پاورپوینت کامل قرآن و وجود امام مهدی (عج) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قرآن و وجود امام مهدی (عج) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن و وجود امام مهدی (عج) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن و وجود امام مهدی (عج) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
از موضوعات مورد اختلاف بین علمای عامه و شیعه، مسأل ضرورت وجود حجّت خدا و ولی اللَّه الاعظم و قطب عالم امکان، در هرزمان، تا روز قیامت است؛ خواه این حجت، نبی باشد یا امام. علمای عامّه، این مسأله را قبول ندارند؛ ولی علمای شیعه به تبع ادله عقلی و نقلی، بر این موضوع پافشاری می کنند. ما این جا به ادلّ قرآنی اشاره می کنیم.
۱. آیات شب قدر
قرآن کریم، در دو سور «قدر» و «دخان» به موضوع شب قدر و نزول قرآن در آن شب، اشاره کرده است.
سوره قدر
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ * وَما أَدْرَاکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ * لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ * سَلمٌ هِیَ حتَّی مطْلَعِ الْفَجْرِ؛
«به نام خداوند بخشاینده مهربان. ما آن قرآن را در شب قدر نازل کردیم و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح، در آن شب، به اذن پروردگارشان برای تقدیر هرکاری نازل می شوند. شبی است سرشار از سلامت و برکت و رحمت تا طلوع سپیده».
از این سوره استفاده می شود که ملائک در هر شب قدر، برای تمام امور بر زمین فرود می آیند. به این موضوع، در سوره دخان نیز اشاره شده است.
سوره دخان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * حم * وَالْکِتابِ الْمُبِینِ * إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُّبارَکَهٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ؛
«به نام خداوند بخشاینده مهربان، حم، سوگند به این کتاب روشنگر! که ما، آن را در شبی پربرکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بوده ایم. در آن شب، هر امری بر اساس حکمت الاهی تدبیر و جدا می شود ».
این جا چند نکته قابل ذکر است:
الف. سبب فضیلت شب قدر
خلیل بن احمد می گوید:
من قال انّ فضلها لنزول القرآن فیها یقول انقطعت و کانت مرّ، والجمهور علی انّها باقی[۱]؛ هر کس معتقد است فضیلت شب قدر، به سبب نزول قرآن در آن است، می گوید: شب قدر منقطع شده و یک بار اتفاق افتاده است؛ ولی عموم علما، بر این عقیده اند که شب قدر باقی است، و در هر سال، تکرار می شود.
حق با قول عموم عالمان است؛ زیرا مطابق برخی روایات، شب قدر در طول تاریخ بوده است.
سید بن طاووس از کتاب کنز الیواقیت و او از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که حضرت موسی علیه السلام به خدا عرض کرد:
«الهی ارید قربک قال: قربی لمن استیقظ لیل القدر. قال: ارید رحمتک؟ قال: رحمتی لمن رحم المساکین لیل القدر. قال: ارید الجواز علی الصراط؟ قال: ذلک لمن تصدّق بصدق فی لیل القدر.
قال: الهی ارید من اشجار الجن؟ قال: ذلک لمن سبّح تسبیح لیل القدر. قال: الهی الرید. رضاک؟ قال: رضای لمن صلّی رکعتین فی لیل القدر»[۲]؛
«بار خدایا! نزدیکی به تو را می خواهم». خداوند فرمود: « قرب من، برای کسی است که شب قدر بیدار بماند». عرض کرد: «رحمت تو را می خواهم» فرمود:« رحمت من، برای کسی است که به در شب قدر به مساکین رحم کند». عرض کرد: «جواز گذر از پل صراط را می خواهم». فرمود: «این خواسته، برای کسی است که در شب قدر صدقه دهد». عرض کرد: « بار خدایا! از درختان بهشت می خواهم». فرمود:« این، برای کسی است که در شب قدر، تسبیحی بگوید». عرض کرد:« بار خدایا! خوشنودی تو را می طلبم،. فرمود: «خشنودی من، برای کسی است که دو رکعت نماز در شب قدر بخواند».
از آی سور دخان نیزاستفاده می شود که فضیلت شب قدر، فقط به سبب نزول قرآن در آن نیست؛ بلکه نزول قرآن در شب قدر، به سبب فضیلت مستقل شب قدر بوده است؛ آن جا که خداوند متعال می فرماید: انّا انزلناه فی لیل مبارک.[۳]؛ «ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم…».
