پاورپوینت کامل آدم در بند ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آدم در بند ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آدم در بند ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آدم در بند ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
فکر مسابقه فوتبال بدجوری ذهنم را مشغول کرده بود. همه فکر و ذکرم شده بود مسابقه. شوخی که نبود، قرار بود از بین بچه های مدرسه سه نفر را انتخاب کنند که بازی شان بهتر از بقیه بود. آن سه نفر هم می توانستند یک سال تو هر باش گاهی که دوست داشتند، تمرین کنند.
من عشقم فوتبال بود و روز و شب نمی شناختم. چیزی نبود که تو خانه ما سالم باشد. غرغرهای مادر هم تمامی نداشت، ولی حاضر بودم همه آن غرغرها را تحمل کنم و جزو آن سه نفر باشم. بالاخره روز مسابقه فرا رسید. شب قبل خواب به چشمم نیامده بود. فکر و خیال مسابقه خواب را از چشمانم گرفته بود. در مدتی که داشتم خودم را برای رفتن آماده می کردم، او تو چارچوب در ایستاده بود و همین طور نگاهم می کرد. نگاهش پر از حرف بود، اما خوب می دانست که حالا وقت مناسبی برای حرف زدن نیست.
مسابقه که تمام شد، یک راست آمدم خانه. حوصله کلنجار رفتن با کسی را نداشتم. پاک آبرویم پیش دوستانم رفته بود. بعد از دو هفته تمرین از این که می دیدم انتخاب نشده ام، کُلی اعصابم به هم ریخته بود.
پا تو خانه نگذاشته بودم که سؤال های مادرم شروع شد و من طبق معمول با گفتن نه و نمی دانم و حوصله ندارم، خودم را از دست سؤال ها خلاص کردم و او حساب کار دستش آمد که نباید زیاد به پروپایم بپیچد. تندی رفتم تو اتاقم. فکر می کردم الان تو اتاق منتظرم است تا همه چیز را برایش تعریف کنم. خودش همه چیز را می دانست، اما تا من حرفی نمی زدم، او چیزی نمی گفت. برخلاف انتظارم تو اتاق نبود. فکر کردم شاید رفته تو پاگرد پله ها یا انباری طبقه بالا، اما هیچ جا نبود. آرام و قرار نداشتم. چاره ای نبود، باید منتظر می ماندم. اگر این جا بود حتماً آرامم می کرد. تو این شرایط تنها او بود که می توانست کمکم کند. شاید من زیادی به خودم سخت می گرفتم. نمی دانم! تا شب خبری از او نب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 