پاورپوینت کامل نمایش نامه هفت ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نمایش نامه هفت ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نمایش نامه هفت ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نمایش نامه هفت ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

شخصیت ها: مهدی، مریم، راننده تاکسی، مسافر، مادر مهدی.

پرده یک

قسمتی از صحنه روشن است. رستورانی تو راهی است. چهار صندلی در اطراف میزی قرار گرفته است. مهدی بر یکی از صندلی ها نشسته و روبه رویش مسافری، در طرف دیگر است. جلوی هر یک، فنجان چای است و قندان و گلدان کوچک گِلی در وسط میز قرار گرفته است.

مهدی کاغذ تا شده ای را در دست دارد که هر چند لحظه، تای کاغذ را باز می کند و نوشته اش را می خواند و به نشانه شکر، چیزی زیر لب می گوید. دستانش را مقداری باز می کند و همان طور که روی میز قرار می گیرد، رو به آسمان می گشاید.

مسافر: آقا می بخشید فضولی می کنم، اتفاقی افتاده؟

مهدی: اتفاق؟ تمام زندگیم به این کاغذ… نه، فقط در یک جمله خلاصه شده. (نفس عمیقی می کشد با مکث) اتفاق!

مسافر: یک جمله؟ (استکان چایی را برمی دارد و می نوشد.)

مهدی: فقط یک رمزیاب می خوام. یه پیرزن رمزیاب منه، یه پیرزن….

مسافر: پیرزن! رمزیاب! شما حال تون خوبه؟

مهدی: همین چند ساعت قبل، تازه رسیده بودم قم. یک قدم راه نرفته بودم که (تای کاغذ را باز می کند و نوشته اش را می خواند.)

مسافر: (استکان چایی را که چایش تمام شده، روی نعلبکی می گذارد) که چی؟

مهدی: پریشون خاطر بودم… دو دل بودم… که تلفنم زنگ زد. زنم بود!

صحنه خاموش و فقط صدای مکالمه مهدی با مریم (همسرش) شنیده می شود.

مریم: الو، الو مهدی.

مهدی: سلام، بیدار شدی؟ هدیه چه طوره؟

مریم: کجایی؟ هفت باره که تماس گرفتم، همش مشغوله.

مهدی: نه، با کسی صحبت نکردم!

مریم: الان قمی؟ خسته شدم، تا کی… هفت ماهه که زندگیت شده قم!

مهدی: مریم خانوم! خواهش می کنم، اعصابم رو خرد کردی.

مریم: چرا نمی فهمی؟ خسته شدم، خسته. (صدای گریه مریم)

مهدی: مریم، گریه ات داغونم می کنه. گریه نکن دیگه.

مریم: بیا بالا سر بچه ات. این همه رفتی جمکرون، به قول خودت جواب می ده، کو؟ هدیه مون الان آی سی یوست. به امام زمونت بگو بیا بالا سرش، شفاش بده!

مهدی: تو آی سی یو؟

مریم: من دست تنها نمی تونم. یعنی دیگه نمی تونم. دیگه رمق برام نمونده.

مهدی: الان ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.