ب. فرود آمدن ملائک
ظاهر آیه، آن است که هم ملائک، در شب قدر فرود می آیند.همچنین بیشتر مفسران بر این عقیده هستند که نزول ملائک، بر زمین است و حق هم همین می باشد؛ زیرا غرض از نزول، ترغیب مردم روی زمین بر احیای آن شب است؛ همان گونه که در غیر آن شب نیز به سوی زمین هبوط دارند.
ج. فرود آمدن روح
دربار این که مقصود از «روح» در سور قدر چیست، اقوالی ذکر شده است؛ ولی قول صحیح، آن است که روح، در این سوره، همان جبرئیل است و این که جداگانه ذکر شده، به دلیل شرف و برتری او بر ملائک دیگر می باشد.
د. مقصود از «کلّ أمر»
و دربار اموری که ملائکه و روح برای آن بر زمین فرود می آیند، بحث شده است.
قرآن می فرماید: «من کل امر». نظر بیشتر مفسران بر آن است که آنان برای تقدیر و تصمیم گیری دربار تمام امور انسان ها در طول یک سال، به زمین فرود می آیند.
آلوسی در این باره می گوید:
أی من اجل کل امر تعلّق به التقدیر فی تلک السن الی قابل و اظهره سبحانه و تعالی لهم، قاله غیر واحد؛[۴]
یعنی برای هر کاری که تقدیر در آن سال، تا سال آینده، به آن تعلق گرفته و خداوند سبحان، آن را اظهار نموده است.این، نظر عده ای از علما است.
ه. دوام شب قدر
از روایات، استفاده می شود که شب قدر در هر سال تا روز قیامت تکرار می شود:
۱. ابوذر می گوید از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال کردم: «ای رسول خدا! شب قدر برداشته شده است؟» حضرت فرمود: « بلکه در هر ماه رمضان هست».[۵]
۲. طبری، به سندش از ربیعه بن کلثوم نقل کرده که گفت: مردی در حالی که می شنیدم به امام حسن علیه السلام عرض کرد: «آیا شب قدر، در هر رمضان است؟» حضرت فرمود: «نعم، و الله الذی لا اله الا هو انّها لفی کل رمضان، و انّها لیل القدر فیها یفرق کل امرحکیم، فیها یقضی الله کل اجل و عمل و رزق الی مثلها»؛[۶] آری، قسم به خدایی که جز او خدایی نیست! شب قدر، در هر ماه رمضان وجود دارد و آن شب تقدیر است که در آن، هر امر حکمت داری جدا می شود، و در آن، خداوند، هر اجل و عمل و رزقی را تا سال آینده حکم می کند.
و انگهی، در سور قدر، جمله به صورت مضارع «تنزّل» به کار رفته است که بر دوام و استمرار دلالت دارد؛ به ویژه آن که باب تفعّل نیز این معنا را می رساند؛ همان گونه که علمای علم صرف به آن اشاره کرده اند.
خلاصه مطلب این که ماه رمضان، تا روز قیامت ادامه و استمرار دارد؛ لذا شب قدر نیز تا روز قیامت استمرار و ادامه دارد و در نتیجه، فرود آمدن ملائک و روح هم تا روز قیامت ادامه دارد.
مفسّر سنّی، رشیدالدین میبدی، می گوید: علما و مفسّرین در وقت «لیله القدر» اختلاف کرده اند؛ برخی معتقدند تنها در عصر رسول خدا بوده و بعد از او برداشته شده است؛ ولی عموم صحابه و علما می گویند: «لیله القدر» تا روز قیامت باقی است.[۷]
شیخ طبرسی، از ابوذر غفاری نقل می کند که فرمود: به رسول خدا عرض کردم: «آیا شب قدر، چیزی است که در عصر انبیا است که ملائک نازل می شوند و پس از وفات آنان برداشته شده است؟» حضرت فرمود: «لا، بل هل إلی یوم القیامه»؛ نه، شب قدر، تا روز قیامت دوام و استمرار دارد.[۸]
و. ضرورت وجود امام معصوم
فرود آمدن ملائک و روح در هر سال، برای تقدیر امور، ایجاب می کند کسی باشد، تا آنان بر او نازل شده و فرود آیند. در زمان رسول خدا، آنان بر او فرود می آمدند؛ ولی بعد از رسول خدا بر چه کسی فرمود می آیند؟
در جواب، می گوییم: بعد از وفات پیامبر اکرم بر کسی جز اولیای معصوم الهی، فرود نمی آیند. آری، نزول و فرود جبرئیل برای ابلاغ وحی، با وفات پیامبر به اتمام رسید؛ ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که بر عدم فرود آمدن جبرئیل و ملائک بعد از رسول خدا دلالت کند؛ لذا خداوند متعال می فرماید:
ینزّل الملائک بالروح من امره علی من یشاء من عباده ان انذروا انّه لا اله الا انا فاتقون[۹]؛
«فرشتگان را با روح، به فرمانش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، نازل می کند و دستور می دهد که مردم را انذار کنید که معبودی جز من نیست؛ پس، از من بپرهیزید».
