پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint :
ـ بابا….
لیلی که دنبال دفتر دیکته اش می گشت، نوک مدادش شکست.
ـ نان….
لیلی دفترش را پیدا کرد. تند مدادش را هم تراشید.
ـ ندارد.
لیلی از تو کیفش، پاک کنش را پیدا کرد و تندتند برگه های دفترش را ورق زد و روی اولین برگه سفید نوشت: پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint.
ـ سارا….
لیلی کلمه «ندارد» را پاک کرد. خواست دوباره بنویسد. بد خط نوشته بود.
ـ انار….
لیلی برای این که جا نماند، زود نوشت «ندارد»، ولی باز هم بد خط نوشته بود. بلند گفت: مامان تند نگو. مدرسه که نیست.
ـ سارا انار ندارد.
لیلی جمله دوم را نوشت، ولی هنوز «ندارد» جمله اول را ننوشته بود.
ـ برادر سیب ندارد.
لیلی ننوشت. سرک کشید و به آشپزخانه نگاه کرد: مامان از خودت نگو. از روی کتاب بگو. خانم معلم دعوا می کند.
***
ـ بچه ها دفترهای دیکته تان روی میز.
لیلی نمره بیستش را نشان دوستش داد: باز هم بیست گرفتم، همه اش بیست.
ـ لیلی نیازی.
لیلی دستش را بالا گرفت: بله خانم.
ـ بیا پای تخته دیکته ات را بلند بخوان.
لیلی خنده ای کرد و زود پای تخته رفت. لیلی به بچه ها که نگاهش می کردند، نگاه کرد.
ـ بخوان.
لیلی خواند: پاورپوینت کامل بابا نان ندارد ۱۸ اسلاید در PowerPoint. سارا انار ندارد. برادر آب ندارد. خواهر سیب ندارد. مرد در باران.
معلم از سر جایش بلند شد. پشت سر لیلی ایستاد و به دفترش نگاه کرد. دفتر را از دست لیلی گرفت: کی به تو دیکته گفته؟
لیلی رو به معلم ایستاد: خانم اجازه، مادرم.
معلم زل زد به لیلی: برو بنشین.
ـ خانم اجازه، دفترمان .
لیلی دفترش را گرفت و سر جایش نشست. دوستش به شانه اش زد: چرا خانم آفرین نگفت؟ مگر بیست نشدی؟
خانم معلم دست به کمرش زد و بلند گفت: تند بنویسید. تکرار نمی کنم. زود.
همه بچه ها دنبال دفتر و مدادشان گشتند.
ـ بابا نان دارد. بابا انار دارد. بابا سیب دارد. برادر نان دارد. برادر آب دارد. برادر سیب دارد. سارا نان دارد. سارا انار دارد. سارا سیب دارد. مادر نان دارد. مادر انار دارد. مادر سیب دارد.
***
لیلی دفتر دیکته اش را نشان پدرش داد: بابا ببین.
مادر گفت: صاحب خانه هم امروز آمد.
پدر دفتر را از لیلی گرفت: کاش هیچ وقت نمی آمد.
لیلی دفترش را از دست پدرش گرفت: بابا این جا را ببین.
لیلی بیست هایی را که گرفته بود، نشان پدرش داد. پدر ندید، ولی سر تکان داد و گفت: آفرین.
مادر از روی تاقچه چیزی برداشت و طرف پدر گرفت: چرا قبض برق را ندادی که حالا بدهی رو بدهی بیاید؟
پدر قبض را گرفت و ابرو بالا انداخت: چه قدر هم آمده. چه خبر است. ما که چیزی نداریم روشن کنیم.
لیلی دفترش را روی زمین گذاشت و دست روی پای پدرش گذاشت و او را تکان داد و گفت: بابا ببین این بیست را مامان داده، این یکی را هم معلم مان. می بینی چه دختر خوبی هستم.
مادر گفت: تا هفته بعد، باقیِ قبض ها می رسد.
لیلی کتاب فارسی اش را دست پدرش داد: بابا تو هم دیکته بگو.
مادر لیلی را دید: چه خبر است؟ همه اش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 