است، حیات زنانگی صرفاً به این است که زن، شئ باشد؛ اگر به صورت شئ و کالا باشد حیات دارد والا موجودیت او زیر سؤال است؛ لذا تلاش جنبش فمینیسم در جهت کنار گذاشتن قدرت اصلی خود زن، یعنی عاطفه و احساسات، و خود را شبیه به مردان کردن است و حرکت به سوی عقلانیت صرف. ثمره آن هم این شده که خود فمینیست ها اشاره می کنند که تنها چیزی که فمینیست به ما داد این بود که زنانگی ما را گرفت. پس ما در جامعه مهدوی معتقدیم که زنان باید حضور مستقیم در توسعه نظام ولایت اجتماعی داشته باشند. لازم نیست حضور آنها به شکل حضور آقایان باشد، بلکه باید با همان قدرت عاطفه خودشان حضور داشته باشند؛ منتها یک اصل مهم وجود دارد که زنان ما باید یاد بگیرند که قدرت عاطفه خودشان را مدیریت و سازمان دهی کنند که متأسفانه این حلقه گم شده ای که الان وجود دارد این است که بانوان ما حضور در عرصه اجتماعی پیدا کردند؛ ولی از طرفی ساختارهای اجتماعی مناسب برای حضور زنان وجود ندارد و از طرف دیگر آنها قدرت مدیریت عاطفه خودشان را هنوز به دست نیاورده اند و به سبب همین، غالباً نتوانستند سطح فکری خودشان را از سطح مسائل خرد به سطح مسائل توسعه ای ارتقا و رشد دهند.
دکتر بهروز لک: من هم دیدگاهی دارم که عرض می کنم. یکی از بحث هایی که می توانیم درباره زن و مهدویت در عصر غیبت داشته باشیم، توجه به این نکته است که نظام اعتقادی، همواره به صورت شبکه ای و نظام است و نمی شود بخشی از آن را گرفت و بخش دیگر را نادیده گرفت. در واقع، آن چیزی که می خواهم بگویم، این است که زن و مهدویت را اگر مستقلاً هم مورد توجه قرار بدهیم، نمی توانیم آن را در خلا مورد بررسی قرار دهیم. زن، بخشی از نظام خلقت و اجتماع انسانی است، مرد هم بخشی از این نظام است و یک رابطه تعاملی در بین آنها وجود دارد و اگر خداوند در قرآن می فرماید که (یا ایها الذین آمنو استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم ) به این معناست که انسان ها همه باید به سوی آن حیات، قدم بردارند و حرکت کنند؛ آن حیات هم در واقع اجابت خدا است. اگر این کانون نظام توحیدی ماست، هر کدام از زن و مرد به عنوان عناصر اجتماعی باید جایگاهی پیدا کنند که در تعامل با یک دیگر باشند. پس اگر ما مسئله زن و مهدویت را مورد مطالعه قرار بدهیم باید به این توجه کنیم که در این امر، زن و مرد جدای از هم نیستند و یک نوع تعامل و مکملیت نسبت به هم دارند.
اگر می بینیم پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم وظایفی را برای حضرت فاطمه علیها السلام معین می کند و وظایفی را برای حضرت علی علیه السلام، اما هنگامی که نوبت دفاع از ولایت می رسد، حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد حاضر می شود و از حریم ولایت دفاع میکنند. پس نکته اول این است که باید نقش زن و مرد در زمینه مهدویت، مکمل یک دیگر باشد. حتی اگر آنها وظایف مستقلی در این زمینه دارند، اما در مجموع، این وظایف و نقش ها مکمل یک دیگر است.
نکته دیگر، وجود همین نقش های اختصاصی زن و مرد در زمینه مهدویت است. لذا باید در بحث خود بر این محور تمرکز بکنیم. باید نقش های مختلف زنان را در ارتباط با آموزه مهدویت اسلامی، شناسایی و بررسی کنیم. این نقش ها خود در ابعاد و عرصههای مختلفی مطرح است. در زندگی فردی، مباحث خاصی مطرح است. در زندگی اجتماعی، مباحث دیگر. حتی در زندگی خانوادگی نیز میتوان نقش ها و وظایف خاصی را شناسایی کرد. هم چنین میتوان این نقش ها و وظایف خاص زن را از منظر زمانی و مقاطع مختلف تاریخی بررسی کرد. زن مسلمان، نقش ها و وظایف خاصی در عصر حضور معصومین علیهم السلام داشته است؛ وظایفی در فرایند تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، وظایفی در عصر غیبت ـ چه غیبت صغری و چه غیبت کبری ـ و وظایف و نقشهای خاصی را برای زن مسلمان میتوانیم در عصر ظهور و فرایند انقلاب و آرمان شهر مهدوی شناسایی کنیم. هر چند هر کدام از این ابعاد مهم بوده و نیازمند بحث و گفت وگو است، اما به نظر میرسد با توجه به وضعیت جامعه ما که در عصر غیبت امام زمان خویش به سر میبرد، مقتضی است که اولویتی به این بحث بدهیم و وظایف و نقش های زنان را در عصر غیبت و زمان کنونی بررسی کنیم. طبعاً این جا مباحث گستردهای وجود دارد که باید تلاش کنیم آنها را در حد امکان مطرح نماییم.