از این آیه استفاده می شود ملائک، همراه روح، برای تقدیر و ابلاغ مقدرات بشر، بر بندگان مخلص خداوند نازل شده، دستوری نیز همراه خود می آورند که همانا توحید است.
امام باقر (ع) فرمود:
«یا معشر الشیعه! خاصموا بسوره انّا انزلناه تفلجوا، فواللَّه انّها لحجه اللَّه تبارک و تعالی علی الخلق بعد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله، و انّها لسیّده دینکم و انّها لغایه علمنا. یا معشر الشیعه! خاصموا ب حم * وَالْکِتابِ الْمُبِینِ * إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُّبارَکَهٍ إِنّا کنّا منذِرِینَ، فانّها لولاه الامرخاصه.. .؛[۱۰]«ای گروه شیعه! با خصم خود، با سور «انّاأنزلناه» احتجاج کنید که پیروز خواهید شد. به خدا سوگند! این سوره، پس از رسول خدا حجّت خدای تبارک و تعالی بر خلق است و این سوره، همانا سرور دین شما و نهایت علم ما است. ای جماعت شیعه! با آیه حم * وَالْکِتابِ الْمُبِینِ * إِنّا أَنزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُّبارَکَهٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ احتجاج کنید؛ زیرا این آیات، به والیان امر اختصاص دارد….».
مرحوم کلینی، به سند خود از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود: «وایم اللَّه، انّ من صدّق بلیله القدر لیعلم انّها لنا خاصه لقول رسول اللَّه صلی الله علیه و آله لعلیّ علیه السلام حین دنا موته: «هذا ولیکم من بعدی، فان اطعتموه رشدتم، ولکن من لایؤمن بما فی لیله القدر منکر و من آمن بلیله القدر ممّن علی غیر رأینا فانّه لایسعه فی الصدق الاّ ان یقول انّها لنا، و من لم یقل فانّه کاذب. ان اللَّه عزوجل اعظم من ان ینزّل الأمر مع الروح و الملائکه الی کافر فاسق». انّه لیس ینزل الی احد فلایکون ان ینزل شی ء الی غیر شی ء و ان قالوا و سیقولون -: لیس هذا بشی ء فقد ضلّوا ضلالاً بعیداً»؛[۱۱]«به خدا سوگند! همانا هرکس تصدیق کند لیلهالقدر را، علم می یابد که برای ما است؛ زیرا رسول خدا هنگامی که مرگش نزدیک شد به علی (ع) فرمود: «این، ولیّ شما بعد از من است. اگر او را اطاعت کنید، به رشد خواهید رسید؛ و لکن هرکس به آنچه در لیلهالقدر است، ایمان نیاورد منکر به شمار می آید، و هرکس به آن ایمان آورد و بر غیر نظر ما باشد، نمی تواند راست بگوید، جز آن که اعتراف کند که آیه برای ما است و ماییم مصداق آن و هرکس به این مطلب، قائل نباشد، دروغگو است؛ زیرا خداوند عزّوجلّ بزرگ تر از آن است که امور را با روح و ملائکه بر شخص کافر فاسق بفرستد ». اگر بگویند: آنان بر کسی فرود نمی آیند، این حرف نیز صحیح نیست؛ زیرا هیچ گاه چیزی بر معدوم فرستاده نمی شود. و اگر بگویند و زود است که بگویند این چیزی نیست؛ پس به طور حتم به گمراهی شدیدی دچار شده اند».
