پاورپوینت کامل مهر و ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهر و ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهر و ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهر و ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
خورشید بالای شهر مکّه چرخ میخورد. آنچنان درخشان بود که چشمهای خدیجه از نگاه کردن به آن عاجز بود…
خورشید کم کم پایین آمد و در خانه ی خدیجه فرو افتاد….
خدیجه هراسان از خواب برخواست. عرق از پیشانی پاک کرد و بهسوی عموزادهاش «ورقهبن نوفل» از دانشمندان عرب رفت و جریان را برایش تعریف کرد.
ابن نوفل لبخندی زد و به خدیجه گفت: روزی میرسد که تو با شریفترین مرد روی زمین ازدواج میکنی؛ مردی که شهرتش جهانی خواهد شد.
آن روز از روزهای پررفتوآمد خانه ی ثروتمندترین زن قریش ـخدیجه دختر خویلدـ بود. افراد زیادی آمده بودند تا در تجارت با او شریک شوند. چشمان خدیجه میان آن همه به دنبال امینِ قریش میگشت، امّا خبری از محمّد(ص) نبود.
خدیجه قاصدی به خانه ی محمّد(ص) فرستاد و گفت: چیزی که مرا شیفته تو کرده، راست گویی، امانت داری و اخلاق پسندیده ی توست و من حاضرم دو برابر آنچه به دیگران میدهم، به تو بدهم و غلامی همراهت کنم تا فرمان بردارت باشد.
محمّد (ص) همراه با غلام خدیجه، میسره، راهی سفر تجاری شد….
* * *
میسره مقابل خدیجه نشسته بود. گزارش سفر میداد و برق شوق را در چشمان خدیجه میدید. خدیجهای که در میان آلودگیهای جاهلی، پاکدامنیاش را حفظ کرده بود و مردم به او «طاهره» میگفتند، بیش از این که مشتاق شنیدن سود و زیان باشد، مشتاق بود از محمّد (ص) بشنود؛ از جوانی که درست کاریاش زبانزد همه ی عرب بود.
و میسره برای خدیجه از محمّد (ص) میگفت؛ از آن جا که تاجری از محمّد (ص) خواسته بود تا به «لات» و «عُزی» قسم بخورد و محمّد (ص) به تاجر گفته بود: این بتها که نام بردی، پستترین چیزها نزد منند. از آنجا که در راه راهبی به میسره گفته بود: این جوان که همراه توست، همان پیامبری است که در تورات و انجیل، بشارت نبوتش داده شده است.
خدیجه حرف میسره را قطع میکرد و با اشتیاق میگفت: کافی است میسره! علاقه ی مرا به محمّد (ص) دوچندان کردی. برو که من، تو و همسرت را آزاد کردم.
* * *
مجلس باشکوهی برگزار شد….
ابوطا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 