پاورپوینت کامل ببر پیر (قسمت دوم) ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ببر پیر (قسمت دوم) ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ببر پیر (قسمت دوم) ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ببر پیر (قسمت دوم) ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
بخش دوم
بازیگران که همگی عقب صحنه نشسته اند، بعد از تمام شدن صحبت راوی، وسایل صحنه را تغییر می دهند، سپس به عقب صحنه برمی گردند. دو میز با فاصله مناسب و برای هر یک صندلی ای قرار داده و روی یکی از میزها جمله (اگر جویای کار هستید، به ما مراجعه کنید) نصب می شود. می توان صدای رفت و آمد ماشین ها را در خیابان پخش کرد. ببر پیر مشغول نگاه کردن به اطراف است. آگهی استخدامی را می بیند. او به شرکت اول (میز شماره یک) می رسد. آگهی را زمزمه می کند.
ببر پیر داخل ساختمان (نزدیک میز) می شود و رو به کسی می کند که پشت میز نشسته است.
ببر پیر: سلام آقا، برای استخدام اومدم.
مرد: بله بله، بفرمایید این پرسش نامه رو پر کنید. (ورق کاغذی به ببر پیر می دهد) تا خدمت تون عرض کنم.
ببر پیر: قلم خدمت تون هست؟
مرد: بله بله حتماً. می تونید بردارید؟ (اشاره به روی میز)
ببر پیر: شروع به پر کردن پرسش نامه می کند و بعد از اتمام آن را تحویل می دهد!
مرد: بله بله، ببر پیر، سرخ پوستید!
ببر پیر: درسته.
مرد: نوشتید به زبان فارسی هم تسلط دارید؟
ببر پیر: تسلط کامل دارم.
مرد: شما طبق نوشته ای که دادید، تمام امتیازات رو برای استخدام دارید. فقط برای جواب قطعی، دو ـ سه هفته باید صبر کنید، چون طبق دستور شرکت اولویت با امریکایی الاصل هاست. اگر….
ببر پیر از صندلی بلند می شود.
ببر پیر: می دونم، فهمیدم.
مرد: بله بله. مطمئناً جای دیگه ای با این اوصاف کار پیدا می شه!
ببر پیر به راهش برای پیدا کردن کار ادامه می دهد. ببر پیر در راه با چند کاغذ تبلیغاتی که روی زمین افتاده، برخورد می کند. یکی از آن ها را برمی دارد و بلند می خواند.
ببر پیر: خیابان ۳، پلاک ۷۹۳.
ببر پیر به میز دوم می رسد. (شرکت دوم)
ببر پیر: این جاست. (وارد اتاق می شود. نزدیک میز دوم می رود.)
منشی: به به… یه سرخ پوست. اتاق ما رو مزین کردین!
ببر پیر: برای کار اومدم.
منشی: سرخی ظاهر از بی کاری و مفت خور بودن تون خبر می ده.
ببر پیر: این اطلاعیه که پخش شده برای همین جاست، درسته؟
منشی: معلومه که… ولی فکر کنم یا سوادت کمه یا سرخیت زیاده که پایین اطلاعیه ها رو نمی خونی.
ببر پیر اطلاعیه را به صورت مبهم می خواند.
منشی: دیدی که چی نوشته، ما تو شرکت مون خوش نداریم رنگ زیبای سفید، با ادکلن های خوش بوش رو، با بوی یک سرخ پوست بو گندو عوض کنیم. البته قیافه شما نشون می ده که در حال استحاله شدنی، ولی تا یه امریکایی بشی خیلی مونده!
ببر پیر: امریکایی… امریکایی های اصیل ماییم یا شما که بوی متعفن باروت اسلحه هاتون رو با قرمزی خون های ما شست وشو دادید؟
منشی: آفرین (دستانش را به هم می زند)، آفرین، به به چه زبانی، ولی مواظب باش زبان سرخت، سرت رو به باد نده. دیگه نمی خوام قیافه نحست رو ببینم، گم شو بیرون….
راوی به صحنه می آید و بازیگران در حین صحبت راوی، صحنه را تغییر می دهند. صحنه به خانه ببر پیر تغییر می کند.
راوی: مثل این که بنا نیست ببر پیر شغلی پیدا کند، البته در این صحنه اتفاق خوشایندی می افتد. با هم می بینیم.
طلوع زرد در حال آشپزی است و سیب زمینی پوست می کند. ببر پیر هم در حال مطالعه روزنامه است.
طلوع زرد: امروز چه طور بود؟ چیزی پیدا کردی یا نه؟
ببر پیر: کار! به اجدادمون حسودیم می شه! کاشکی ما هم مثل اونا قتل عام شده بودیم و الان خاطره ای ازمون نمونده بود.
طلوع زرد: نه… نگو، این حرفا چیه؟ یه خبر خوب دارم.
ببر پیر: پول پیدا کردی یا کار؟
طلوع زرد: هر دو… سوزی رو که می شناسی، همسایه بغلی مون رو می گم.
ببر پیر: آره، چند باری دیدمش.
طلوع زرد: اون می گفت خبرگزاری شون یه مترجم فارسی زبون می خواد. بنا شد سفارشت رو به مدیرشون بکنه. می خوای الان یه سری بزنی!
تمامی بازیگران از عقب صحنه آمده و وسایل را به صورت دفتر کار یک خبرگزاری تغییر می دهند، سپس به عقب صحنه می روند و می نشینند. وسایل صحنه عبارتند از: دو میز با فاصله، همراه چند روزنامه و کتاب روی آن و دو صندلی. روی یکی از میزها کاغذی با عنوان «مدیر بخش خاورمیانه» نصب می شود.
ببر پیر داخل اتاق مدیر بخش خاورمیانه می شود.
ببر پیر: سلام، ببر پیر هستم از قبیله ناواهو… فکر کنم خانم سوزان چیزهایی رو درباره من گفته باشن!
مدیر بخش خاورمیانه: بله، یه چیزایی گفتن. این جا برای ما چیزی که اولویت داره، مترجم زبان فارسی است که شما….
ببر پیر: بله بله، من زبان فارسی رو خوب حفظم.
مدیر: چه طوری؟ (بلند می شود و قدم می زند ـ مکث) یه سرخ پوست… زبان فارسی… فکر نمی کنم با هم جمع بشن!
ببر پیر: درسته، حدود سی سال قبل پدرم جزو سرکارگرهای شرکت نفت بود که با خانواده به ایران اعزام شدیم. وضعیت خانواده مون هر روز بهتر شد تا این که به صنعت ملی شدن نفت برخوردیم. پدرم بیکار شد و به امریکا برگشتیم و دیگه نتونستیم رو پای خودمون بایستیم. چند سال بعد هم پدرم بر اثر بیماری فوت کرد.
مدیر: پس با مناطق ایران هم آشنایی؟
ببر پیر: تقریباً… تا حدودی.
مدیر: با توجه به وضعیت الان ایران تو منطقه و سیاست های امریکا، ایران برای دولت امریکا از اهمیت فوق العاده ای برخورداره. به همین خاطر مدیران ارشد تصمیم گرفتن یه نیروی جدید به کادر خاورمیانه خبرگزاری (مخصوصاً اوضاع ایران) اضافه کنن.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 