پاورپوینت کامل چراغها را روشن کنیم;گفتوگو با محمدرضا حاتمی (روانشناس) ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چراغها را روشن کنیم;گفتوگو با محمدرضا حاتمی (روانشناس) ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چراغها را روشن کنیم;گفتوگو با محمدرضا حاتمی (روانشناس) ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چراغها را روشن کنیم;گفتوگو با محمدرضا حاتمی (روانشناس) ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

نهم ربیع (روز شادی شیعه) بهانهای شد تا شادی را از نگاه دین ببینیم. برای اولین
بار با یک روحانی روبهرو شدم که روانشناس بود. لبخند ملایمی به لب داشت. خیلی زود
صمیمی شدیم و او از شادی برایم گفت. آن هم شادیی که دین برای انسانها میخواهد. گفت
دین میگوید: «شادی را با لیوان ننوشیم، بلکه خودمان چشمهی شادی شویم.» در پایان
وقتی از هم جدا میشدیم، با لبخندی پرسید: «راستی چشمهی شادی کجاست؟»

از خودِ شادی شروع میکنیم. شادی چیست؟ اصلاً میشود شادی را تعریف کرد؟

* اگر بخواهیم تعریف سادهای از شادی داشته باشیم، باید بگوییم حالتی است که هر
انسانی آن را دوست دارد. این یک احساس فطری و درونی است که همهی ما میخواهیم شاد
باشیم. شادی واکنش حسی ما در برابر چیزهایی است که نتیجهی مطبوع و خوبی برای ما
دارند. هر چیزی که ما را به خواستههایمان نزدیک کند و پنجرهی بستهی اتاقمان را به
روی آسمان باز کند، حس زیبایی در ما به وجود خواهد آورد که اسمش را شادی میگذاریم.

درست است که با فکر کردن به هدفها و رسیدن به آنها احساس شادی میکنیم، ولی بدون
موفقیت چی؟ من هنوز موفقیتی به دست نیاوردهام، اما میخواهم شاد باشم. چه چیزی
میتواند مرا به این شادی برساند؟

* ببینید خیلی وقتها برای شاد شدن نیازی به تغییر دادن دنیای اطرافمان نداریم، بلکه
باید خودمان را تغییر بدهیم. دنیای ما بستگی به نوع نگاه ما دارد. در حقیقت دنیای
ما را امکانات ما نمیسازد، بلکه باورهای ما میسازد

من میخواهم بدانم ایا در همین لحظه میتوانم جور دیگری دنیا را ببینم. بهتر بگویم.
چیزهای فراوانی هست که من نمیبینم. خیلی چیزها دارم که نمیبینم، چطوری میتوانم
آنها را ببینم؟

خیلی ساده است. ما الان در یک اتاق تاریک نشستهایم و هیچکدام از اشیاء اتاق را
نمیبینیم. خیلی از زیباییها در تاریکی دیده نمیشوند. باید چکار کنیم؟ باید چراغ را
روشن کنیم. برای جور دیگر دیدن باید فکر کرد. قدم اول برای شاد شدن، فکر و اندیشه
است. برای تغییر دید، باید فکر و اندیشه را اصلاح کرد

پس برای رسیدن به شادی قرار نیست یک دنیا ابزار و امکانات اطراف خودمان جمع کنیم،
بلکه باید فکر کنیم.

* بله. باید به خودمان و دنیای اطرافمان، به آدمها و اتفاقها فکر کنیم. آن وقت همهی
اینها عوض میشوند. چون با فکر کردن و دیدن، اینها کشف میشوند. الان همه چیز مجهول
است. آن وقت که شناخته شدند، زیباییهایشان دیده خواهد شد. یعنی این آگاه شدن و کشف
کردن، مثل روشن کردن چراغ است. تا چراغ روشن نشود، زیباییها قابل دیدن و چشیدن
نخواهند بود.

دین چه میگوید؟ چطوری این کار را میکند؟

* دین با جواب دادن به چراها، چراغ ذهن و فکرمان را روشن میکند. آن وقت با این
روشنایی، دنیا کاملاً برای ما عوض میشود. در حقیقت خود ما عوض میشویم. راه دیده و
زیباییها ظاهر میشود. این بالاترین مرتبهی شادی برای یک انسان است. حالا میتواند
تمام لذتها را احساس کند.

چطوری باید شاد شد؟ چطوری میشود شاد زندگی کرد؟ اصلاً شاد باشیم یا نه؟

* چرا نباشیم. ولی برای رسیدن به شادی دو راه داریم. یکی راه درست و مثبت، دیگری
راه نادرست و منفی. ما میتوانیم از هر دو راه به شادی برسیم، اما باید انتخاب کنیم،
از کدام راه به شادی برسیم و چرا از آن راه. ما با رسیدن به خواستههایمان شاد
میشویم. یک آدم تشنه وقتی آب گوارایی مینوشد، هم سیراب میشود، هم شاد.