همچنین به سند خود از امام باقر(ع) نقل می کند که امیرالمؤمنین (ع) به ابن عباس فرمود:
«انّ لیله القدر فی کل سنه و انّه ینزل فی تلک اللیله امر السنه و انّ لذلک الأمر ولاه بعد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فقلت: من هم؟ فقال: أنا واحد عشر من صلبی ائمه محدّثون»؛[۱۲]«همانا شب قدر، در هر سال است. در آن شب، امر یک سال، نازل می شود. برای آن امر، والیانی است بعد از رسول خدا ». ابن عباس می گوید: «آنان چه کسانی هستند؟» حضرت فرمود: «من و یازده نفر از صلب من که همگی امام و محدّثند».
صدوق، به سند خود، از امام باقر(ع) از پدرش، از اجدادش (ع) از امیرالمؤمنین (ع) نقل می کند که فرمود: از رسول خدا شنیدم که به اصحاب خود می فرمود:
«آمنوا بلیله القدر، انّها تکون لعلّی بن ابی طالب و ولده الأحد عشر من بعده»؛[۱۳]«به شب قدر، ایمان آوردید؛ زیرا برای علی بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند بعد از او است».
از مجموع احادیثی که در ذیل سوره قدر و سوره دخان وارد شده است، به دست می آید که ملائک و روح که فرشته ای خاص است در شب های قدر، بر ولیّ عصر نازل می شود و مقدّرات یک سال مردم را بر آن حضرت عرضه می دارد و این امر، در هر سال تکرار می شود.
ابن حجر مکّی در ذیل حدیث ثقلین می گوید:
در احادیث، امر به تمسک به اهل بیت، اشاره دارد به عدم انقطاع شخصی از اهل بیت، تا روز قیامت که قابلیّت و اهلیّت برای اقتدا و تمسک به او باشد؛ همان گونه که کتاب عزیز، این گونه است و لذا اهل بیت (ع) امان اهل زمین معرفی شده اند.[۱۴]
۲. آیه «امام»
خداوند متعال می فرماید:
یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فمَنْ أُوتیَ کتابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَبَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً * وَمن کانَ فی هذِهِ أَعمَی فهُوَ فِی الْأَخِرَهِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً[۱۵]؛
«به یاد آورید روزی که هر گروه را با پیشوایش می خوانیم. کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را با شادی و سرور می خوانند و به اندازه رشته شکاف خرمایی به آنان ستم نمی شود. و کسی که در این جهان از دیدن چهره حق نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است ».
مفاد آیه، آن است که در روز قیامت، هر شخص با امام برحقّش خوانده می شود؛ اگر در دنیا، به او معتقد و معترف بوده و به دستوراتش عمل می کرده است، رستگار می شود و نامه اعمالش را به دست راستش می دهند. او، از اصحاب یمین خواهد بود که در سور واقعه به آن اشاره شده است:
وَأَصْحابُ الْیَمِینِ ما أَصْحابُ الْیَمِینِ * فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ * وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ * وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ * وَمآءٍ مَّسْکُوبٍ * وَفکِهَهٍ کَثِیرَهٍ؛[۱۶]
«و اصحاب یمین و خجستگان؛ چه کسانند اصحاب یمین و خجستگان؟ آنان، در سای درختان سدر بی خار قرار دارند. و در سایه درخت طلع پربرگ، و سایه کشیده و گسترده و در کنار آبشارها و میوه های فراوان….».
کسانی که به امام برحقّ در دنیا اعتراف و اعتقاد ندارند، بر دو دسته اند:
الف. کسانی که اصلاً به امامی معتقد نیستند.
ب. کسانی که معتقد به امام باطلی هستند که مردم را به دوزخ دعوت می کند؛ همان گونه که قرآن می فرماید: وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَدْعُونَ إِلَی النّارِ[۱۷]؛ «ما به وسیل رها کردنشان به حال خود آن ها را امامانی قرار دادیم که مردم را به دوزخ دعوت می کنند ».
