پاورپوینت کامل وقف در عراق ـ مسجد قصر شیرین ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وقف در عراق ـ مسجد قصر شیرین ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقف در عراق ـ مسجد قصر شیرین ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل وقف در عراق ـ مسجد قصر شیرین ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

بخش دوم

چراغ های توی اتوبوس خاموش شد و سکوت اتوبوس را فرا گرفت و بیشتر زائرها در خواب خوش بودند و عده کمی هم با تلفن های همراه و امپی فورهای خود مشغول بودند. انگار خواب شان نمی برد. فکری اذیتم می کرد و همیشه عادت داشتم شب ها فکر کنم. نگاهم را به بیرون اتوبوس که تاریک تاریک بود، دوختم و گاهی چراغ هایی که از دور دست سوسو می زدند، نگاهم را به دنبال خود می بردند. خدایا چه کار کردم که توفیق زیارت کربلا نصیبم شده؟ البته این را می دانم که هنوز زیارت نرفتم و تا وقتی کنار ضریح مقدس و نورانی حضرت سیدالشهدا قرار نگرفته ام و دست بر سینه، السلام علیک یا اباعبدالله نگفته ام، زائر نیستم. شاید به خاطر این که شب ها تو هیئت، کفش های عزادارها را جفت می کردم، شاید به خاطر این که نماز صبح هایم قضا نمی شود، شاید، شاید و هزاران شاید دیگر.

از وسط اتوبوس جلو را نگاه کردم. دیدم حاج آقا بیدارند. یواش یواش از بین زائرهایی که وسط اتوبوس خوابیده بودند، با احتیاط عبور کردم و خودم را به حاج آقا رساندم. حاج آقا عمامه اش را از سر برداشته بود و کنار دستش روی صندلی گذاشته بود و وقتی سلام کردم، عمامه را از روی صندلی برداشت و جا باز کرد تا من هم کنارش بنشینم. حاج آقا جواب سلام گرمی به من داد و شروع کردیم به صحبت کردن. جواب سؤالم را در بین صحبت های حاج آقا یافتم. حاج آقا می گفت: کار خیر انجام دادن توفیق می خواهد و توفیق را خداوند به بنده هایش که یک قدم به طرفش رفته اند، هدیه می دهد. پسرم حتماً یک کاری کردی که توفیق زیارت پیدا کردی. دنبال این نباش که چه کاری بوده، دنبال این باش که چگونه راه توفیق کار خیر را به روی خودت باز نگه داری. امان از وقتی که راه توفیق کار خیر به روی ما بسته شود. ساعت دوازده شب بود و ما به قصر شیرین رسیده بودیم. راننده اتوبوس جلوی هتل مرمر نگه داشت و لامپ های داخل اتوبوس را روشن کرد. مدیر کاروان به زائرها گفت که یک ساک دستی با وسایل شخصی همراه تان بیاورید. امشب در این هتل می خوابیم. من که ی