یعنی رسیدن به هدفها؟ یعنی داشتن هدف میتواند تولید شادی کند؟

* بله. چون بدون هدف اصلا نمیشود حرکت داشت و کسی که حرکت ندارد، نمیتواند شادی را
تجربه کند. شادی نوعی حرکت احساس در درون ماست. حتی فکر کردن به موضوعهای خوب
میتواند موجب شادی شود. چون فکر کردن حرکتی است که وقتی به سمت موضوع مطلوبی میرود،
تولید شادی میکند.

بله، انگار بدون عوض شدن آدمها و امکانات هم میتوان آنها را جور دیگری نگاه کرد.
انگار همه چیز فرق میکند. چرا این طوری میشود؟ این جور دیگر دیدن چیست؟

* ما تا به حال با به دست آوردن چیزی شاد میشدیم، ولی با عوض کردن این نگاه، با
اینکه هنوز چیزی به دست نیاوردهایم، شاد هستیم. چون وقتی با این دید نگاه میکنیم،
میبینیم ما خیلی چیزها داریم که تا به حال نمیدانستیم. فقط رسیدن به هدف نیست که ما
را شاد میکند. مسیر این هدف مملو از شادی و زیبایی است. اجازه بدهید سوالی مطرح
کنم. ایا منی که الان اینجا نشستهام، در این لحظه، با همین امکانات هم میتوانم شاد
باشم.

.

من قانع شدهام تا اینجا، اما هنوز دربارهی چراغ روشن کردن چیزی نمیدانم. اصلا این
چراغ چیست و چطوری میشود روشنش کرد. من میدانم در این سرزمین تاریکیها و زیباییهای
زیادی هست که فقط با نور و روشن شدن چراغ دیده میشود، اما چگونه و چطور؟ چکار کنم؟
فکر کنم؟ اما به چی و چطوری فکر کنم؟

* خیلی ساده. باید به پرسشها فکر کرد.

چراها؟

* بله. وقتی چراها را برای خودت مطرح کنی و پاسخشان را به دست بیاوری، دیگر جای
تاریکی در ذهن نخواهی داشت. روشنایی میاید. در حقیقت چراغ با جواب به چراها روشن
میشود.

نکند این همان چراهای بنیادی است؟

* بله. همان چراها. اینکه من کی هستم. اینکه اینجا چه میکنم و چرا اینجا هستم و
اینجا چکار باید بکنم و به کجا خواهم رفت و چرا خواهم رفت.

من هنوز درست نفهمیدهام که این چراها چطوری ما را روشن میکنند؟

* فقط روشن نمیکنند، بلکه ما را راه میاندازند. اینها انسان را به حرکت وا میدارند.
ببینید وقتی چراغ را روشن میکنیم و زیباییها را میبینیم و خیلی چیزها برایمان کشف
میشود، دیگر نمیتوانیم بنشینیم و نگاه کنیم، بلکه راه میافتیم تا بچشیم. تا به
هدفها و زیباییها برسیم و این یعنی نهایتِ شادی.

کمکم دارم متوجه میشوم، خودشناسی چگونه باعث شادی میشود. چطوری دنیا را قشنگ
میکند و زیباییها را نشان میدهد. اما چطوری میتوان جواب این چراها را فهمید. خودم
بفهمم؟

* اگر میتوانی بفهم، اما تنهایی نمیشود. باید از تجربههای دیگران هم استفاده کرد.
باید دید دیگران چه میگویند و ایا کسانی هستند که به این سوالها فکر کرده باشند؟

ولی خیلیها به این چراها کاری ندارند که جواب سوالهای ما را بدهند. شما بگویید چه
کسانی به این سوالها فکر کردهاند تا جواب سوال ما را بدهند.

* ببینید جواب سوالها را باید از مکتبهای بزرگ پرسید. چون مربوط به فکر و انسان
میشود. اما خیلی از این مکتبها هم جوابی برای سوالها ندارند. در همین جاست که دینها
مطرح میشوند. فقط دین به این سوالها فکر کرده و جواب داده. مکتبهای دینی تنها
مکتبهایی هستند که جواب این چراهای شما را دارند.

یعنی دین میخواهد انسانها شاد باشند؟

* دین میخواهد انسانها واقعا شاد باشند. چراغهایشان روشن شود. قبلا گفتیم که شادی
مثبت داریم و منفی. دیگران از راه منفی ما را به شادی میرسانند. یعنی فقط میخواهند
احساس ما را تحریک کنند، اما دین روشی دارد که با روش دیگران فرق دارد. دین میخواهد
اول ما زیباییها را کشف کنیم و ببینیم و آن وقت حرکت کرده و احساس کنیم. دین
نمیخواهد ما زیبایی گل را در تاریکی ببینیم. آخر تا چراغ روشن نشود، زیبایی را مگر
میشود دید و درست احساس کرد؟

انگار همینجا تفاوتِ شادی دینی با شادیهای دیگر معلوم میشود. دین چراغ را روشن
میکند، تا ما با چشمانمان ببینیم و همهی زیب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.