پاورپوینت کامل گفت وگو با طلبه ای از نیجریه ۳۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت وگو با طلبه ای از نیجریه ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو با طلبه ای از نیجریه ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو با طلبه ای از نیجریه ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

ما راه گم کرده بودیم

ـ سلام خوش حالم که اجازه دادید با شما مصاحبه کنم.

پرسید: این مصاحبه را برای کدام نشریه می خواهید؟

گفتم: نشریه ی انتظار نوجوان، مؤسّسه ی آینده ی روشن (پژوهشکده ی مهدویت)

گفت: چه جالب! من هم دارم درباره ی مهدویّت تحقیق می کنم. این جا کارگاه های مقدماتی، تکمیلی و پیشرفته برای آشنایی با مهدی(عج) می گذارند. آموزش ها کلّی است و من می خواهم از امامم بیش تر بدانم. من کتاب هایی درباره ی مهدویّت می خواهم، در پژوهشکده ی شما کلاس های آموزشی هم برگزار می شود؟ چه نشریاتی منتشر می کنید؟

فارسی را خوب صحبت می کرد. علاقه اش به مهدویّت برایم جالب بود. انگار او داشت با من مصاحبه می کرد….

* از شروع علاقه تان به آشنایی با اسلام بگویید:

دانشجوی سال دوم دانشگاه بودم. استادانمان تنها مسائلی را که می خواستند، به ما آموزش می دادند. در دانشگاه ما برنامه های مختلفی بود. یکی از برنامه ها این بود که ما هرماه در دانشگاه میزگردی داشتیم، دور هم می نشستیم و درباره ی مذهب های مختلف بحث و بررسی می کردیم. بعد هرکدام از دانشجوها به تحقیق و پژوهش در یکی از آن زمینه ها می پرداخت. در یکی از جلسه ها استادانمان درباره ی اهل بیت علیهم السلام، حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث عشیره صحبت کردند.

من درباره ی حضرت علی علیه السلام خیلی کنجکاو شدم و خواستم در این زمینه تحقیق کنم. به استاد گفتم من این موضوع را انتخاب می کنم. قبول کردند و تحقیقاتم را شروع کردم. از همسرم هم خواستم در این را بطه با من هم کاری کند. تا توانستم تحقیقات زیادی درباره ی اسلام انجام دادم.

* فقط تحقیقات کتاب خانه ای بود یا با شخص خاصی هم صحبت کردید؟

مدتی پرس وجو کردیم تا با آقایی آشنا شدم که طلبه ای از قم بود. او هرسال سه ماه به کشور ما می آمد و در مسجدی به سخن رانی درباره ی اهل بیت علیهم السلام و دین اسلام می پرداخت. خوب یادم هست؛ دقیقاً بیست ودوم بهمن ماه بود. ایشان از تأثیر دین در پیروزی مردم انقلاب ایران می گفتند. این نکته خیلی خیلی برایم جذاب بود. بعد از تمام شدن جلسه، من و همسرم پیش آن آقا رفتیم. ایشان به سؤال های ما پاسخ دادند. با روی خوش از ما استقبال کردند. سؤال های بی شمار من، تمامی نداشت. ایشان وقتی علاقه ی ما رادیدند شماره تلفن و آدرس محل زندگی شان را به ما دادند.

من و همسرم گاهی به خانه ی آن ها می رفتیم. خانه ی آن ها فضای دل نشینی داشت. روی دیوارها تابلوهایی از آیات و احادیث نصب شده بودند. رفتار آن ها، نحوه ی زندگی کردن شان، آرامشی که در اعمالشان بود، ما را مجذوب کرد. ایشان به سؤال ها و شبهه های ما با دقت پاسخ دادند. ایشان مجله ای را به من دادند که در آن از امام علی علیه السلام تا حضرت مهدی رحمه الله نوشته شده بود. ایشان گزارش هایی هم از ایران در آن نشریه نوشته بودند. همه ی آن ها را خودشان تهیه، و به زبان ما ترجمه کرده بودند. مجله را به خانه آوردم. با دقت تمام آن را خواندم. وقتی با آن آقا صحبت می کردم، دانستم امام زمان رحمه الله زنده است، از نسل امام علی علیه السلام است و ما می توانیم از فیض ولایت ایشان بهره مند شویم. همین اعتقاد به زنده بودن حضرت مهدی رحمه الله قوی ترین انگیزه برای من شد و باعث شد سریع تر به این مذهب گرایش پیدا کنم.

به جلسه های زیادی می رفتم. کتاب می خواندم. با همسرم مدام بحث می کردیم. تا این که هردو پذیرفتیم در رشته ی علوم اسلامی تحصیل کنیم. همسرم بالاخره قانع شد که راه درست این است.

* درباره ی انقلاب گفتی. از امام و انقلاب بیش تر برایمان بگو.

امام خمینی نه تنها برای ایرانیان است، بلکه خدا ایشان را انتخاب کرده تا مصلح جهان باشد. مسیحیت درباره ی امام خمینی می گوید: یک پیرمرد در اتاق کوچکی نشست و تمام دنیا را تغییر داد. تا مدت ها قبل، هیچ کشوری جرأت نداشت علیه حکومت خود قیام کند؛ اما حالا این انقلابِ عظیم شده، الگوی همه ی کشورها.

قطعاً این بیداری اسلامی هم تحت تاثیر همین انقلاب است. همان طور که رهبرمان آقای خامنه ای هم گفتند: این انقلاب درون اروپا هم کشیده می شود. همان طور که می بینیم، در اسپانیا، یونان، هلند و انگلیس هم تظاهرات می شود. این تأثیر از همان انقلاب شکوهمند شماست. شما هم باید خیلی قدرش را بدانید.

* خاطرتان هست از چه زمان تصمیم گرفتید حجاب کامل را رعایت کنید؟

دقیقاً یازده سال پیش بود. پشت یکی از مجله هایی که آن آقا به من دادند، عکسی بود که در آن چند خانم متدین با پوشش هایی اسلامی کنار هم ایستاده بودند. تا آن زمان من بی حجاب بودم. به فکر فررفتم. با خودم گفتم: این ها هم زن هستند، خیلی هم زیبا هستند. چرا پوشش؟ آن ها چه می خواهند؟ از همان لحظه متأثر شدم.

آن لباسی را که من می خواستم، در فروشگاه ها نبود. در خیابان عکس یک زن محلی را روی تابلویی دیدم که لباس بلندی به تن داشت. آن لباس سنّتی زنان یکی از شهرستان های ما بود. پیش خیاط رفتم و برایش توضیح دادم تا شبیه آن لباس سنّتی برایم بدوزد، ولی خیلی محجوب تر و گشادتر. توضیح دادم یک روسری هم می خواهم تا همه ی موهایم را بپوشاند.

خندید و گفت: این چه طور لباسی است؟ برای نمایش می خواهی؟ گفتم: می خواهم باحجاب باشم. او هم لباسی را که می خواستم، برایم دوخت. خیاط ماهری بود و لباسم را خیلی خوب دوخته بود.

* رفتار اطرافیان با تغییر ظاهری در پوشش شما چه بود؟

پدرم با دیدن من ناراحت شد. اخم کرد و گفت: تو هنوز ب