قرآن، از این دسته افراد، به «اصحاب الشمال» تعبیر کرده است:
وَأَصْحابُ الشِمالِ ما أَصْحابُ الشِمالِ * فِی سمُومٍ وَحمِیمٍ * وَظِلٍّ من یَحْمُومٍ * لاّ بارِدٍ وَلا کَرِیمٍ[۱۸]؛
«و اصحاب شمال چه کسانند اصحاب شمال؟ آن ها در میان بادهای کُشنده و آب سوزان قرار دارند و در سایه دودهای متراکم و آتش زا؛ سایه ای که نه خنک است و نه آرام بخش ».
کسانی هم که به هیچ امامی اعتقاد ندارند، اگر در انتخاب امام به حقّ تقصیر دارند، از اصحال الشمال خواهند بود.
از آیه مورد بحث (یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ) استفاده می شود که هرکس باید امامی واجب الإطاعه داشته باشد. هیچ زمانی از آن خالی نخواهد بود و بدون معرفت و پیروی او، در قیامت، فلاح و رستگاری نیست.
این معنا، با روایات نیز تأیید می شود. رسول خدا فرمود: «من مات لایعرف امامه مات میته جاهلیّه[۱۹]؛ هرکس بمیرد، در حالی که امامش را نشناخته، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است ».
این حدیث را احمدبن حنبل نیز به سند خود از رسول خدا نقل کرده است.
از آن جا که وظیفه هر شخص، متابعت از حق و حقیقت است، باید در هر زمان، امامی بر حق و حقیقت باشد، تا مردم، با اراده و اختیار، او را برای رهبری خود انتخاب کنند، تا با پیروی از او، از اصحاب الیمین شوند.
از آن جا که مستفاد از آیه، این است که برای هر طایفه ای از مردم، امامی خاص است، مراد از امام در آیه شریفه، فوق نمی تواند لوح محفوظ باشد؛ زیرا لوح محفوظ یکی است و به طائفه ای اختصاص ندارد.
همچنین ممکن نیست مراد از امام در آیه فوق، کتاب هر قوم باشد؛ زیرا آیه شامل همه انسان ها از اوّل خلقت تا آخر آن است؛ در حالی که اولین کتابِ مشتمل بر شریعت، کتاب نوح است و قبل از او کتابی این چنین بر مردم نازل نشد؛ لذا نمی توان مراد از امام در آیه فوق را کتاب هر قوم فرض کرد؛ زیرا شامل اقوام قبل از حضرت نوح نمی شود؛ پس مقصود از امام در آیه، کسی است که در راه حقّ یا باطل به او اقتدا می شود. کسی که مقتدای خود را امام بر حقّ قرار دهد، کتابش در دست راستش قرار می گیرد که این، نشانه بهشتی بودن او است.
در سوره اسراء آیه ۷۲ خداوند می فرماید: وَمَن کانَ فِی هذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فی الْأَخرَهِ أَعمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً.
مقصود از این آیه به قرینه آیه قبل این است که هرکس در این دنیا امام بر حق را نشناسد و به دنبال اطاعت او نباشد، هرگز به سعادت و رستگاری آخرت نخواهد رسید.
سیوطی به سندش از امام علی (ع) از رسول خدا در ذیل آیه شریف یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ نقل می کند که فرمود: «یدعی کل قوم بامام زمانهم و کتاب ربّهم و سنه نبیهم »[۲۰]؛ «هر قوم، به امام زمانش و کتاب پروردگارش و سنت پیامبرش، خوانده می شود».
نیز از ابن عباس نقل کرده که ذیل آیه فوق فرمود: «امام هدی وامام ضلاله»[۲۱]؛ «مقصود از امام در این آیه، امام هدایت و امام ضلالت است».
مرحوم کلینی، به سند خود از امام باقر(ع) نقل می کند: زمانی که آیه یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ نازل شد، مسلمانان عرض کردند: «ای رسول خدا! آیا تو امام همه مردم نیستی؟» حضرت فرمود: «أنا رسول اللَّه الی الناس اجمعین ولکن سیکون من بعدی ائمه علی الناس من اللَّه من اهل بیتی، یقومون فی الناس فیکذَّبون و یظلمهم ائمه الکفر و الظلال واشیاعهم. فمن والاهم واتّبعهم وصدّقهم فهو منّی ومعی وسیلقانی. ألا و من ظلمهم و کذّبهم فلیس منّی و لا معی وأنا منه بری ء»؛[۲۲]
«من فرستاده خداوند به سوی همه مردمم، و لکن زود است بعد از من امامانی بر مردم از اهل بیتم بیایند. آنان در بین مردم قیام می کنند؛ ولی تکذیب می شوند و امامان کفر و ضلال و متابعین آن ها، به آنان ظلم می کنند. هرکس ولایت آن ها را داشته و آنان را متابعت و تصدیق کند، از من و با من است و زود است که مرا ملاقات کند. آگاه باشید! و هرکس به آنان ظلم کرده و تکذیبشان کند، از من و با من نیست و من از او بیزارم».
