پاورپوینت کامل برای حفظ قیام امام حسین (ع) بکوشیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برای حفظ قیام امام حسین (ع) بکوشیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برای حفظ قیام امام حسین (ع) بکوشیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل برای حفظ قیام امام حسین (ع) بکوشیم ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

شب های جمعه، ساعت ده، بیش تر خانواده ها روبه روی جعبه جادویی می نشینند تا فیلم یوسف پیامبر را ببینند، فیلمی که هم برای بزرگ ترها جذاب است، هم برای کوچک ترها. به خصوص که خیلی ها با دیدن این سریال یاد قصه گویی های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می افتند که با آب و تاب قصه حضرت یوسف(ع) را که حالا همه او را با نام یوزارسیف می شناسیم، نقل می کردند.

در این گفت وگو، پای حرف های بازیگر نقش نوجوانی های حضرت یوسف(ع) نشسته ایم. او هم مثل شما یک نوجوان است. در کلاس سوم دبیرستان، در رشته ریاضی و فیزیک درس می خواند و تصمیم دارد در آینده در رشته معماری درس بخواند.

خودتان را معرفی کنید تا خواننده های مجله بیش تر با شما آشنا شوند.

سید حسین جعفری هستم و خانه مان در شهر فریدون کنار از توابع استان مازندران است.

متولد چه سالی هستید؟

۱۳۷۱خورشیدی.

چه طور شد وارد دنیای بازیگری شدی و از سریال یوسف پیامبر سر در آوردی؟

من عضو گروه تئاتر مدرسه مان بودم. یک سال هم توانستم بازیگر برگزیده استان شوم. پسر دایی ام، مصطفی زمانی، که بازیگر نقش جوانی حضرت یوسف(ع) است، مرا به کارگردان معرفی کرد. بعد از تست دادن برای این نقش انتخاب شدم.

درباره تست هایی که از شما گرفته شد تا برای این نقش انتخاب شوی، بگو.

مشاور کارگردان، جمال شورجه از من تست گرفت. او از من خواست چند تا از دیالوگ های تئاتر مدرسه مان را بخوانم و بازی کنم. بعد هم از من خواست یکی از دیالوگ های یوسف و برادرش را بخوانم. وقتی در این مرحله قبول شدم، برای تست گریم رفتم.

درباره مراحل کار بگو. چه آموزش هایی دیدی؟

من آموزش خاصی برای بازی در این نقش ندیدم. کلاس بازیگری هم نرفتم. اگر هم توانستم نقشم را خوب اجرا کنم، به خاطر لطف آقای سلحشور بود که خیلی کمکم کردند.

کار چه سختی هایی داشت؟

هر کاری سختی خودش را دارد. کاری نیست که بدون زحمت بشود انجام داد.

حتماً یک نمونه اش دوری از خانواده بود، درست است؟

بله دقیقاً. خانواده ام برای دیدن من می آمدند و گاهی هم من برای دیدن آن ها به شهرمان می رفتم.

خانواده ات از این که در چنین فیلمی بازی می کردی، چه احساسی داشتند؟

راستش اولش زیاد موافق نبودند.

چرا؟

دلیل اول شان دوری بود. هم چنین فکر می کردند کار سختی هایی دارد که ممکن است نتوانم از پس آن بر بیایم، ولی خوب چون من خیلی علاقه داشتم، قبول کردند. آن ها الان از کارم راضی اند و خوش حال هستند.

از سخت ترین سکانسی بگو که بازی کردی؟

فکر کنم سخت ترین قسمت فیلم، قسمتی بود که یوسف در چاه بود. بعضی قسمت ها هم مثل قسمت کاروان که وسط بیابان آن هم در تابستان بود، سخت بود، ولی جذاب هم بود.

با نقش حضرت یوسف(ع) راحت کنار آمدی؟

من سناریوی خودم را بارها خواندم. هم چنین از آقای سلحشور خواستم فیلم نامه یوسف کوچک و یوسف بزرگ را هم در اختیارم بگذارند تا بخوانم. من خیلی تلاش کردم تا به این نقش نزدیک شوم.

سر بازی ها احساس ترس و نگرانی داشتی؟ به هر حال اولین بازی تو در یک فیلم جدی بود.

نمی ترسیدم، اما نگران بودم. به هر حال اولین بار بود که جلوی دوربین می رفتم، اما محیط کار صمیمی بود و برای همین بیش تر از این که بترسم، از محیط و بازیگران کار یاد گرفتم. کتایون ریاحی، جعفر دهقان و محمود پاک نیت، خیلی به من کمک کردند.

مدت بازی تو در این فیلم چه قدر بود؟

مهر ۸۳ کارم را شروع کردم و در مرداد ۸۵ کارم تمام شد.

فکر می کنی حفظ کردن دیالوگ های نقشت سخت تر بود یا حفظ کردن درس ها؟

من پیشنهادی به همه بچه ها دارم و آن این که درس های شان را مفهومی بخوانند و سعی کنند آن چه را که می خوانند، درک کنند. برای من فرقی نمی کرد، ولی فکر کنم حفظ کردن دیالوگ ها برایم راحت تر بود. به خصوص وقتی با نقشی انس می گیرید، نسبت به دیالوگی که می خواهید بگویید حس نزدیکی دارید. من ابتدا دیالوگ ها را مفهومی می خواندم تا حرف ها و احساس های نقشم را بفهمم، بعد عین جملات را در حین بازی می گفتم.

در این دو سال که سر صحنه بودی، درس ها یت را چه کار کردی؟

معلم خصوصی داشتم و به صورت غیر حضوری امتحان می دادم.

از خاطرات دوران بازی در این فیلم بگو.

این دو سال همه اش برایم خاطره بوده. در این فیلم افراد زیادی بازی می کردند که در آن دو سال با هم خیلی صمیمی شده و مثل یک خانواده بودیم. یکی از خاطره هایی که دارم، مربوط به برادرهایم در فیلم است. همان برادرهایی که در فیلم، حضرت یوسف(ع) را اذیت می کردند. من با آن ها خیلی دوست شده بودم و مثل برادرهای واقعی بودیم. آن ها وقتی بازی شان را انجام دادند و روز آخر می خواستند بروند، من سر یکی از پلان ها بودم. لحظه رفتن آن ها طاقت نیاوردم و وسط پلان گریه کردم و دویدم طرف شان.

بازی در این فیلم