پاورپوینت کامل فصلی از عطر و گل و شعر و سرود ۲۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فصلی از عطر و گل و شعر و سرود ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصلی از عطر و گل و شعر و سرود ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فصلی از عطر و گل و شعر و سرود ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگویی صمیمانه با شاعر کودک و نوجوان بیوک ملکی

برایش سخت بود که از خودش برای ما بگوید. آقای ملکی را می گویم، همان که برای کودکان و نوجوانان شعر می گوید و کلی هم مجموعه شعر دارد، مثل کوچه دریچه ها، ستاره باران، نامه ای از آسمان، بیا بگیر سیب را، باغی از ستاره چیدن و.. ..

آقای بیوک ملکی، متولد ۱۳۳۹ است، اما کار ادبیات را از سال های ۵۳ و ۵۴ شروع کرده است. البته در حد ابتدایی. بعد از انقلاب به صورت جدی کار با مطبوعات را در مجله های رشد و کیهان بچه ها شروع کرد.

او هم مثل نشریه انتظار نوجوان، دغدغه همیشگی اش، «نوجوانی» بود. با این بهانه به سراغش رفتیم تا از حرف های نگفته بگوییم و این طور شد که به دغدغه های مشترک بیشتری رسیدیم. شما هم در این گپ و گفت صمیمی با ما باشید.

انتظار نوجوان: آقای ملکی از گام های نخست برای ما بگویید.

در کیهان، جمعی بودیم که با هم کار کودک و نوجوان را آغاز کردیم. آقایان رحماندوست، وحید نیک خواه آزاد، ابراهیمی و خانم ها قاسم نیا و خانم شراره وظیفه شناس. بعدها هم آقایان شعبانی، مزینانی و کشاورز هم به جمع ما اضافه شدند.

اولین کار رسمی ام بعد از سربازی بود. دو سالی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم. یک سال سردبیر برنامه کودک رادیو و یک سال در حوزه هنری، در بخش کودک و نوجوان مشغول بودم. بعد نشریه سروش نوجوان را به همت آقای امین پور و عموزاده خلیلی شروع کردیم تا سال ۱۳۸۲، که مجله تعطیل شد. البته من کارمند رسمی صدا و سیما بودم و چند سالی هم در شبکه ۲ در گروه کودک بودم تا بازنشسته شدم.

انتظار نوجوان: چه تعریفی از نوجوان دارید؟

تعبیری که زیاد به کار می رود این است که نوجوانی پلی بین کودکی و جوانی است، اما نوجوان ها این تعریف را به رسمیت نمی شناسند. آن ها خودشان را بیشتر جوان می دانند و اگر آن ها را کودک به حساب بیاوریم، به آن ها بر می خورد.

انتظار نوجوان: از نوجوانی خودتان بگویید.

دوره نوجوانی من سرشار از فراز و نشیب بود. زیباترین لحظاتم را در کتاب خانه های کانون پرورش فکری می گذراندم. نزدیک ترین کتاب خانه به خانه ما در خیابان استاد مطهری بود که آن روزها اسمش امیر اتابک بود. از خانه ما که در مجیدیه بود تا آن جا باید کلی پیاده می آمدیم و از جایی که به هزار پله معروف بود، بالا می رفتیم و در کانون می نشستیم. اول یکی ـ دو ساعت نقاشی می کشیدیم.

تصویر رنگ های زیادی که روی میز بود، همیشه در ذهن من هست. با موضوعی که مربی می داد، نقاشی می کردیم و بعد دو کتاب امانت می گرفتیم برای یک هفته، اما تا به خانه برسیم، کتاب ها را خوانده بودیم و باید تا هفته بعد چند بار دیگر آن ها را می خواندیم.

انتظار نوجوان: پس کتاب زیاد می خواندید؟

البته خواندنی ها در زمان ما کم بود و محدودیت زیادی وجود داشت. مثل حالا نبود. کتاب به ندرت برای بچه ها چاپ می شد. کتاب هایی هم که موجود بود، اغلب کتاب بزرگ سالان بود که کانون آن ها را صحافی کرده بود، کتاب های شاعران بزرگ و نامدار. حالا هر سال کلی کتاب برای بچه ها چاپ می شود. کسانی برای بچه ها کار می کنند که دنیای بچه ها را می شناسند. البته فضای بچه ها هم تغییر کرده، چون محدودیت های رسانه ای ما را ندارند و با حجم رسانه ها و کتاب ها روبه رو هستند. زمان ما فقط در تلویزیون نیم ساعت در روز برنامه کودک پخش می شد، اما حالا بچه ها با رسانه های متفاوتی روبه رو هستند؛ تلویزیون، کتاب، ماهواره، اینترنت و….

انتظار نوجوان: کلمه انتظار شما را به کجاها می برد؟

در کشور ما همیشه این کلمه همه را به یک نقطه می رساند و آن هم امام زمان (عج) است.

انتظار نوجوان: اگر دوست دارید از رابطه خودتان با امام زمان (عج) بگویید.