پاورپوینت کامل آن مرد با باران آمد ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آن مرد با باران آمد ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آن مرد با باران آمد ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آن مرد با باران آمد ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

سرم به شدت درد می کند و گوش هایم چیزی نمی شوند. فکر می کنم همه اش تقصیر آن شب بارانی بود. اگر به حرف بابا گوش می دادم و بدون چتر بیرون نمی رفتم به این شدت سرما نمی خوردم. چه شب عجیبی بود. انگار سقف آسمان سوراخ شده بود و همه ابرها تصمیم داشتند، فقط آن شب تمام داشته و نداشته های بارانی شان را روی سر و صورت شهر بریزند. خیابان خیلی شلوغ بود و مغازه ای که خریدهای همیشگی را در آن جا انجام می دادیم، تعطیل شده بود.

فردا امتحان نهایی املا داشتیم. خانم معلم گفته بود که این املا با همه امتحان های دیگر فرق دارد. حالا چه فرقی داشت، من نفهمیده بودم. اگر از امتحان فردا نمره خوب نمی گرفتم، آبرویم حسابی پیش خانم معلم و بچه ها می رفت. شاگرد اول کلاس بودن هم گاهی وقت ها دردسرهایی برای آدم دارد. خانم معلم دوست صمیمی مامانم است. برای همین خیلی بد می شد اگر نمره خوبی نمی گرفتم.

مادرم می گوید: امروز مدرسه نرو. از خانم مدیر برایت مرخصی می گیرم. به فریبا (خانم معلم) هم زنگ می زنم، اما خیلی بدتر می شود. حتماً بچه ها فکر می کنند که از امتحان ترسیده ام. از ترس امتحان فردا نمی توانم حتی یک لقمه شام بخورم. مادر هی به من دارو می دهد. بابا می خواهد مرا به اورژانس ببرد. می گویم خوبم، چیزی نیست. آن ها نمی دانند بیش ترین ترس و دلهره من از امتحان املای فرداست، نه سرماخوردگی شدید. کتاب فارسی ام را باز می کنم. کلمات جلوی چشم هایم بالا و پایین می روند. صفحه امتحان را باز می کنم: «آن مرد در باران آمد».

سرم را بلند می کنم. مادرم را می بینم که چادر نمازش را پوشیده و نمازش را هم مثل همیشه، خوانده. صورتش مثل ماه شده، روشن روشن. به به! چه بوی خوبی از چادرش می آید. فکر می کنم همان عطر یاس است که موقع نماز به چادر و لباسش می زند. سر نماز برایم دعا کرده که هم زو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.