پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۸

توی چهارچوب در مسجد، رو به ایوان ایستاد. باد خنکی که از طرف نخلستان های بیرون
کوفه می وزید، با خود بوی خرمای تازه می آورد. ستاره ها یکی پس از دیگری می آمدند و
دامن صاف و سرمه ای آسمان را پولک دوزی می کردند. چشم هایش را بست و نفس عمیقی
کشید. احساس سبکی می کرد.

همراه نسیم عطر خوش بویی از سمت راست ایوان به مشام می رسید. سرش بی اختیار به همان
سو چرخید. کنار دیوار مسجد، فرشی ساده پهن شده بود و یک نفر عبای سفیدی روی سرش
کشیده و خوابیده بود. مرد میان سالی هم با احترام کنارش نشسته بود.

به طرف شان رفت و سلام کرد. مرد نگاهش کرد و آهسته گفت: «علیکم السلام.»

محو چهره زیبا و نورانی اش شد. مرد عبای روشن و تمیزش را جابه جا کرد و با زبان
شوشتری گفت: «شیخ محمد بنیش افطار کن.»

به بقچه قهوه ای کوچکی که در دستانش بود، نگاه کرد. تازه یادش آمد برای خوردن
افطاری به ایوان صحن آمده. شیخ محمد شگفت زده به او خیره شد. تا به حال او را ندیده
بود، ولی مرد او را می شناخت و با زبان خودش صحبت می کرد.

با صدای تیز جیرجیرکی به خود آمد. مرد همین طور که زیر لب چیزی می گفت و تسبیحش را
می چرخاند، لبخندزنان تماشایش می کرد. او خجالت زده سرش را پایین انداخت و کنار او
نشست. گره بقچه را که باز کرد، بوی نان تازه و خرما پیچید. شیخ محمد اشاره کرد و
گفت: «بفرمایید.»

مرد مهربان نگاهش کرد و گفت: «افطار کرده ام.»

شیخ بسم الله گفت و خرمایی در دهانش گذاشت. خرما تازه بود و شیرین. توی فکر رفت و
دلش می خواست بداند این مرد کیست و او را از کجا می شناسد.

زیرچشمی نگاهش کرد. هم چنان با احترام کنار شخصی که خوابیده بود، زانو زده بود.
حتماً شخص مهمی خوابیده بود. برای این که سر صحبت را باز کند، پرسید: «این آقا که
از اول شب خوابیده کیست؟»

مرد با عشق و علاقه ای خاص نگاهش کرد و گفت: «ایشان پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint است.»

لقمه ای که در دهانش بود، چرخاند و گفت: «یعنی ملا و مجتهد است؟»

مرد زل زد توی صورتش و گفت: «نه، پاورپوینت کامل آقای عالَم ۱۳ اسلاید در PowerPoint است.»

<