توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دومین وبلاگ معروف دنیا ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دومین وبلاگ معروف دنیا ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دومین وبلاگ معروف دنیا ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگو با معلم کالو، معلم کوچک ترین مدرسه دنیا و نویسنده پاورپوینت کامل دومین وبلاگ معروف دنیا ۲۳ اسلاید در PowerPoint

وبلاگ «دیر تش باد» (dayyertashbad.blogfa.com) دومین وبلاگ برتر سال در دنیا شناخته شده است. همین ماه رمضان بود که در تلویزیون، در برنامه ماه عسل، تمام مردم ایران با او و دانش آموزانش، آشنا شدند. او کوچک ترین مدرسه دنیا را اداره می کند، مدرسه ای که در روستایی دورافتاده به نام کالو واقع شده است. او آن قدر تلاش کرد و نوشت که کم کم کالو، آباد و صاحب جاده، مدرسه، کتاب خانه، مجتمع آموزشی شد. رییس جمهور به وجود معلمی چون او در دولتش افتخار کرد و در حاشیه کتابش نوشت: «معلم ارزش مند، جناب شعرانی، تلاش های صمیمی شما در انجام خدمت و رسالت الهی تعلیم و تربیت، ستودنی و موجب افتخار است».

یونسکو او و مدرسه اش را ثبت کرد و خیلی ها با خواندن نوشته های او امیدشان به زندگی بیشتر شد. نامش عبدالمحمد شعرانی است. سرباز ـ معلمی که فقط چهار دانش آموز دارد و هیچ کس فکر نمی کرد روزی او یکی از معلم های معروف دنیا شود و بی بی سی و سی ان ان، برای مصاحبه با او رقابت کنند. معلم کالو آن قدر معروف شد که کشورهای مختلف تلاش کردند او را به کشورشان ببرند، اما او گفت: من هر چه دارم، از مردمم دارم و از آن ها دل نمی کنم. این گفت وگو حتماً شما را هم امیدوار می کند که با امکانات کم، کارهای بزرگی انجام دهید.

* چه شد معلم شدید و سر از کالو در آوردید؟

من برای دانشگاه ثبت نام کرده بودم که اعلام کردند آموزش و پرورش سرباز ـ معلم می خواهد. من هم رفتم و ثبت نام کردم و بعد هم آزمونی برگزار شد و گفتند پذیرفته شدم. اول فرستادند یک دوره آموزش نظامی دیدیم و برایمان یک دوره آموزش فرهنگی، برای روش های تدریس و آشنایی با معلمی گذاشتند. بعد هم حکم ما را دادند که به روستای کالو برویم.

* با خودت نگفتی، ای داد بیداد، عجب جای دور افتاده ای؟

من اصلاً کالو را نمی شناختم. کالو دورترین منطقه و محروم ترین جا بود، ولی وقتی رفتم کالو و زندگی مردم و سادگی و محبت شان را دیدم، وابسته شدم. خدا هم کمک کرد و حالا کالو که روزی بوشهری ها هم آن را نمی شناختند، جهانی شده است.

* وقتی شما رفتید کالو، از این که قدم در این مدرسه دورافتاده و پرت گذاشته اید، ناراحت و افسرده نشدید؟ چه شد تلاش کردید این مدرسه و مردم را به دنیا معرفی کنید؟

اوایل که مدرسه ای نبود. بچه ها تو حسینیه درس می خواندند. آموزش و پرورش خانه ای خریده بود که پر از وسایل صیادی بود. رفتیم و آن جا را تمیز کردیم. کسی فکر نمی کرد روزی این مدرسه به بمب خبری تبدیل شود. من خاطرات مدرسه را می نوشتم برای آینده، اما بعد به فکر افتادم چرا این ها را بگذارم برای آینده، همین حالا می توانم منتشرشان کنم. اینترنت برای این کار فرصت خوبی بود. برای همین یک وبلاگ زدم و شروع کردم به نوشتن. من فقط خودم را راوی اتفاقات کالو می دانستم و سعی کردم از زیبایی های کالو بنویسم. خیلی زود افراد زیادی به وبلاگ آمدند.

* فکر می کنید چه چیزی باعث شد که خیلی ها زودبه زود به «دیر تش باد» بیایند تا نوشته های شما را بخوانند؟

یک دلیلش، صفا و سادگی کالو و بچه های آن است و این که من تلاش می کنم ساده و صمیمی بنویسم. تلاش کردم نوع زندگی ام را در کالو بنویسم. هیچ وقت از مشکلات ننوشتم، بلکه از زیبایی ها نوشتم.

یعنی شما با نوشته هایتان به مردم امید دادید؟

بله. واقعاً همین طور است. به قول معروف آن چه از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند. من عضو این جامعه هستم. اگر بخواهم از سختی ها و نداری ها و ناامیدی ها بنویسم، چه کمکی به جامعه ام کرده ام، ولی من