شخصی به نام بشربن غالب، بر امام صادق (ع) وارد شد و درباره آیه: یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ سؤال کرد. حضرت فرمود:
«امام دعا الی هدی فاجابوه الیه، و امام دعا الی ضلاله فاجابوه الیها، هؤلاء فی الجنه و هؤلاء فی النار، و هو قوله عزّوجلّ: و آی فَرِیقٌ فِی الْجَنَّهِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ »[۲۳]؛
«امامی است که مردم را به هدایت دعوت کرده و مردم نیز او را اجابت کرده اند و امامی است که مردم را به ضلالت دعوت کرده و مردم او را اجابت کرده اند. آنان در بهشت و اینان در دوزخند. این است قول خداوند عزّوجلّ: گروهی در بهشت و گروهی در دوزخند».
امام در اصطلاح قرآنی
لفظ «امام» در قرآن، به چند معنا به کار رفته است:
۱. امام به حق که از جانب خداوند منصوب شده است. خداوند متعال در این باره می فرماید: وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یهْدُونَ بأَمْرِنا [۲۴]؛ ما آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کنند.
درباره حضرت ابراهیم (ع) نیز می فرماید: إِنِّی جاعِلُکَ لِلناسِ إِماماً[۲۵]؛ من تو را امام مردم قرار دادم.
۲. امام به باطل که مقتدای اهل ضلالت و گمراهی است. خداوند متعال می فرماید: فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ[۲۶]؛ پس با امامان کفر قتال کنید.
۳. تورات، کتاب آسمانی. خداوند متعال درباره آن می فرماید: وَمِن قَبْلِهِ کتابُ موسَی إِماماً وَرَحمَهً؛ و قبل از آن، کتاب موسی، امام و رحمت است.
۴. لوح محفوظ. خداوند متعال می فرماید: وَکُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُّبِینٍ[۲۷]؛ و هر چیزی را در امام مبین لوح محفوظبه شماره درآوردیم.
با قراینی که قبلاً ذکر شد، معلوم می شود مقصود از امام، در آیه یوْمَ ندْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ اشخاص است، نه کتاب و لوح محفوظ. در نتیجه، از آیه مورد بحث استفاده می شود که در هر زمان، باید امام وجود داشته، تا کسانی که قصد هدایت و پیروی از حق و حقیقت را دارند، به او مراجعه کرده، او را مقتدا و الگوی خود قرار دهند؛ همان گونه که در هر زمان نیز گروهی به دنبال امامان باطل و گمراه هستند.
۳. آیات شهادت و گواهی
از آیاتی که بر ضرورت وجود امام معصوم در هر زمان دلالت دارد، آیات گواهان و شاهدان است. از آیات بسیاری استفاده می شود که خداوند، بین هر امتی، کسی یا کسانی را به عنوان شاهد و گواه قرار داده است، تا روز قیامت به وسیل آن ها احتجاج کند. اینک به برخی از این آیات اشاره می کنیم:
آیه اول:
فَکَیْفَ إِذَا جِئْنا مِن کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنا بِکَ عَلَی هَؤُلَآءِ شَهِیداً [۲۸]؛ «چگونه است در روز محشر آن گاه که از هر طائفه ای گواهی آوریم و تو را ای پیامبر! بر آنان گواه آوریم؟»
آی دوم:
یَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیداً ثُمَّ لَا یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ[۲۹]؛ و «آن روز که ما از هر امتی گواهی برانگیزیم، آن گاه به کافران، اجازه سخن داده نشود و توبه آنان نیز پذیرفته نگردد».
آی سوم:
یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیداً عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنا بِکَ شَهِیداً عَلَی هَؤُلَآءِ[۳۰]؛ «روزی که ما در هر امتی، از میان خودشان، گواهی بر آنان برانگیزیم و تو را ای محمّد بر این امت، گواه آوریم».
