پاورپوینت کامل دلت دارد زلال میشود… ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلت دارد زلال میشود… ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلت دارد زلال میشود… ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دلت دارد زلال میشود… ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

صدایی را در خواب شنیده بودی: «ای علی بن مهزیار خداوند به تو فرمان داده که امسال نیز به حج بروی.»

قدمهایت خسته بودند، اما باز میرفتی. چشمانت را به هر جایی میسپردی، با دقت نگاه میکردی. گاه اشک آرام از چشمانت جدا میشد و آه میکشیدی.

از دور نخلهای مدینه را دیدی. چشمانت جان تازهای گرفت. دیدار ائمه بقیع، دیدار رسول خدا(ص). قدمهایت تندتر شد. پناهگاهی مثل خانه رسول خدا(ص) نیافتی. کنار مسجد زانو زدی. اشک بیاختیار از چشمانت جاری شده بود. «آقا مدتهاست میایم شما را زیارت میکنم. ائمه بقیع را میبینیم. دلم برای فرزند برومندتان تنگ شده. مدتهاست آمدهام، اما… .» بغضت ترکید. گریه امانت نداد. آنهایی که از کنارت رد میشدند، فکر میکردند که فرزندت را از دست دادی.

اما نه، فراق تو را اینجا کشانده بود. به یاد سفرهای گذشتهات میگفتی که هر بار آمدی صدایش زدی. آقا آقا کردی. به هر گوشهای چشم دوختی. دل در دلت نبود. در آسمان بود. زلالی اشک بود. افتان و خیزان به سمت پیامبر میروی. کنار ضریح آقا قلبت آرام میگیرد. میخواهی از فراق بیست سالی که به مکه آمدی و او را ندیدی بگویی. میخواهی از سالهایی بگویی که در محله بنیهاشم گشتهای و به هر جا سرک کشیدهای، اما او را نیافتهای. بیست بار با شور و امید به سمتش آمدهای. از اهواز تا حجاز را با قدمهای آهسته و با چشمان پر از اندوه، اما پر از امید آمدی. شمع بودی، آب شدی، اما زلال نگاهش را ندیدهای. پروانهای شدهای در آسمان حجاز و به غار حرا سرک کشیدهای، اما باز نیافتهای.

آقا فرمان داده بود تا بیایم این سفر را با روی زلال او تمام کنم. نکند این خوابم تعبیر نشود. ضریح را در بغل میگیری و هقهق گریههایت را میشنوی. دست خودت نیست. نمیتوانی خودت را آرام کنی. اشک جاری است. شاید دلت دارد زلالتر میشود تا نگاه زلال آقا را دریابد.

نسیمی خنک به مشامت میریزد. انگار وعده دیدار را نوید میدهد. آرام میگیری. باید به دیدار بقیع بروی و بعد از آن برای رفتن به مکه آماده شوی و احرام ببندی.

از دوستانت جدا شدهای. در گوشه مسجدالحرام نشستهای. گاه به خانه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.