نکته سوم این است که فکر می کنم که نقش های ویژه اساسی زن را در مهدویت در سه عرصه مختلف و در واقع در سه برش مورد توجه قرار بدهیم. البته شاید در برخی از آنها هنوز تفکیک جنسیتی مشکل باشد. اولین مسئله، نقش فردی زن مسلمان است. در عرصه فردی لازم است که تمامی انسان ها براساس فرمایش حضرت علی علیه السلام، «رحم الله امرءاً عرف قدره»؛ خودشناسی کنند و بفهمند که چه کسی هستند و چه کار باید بکنند؟ البته این وظیفه مشترک زن و مرد است، اما هر کدام از زن و مرد باید خود را در موقعیت خاص خویش مورد توجه قرار بدهند. عرصه دوم، عرصه خانواده است. وقتی زن و مرد خودشان را شناختند و در تعامل با یک دیگر زندگی مشترک را شروع کردند، نقش خانوادگی آنها شکل میگیرد. زن و مرد در این جا وظایف خاصی را برعهده می گیرند. طبیعت و جهان خلقت بدون این که انتخاب بکنیم، وظایفی را بر عهده زن و مرد قرار داده است. تفاوت در نوع اندام خلقت، در قوای وجودی طبیعی است که تفاوت هایی را در نقش ها برای ما ایجاد نمایند. این تفاوت برای خودش یک سری وظایفی را هم برای ما ایجاد می کند که اختصاصی می شود. من فکر می کنم وظایف زن و مرد را در ارتباط با مباحث مهدویت از این منظر خانوادگی هم باید مورد توجه قرار بدهیم.
یک سری عرصه هایی وجود دارد که عرصه اجتماعی هستند. مثلاً درست است که زن در خانواده متولی پرورش اصلی کودک است؛ اما مرد هم آن جا مکمل است. هرچند زن مباشرت بیشتری دارد، مرد هم این جا نقشش را ایفا می کند، اما در عرصه اجتماعی می توانیم این نقش ها را جدی تر بگیریم و بالفرض اگر تنها فرزند خودمان را و فرزندان جامعه را در واقع تربیت می کنیم، زن ها و مردها هریک وظیفه ای دارند که فکر می کنم این سه تا برش را اگر به صورت مجزا از هم در رابطه با مهدویت مد نظر قرار بدهیم می توانیم نقش های متمایز زن و مرد را در عرصه مطالعات زن و مهدویت با توجه به نقشی که در رابطه با غیبت خواهیم داشت، شناسایی بکنیم.
خوب با توجه به این که کلیاتی از مباحث مطرح شد و بحث را می توانیم پیش ببریم، بهتر است که پس از سؤال اول با تمرکزی، سؤال دوم و یا سوم را یک جا بیان کنید و در این جا هم تمایز میان زن و مرد را بگویید و هم آن وظایف خاصی که هریک ایفا می کنند بیان کنید.
