پاورپوینت کامل مصاحبه با خانم نجمه طباطبایی فرزند علامه ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصاحبه با خانم نجمه طباطبایی فرزند علامه ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با خانم نجمه طباطبایی فرزند علامه ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با خانم نجمه طباطبایی فرزند علامه ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۶
سیره عالمان راستین و حاملان ارزشهای دین، بهترین الگوی جوانان مسلمان است. رفتار
فردی و اجتماعی آنان که پایبند و دلباخته تعالیم الهی اند، آینه تمام نمای انسان
مطلوب اسلام است. در این میان علامه سیدمحمد حسین طباطبایی چون ستاره ای فروزان در
کهکشان نیکان می درخشد. آن رادمرد نه تنها با تألیف تفسیر بی نظیر المیزان در شمار
رجال طراز اول تشیع محسوب است که با سیره تربیتی خود الگوی برتر انسان پرورش یافته
دین را جلوه گر ساخته است. اینک برای یادآوری آن ارزشها و درس آموزی از این سیره
تربیتی به پای صحبت سرکار خانم طباطبایی، فرزند علامه می نشینیم.
با تشکر از اینکه درخواست ما را پذیرفتید، لطفاً ضمن معـرفی خـودتان از انس
مرحوم علامه طباطبایی با قرآن برای جوانان مطالبی بفرمایید.
خانم طباطبایی: من نجمه طباطبایی، دختر علامه طباطبایی و همسر شهید آیت اللّه قدوسی
و مادر شهید محمد حسن قدوسی هستم. امیدوارم بتوانم مطالب آموزنده ای از زندگی پدرم
نقل کنم.
زمانی که مرحوم علامه از تبریز به قم آمدند، من شش ساله بودم و از همان سالها به
یاد دارم که پدرم بسیار با قرآن مأنوس بود. در واقع سخنانش، نشست و برخاستش، همه و
همه قرآنی بود. با قرآن بیدار می شد و با قرآن می خوابید. از اول صبح با صدای قرآن
ایشان از خواب بیدار می شدیم. ظهر که از درس و بحث روزانه باز می گشتند، اوّل
نمازشان را می خواندند و تا بر سرسفره نهار آماده شویم، آهسته و از حفظ قرآن
می خواندند. شبها هم موقع خواب مقید بودند حتماً قرآن خوانده شود.
آیا انس ایشان با قرآن صرفاً یک مسأله شخصی بود یا در جمع خانواده هم قـرآن
حضور داشت.
خانم طباطبایی: به هیچ وجه مسأله شخصی نبود. قرآن در خانه ما جریان داشت. پدرم
می گفتند: قرآن باید همیشه زنده و تازه باشد. نه اینکه در کنج فراموشی بماند. صبحها
که من و خواهرم از خواب برمی خاستیم، پدرم را در حال قرآن خواندن می دیدیم. او ما
را روی پای خود می نشاند و در آغوش می فشرد و در همان حال با صدای بلند و دلنشین
قرآن می خواند. ما با قرآن می خوابیدیم و برمی خاستیم و انس با قرآن در خانه ما
عادت شده بود. ایشان همه ما را هم توصیه می کردند که با قرآن مأنوس باشیم. یکی از
بستگان در خواندن قرآن قدری غلط داشت و می گفت: اگر قرآن بخوانم ممکن است غلط شود.
پدرم می فرمود: قرآن غلط خواندنش هم خوب است. نگذارید یاد قرآن در دلتان کهنه شود.
همچنین ایشان هر گاه در منزل فرصتی پیش می آمد، مطالبی از قرآن را برای ما بازگو
می کردند، گاه در موقع صرف صبحانه یا نهار؛ چنانکه بعضی وقتها حرفشان را با تعبیر
یا آیه ای قرآنی بیان می کردند.
آیا مرحوم علامه در خانه برنامه آموزشی و تعلیمی هم داشتند.
خانم طباطبایی: اینکه به صورت درس منظم با موضوع خاص تدریسی باشد، خیر. ولی معمولاً
شبها ساعت خاصی همه دور هم بودیم و ساعت بگو و بخند بود و تنوع و گفتگوهای خانوادگی
و لذّت از محیط صمیمی خانه بود. پدرم سعی می کرد به گفتگوها جهت بدهد و معمولاً یک
بحث دینی یا اخلاقی را پیش بکشد. گاهی مباحث قرآنی مطرح می شد و گاه حدیث یا حکایت
یا داستان یا سفری را پدرم برای ما شرح و توضیح می دادند. در مناسبتهای مختلف پدرم
سعی می کردند ما را با اینگونه مسایل آشنا کنند. ولی اجباری در کار نبود. بعداً در
منزل شهید قدوسی هم روال همین بود. ایشان هم هیچ وقت بچه ها را به کاری مجبور
نمی کردند، بلکه سعی می شد علاقه آنها به مسایل دینی جلب شود و خودشان به این امور
رو بیاورند.
بشارت:نام علامه طباطبایی با نام المیزان گره خورده است. شما که از نــزدیک شاهد
نگارش این تفسیر گرانقدر بوده اید، از برنامه کاری آن بزرگوار چه به یـاد دارید؟
خانم طباطبایی: پدرم برنامه منظمی داشت. از صبح تا ظهر به درس و بحث می گذشت.
ساعاتی از بعدازظهر هم برای درس از منزل بیرون می رفتند و شبها و صبحها به نوشتن
مشغول بودند. برنامه ایشان در ماه مبارک رمضان جالب تر بود. ایشان شبها
نمی خوابیدند. عصرها به حرم حضرت معصومه(س) می رفتند و بعد در نماز جماعت حاضر
می شدند. همیشه ایشان نماز مغرب و عشا را در مدرسه فیضیه در جماعت مرحوم آیت اللّه
زنجانی و بعد مرحوم آیت ا… اراکی حاضر می شدند. در ماه مبارک رمضان پس از افطار و
اندکی استراحت، تا سحر مشغول نوشتن بودند. هر چند ساعت برای رفع خستگی یک استکان
چای می نوشیدند. مادرم هم نمی خوابید و بچه ها هم بیدار بودند. در ماه مبارک رمضان
شبها منزل ما صفایی داشت، می گفتند: شب آرامش دیگری دارم. یکی دو ساعت مانده به وقت
سحر، مشغول نماز و عبادت می شدند. بعد دع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 