پاورپوینت کامل مفضّل و شگفتی های آفرینش از زبان امام صادق(ع) ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مفضّل و شگفتی های آفرینش از زبان امام صادق(ع) ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفضّل و شگفتی های آفرینش از زبان امام صادق(ع) ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مفضّل و شگفتی های آفرینش از زبان امام صادق(ع) ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

نامش مفضّل بن عمر جُعفی بود. در اواخر قرن اول یا آغاز قرن دوم هجری در شهر کوفه به دنیا آمد. از اصحاب خاص امام صادق و امام کاظم (ع)، و وکیل ایشان در کوفه بود. آن قدر امام صادق (ع) به او توجه داشت که فرمود: «ای مفضّل، به خدا سوگند تو را و دوستدار تو را دوست دارم. ای مفضل، اگر همه اصحاب من آن چه را که تو می دانی می دانستند، هیچ گاه میان دو کس از آنان، اختلافی رخ نمی داد».

روزی در «روضه»، بین قبر و منبر رسول خدا (ص) نشسته و درباره شرافت و فضیلت های خدادادی و برتری جایگاه رفیع پیامبر (ص) می اندیشید که ناگهان «ابن ابی العوجا» که عالمی دهری بود، وارد شد و در جایی نشست و با یارانش درباره چگونگی به وجود آمدن اشیا به گفت وگو پرداخت. او می گفت: هیچ تدبیر و تقدیر و برنامه ای در آفرینش نبوده و این نظام هستی، خالق و سازنده و تدبیرگری ندارد؛ بلکه همه چیز خود به خود و بدون تدبیر مدبِِّری پدید آمده و همیشه دنیا چنین بوده و خواهد بود.

مفضّل با شنیدن این سخنان، آن قدر عصبانی شد که او را دشمن خدا خطاب کرد و سخنان تندی به او گفت. ابن ابی العوجا پس از شنیدن سخنان تند مفضّل گفت: «ای مرد! اگر از متکلمانی، با تو سخن می گوییم، در صورتی که [بر ما چیره شدی و] حق را نزد تو یافتیم، از تو پیروی خواهیم کرد، اما اگر از اینان نیستی، هیچ سخن مگو. اگر از یاران و اصحاب [امام] جعفر صادق (ع) هستی، بدان که او با ما این گونه سخن نمی گوید و همانند تو با ما مجادله نمی کند. او بیش از آن چه تو از ما شنیدی، از ما شنیده، اما هیچ گاه سخن را با فحش، آلوده نکرده است. او همواره در سخنان خود شکیبا، باوقار، اندیش مند و استوار بوده و هیچ زمانی به ستوه نیامده و خُلقش تنگ نمی شود و برنمی آشوبد. ابتدا خوب به سخنان ما گوش می دهد و می کوشد که دلیل ما را به درستی دریابد. هنگامی که [سخنان ما تمام می شود و] می پنداریم، او را محکوم کردیم [و بر او چیره شدیم]، ناگاه با سخنی کوتاه و اندک [بر ما غالب می آید و] دلیل مان را می شکند. عذرمان را می بُرد و ما را تسلیم دلیل خود می کند؛ به گونه ای که هیچ پاسخی در جواب به دلایلش نمی یابیم. حال اگر از یاران اویی، تو نیز با ما چون او سخن بگو».

مفضّل بسیار ناراحت و غمگین شد و از مسجد بیرون آمد. به این فکر می کرد چگونه این گروه به همین راحتی و با این منطق، نظم آفرینش و خدای خالق، قادر و توانا را انکار می کنند.

نزد مولایش امام صادق (ع) رفت. حضرت که او را دل شکسته و نگران دید، پرسید: چه شده است؟

او نیز همه ماجرا را برای امام تعریف کرد. امام فرمود: فردا صبح نزد من بیا تا حکمت خدای درندگان، چهارپایان، پرندگان، حشرات و جانوران دیگر، مانند حیوانات، گیاهان، درختان میوه دار و بی میوه و سبزی های خوردنی و ناخوردنی را چنان برایت بیان کنم که شایستگان از آن عبرت گیرند. مؤمنان با شناخت آن آرام گردند و ملحدان و انکارکنندگان در آن سرگشته شوند.

مفضّل خوش حال و خندان رفت. آن شب برای مفضّل بسیار دیر گذشت.

توحید مفضّل، یک کتاب معمولی مثل کتاب های دیگر نیست. کتابی است که در آن امام صادق (ع) قطره ای از دریای علمش را به مفضل بن عمر املا کرده است.

گ