پاورپوینت کامل سردار بی نام ۲۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سردار بی نام ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سردار بی نام ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سردار بی نام ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

می رفتم دم در و برمی گشتم. دل تو دلم نبود. انگار بهترین گم شده ام را پیدا کرده ام. هی به برادر و خواهرهایم می گفتم: «سر و صدا نکنید. میوه های قشنگ و خوب و درشت رو آماده کنین. چایی سرد نشه. کسی دالون خونه رو کثیف نکنه. ما که رفتیم تو اتاق کسی مزاحم مون نشه.»

دلم می خواست یک فیلم سه ساعتی پر کنم. مادرم گفت: «حالا چرا هی راه می ری. خُب یه جا بشین. وقتی اومد در می زنه.»

به علی کوچولو که کنارمان ایستاده بود، نگاه کردم و گفتم: «علی برو ببین نیومد.»

علی گفت: «من که نمی شناسمش. چه شکلیه؟»

گفتم: «اوه، این همه ما با هم بودیم، اون وقت تو نمی شناسیش.»

مادرم زد زیر خنده و گفت: «نه، مثل این که خل هم شده ای.»

علی کوچولو گفت: «نه عزیز، عمو عاشق شده، عاشق.»

تند نگاهش کردم و گفتم: «مادر یعنی چه؟» خندید و گفت: «حالا دیگه عاشقم می شی ها؟»

از حرف علی کوچولو خنده ام گرفت. با خودم گفتم: «راست می گه من چند ساله عاشق شونم. عاشق قیصری، صالح، حاج عباس علی، حاج مهدی.» و بعد بلند گفتم: «حاج مهدی.» و مثل جن زده ها دویدم طرف در. از در که زدم بیرون، چشمم افتاد به یک موتوری. تو خیابون سرگردان بود. خوب نگاهش کردم. خودش بود. حاج مهدی بود. به محمود گفتم: «چه طور دل تون اومد؟ هشت سال فرمانده بوده. بیش تر از سیزده بار مجروح شده. دستاش سوخته. روده هاش پلاستیکیه.» با عصبانیت گفتم: «خاک بر سرتون کنند. آدم به این مهمی رو می ذارند دربان انبار.»

گفت: «چه کار کنیم، مدرک نداره.»

گفتم: «کسی که جانبازه، باید زندگی شو تأمین کنید. بهش بگید برو استراحت کن. خوش باش.»

محمود خندید و گفت: «خدا پدرتو بیامرزه. چه توقعی داری.»

پریدم بالا و پایین و داد زدم: «حاجی حاجی.»

صدایم را شنید. گاز موتور را گرفت و آمد طرفم. می خواستم بال در بیاورم. دویدم طرفش و داد زدم: «سلام حاجی.» و اشاره کردم به طرف در خانه و گفتم: «بفرمایید حاجی، خوش اومدید. بوی گل و عنبر آوردید.»

اصلاً فرق نکرده بود. اخلاقش را می گویم. گفت: «خوبه خوبه. تو فکر کردی من کی ام.» دوست داشتم داد بزنم و بگویم برای سلامتی حاج مهدی صلوات بفرستید و تمام مردم دنیا، همه با هم و با یک صدا برای سلامتی اش صلوات بفرستند. علی کوچولو ما را که دید، دوید طرف مان و گفت: «عمو حاج مهدی همین آقاست.»

گفتم: «آره.»

می خواستم داد بزنم سرش و بگم لااقل تو صلوات بفرس. مگه نمی دونی کی اومده خونه مون. حاج مهدی یکی از بهترین فرماندهان جنگه. کسی که بارها و بارها مجروح شده. کسی که تو تمام عملیات ها بوده. می خواستم بگم دربان انباره که دلم گرفت. نزدیک بود از غصه دق کنم.

علی گفت: «حاج مهدی می گفتی برات اسفند دود کنیم. نزدیک بود شاخ در آرم.»

تو دلم گفتم: «نه بابا، یکی پیدا شد یه جو شعور داشته باشه.» خندیدم. دوست داشتم باز هم از این حرف ها بزند. از پله ها رفتم بالا و به حاج مهدی گفتم: «بفرمایید! خوش اومدید.»

حاجی از پله آمد بالا. دور تا دور حیاط خانه را نگاه کرد و گفت: «من این جارو می شناسم.»

گفتم: «چه طور.»

گفت: «بچه که بودم شاگرد بنا بودم. آجر این اتاق را من دادم.»

داشت حرف می زد که پدربزرگ از اتاق آمد بیرون و گفت: «حاج مهدی خوش اومدی.»

داشتم شاخ در می آوردم. چیزی نمانده بود سکته کنم. پیرمرد و حاج مهدی هم دیگر را بغل کردند. گفتم: «عجب هوشی داره این حاج مهدی.»

گفت: «می دونی سی سال از اون موقع می گذره.»

پدربزرگ گفت: «یادته آجر خورد تو سرت حاج مهدی؟»

قاه قاه خندید و گفت: «آره.»

علی گفت: «حاج مهدی کجای سرت؟»

نگاه سر حاج مهدی کردم. جای آجر نبود. جایش را خط چند ترکش خمپاره پر کرده بود. حرف حاجی و پیرمرد گل کرده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.