پاورپوینت کامل سردبیر پای میز محاکمه ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سردبیر پای میز محاکمه ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سردبیر پای میز محاکمه ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سردبیر پای میز محاکمه ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۶

هر کاری کرد، تا از این جلسه فرار کند، نتوانست. بالاخره به یک بهانهای او را به
تحریریه آوردیم. جای شما خالی. عجب صحنه جالبی بود؛ وقتی از در تو آمد. روبهروی
خودش چند نوجوان خندان دید. چه حالی شد. سردبیر را میگویم. تازه فهمید، چه نقشهای
برایش کشیدهایم. جلسه محاکمه این جوری شروع شد: آقای سردبیر محترم، ما عدهای از
مخاطبان مجله را دعوت کردیم، تا حرفهای دلشان را به شما بزنند.

آقایان از سردبیر مجله انتظار نوجوان چه شکایتی دارند؟

حمیدی: به نظر من نشریهای که ایشان سردبیر آناند زیاد جذاب نیست. بهتر از این میشود
کار کرد.

حاجیان: خیلی صفحههایش زیاد است.

احسانی: والله اسمش انتظار نوجوان است، اما مطالبش برای بابای نوجوان است.

زارعی: اطلاعاتِ به روز کم دارد. جذاب نیست. گفتوگویی با نوجوانان ندارد و … .

کدام قسمت مجله را اول میخوانید؟

حاجیان: اول عکسهای مجله را نگاه میکنم.

زارعی: تیتر برای من مهم است.

حمیدی: شعر آن برایم جالب است. البته اگر آهنگدار باشد.

احسانی: بیشتر دنبال داستان هستم. البته اگر برای ما نوشته شده باشد.

فکر میکنید برای شما نوشته نشده؟

احسانی: تو را به خدا خودتان قضاوت کنید. من بعضی از کلمهها را هم بلد نیستم
بخوانم، چه برسد بفهمم.

زارعی: خدایی این یکی را راست میگوید.

حاجیان: چون بابای من، پول مجله را میدهد، به درد او هم میخورد.

حمیدی: مطالب از لحاظ محتوا خوب است، اما مطالب برای نوجوان نیست و با ادبیات ما
فرق میکند.

شما اگر بودید چه میکردید؟

حمیدی: تشکیل گروه. گروهی که سرِکاری نباشد و واقعاً اگر مطلبی میگویند، به آنها
عمل شود. البته اگر همراه با دلیل باشد.

حاجیان: فکر خوبی است، اما باز هم شعاری شد.

زارعی: شما حوصله این جلسه را هم ندارید. چطور میخواهید همیشه به شما ایراد بگیریم.

احسانی: شاید ایراد نه، ولی پیشنهاد میدهیم. اگر قبول شد، انجام دهید.

آقای حمیدی گفتند گروه، ایا تا حالا چنین گروهی داشتهاید؟

زارعی: ما در مدرسه یک گروه داریم به نام انصار الحجه. مراسم مذهبی برگزار میکنیم.

احسانی: ما هم پارسال در مدرسه، گروهی داشتیم، ولی چون معلم پرورشی بعضی از بچهها
عوض شد، دیگر کسی پیگیرِ کارها نشد و امسال هم هیچ گروهی نداشتیم.

حاجیان: البته چون همه هم سن هستند، شاید حرف همدیگر را قبول نکنند.

حمیدی: اول باید چند نفر انتخاب شوند و روی اینها کار شود. بعد اینها هسته اولیه
گروه بشوند.

شیرفروش: منظور گروه برای مدرسه است یا مجله؟

البته منظور من گروه نقد مجله بود، ولی تشکیل گروه در مدارس، بحث قشنگی است. فکر
میکنید چه راهی را باید طی کنیم تا در مدرسه گروهی به نام امام زمان (عج) راه
بیاندازیم؟

حمیدی: اول شناسایی، بعد آگاه کردن، تا آنها خودشان گروه را تشکیل دهند.

زارع: ما دو نفر بودیم که توی محله با هم قرار گذاشتیم و توی کلاس مطرح کردیم. بعد
هم کار را با مدیر شورا در میان گذاشتیم و الان هم گروه خوبی داریم.

حاجیان: من که گفتم، فایده ندارد. به حرف هم گوش نمیکنند.

احسانی: اگر حمایت مدیر و معلم نباشد، نمیشود فعالیت کرد. پول میخواهد. پذیرایی و
… .

زارع: ما الان سهشنبهها دعای توسل داریم و پول روی هم میگذاریم. مثلا هزار تومان
شکلات میخریم و پخش میکنیم. اگر بچهها بخواهند، همه چیز حل است.

شیرفر