از این آیات استفاده می شود که خداوند، در هر زمان و برای هر امت، افرادی معصوم از خطا و اشتباه قرار داده است، تا روز قیامت، بر اعمال امت ها گواهی دهند. کسی که قرار است شاهد باشد، در شهادتش نزد خداوند، نباید اشتباه کند. اینان کسانی هستند که در امر هدایت بشر، حجت خداوند در روی زمینند. حجت، باید عالم به شریعت و قادر بر هدایت خلق و از طرفی، محیط به اعمال قوم خود باشد، تا به طور صحیح شهادت دهد.
شاهد هر امت و قوم، باید زنده و معاصر آن قوم باشد؛ همان گونه که قرآن، از زبان حضرت عیسی(ع) نقل می کند که به خداوند، عرض می کند:
وَکُنتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً مّادُمْتُ فِیهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنِی کُنتَ أَنتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنتَ علَی کُلِّ شَیْ ءٍ شَهِیدٌ[۳۱]؛ «و تا زمانی که در میان آن ها بودم، مراقب و گواهشان بودم. هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هرچیز گواهی».
از این آیه استفاده می شود که اعلان نتایج شهادت، در روز قیامت است؛ ولی احاطه به مورد شهادت که همان اعمال مردم است، در دنیا و در خلال معاصرت شاهد با خود امت است؛ به همین سبب است که شاهدی که خداوند به واسط او در روز قیامت احتجاج می کند، باید هم عصر کسانی باشد که قرار است برای آن ها شهادت دهد.
با این بیان، نمی توان شاهدان بر امّت ها را در انبیا منحصر دانست؛ زیرا همیشه انبیا وجود نداشته اند. آنچه ضرورت دارد، وجود شاهدی معاصر و زنده در هر عصر و زمان و برای هر امّت از پیامبر یا امام و حجّت معصوم است، تا در روز قیامت، حجّت خدا برای مردم بوده و بر اعمال آن ها شهادت دهد.
فخر رازی در ذیل آیه وَنَزَعْنا مِن کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیداً می گوید:
مقصود از این آیه، این است که ما یک نفر را از هر امتی امتیاز دادیم، تا بر آنان شهادت دهد.
برخی گفته اند مقصود، انبیا هستند. آنان شهادت می دهند دلایل را بر قومشان ابلاغ نمودند و در روشن کردن آن ها، نهایت کوشش را به خرج دادند؛ در نتیجه اگر کوتاهی وجود دارد، از ناحیه خود مردم است…. برخی دیگر می گویند: بلکه آنان شاهدانی هستند که در هر زمان، بر مردم شهادت می دهند که از جمله آن ها، انبیا هستند. این قول به واقع نزدیک تر است؛ زیرا خداوند، به هر امت و هر جماعتی، این حکم را تعمیم داده که از آن ها کسانی را شاهد قرار دهد؛ لذا زمان هایی که نبی وجود نداشت که از آن به عصر فترت تعبیر می شود، در این حکم داخل می شود؛ همانند زمان هایی که بعد از رسول خدا آمد…[۳۲]
او در ذیل آیه شریف وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیداً می گوید:
هر جمع و قرنی که در دنیا حاصل می شود، لازم است کسی با عنوان شاهد، میان آنان وجود داشته باشد. شاهد در عصر رسول خدا، خود حضرت بود؛ به دلیل قول خداوند متعال: وَکَذَ لِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِّتَکُونُوا شُهَدَآءَ عَلَی الناسِ وَیکُونَ الرَّسولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً. لازم است در هر زمانی، بعد از رسول، شاهدی در میان امت باشد. از این بیان، روشن می شود که هر عصری، خالی از شاهد بر مردم نیست، و آن شهید، باید از خطا مصون باشد، وگرنه به شاهد دیگری احتیاج دارد و در نتیجه، به بی نهایت منتهی خواهد شد که این باطل است….[۳۳]
نتیجه این که لازم است در هر زمان، شاهدی معصوم میان هر قومی باشد. حال در این قوم، شاهد این امت کیست؟ آیا کسی غیر از امام زمان، حجت بن الحسن المهدی (ع) است؟
۴. آی هدایت
از آیاتی که ضرورت وجود امام معصوم در هر عصر و زمان، از آن استفاده می شود، آیه هدایت یا به تعبیری، آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 