خانم معین الاسلام: فکر می کنم اگر سؤال سوم مطرح بشود و تمایزش هم مشخص بشود و بعد سؤال دوم، که وظایف زنان در مباحث مهدویت در شرایط کنونی مشخص خواهد شد. حال در تکمیل مباحث گذشته که مطرح شد ضروری است به این نکته اشاره شود که در تفکر مهدویت، نگاه به زن، همان نگاهی است که در سیره علوی و نبوی وجود داشته؛ یعنی هیچ تفاوتی نمی کند. چون در روایات ما آمده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در واقع سیره نبوی را احیا و ادامه خواهند داد و تحقق بخش اهداف رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم خواهند بود. در جاهلیت اول در زمان جاهلیت قبل از بعثت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم انسانیت را از زن گرفتند و در جاهلیت مدرن همان طور که خانم صادقی اشاره کردند، زن بودن را از زن می گیرند؛ ولی در تفکر نبوی و مهدوی در واقع هم حفظ انسانیت زن مطرح است و هم حفظ زن بودنِ زن مطرح است. زن به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی و هم چنین زن به عنوان یک زن در جامعه مهدوی، وظایفی را عهده دار می باشد که برخی از آنها با مردان مشترک می باشد و اما به عنوان یک زن عضو جامعه مهدوی، مسئولیت ها و رسالت های خاص خودش را هم دارد، اما اگر بخواهیم بیشتر روی آن وظایف خاص زنان متمرکز بشویم باید ببینیم که چه جایگاهی در نظام تربیتی اسلام برای زن قائل شده اند. مسئولیت انسان سازی، بهترین رسالت زن در نظام تربیتی اسلام است. همان نقشی که معمار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله علیه هم به زیبایی به آن اشاره نموده اند که همان طور که قرآن انسان ساز است. زن هم انسان ساز است؛ اصیل ترین نقشی را که زن در جامعه کنونی می تواند به عنوان یک زن داشته باشد در این جامعه گویی پرداختن به همین نقش است، یعنی نقش انسان سازی است. اکنون، عمده ترین خلأیی که در جامعه کنونی داریم این است که دچار یک نوع انفعال در مسئله انسان سازی شدیم، یعنی در عرصه تربیت فعالانه برخورد نمی کنیم. در مقابل کلیه فعالیت ها و فعل و انفعالاتی که از طرف بیگانه صورت می گیرد منفعل شده ایم. ما باید این نقش فعال را که نقش انسان سازی است را اصالت بدهیم. آیت الله جوادی آملی در یکی از مباحث شان مطرح می کردند که اگر زن، اصالت را به شغل مادری و همسری ندهد از صراط مستقیم خارج است؛ یعنی برخلاف دیدگاه فمینیستی که مادری را و همسری را یک نوع بردگی می بینند و یک شغل منفعل می دانند، در نظام مهدوی، مادری و همسری یک شغل کاملاً اصیل است. عمده ترین نقشی که زن می تواند ایفا کند این نقش است؛ نقش انسان سازی و تأمین نیروی انسانی جامعه مهدوی که این می تواند بزرگ ترین خدمت فرهنگی به یک جامعه مهدوی در عصر حاضر باشد. مسئله بعد نقشی است که زن به عنوان نیمی از پیکره جامعه منتظر و تأثیرگذار در نیمی دیگر از جامعه می تواند داشته باشد. پس در واقع، زن می تواند با هنرنمایی، تمامی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند در احیای فرهنگ مهدوی در جامعه یا تخریب آن به عنوان یک عنصر فعال و مؤثر نقش آفرینی نماید. حضرت امام می گویند: زن، نقش رهبری را دارد، نقش پیش تازی را دارد. نهایتاً زن می تواند در عرصه فرهنگ جامعه ما بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ لذا این نقش فرهنگ سازی زنان در عرصه های فرهنگی در جامعه کنونی را نباید فراموش کنیم؛ چرا که زنان با توجه به ویژگی های خاص خودشان، وقتی به عنوان یک معلم، یک مربی و یک عنصر فرهنگی در جامعه نقش آفرینی می کنند، تحول آفرین می شوند و می توانند یک جامعه را به سوی تعالی و رشد و یا یک جامعه را به سوی انحطاط ببرند. زنان، آمیزه ای از عقل و احساس اند که اگر از این دو ابزار به خوبی بهره جویند، می توانند حرکت های خوبی در جامعه ایجاد نمایند. حالا البته به این شدت که سرکارخانم صادقی گفتند که مردان، عقلانیت محض اند و زنان عواطف محض هستند را به این شکل نمی پذیرم. حتی اگر بخواهیم زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان هم مظهر عقلانیت و هم مظهر عواطف است. نمی تواند این دوتا را نداشته باشد.
خانم صادقی: محض بودن را من عرض نکردم؛ بلکه مظهر عاطفه هستند.
خانم معین الاسلام: اگر زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان کامل هم مظهر عقلانیت است و هم مظهر عواطف.
خانم صادقی: هر دو در وجود هر دو جنس است، ولی آن چه را که می بینیم و علما نیز می فرمایند: زن مظهر جمال است و مرد مظهر جلال. این به این معنا نیست که در زن جلال نیست و در مرد جمال نیست. ضمن این که وقتی صحبت از مدیریت عاطفه توسط خود زنان می شود به این معناست که لازم است عاطفه شان را با عقلانیت خود، سازمان دهی کنند و در خدمت مسائل مختلف زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی قرار دهند.
خانم معین ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 